۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
جز (جایگزینی متن - ' آنها' به ' آنها') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ج ـ «مثل المومن فی توادّهم و تعاطفهم و تراحمهم بمنزله الجسد اذ اشتکی منه شیء تداعی له سایر الجسد بسحر و الحمی؛ مؤمنین در دوستی، عطوفت و مهربانی خود نسبت به یکدیگر مانند اعضای پیکر یک انساناند، هرگاه عضوی رنجور و دردمند گردد اعضای دیگری نیز از بیخوابی و سوز تب متأثر میگردد». (ابن حنبل، بیتا، ج 4، ص 270).<br> | ج ـ «مثل المومن فی توادّهم و تعاطفهم و تراحمهم بمنزله الجسد اذ اشتکی منه شیء تداعی له سایر الجسد بسحر و الحمی؛ مؤمنین در دوستی، عطوفت و مهربانی خود نسبت به یکدیگر مانند اعضای پیکر یک انساناند، هرگاه عضوی رنجور و دردمند گردد اعضای دیگری نیز از بیخوابی و سوز تب متأثر میگردد». (ابن حنبل، بیتا، ج 4، ص 270).<br> | ||
پیامبر اسلام علاوه بر توصیههای قولی، در عمل نیز جهت ایجاد وحدت قدم برمیداشت. از جمله این موارد آشتی دادن دو قبیله اوس و خزرج است که سالها در مدینه با یکدیگر دشمنی و خصومت شدید داشتند. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در همان روزهای آغازین ورود خود به مدینه دشمنی و اختلاف دیرینه آنها را به دوستی و اتحاد تبدیل نمود. (سیوطی، ج2، ص 287 ذیل آیه 103 آلعمران؛ به نقل از بحوث قرانیه فی التوحید و الشرک، آیةالله سبحانی).<br> | پیامبر اسلام علاوه بر توصیههای قولی، در عمل نیز جهت ایجاد وحدت قدم برمیداشت. از جمله این موارد آشتی دادن دو قبیله اوس و خزرج است که سالها در مدینه با یکدیگر دشمنی و خصومت شدید داشتند. پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در همان روزهای آغازین ورود خود به مدینه دشمنی و اختلاف دیرینه آنها را به دوستی و اتحاد تبدیل نمود. (سیوطی، ج2، ص 287 ذیل آیه 103 آلعمران؛ به نقل از بحوث قرانیه فی التوحید و الشرک، آیةالله سبحانی).<br> | ||
یکی دیگر از اقدامات عملی پیامبر اسلام جهت بر قراری اخوت و همدلی میان مسلمانان و ریشه کن کردن اسباب اختلاف، بستن عقد اخوت و برادری میان انصار و مهاجرین است. با توجه به اینکه میان انصار و مهاجرین از لحاظ قومی، نژادی و اقتصادی فاصله زیادی بود منافقان سعی میکردند از این طریق میان آنها اختلاف ایجاد کنند و جامعه نو بنیاد اسلامی را در مدینه به خطراندازند، اما پیامبر از طریق ایجاد عقد و پیمان برادری میان | یکی دیگر از اقدامات عملی پیامبر اسلام جهت بر قراری اخوت و همدلی میان مسلمانان و ریشه کن کردن اسباب اختلاف، بستن عقد اخوت و برادری میان انصار و مهاجرین است. با توجه به اینکه میان انصار و مهاجرین از لحاظ قومی، نژادی و اقتصادی فاصله زیادی بود منافقان سعی میکردند از این طریق میان آنها اختلاف ایجاد کنند و جامعه نو بنیاد اسلامی را در مدینه به خطراندازند، اما پیامبر از طریق ایجاد عقد و پیمان برادری میان آنها، امید منافقان را به یأس تبدیل کرد. (ابن هشام، 1363ش، ج2، ص150).<br> | ||
=مسلمان و مؤمن کیست؟ = | =مسلمان و مؤمن کیست؟ = | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
=نقش بیان واقعیات و پرهیز از تحریف احکام اسلامی در همبستگی مسلمانان= | =نقش بیان واقعیات و پرهیز از تحریف احکام اسلامی در همبستگی مسلمانان= | ||
مقصود از بیان واقعیات و پرهیز از تحریف احکام این است که علمای محترم مذاهب اسلامی هنگام بازگویی و تعلیم احکام و مسایل فقهی باید همانگونه که ائمه مذاهب اسلامی و مراجع تقلید در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه خود بیان نمودهاند عمل نمایند. به عنوان مثال، اگر عملی طبق نظر رئیس مذهب و مرجع تقلیدی مستحب است، در موقع تعلیم از آن به عنوان مستحب، اگر واجب است به عنوان واجب و اگر اختلافی است به عنوان مورد اختلاف از آن نام ببرند.<br> | مقصود از بیان واقعیات و پرهیز از تحریف احکام این است که علمای محترم مذاهب اسلامی هنگام بازگویی و تعلیم احکام و مسایل فقهی باید همانگونه که ائمه مذاهب اسلامی و مراجع تقلید در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه خود بیان نمودهاند عمل نمایند. به عنوان مثال، اگر عملی طبق نظر رئیس مذهب و مرجع تقلیدی مستحب است، در موقع تعلیم از آن به عنوان مستحب، اگر واجب است به عنوان واجب و اگر اختلافی است به عنوان مورد اختلاف از آن نام ببرند.<br> | ||
در مواردی دیده میشود که برخی علما اعمالی را که طبق فتاوای رؤسای همه مذاهب اسلامی واجب نیست به گونهای برای مردم بازگو میکنند که تداعی واجب بودن نزد تمام مذاهب مینماید؛ برای نمونه میتوان به مسئله تکتف در نماز (گذاشتن دست روی دست در حال قیام در نماز) و شهادت به ولایت حضرت علی در اقامه اشاره کرد. برخی از علمای محترم اهلسنت تکتف را طوری به مردم آموزش داده و میدهند که گویا واجب است و بدون تکتف نماز باطل است. | در مواردی دیده میشود که برخی علما اعمالی را که طبق فتاوای رؤسای همه مذاهب اسلامی واجب نیست به گونهای برای مردم بازگو میکنند که تداعی واجب بودن نزد تمام مذاهب مینماید؛ برای نمونه میتوان به مسئله تکتف در نماز (گذاشتن دست روی دست در حال قیام در نماز) و شهادت به ولایت حضرت علی در اقامه اشاره کرد. برخی از علمای محترم اهلسنت تکتف را طوری به مردم آموزش داده و میدهند که گویا واجب است و بدون تکتف نماز باطل است. آنها به این نکته اشاره نمیکنند که اولا همه مذاهب چهارگانه اهلسنت، تکتف در نماز را واجب نمیدانند؛ ثانیاً برخی از مذاهب اسلامی مانند مالکی نه تنها این عمل را واجب نمیدانند بلکهّ طبق بعضی از صورتها ارسال (رها کردن دست در حال قیام نماز) را مندوب و تکتف را مکروه میدانند و ثالثاً آنهایی هم که تکتف را سنت و مستحب میدانند در نحوه آن اختلاف دارند؛ حنفیه معتقد است باید دست راست را بر دست چپ در زیر ناف گذاشت. اما شافعیه میگوید باید دست را پشت ناف و در زیر سینه گذاشت. (ر. ک: جزیری، 1406 ق، ج1، ص 251؛ حنفی، بیتا، ج 1، ص 287 و مرغنیانی، بیتا، ج1، ص 47).<br> | ||
از طرفی دیگر، علمای شیعه اذان و اقامه را به گونهای به مسلمانان شیعه آموزش میدهند که گویا شهادت به ولایت امیرالمؤمنین (اشهد ان علیا ولی الله) جزء اذان و اقامه است و بدون آن اذان و اقامه ناقص است. در حالیکه هیچ یک از مراجع تقلید شیعه چنین فتوایی ندادهاند. همه آن را مستحب میدانند و در رسالههای عملیه خود تصریح کردهاند اگر کسی شهادت ثالثه را به این نیت که جزء اذان و اقامه است بگوید بدعت انجام داده است. (بنیهاشمی، 1378ش، ج1، ص540). شیخ طوسی در کتاب مبسوط در این مورد میگوید: «الاذان و الاقامه خمسة و ثلاثون عشر فصلا ثمانیة عشر فصلا الاذان و سبعة عشر فصلا الاقامه ... فاما قول اشهد ان علیا امیر المومنین و آل محمد خیر البریه علی ما ورد فی شواذ الاخبار فلیس بمعول علیه فی الاذان و لو فعله الانسان یاثم به غیر انه لیس من فضیلة الاذان و لا کمال فصوله؛ اذان و اقامه 35 فصل است، هرکدام به ترتیب 18 و 17 جمله دارد، اما گفتن اشهد ان علیا امیر المومنین و آل محمد خیر البریه بنابر آنچه که در اخبار شاذ آمده است که فقها در بحث اذان به آنها عمل نکردهاند اگر آن جمله را در اذان بگوید [به قصد جزئیت] گناه کرده است». (شیخ طوسی، 1387ق، ج1، ص99).<br> | از طرفی دیگر، علمای شیعه اذان و اقامه را به گونهای به مسلمانان شیعه آموزش میدهند که گویا شهادت به ولایت امیرالمؤمنین (اشهد ان علیا ولی الله) جزء اذان و اقامه است و بدون آن اذان و اقامه ناقص است. در حالیکه هیچ یک از مراجع تقلید شیعه چنین فتوایی ندادهاند. همه آن را مستحب میدانند و در رسالههای عملیه خود تصریح کردهاند اگر کسی شهادت ثالثه را به این نیت که جزء اذان و اقامه است بگوید بدعت انجام داده است. (بنیهاشمی، 1378ش، ج1، ص540). شیخ طوسی در کتاب مبسوط در این مورد میگوید: «الاذان و الاقامه خمسة و ثلاثون عشر فصلا ثمانیة عشر فصلا الاذان و سبعة عشر فصلا الاقامه ... فاما قول اشهد ان علیا امیر المومنین و آل محمد خیر البریه علی ما ورد فی شواذ الاخبار فلیس بمعول علیه فی الاذان و لو فعله الانسان یاثم به غیر انه لیس من فضیلة الاذان و لا کمال فصوله؛ اذان و اقامه 35 فصل است، هرکدام به ترتیب 18 و 17 جمله دارد، اما گفتن اشهد ان علیا امیر المومنین و آل محمد خیر البریه بنابر آنچه که در اخبار شاذ آمده است که فقها در بحث اذان به آنها عمل نکردهاند اگر آن جمله را در اذان بگوید [به قصد جزئیت] گناه کرده است». (شیخ طوسی، 1387ق، ج1، ص99).<br> | ||
بنابراین اختلاف در مسایل فقهی یک امری طبیعی است و هر مجتهدی که واجد شرایط باشد با توجه به مبانی و ادله شرعی که در اختیار دارد احکام اسلامی را از منابع آن استنباط و استخراج میکند. این اختلافنظر تنها در میان علمای شیعه و سنی نیست بلکه در میان مذاهب اهلسنت و علمای شیعه نیز وجود دارد. مذاهب چهارگانه اهلسنت در بسیاری از جزئیات مسایل فقهی با هم اختلاف دارند که این امر هیچ مشکلی به وجود نمیآورد و چنین اختلافی مذموم نیست، بلکه موجب بالندگی و پویایی فقه میشود. برای نمونه میتوان به اختلاف آنها در مقدار مسح سر در وضو و تکتف در نماز و نحوه آن و معنای سنت، مندوب، مستحب، تطوع، فضیلت، واجب و فرض اشاره کرد. <ref>جهت اطلاع از اختلاف نظر رؤساى مذاهب اهل سنت به کتاب الفقه على مذاهب الاربعه، تأليف عبدالرحمن الجزيرى مراجعه نماييد.</ref><br> | بنابراین اختلاف در مسایل فقهی یک امری طبیعی است و هر مجتهدی که واجد شرایط باشد با توجه به مبانی و ادله شرعی که در اختیار دارد احکام اسلامی را از منابع آن استنباط و استخراج میکند. این اختلافنظر تنها در میان علمای شیعه و سنی نیست بلکه در میان مذاهب اهلسنت و علمای شیعه نیز وجود دارد. مذاهب چهارگانه اهلسنت در بسیاری از جزئیات مسایل فقهی با هم اختلاف دارند که این امر هیچ مشکلی به وجود نمیآورد و چنین اختلافی مذموم نیست، بلکه موجب بالندگی و پویایی فقه میشود. برای نمونه میتوان به اختلاف آنها در مقدار مسح سر در وضو و تکتف در نماز و نحوه آن و معنای سنت، مندوب، مستحب، تطوع، فضیلت، واجب و فرض اشاره کرد. <ref>جهت اطلاع از اختلاف نظر رؤساى مذاهب اهل سنت به کتاب الفقه على مذاهب الاربعه، تأليف عبدالرحمن الجزيرى مراجعه نماييد.</ref><br> | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
در پایان جهت حسن ختام، فتوای تاریخی و وحدت بخش شیخ محمود شلتوت رئیس وقت الازهر و نیز روایاتی را که حضرت امام خمینی در بحث تقیه مداراتی در کتاب رسائل خود نقل نموده است بیان میگردد:<br> | در پایان جهت حسن ختام، فتوای تاریخی و وحدت بخش شیخ محمود شلتوت رئیس وقت الازهر و نیز روایاتی را که حضرت امام خمینی در بحث تقیه مداراتی در کتاب رسائل خود نقل نموده است بیان میگردد:<br> | ||
شیخ محمود شلتوت در پاسخ این سؤال که آیا میشود از مذهب شیعه تقلید کرد چنین میگوید: «ان مذهب الجعفریه المعروف به مذهب الشیعة الامامیة الاثنا عشریة مذهب یجوز التعبد به شرعا کسائر مذاهب اهل السنه. فینبغی للمسلمین ان یعرف ذلک و یتخلصوا من العصبیة بغیر الحق لما مذاهب معینة؛ مذهب جعفری که معروف به مذهب شیعه دوازده امامی است مذهبی است که تقلید از آن و تعبد به آن شرعاً جایز است مانند سایر مذاهب اهلسنت. بنابراین سزاوار است که مسلمانان، مذهب شیعه امامیه را بشناسند و خود را از تعصب و دل بستن بدون دلیل از مذاهب خاص رها کنند». (بیآزار شیرازی، 1412ق).<br> | شیخ محمود شلتوت در پاسخ این سؤال که آیا میشود از مذهب شیعه تقلید کرد چنین میگوید: «ان مذهب الجعفریه المعروف به مذهب الشیعة الامامیة الاثنا عشریة مذهب یجوز التعبد به شرعا کسائر مذاهب اهل السنه. فینبغی للمسلمین ان یعرف ذلک و یتخلصوا من العصبیة بغیر الحق لما مذاهب معینة؛ مذهب جعفری که معروف به مذهب شیعه دوازده امامی است مذهبی است که تقلید از آن و تعبد به آن شرعاً جایز است مانند سایر مذاهب اهلسنت. بنابراین سزاوار است که مسلمانان، مذهب شیعه امامیه را بشناسند و خود را از تعصب و دل بستن بدون دلیل از مذاهب خاص رها کنند». (بیآزار شیرازی، 1412ق).<br> | ||
امام خمینی در کتاب الرسائل خود در بحث تقیه مداراتی <ref>و المراد بالتقيه مداراة ان يکون المطلوب فيها نفس شمل الکلمة و وحدتها لاجل مدارات الناس و جلب محبتهم و جر مودتهم من غير خوف ضرر کما فى التقيه خوفا (امام خمينى).</ref> در مقام استدلال بر عدم اعاده اعمالی که به صورت تقیه مداراتی انجام شده است روایات زیر را، با به کار بردن تعبیر صحیحه و موثقه درباره | امام خمینی در کتاب الرسائل خود در بحث تقیه مداراتی <ref>و المراد بالتقيه مداراة ان يکون المطلوب فيها نفس شمل الکلمة و وحدتها لاجل مدارات الناس و جلب محبتهم و جر مودتهم من غير خوف ضرر کما فى التقيه خوفا (امام خمينى).</ref> در مقام استدلال بر عدم اعاده اعمالی که به صورت تقیه مداراتی انجام شده است روایات زیر را، با به کار بردن تعبیر صحیحه و موثقه درباره آنها، نقل نموده است: | ||
عنوان باب چنین است: «فی الروایات الدالة علی صحة الصلاة مع العامه».<br> | عنوان باب چنین است: «فی الروایات الدالة علی صحة الصلاة مع العامه».<br> | ||