پرش به محتوا

اثنی عشریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
3- امامت به معنای خلافت از سوی خداوند و رسول است که قهرا باید توسط خداوند و [[رسول خدا|رسول خدا صلی الله علیه و آله]]، خلیفه تعیین شود.
3- امامت به معنای خلافت از سوی خداوند و رسول است که قهرا باید توسط خداوند و [[رسول خدا|رسول خدا صلی الله علیه و آله]]، خلیفه تعیین شود.
4- سیره رسول‌اکرم صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود بر  تعیین جانشین در موارد غیبت خود از [[مدینه|مدینه]] بود، بنابراین، چگونه می‏‌شود آن حضرت برای بعد از خود جانشین تعیین نکند.
4- سیره رسول‌اکرم صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود بر  تعیین جانشین در موارد غیبت خود از [[مدینه|مدینه]] بود، بنابراین، چگونه می‏‌شود آن حضرت برای بعد از خود جانشین تعیین نکند.
چنانکه در مبحث امامیه گفتیم، شیعه اثنی‌عشری معتقد به «[[نصّ جلی|نصّ‌جلی]]» هستند، یعنی کسانی که قائل به «نصّ» و تعیین آشکار امام شدند و معتقدند که رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) به «نصّ‌جلی» در روز [[غدیر خم|غدیر‌خم]]ّ امام علی (علیه السلام) را به جانشینی خود برگزید و صریحا ایشان را به امامت امت تعیین فرمود.  
چنانکه در مبحث امامیه گفتیم، شیعه اثنی‌عشری معتقد به «[[نصّ جلی|نصّ‌جلی]]» هستند، یعنی کسانی که قائل به «نصّ» و تعیین آشکار امام شدند و معتقدند که رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) به «نصّ‌جلی» در روز [[غدیر خم|غدیر‌خم]]ّ امام علی (علیه السلام) را به جانشینی خود برگزید و صریحا ایشان را به امامت امت تعیین فرمود.  
ایشان دلایل امامت حضرت علی (علیه السلام) را بنا‌بر [[قرآن]] و [[سنت]] چنین بیان می‌‏نمایند: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» <ref> سوره مائده آیه 55</ref> یعنی، همانا ولیّ شما خداوند است و پیامبر او و کسانی که ایمان آوردند و [[نماز]] را به پا می‌دارند و [[زکات]] می‌‏دهند، در حالی‌که [[رکوع]] می‏‌گذارند. «... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...» <ref>سوره مائده آیه 3</ref> یعنی امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ...» <ref>سوره مائده آیه 67</ref> یعنی ای پیامبر! ابلاغ کن آنچه را که به تو از سوی پروردگارت امر شده است و اگر چنین نکنی رسالتت رو ابلاغ نکردی! خداوند تو را از گزند مردم نگاه می‌‏دارد. و دیگر آیه: «...وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ...»<ref>سوره تحریم آیه 4</ref> یعنی اگر علیه او هم‌پشت (هم‌پیمان) شوند، پس همانا خداوند و [[جبرئیل|جبرئیل]] و [[مؤمنان]] نیکوکار یار و یاور اویند.
ایشان دلایل امامت حضرت علی (علیه السلام) را بنا‌بر [[قرآن]] و [[سنت]] چنین بیان می‌‏نمایند: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» <ref> سوره مائده آیه 55</ref> یعنی، همانا ولیّ شما خداوند است و پیامبر او و کسانی که ایمان آوردند و [[نماز]] را به پا می‌دارند و [[زکات]] می‌‏دهند، در حالی‌که [[رکوع]] می‏‌گذارند. «... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...» <ref>سوره مائده آیه 3</ref> یعنی امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ...» <ref>سوره مائده آیه 67</ref> یعنی ای پیامبر! ابلاغ کن آنچه را که به تو از سوی پروردگارت امر شده است و اگر چنین نکنی رسالتت رو ابلاغ نکردی! خداوند تو را از گزند مردم نگاه می‌‏دارد. و دیگر آیه: «...وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ...»<ref>سوره تحریم آیه 4</ref> یعنی اگر علیه او هم‌پشت (هم‌پیمان) شوند، پس همانا خداوند و [[جبرئیل|جبرئیل]] و [[مؤمنان]] نیکوکار یار و یاور اویند.
دیگر آیه [[مباهله]] است که فرمود:«... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» <ref>سوره آل عمران آیه 61</ref>  بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغ‌گویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار کنیم.گویند: مقصود همه این آیات، ولایت حضرت علی (ع) است. همچنین شیعیان اثنی‌عشری به احادیثی که در پی می‌آید استناد می‌‏کنند: «أنت الخلیفة من بعدی و أنت وصییّ »، یعنی تو پس از من جانشین منی، تو وصیّ منی. «و سلّموا علیه بامرة المؤمنین»، یعنی او را به امیری مؤمنان سلام دهید. «و اقضاکم علی»، بهترین حاکم در میان شما حضرت علی (ع) است. «و تعلّموا منه و لا تعلّموه، اسمعوا له و اطیعوه»، از او بیاموزید و به او نیاموزید. «و من کنت مولاه فعلیّ مولاه»، هر که من مولای او هستم، علی (ع) نیز مولای اوست. «انت منّی بمنزلة [[هارون]] من [[موسی]] الّا انه لا نبیّ بعدی» تو نزد من مانند هارونی در پیش موسی، جز این‌که پیامبری بعد از تو نیست.
دیگر آیه [[مباهله]] است که فرمود:«... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» <ref>سوره آل عمران آیه 61</ref>  بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغ‌گویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار کنیم.گویند: مقصود همه این آیات، ولایت حضرت علی (ع) است. همچنین شیعیان اثنی‌عشری به احادیثی که در پی می‌آید استناد می‌‏کنند: «أنت الخلیفة من بعدی و أنت وصییّ »، یعنی تو پس از من جانشین منی، تو وصیّ منی. «و سلّموا علیه بامرة المؤمنین»، یعنی او را به امیری مؤمنان سلام دهید. «و اقضاکم علی»، بهترین حاکم در میان شما حضرت علی (ع) است. «و تعلّموا منه و لا تعلّموه، اسمعوا له و اطیعوه»، از او بیاموزید و به او نیاموزید. «و من کنت مولاه فعلیّ مولاه»، هر که من مولای او هستم، علی (ع) نیز مولای اوست. «انت منّی بمنزلة [[هارون]] من [[موسی]] الّا انه لا نبیّ بعدی» تو نزد من مانند هارونی در پیش موسی، جز این‌که پیامبری بعد از تو نیست.
خط ۳۸: خط ۳۸:
   
   
== ظهور قائم آل محمد( صلی الله علیه و آله) ==
== ظهور قائم آل محمد( صلی الله علیه و آله) ==
شیعه «اثنی ‏عشریه» معتقد است که به قدرت خداوند و لطف او، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از بروز نشانه‌هایی ظهور خواهد کرد، درحالی ‏که سن آن حضرت بین سی تا چهل سال به نظر می‌رسد. بنابر نقل روایات، آن حضرت در «[[مکه]]» ظهور خواهند کرد و مردم با آن حضرت بین «رکن و مقام» بیعت می‌کنند.
شیعه «اثنی‌‏عشریه» معتقد است که به قدرت خداوند و لطف او، حضرت‌مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از بروز نشانه‌هایی ظهور خواهد کرد، درحالی‌‏که سنّ آن حضرت بین سی تا چهل سال به نظر می‌رسد. بنابر نقل روایات، آن حضرت در «[[مکه]]» ظهور خواهند کرد و مردم با آن حضرت بین «رکن و مقام» بیعت می‌کنند.
از علایم ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نزول [[عیسی|حضرت عیسی]] (علیه السلام) از آسمان است و وی «[[دجّال]]» را که پیش از حضرت مهدی (عجله الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کرده است می‌کشد و پشت سر آن حضرت نماز می‌گزارد. در زمان حضرت مهدی «[[اصحاب کهف|اصحاب‌کهف]]» از خواب چند هزارساله برمی‏‌خیزند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ایشان سلام می‌کنند و آنان جواب سلام حضرت را می‌دهند و بار دیگر به خواب عمیق فرو می‌‏روند و تا قیامت بر نمی‌خیزند. از ودایعی که  نزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد تابوت سکینه حضرت موسی (علیه السلام ) و نسخه صحیح اسفار [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] است و چون آن حضرت آنها را به [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] عرضه کند، ایشان مسلمان شوند. سپس حضرت عیسی (علیه السلام) به فرمان او صلیب را می‌‏شکند و خوک را می‌کشد و کلیساها را ویران می‌کند و بعد از چهل سال می‌میرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) دین راستین اسلام را اظهار و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشته‏‌اند و در بعضی اخبار بیست تا چهل سال بیان شده است.
از علایم ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نزول [[عیسی|حضرت عیسی]] (علیه السلام) از آسمان است و وی «[[دجّال]]» را که پیش از حضرت ظهور کرده است می‌کشد و پشت سر آن حضرت نماز می‌گزارد. در زمان حضرت مهدی «[[اصحاب کهف|اصحاب‌کهف]]» از خواب چند هزارساله برمی‏‌خیزند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ایشان سلام می‌کنند و آنان جواب سلام حضرت را می‌دهند و بار دیگر به خواب عمیق فرو می‌‏روند و تا قیامت بر نمی‌خیزند. از ودایعی که  نزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌باشد تابوت سکینه حضرت موسی (علیه السلام ) و نسخه صحیح اسفار [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] است و چون آن حضرت آنها را به [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] عرضه کند، ایشان مسلمان شوند. سپس حضرت عیسی (علیه السلام) به فرمان او صلیب را می‌‏شکند و خوک را می‌کشد و کلیساها را ویران می‌کند و بعد از چهل سال می‌میرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) دین راستین اسلام را اظهار و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشته‏‌اند و در بعضی اخبار بیست تا چهل سال بیان شده است.


== مبانی فقه اثنی ‏عشریه ==
== مبانی فقه اثنی ‏عشریه ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
علاوه بر این عمر امام صادق (علیه السلام) بعد از امام علی (علیه السلام) از دیگر امامان (علیهم السلام) طولانی‏ تر بود. آن حضرت در دوره طولانی امامت خود موفق شد که نظم و ترتیبی به وضع شیعه امامیه بدهد و فقه شیعه را تعلیم کند، از این جهت آن حضرت را «حبر الامه»، یعنی دانشمند امت اسلام و «فقیه» آل‌محمد (صلی  الله علیه و آله) خوانده‌اند. بیشتر احادیث اعتقادی و فقهی شیعه از آن حضرت روایت شده و بدین سبب فقه شیعه را «فقه جعفری» گفته و مذهب پیروان ایشان را «مذهب جعفری» نام نهاده‌اند.
علاوه بر این عمر امام صادق (علیه السلام) بعد از امام علی (علیه السلام) از دیگر امامان (علیهم السلام) طولانی‏ تر بود. آن حضرت در دوره طولانی امامت خود موفق شد که نظم و ترتیبی به وضع شیعه امامیه بدهد و فقه شیعه را تعلیم کند، از این جهت آن حضرت را «حبر الامه»، یعنی دانشمند امت اسلام و «فقیه» آل‌محمد (صلی  الله علیه و آله) خوانده‌اند. بیشتر احادیث اعتقادی و فقهی شیعه از آن حضرت روایت شده و بدین سبب فقه شیعه را «فقه جعفری» گفته و مذهب پیروان ایشان را «مذهب جعفری» نام نهاده‌اند.
در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل می‌‏شد، عده ‏ای از بزرگان اسلام حاضر می‏ شدند و از محضر آن بزرگوار  استفاده  می‌‏کردند. از مشهورترین شاگردان امام، زرارة‌بن‌اعین (متوفی در 150 ه) و محمد‌بن‌مسلم و ابوبصیر و برید‌بن‌معاویه عجلی و فضیل‌بن‌یسار و معروف‌بن‌خربوذ و جمیل بن‌دراج و عبداللّه‌بن‌مسکان و حماد‌بن‌عثمان... بودند.
در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل می‌‏شد، عده ‏ای از بزرگان اسلام حاضر می‏ شدند و از محضر آن بزرگوار  استفاده  می‌‏کردند. از مشهورترین شاگردان امام، زرارة‌بن‌اعین (متوفی در 150 ه) و محمد‌بن‌مسلم و ابوبصیر و برید‌بن‌معاویه عجلی و فضیل‌بن‌یسار و معروف‌بن‌خربوذ و جمیل بن‌دراج و عبداللّه‌بن‌مسکان و حماد‌بن‌عثمان... بودند.


    
    
خط ۸۴: خط ۸۳:
رجعت به فتح راء حادثه‌ای پیش از  [[قیامت|قیامت]] است.  این مسأله جزء اعتقادات شیعه و به معنای به بازگشتن بعضی از مردگان (مومنان و کافران خالص) و نیز بعضی از افرادی است که در زندگی دنیا به آنها ظلم بزرگی شده است تا دوباره به دنیا بیایند و آن زندگی که حق‌شان است را داشته باشند و نیز مظلومین شاهد انتقام الهی از کسانی باشند که که به آنها ظلم کردند. رجعت امری است که پس از ظهور [[حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن از جمله حادثه «[[اصحاب کهف]]» استناد شده است که از خواب سیصد‌ساله برخاستند.
رجعت به فتح راء حادثه‌ای پیش از  [[قیامت|قیامت]] است.  این مسأله جزء اعتقادات شیعه و به معنای به بازگشتن بعضی از مردگان (مومنان و کافران خالص) و نیز بعضی از افرادی است که در زندگی دنیا به آنها ظلم بزرگی شده است تا دوباره به دنیا بیایند و آن زندگی که حق‌شان است را داشته باشند و نیز مظلومین شاهد انتقام الهی از کسانی باشند که که به آنها ظلم کردند. رجعت امری است که پس از ظهور [[حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن از جمله حادثه «[[اصحاب کهف]]» استناد شده است که از خواب سیصد‌ساله برخاستند.


==اشتراکات و اختلافات اعمال میان شیعیان اثنی‌عشری و اهل2تسنن==
==اشتراکات و اختلافات اعمال میان شیعیان اثنی‌عشری و اهل‌تسنن==
اعمال مذهبی شیعه امامیه فرق زیادی با اعمال اهل تسنن ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعضی از مسائل همچون نماز و آداب [[وضو]]، اختلاف دارند و در [[اذان]] و [[اقامه]]؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرّکا (نه به‌عنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزء فصول اذان و اقامه می‌دانند. چهار سوره‏‌ای را که در آن «آیه سجده» وجود دارد در نماز نمی‌خوانند و [[فقاع|فقّاع]]  (آب‌جو) را مثل [[می]](شراب) حرام می‌دانند و گوشت خر را [[مکروه]] می‌شمرند. [[نکاح]] بدون شاهد‏ را جایز می‌دانند، امّا [[طلاق]] بدون حضور شاهد عادل را جایز نمی‌ندانند و به ظاهر این آیه احتجاج می‌کنند: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه‌2) و می‌گویند: خدای تعالی شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرده نه بر نکاح و از اینکه در یک مجلس سه‌طلاق دهند را جایز نمی‌دانند و می‌گویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> همچنین شیعیان دوازده‌امامی در [[نماز میت|نماز‌میت]] پنج تکبیر می‌گویند. بنابراین، از این نوع اختلاف‌های جزیی در فروع بین امامیه اثنی‌عشری و اهل سنت و جماعت بسیار است.
اعمال مذهبی شیعه‌اثنی‌عشریه فرق زیادی با اعمال مذهبی اهل‌تسنن ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعضی از مسائل همچون نماز و آداب [[وضو]]، اختلاف دارند و در [[اذان]] و [[اقامه]]؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرّکا (نه به‌عنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزء فصول اذان و اقامه می‌دانند. اثنی‌عشریه چهار سوره‏‌ای را که در آن «آیه سجده» وجود دارد در نماز نمی‌خوانند و [[فقاع|فقّاع]]  (آب‌جو) را مثل [[می]](شراب) حرام می‌دانند و گوشت خر را [[مکروه]] می‌شمرند. [[نکاح]] بدون شاهد‏ را جایز می‌دانند، امّا [[طلاق]] بدون حضور شاهد عادل را جایز نمی‌ندانند و به ظاهر این آیه احتجاج می‌کنند: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه‌2) و می‌گویند: خدای تعالی شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرده نه بر نکاح و از اینکه در یک مجلس سه‌طلاق دهند را جایز نمی‌دانند و می‌گویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> همچنین شیعیان دوازده‌امامی در [[نماز میت|نماز‌میت]] پنج تکبیر می‌گویند.  
 
و اما مهم‌ترین اختلاف شیعه با اهل‌سنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداوند‌است که شیعیان اثنی‌عشریه آن را به «نصّ جلی و خفی» و اهل‌تسنن به اختیار امت می‌‏دانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پاره‌‏ای از قواعد اصول و فروع، عبادات و معاملات و نکاح است.
مهم‌ترین اختلاف شیعه با اهل‌سنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداست که شیعیان امامیه آن را به «نصّ جلی و خفی» و اهل تسنن به اختیار امت می‌‏دانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پاره‌‏ای از قواعد اصول و فروع، عبادات و معاملات و نکاح است.
عمل به «قیاس» نزد شیعه امامیه حرام است ولی نزد تمامی فرقه‌های اهل‌سنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول می‌‏باشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهب‌اربعه اهل‌سنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافق‏‌اند. حتی بعضی از علمای‌ اهل‌سنت و جماعت بدین سبب مذهب‌جعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب‌پنجم شناخته‌اند.
عمل به «قیاس» نزد شیعه امامیه حرام است ولی نزد تمامی فرقه‌های اهل‌سنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول می‌‏باشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهب‌اربعه اهل‌سنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافق‏‌اند. حتی بعضی از علمای‌ اهل‌سنت و جماعت بدین سبب مذهب‌جعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب‌پنجم شناخته‌اند و از مسائل مورد اختلاف ایشان با اهل‌سنت و جماعت «عقد‌متعه» یا زناشویی موقت و بعضی از مسائل «ارث» و غیره است.


==اصول عقاید شیعه==
==اصول عقاید شیعه==
خط ۹۵: خط ۹۳:


== شیعه امامیه در ایران ==
== شیعه امامیه در ایران ==
مذهب شیعه امامیه اثنی ‏عشریه تا پیش از [[صفویه|صفویه]] در ایران غیر رسمی بود و مذهب اقلیت به شمار می‏‌رفت. کوشش سلاطین [[آل بویه|آل بویه]] که در قرن چهارم هجری بر بعضی از ولایات ایران فرمان‌روایی داشتند و معتقد به مذهب شیعه امامیه بودند و در رسمی ساختن آن مذهب به علت مخالفت خلفای [[بغداد]] که نفوذ دینی و سیاسی بسیار در ایران داشتند به جایی نرسید. بعد از سقوط خلافت بغداد به دست [[هلاکو خان مغول]] در 656 هجری، یکی از ایلخانان مغول به نام [[سلطان محمد خدابنده]] موقتا مذهب شیعه امامیه را پذیرفت و در سکه و خطبه نام ائمه شیعه را نقش و ذکر نمود، ولی باز رسمی شدن آن مذهب عقیم ماند. لیکن شیعه در پرده دامنه نفوذ خود را بین مردم شهرهای ایران هر روز گسترده‌تر می‌‏ساخت تا این که خانواده‏‌ای شیعی مذهب به نام [[سربداران]] در اواسط قرن هشتم هجری توانست که حکومتی اثنی عشری در شهر [[سبزوار]] که اکثر مردم آن شیعه بودند تأسیس نمایند و نیز [[سادات مرعشی]] حکومت شیعی در [[مازندران]] تشکیل دادند. جهانشاه از شاهان قراقویونلو که در قرن نهم هجری در [[آذربایجان|آذربایجان]] حکومت می‏‌کردند به شیعه بودن خود افتخار می‌‏نمود. پیش از ظهور صفویه بعضی از شهرهای ایران چون [[قم]] و [[کاشان]] و [[سبزوار]] معروف به شهرهای شیعه‏‌نشین بودند و اکثر مردم آنها به آن مذهب اعتقاد داشتند. [[شاه اسماعیل صفوی|شاه اسماعیل صفوی]] که به دست عدّه‌‏ای از [[صوفیان قزلباش|صوفیان قزلباش]] که مذهب شیعه داشتند روی کار آمده بود و در سال نهصد و هفت هجری بر تخت سلطنت ایران جلوس کرد و علی ‏رغم [[سلطان سلیم|سلطان سلیم]] پادشاه نیرومند عثمانی که به بهانه ادعای خلافت اسلام قصد حکومت بر مسلمانان ایران و بلعیدن این کشور را داشت، از همان آغاز پادشاهی رسمیت مذهب شیعه را به جای طریق سنت و جماعت اعلام نمود و اعلای لوای این مذهب را سیاست دولت خود قرار داد و گفتن «اشهد ان علیا ولی اللّه» و «حی علی خیر العمل» را در اذان و اقامه عملی ساخت. اکثر سنیان ایران که از بیم شمشیر شاه اسماعیل چاره‏‌ای جز تسلیم نداشتند، طوعا یا کرها آن مذهب را پذیرفتند و در اندک مدتی مذهب شیعه اثنی عشری بیشتر ولایات [[ایران|ایران]] را فراگرفت و از آن زمان تا کنون که قریب پانصد سال می‏‌گذرد شیعه جعفری اثنی عشری مذهب رسمی دولت و ملّت ایران است. صفویه پس از رسمیت دادن مذهب شیعه اثنی عشری برای این که معارف جدیدی جانشین معارف قدیم سنّی کرده باشند در صدد برآمدند که فقهایی را از جبل [[لبنان]] که در آن روزگار مهد معارف شیعه بود و یا از [[احساء]] و [[بحرین|بحرین]] که در ساحل غربی [[خلیج فارس|خلیج فارس]] قرار داشت برای تعلیم و تتبع [[فقه]] و [[کلام شیعه|کلام شیعه]] به ایران دعوت کنند و علمایی چون [[شیخ حرّ عاملی|شیخ حرّ عاملی]] و [[بهاءالدّین عاملی|بهاءالدّین عاملی]] به ایران روی نهادند و امثال [[علامه مجلسی]] از شاگردان ایشان به شمار می‏‌روند.
مذهب شیعه اثنی‌عشریه تا پیش از [[صفویه|صفویه]] در ایران غیر رسمی بود و به‌عنوان مذهب اقلیت به شمار می‏‌رفت. کوشش سلاطین [[آل‌بویه|آل‌بویه]] که در قرن چهارم هجری بر بعضی از ولایات ایران فرمان‌روایی داشتند و معتقد به مذهب شیعه اثنی‌عشریه بودند و در رسمی ساختن آن مذهب به علت مخالفت خلفای [[بغداد]] که نفوذ دینی و سیاسی بسیار در ایران داشتند به جایی نرسید. بعد از سقوط خلافت بغداد به دست [[هلاکو خان مغول]] در 656 هجری، یکی از ایلخانان مغول به نام [[سلطان محمد خدابنده]] موقتا مذهب شیعه را پذیرفت و در سکه و خطبه نام امامان‌شیعه را نقش و ذکر نمود، ولی باز رسمی شدن آن مذهب عقیم ماند. لیکن شیعه در پشت پرده دامنه نفوذ خود را بین مردم شهرهای ایران هر روز گسترده‌تر می‌‏کرد تا این که خانواده‏‌ای شیعی مذهب به نام [[سربداران]] در اواسط قرن هشتم هجری توانست که حکومتی اثنی‌عشری در شهر [[سبزوار]] که اکثر مردم آن شیعه بودند تأسیس نمایند و نیز [[سادات مرعشی]] حکومت شیعی در [[مازندران]] تشکیل دادند. جهانشاه از شاهان قراقویونلو که در قرن نهم هجری در [[آذربایجان|آذربایجان]] حکومت می‏‌کردند به شیعه بودن خود افتخار می‌‏نمود. پیش از ظهور صفویه بعضی از شهرهای ایران چون [[قم]] و [[کاشان]] و [[سبزوار]] معروف به شهرهای شیعه‏‌نشین بودند و اکثر مردم آنها به آن مذهب اعتقاد داشتند. [[شاه اسماعیل صفوی|شاه اسماعیل صفوی]] که به دست عدّه‌‏ای از [[صوفیان قزلباش|صوفیان قزلباش]] که مذهب شیعه داشتند روی کار آمده بود و در سال نهصد و هفت هجری بر تخت سلطنت ایران جلوس کرد و علی ‏رغم [[سلطان سلیم|سلطان سلیم]] پادشاه نیرومند عثمانی که به بهانه ادعای خلافت اسلام قصد حکومت بر مسلمانان ایران و بلعیدن این کشور را داشت، از همان آغاز پادشاهی رسمیت مذهب‌شیعه را به جای طریق‌سنت و جماعت اعلام نمود و اعتلای لوای این مذهب را سیاست دولت خود قرار داد و گفتن «اشهد ان علیا ولی اللّه» و «حی علی خیر العمل» را در اذان و اقامه عملی کرد. اکثر سنیان ایران که از بیم شمشیر شاه اسماعیل چاره‏‌ای جز تسلیم نداشتند، طوعا یا کرها آن مذهب را پذیرفتند و در اندک مدتی مذهب شیعه اثنی عشری بیشتر ولایات [[ایران|ایران]] را فراگرفت و از آن زمان تا کنون که حدود پانصد سال می‏‌گذرد، شیعه‌ اثنی‌عشری مذهب رسمی دولت و ملّت ایران است. صفویه پس از رسمیت دادن مذهب شیعه اثنی‌عشری برای این که معارف جدیدی را جانشین معارف قدیم سنّی کرده باشند در صدد برآمدند که فقهایی را از جبل [[لبنان]] که در آن روزگار مهد معارف شیعه بود و یا از [[احساء]] و [[بحرین|بحرین]] که در ساحل غربی [[خلیج‌فارس|خلیج‌فارس]] قرار داشت برای تعلیم و تتبع [[فقه]] و [[کلام شیعه|کلام شیعه]] به ایران دعوت کنند و علمایی چون [[شیخ‌حرّ‌عاملی|شیخ حرّ عاملی]] و [[بهاءالدّین عاملی|بهاءالدّین عاملی]] به ایران روی نهادند و امثال [[علامه‌مجلسی]] از شاگردان ایشان به شمار می‏‌روند.
<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 24 با ویرایش مختصر </ref>
<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 24 با ویرایش گسترده </ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش