confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۵
ویرایش
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== موقعیت اجتماعی هانی == | == موقعیت اجتماعی هانی == | ||
هانی بن عروه علاوه بر خصوصیات بارز شخصی، از مقام و جایگاه والایی میان کوفیان، مخصوصاً در قبیله «مراد» برخوردار بود و رهبری آنان را برعهده داشت. تا آن جا که میگویند، هنگامی که قصد رفتن به جایی را داشت، چهار هزار سواره و هشت هزار پیاده در رکاب او حاضر بودند، و زمانی که همپیمانان خود را از قبیله «کنده» فرا میخواند، سی هزار مرد زرهپوش به سوی او حرکت میکردند<ref> المسعودی، أبو الحسن على بن الحسین بن على؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، 1409، چاپ دوم، ج 3، ص 59.</ref>. | هانی بن عروه علاوه بر خصوصیات بارز شخصی، از مقام و جایگاه والایی میان کوفیان، مخصوصاً در قبیله «مراد» برخوردار بود و رهبری آنان را برعهده داشت. تا آن جا که میگویند، هنگامی که قصد رفتن به جایی را داشت، چهار هزار سواره و هشت هزار پیاده در رکاب او حاضر بودند، و زمانی که همپیمانان خود را از قبیله «کنده» فرا میخواند، سی هزار مرد زرهپوش به سوی او حرکت میکردند<ref> المسعودی، أبو الحسن على بن الحسین بن على؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، 1409، چاپ دوم، ج 3، ص 59.</ref>. | ||
هانی بـه سبب پناه دادن کثیر بن شهاب مذحجى، از سوى معاویه تهدید به قـتل شد. هنگام ورود به مجلس، معاویه وى را نشناخت. پس از پراکنده شدن مردم، معاویه نزد وى آمد و پرسید: چه خواستهاى دارى؟ وى گفت: من هانى بن عروهام که نزد شما آمدهام. گفت: امروز آن روزى نیست که پدرت مىگفت: | هانی بـه سبب پناه دادن کثیر بن شهاب مذحجى، از سوى معاویه تهدید به قـتل شد. هنگام ورود به مجلس، معاویه وى را نشناخت. پس از پراکنده شدن مردم، معاویه نزد وى آمد و پرسید: چه خواستهاى دارى؟ وى گفت: من هانى بن عروهام که نزد شما آمدهام. گفت: امروز آن روزى نیست که پدرت مىگفت: | ||
اُرَجِّلُ جَمّیِی و اَجُز ذَیْلى و تَحْمىٍّ شکتى افق کمیت | {{شعر}}{{ب |اُرَجِّلُ جَمّیِی و اَجُز ذَیْلى و تَحْمىٍّ شکتى افق کمیت |امْشِی فى سَراة بَنی غَطیف اذا ما سَامِنی ضیم ابیت }}{{پایان شعر}} | ||
امْشِی فى سَراة بَنی غَطیف اذا ما سَامِنی ضیم ابیت | |||
موهاى سرم را شانه مىزنم و لباس بلندم را بر زمین مىکشم و اگر کسى در مورد من قصد سویى داشته باشد، افقى خونین مرا حمایت مىکند. میان جنگاوران سرتا پا مسلح غطیف، گام بر مىدارم و اگر جور و ستمى متوجهام شود، زیر بار نخواهم رفت. | موهاى سرم را شانه مىزنم و لباس بلندم را بر زمین مىکشم و اگر کسى در مورد من قصد سویى داشته باشد، افقى خونین مرا حمایت مىکند. میان جنگاوران سرتا پا مسلح غطیف، گام بر مىدارم و اگر جور و ستمى متوجهام شود، زیر بار نخواهم رفت. |