پرش به محتوا

هانی بن عروه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
مـعـاویـه وى را مـامـور رسـیـدگـى بـه خـیـانـت مـذحـجـى کـرد و گـفـت: قـسـمـتـى از اموال مسروقه را بگیر و بخشى را به او ببخش<ref> السماوی، الشیخ محمد؛ پیشین، ص 140 و با اندکی تغییر در عبارت الزرکلى، خیر الدین؛ پیشین، ج ‌8، ص 68.</ref>.
مـعـاویـه وى را مـامـور رسـیـدگـى بـه خـیـانـت مـذحـجـى کـرد و گـفـت: قـسـمـتـى از اموال مسروقه را بگیر و بخشى را به او ببخش<ref> السماوی، الشیخ محمد؛ پیشین، ص 140 و با اندکی تغییر در عبارت الزرکلى، خیر الدین؛ پیشین، ج ‌8، ص 68.</ref>.


موقعیت اجتماعی هانی آن چنان بود که با نهضت [[امام حسین|امام حسین علیه‌السلام]] پیوند خورد و همین امر سبب جاودانگی وی شد. از این رو، شهرت وی در کتب تاریخی بیشتر در ماجرای شهادت امام حسین علیه‌السلام است<ref>«القصّة مشهورة فی جزء مقتل الحسین‌» العسقلانى، احمد بن على بن حجر؛ الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415/1995، چاپ اول، ج ‌6، ص 445.</ref>.
موقعیت اجتماعی هانی آن چنان بود که با نهضت [[امام حسین|امام حسین (علیه‌السلام)]] پیوند خورد و همین امر سبب جاودانگی وی شد. از این رو، شهرت وی در کتب تاریخی بیشتر در ماجرای شهادت امام حسین (علیه‌السلام) است<ref>«القصّة مشهورة فی جزء مقتل الحسین‌» العسقلانى، احمد بن على بن حجر؛ الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1415/1995، چاپ اول، ج ‌6، ص 445.</ref>.


== همراهی با نهضت امام حسین علیه‌السلام ==
== همراهی با نهضت امام حسین (علیه‌السلام) ==


=== هانی میزبان سفیر امام حسین علیه‌السلام ===
=== هانی میزبان سفیر امام حسین (علیه‌السلام) ===


مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین علیه‌السلام که در ابتدای ورود به کوفه به منزل [[مختار ثقفی]] وارد شده بود<ref>ابن سعد می‌گوید: حسین بن على علیه‌السلام مسلم بن عقیل را به کوفه گسیل داشت و به او فرمود که در خانه هانى بن عروه مرادى منزل کند. محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، تحقیق: محمد بن صامل السلمى، الطائف، مکتبة الصدیق، 1414/1993، چاپ اول، خامسة1، ص 458.</ref>، با ورود حاکم کوفه؛ یعنی عبیدالله بن زیاد به شهر کوفه، مسلم برای ادامه فعالیت‌هایش، منزل مختار را ترک کرد و وارد منزل هانی بن عروه شد که به نظر می‌رسید، امنیتش از جاهای دیگر بیشتر بود. هر چند طبق نقل برخی گزارش‌ها هانى از آمدن مسلم به خانه‌اش خشنود نشد، زیرا تکلیف سختی بود؛ اما هانی، مسلم را پذیرفت و به وی گفت: احـتـرام کسى چون تو مانع از آن مى‌شود که از روى نادانى پاسخ ردّ به تو بدهم، بـایـد از عـهـده ایـن کـار برآیم<ref>الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 362 و با اندکی تفاوت در تعبیر الکوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم؛ پیشین، ج ‌5، ص 40 و الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود؛ الأخبار الطوال، تحقیق: عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368، ص 233 و الأصفهانى، ابو الفرج على بن الحسین؛ مقاتل الطالبیین، تحقیق: سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفة، بى تا، ص 100.</ref>.
مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین (علیه‌السلام) که در ابتدای ورود به کوفه به منزل [[مختار ثقفی]] وارد شده بود<ref>ابن سعد می‌گوید: حسین بن على علیه‌السلام مسلم بن عقیل را به کوفه گسیل داشت و به او فرمود که در خانه هانى بن عروه مرادى منزل کند. محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، تحقیق: محمد بن صامل السلمى، الطائف، مکتبة الصدیق، 1414/1993، چاپ اول، خامسة1، ص 458.</ref>، با ورود حاکم کوفه؛ یعنی عبیدالله بن زیاد به شهر کوفه، مسلم برای ادامه فعالیت‌هایش، منزل مختار را ترک کرد و وارد منزل هانی بن عروه شد که به نظر می‌رسید، امنیتش از جاهای دیگر بیشتر بود. هر چند طبق نقل برخی گزارش‌ها هانى از آمدن مسلم به خانه‌اش خشنود نشد، زیرا تکلیف سختی بود؛ اما هانی، مسلم را پذیرفت و به وی گفت: احـتـرام کسى چون تو مانع از آن مى‌شود که از روى نادانى پاسخ ردّ به تو بدهم، بـایـد از عـهـده ایـن کـار برآیم<ref>الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 362 و با اندکی تفاوت در تعبیر الکوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم؛ پیشین، ج ‌5، ص 40 و الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود؛ الأخبار الطوال، تحقیق: عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368، ص 233 و الأصفهانى، ابو الفرج على بن الحسین؛ مقاتل الطالبیین، تحقیق: سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفة، بى تا، ص 100.</ref>.


از این پس، منزل هانی پایگاه شور و حضور مردم کوفه شد. گزارش شده هیجده هزار تن از کوفیان به صورت مخفی با مسلم بن عقیل [[بیعت]] کردند<ref> محمد بن سعد، پیشین، ص 459 و الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود؛ پیشین، ص 235 و الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 375.</ref>. که در این هنگام مسلم تصمیم برقیام داشت؛ ولی هانی او را از عجله کردن بر حذر داشت<ref> آشوب، ابن شهر؛ مناقب آل أبی طالب، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، النجف الأشرف، مطبعة الحیدریة، 1376/1956، ج 3، ص 242.</ref>.
از این پس، منزل هانی پایگاه شور و حضور مردم کوفه شد. گزارش شده هیجده هزار تن از کوفیان به صورت مخفی با مسلم بن عقیل [[بیعت]] کردند<ref> محمد بن سعد، پیشین، ص 459 و الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود؛ پیشین، ص 235 و الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 375.</ref>. که در این هنگام مسلم تصمیم برقیام داشت؛ ولی هانی او را از عجله کردن بر حذر داشت<ref> آشوب، ابن شهر؛ مناقب آل أبی طالب، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، النجف الأشرف، مطبعة الحیدریة، 1376/1956، ج 3، ص 242.</ref>.
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
درباره سرنوشت سرهای این بزرگواران، طبری چنین آورده: سال 304 هجری در یکی از برج‌های دیوار شهر قندهار پنج هزار سر به دست آمد که در سبدهای علفی نگهداری می‌شدند. تنها بیست و نه سر از آنها شناسایی شدند؛ چون در گوش هر یک رقعه‌اى که با نخی ابریشمی بسته بودند، قرار داشت و نام صاحب سر، بر آن نوشته شده بود. یکی از این سرها، سر هانی بن عروه بود<ref>الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌11، ص 60.</ref>. امروزه آرامگاه هانی در مقابل آرامگاه مسلم بن عقیل، در صحن چسبیده به مسجد کوفه می‌باشد<ref> المشهدی، محمد بن جعفر فضل؛ الکوفة و مساجدها، بیروت، دار المرتضى، ص 87 و البته در کتب پژوهشی درباره چگونگی دفن هانی بن عروه دو گزارش دیده شده: بدن مسلم و هانی را به قبیله مذحج دادند و آن دو را نزدیک حریم مسجد در کنار دارالاماره دفن کردند. (الحسینی الجلالی، محمد حسین؛ خاک پاکان تاریخ آرامگاه های خاندان پیامبرعلیه‌السلام و صحابه خاص آن، ترجمه: قربانعلی اسماعیلی، مشهد، شرکت به نشر، 1379، چاپ اول، ص 70) و پیکر هانى چند روز بدون غسل و کفن بر زمین ماند، تا این که همسر میثم تمار شبانه که همه خواب بودند، جسد هانی و مسلم بن عقیل و حنظله بن مره را به خانه برد و نیمه شب آنها را در کنار مسجد کوفه به خاک سپرد، و فقط همسر هانی بن عروه را از این موضوع آگاه کرد. (الموسوی الزنجانی، سید ابراهیم؛ وسیله الدارینفی انصارالحسینعلیه‌السلام، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1042/1982، چاپ دوم، ص 209).</ref>.
درباره سرنوشت سرهای این بزرگواران، طبری چنین آورده: سال 304 هجری در یکی از برج‌های دیوار شهر قندهار پنج هزار سر به دست آمد که در سبدهای علفی نگهداری می‌شدند. تنها بیست و نه سر از آنها شناسایی شدند؛ چون در گوش هر یک رقعه‌اى که با نخی ابریشمی بسته بودند، قرار داشت و نام صاحب سر، بر آن نوشته شده بود. یکی از این سرها، سر هانی بن عروه بود<ref>الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌11، ص 60.</ref>. امروزه آرامگاه هانی در مقابل آرامگاه مسلم بن عقیل، در صحن چسبیده به مسجد کوفه می‌باشد<ref> المشهدی، محمد بن جعفر فضل؛ الکوفة و مساجدها، بیروت، دار المرتضى، ص 87 و البته در کتب پژوهشی درباره چگونگی دفن هانی بن عروه دو گزارش دیده شده: بدن مسلم و هانی را به قبیله مذحج دادند و آن دو را نزدیک حریم مسجد در کنار دارالاماره دفن کردند. (الحسینی الجلالی، محمد حسین؛ خاک پاکان تاریخ آرامگاه های خاندان پیامبرعلیه‌السلام و صحابه خاص آن، ترجمه: قربانعلی اسماعیلی، مشهد، شرکت به نشر، 1379، چاپ اول، ص 70) و پیکر هانى چند روز بدون غسل و کفن بر زمین ماند، تا این که همسر میثم تمار شبانه که همه خواب بودند، جسد هانی و مسلم بن عقیل و حنظله بن مره را به خانه برد و نیمه شب آنها را در کنار مسجد کوفه به خاک سپرد، و فقط همسر هانی بن عروه را از این موضوع آگاه کرد. (الموسوی الزنجانی، سید ابراهیم؛ وسیله الدارینفی انصارالحسینعلیه‌السلام، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1042/1982، چاپ دوم، ص 209).</ref>.


== امام حسین علیه‌السلام و هانی بن عروه ==
== امام حسین (علیه‌السلام) و هانی بن عروه ==


=== اندوه امام از شهادت هانی ===
=== اندوه امام از شهادت هانی ===


زمانى که امام حسین علیه‌السلام از شهادت هانى و مسلم مطلع شدند ناراحت شدند و برای آن دو دعا کردند و مکرر مى‌فرمود: انا لله و انا الیه راجعون! رحمه الله علیهما<ref>شیخ مفید، پیشین، ج ‌2، ص 74 و الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 397.</ref>.
زمانى که امام حسین (علیه‌السلام) از شهادت هانى و مسلم مطلع شدند ناراحت شدند و برای آن دو دعا کردند و مکرر مى‌فرمود: انا لله و انا الیه راجعون! رحمه الله علیهما<ref>شیخ مفید، پیشین، ج ‌2، ص 74 و الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 397.</ref>.


ابن اعثم چنین آورده: فاستعبر الحسین باکیا ثم قال: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون<ref>الکوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم؛ پیشین، ج ‌5، ص 64.</ref>
ابن اعثم چنین آورده: فاستعبر الحسین باکیا ثم قال: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون<ref>الکوفى، أبو محمد أحمد بن اعثم؛ پیشین، ج ‌5، ص 64.</ref>


امام حسین علیه‌السلام چون از شهادت مسلم و هانی خبر یافت، به شدت گریستند سپس کلمه استرجاع راخواندند.
امام حسین (علیه‌السلام) چون از شهادت مسلم و هانی خبر یافت، به شدت گریستند سپس کلمه استرجاع راخواندند.


نیز [[طبری]] آورده: زمانی که امام حسین علیه‌السلام از شهادت مسلم و هانی مطلع شد نوشته‌اى بیرون آورد و برای حاضران خواند: بسم الله الرحمن الرحیم اما بعد: خبرى فجیع و دردناک به ما رسیده و آن کشته شدن مسلم بن عقیل و هانى بن عروه و عبدالله بن بقطر است. شیعیان‌مان ما را بى‌یاور گذشته‌اند...<ref> الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 398.</ref>
نیز [[طبری]] آورده: زمانی که امام حسین (علیه‌السلام) از شهادت مسلم و هانی مطلع شد نوشته‌اى بیرون آورد و برای حاضران خواند: بسم الله الرحمن الرحیم اما بعد: خبرى فجیع و دردناک به ما رسیده و آن کشته شدن مسلم بن عقیل و هانى بن عروه و عبدالله بن بقطر است. شیعیان‌مان ما را بى‌یاور گذشته‌اند...<ref> الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر؛ پیشین، ج ‌5، ص 398.</ref>


=== یاد کردن امام هانی ===
=== یاد کردن امام هانی ===


[[روز عاشورا]]، امام حسین علیه‌السلام به راست و چپ نگریست و هیچ یک از [[اصحاب]] و یارانش را ندید جز آنان که پیشانی بر خاک ساییده و صدایی از آنها به گوش نمی‌رسید، پس ندا داد:
[[روز عاشورا]]، امام حسین (علیه‌السلام) به راست و چپ نگریست و هیچ یک از [[اصحاب]] و یارانش را ندید جز آنان که پیشانی بر خاک ساییده و صدایی از آنها به گوش نمی‌رسید، پس ندا داد:


یا مسلم بن عقیل! و یا هانی بن عروة! و یا [[حبیب بن مظاهر]]! و یا [[زهیر بن قین|زهیر بن القین]]! و یا [[یزید بن مظاهر]]! و یا یحیى بن کثیر! و یا [[هلال بن نافع]]! و یا إبراهیم بن الحصین! و یا عمیر بن المطاع! و یا أسد الکلبی! و یا عبد الله ابن عقیل! و یا [[مسلم بن عوسجه]]! و یا داود بن الطرماح! و یا [[حر الریاحی]]! و یا علی بن الحسین! و یا أبطال الصفا! و یا فرسان الهیجاء! ما لی أنادیکم فلا تجیبونی، و أدعوکم فلا تسمعونی؟! أنتم نیام أرجوکم تنتبهون، أم حالت مودتکم عن إمامکم فلا تنصرونه؟<ref>لجنة الحدیث فی معهد باقر العلومعلیه‌السلام، موسوعة کلمات الإمام الحسین علیه‌السلام، دار المعروف للطباعة والنشر، 1416/1995، چاپ اول، ص 581 - 582 و البحرانی، عبد العظیم المهتدی؛ من أخلاق الإمام الحسین علیه‌السلام، قم، انتشارات شریف الرضی، 1421/2000، انتشارات شریف الرضی، چاپ اول، ص 250 و یعقوب، أحمد حسین؛ کربلاء، الثورة و المأساة، بیروت، الغدیر للطباعة و النشر و التوزیع، 1997، چاپ اول، ص 339.</ref>!
یا مسلم بن عقیل! و یا هانی بن عروة! و یا [[حبیب بن مظاهر]]! و یا [[زهیر بن قین|زهیر بن القین]]! و یا [[یزید بن مظاهر]]! و یا یحیى بن کثیر! و یا [[هلال بن نافع]]! و یا إبراهیم بن الحصین! و یا عمیر بن المطاع! و یا أسد الکلبی! و یا عبد الله ابن عقیل! و یا [[مسلم بن عوسجه]]! و یا داود بن الطرماح! و یا [[حر الریاحی]]! و یا علی بن الحسین! و یا أبطال الصفا! و یا فرسان الهیجاء! ما لی أنادیکم فلا تجیبونی، و أدعوکم فلا تسمعونی؟! أنتم نیام أرجوکم تنتبهون، أم حالت مودتکم عن إمامکم فلا تنصرونه؟<ref>لجنة الحدیث فی معهد باقر العلومعلیه‌السلام، موسوعة کلمات الإمام الحسین علیه‌السلام، دار المعروف للطباعة والنشر، 1416/1995، چاپ اول، ص 581 - 582 و البحرانی، عبد العظیم المهتدی؛ من أخلاق الإمام الحسین علیه‌السلام، قم، انتشارات شریف الرضی، 1421/2000، انتشارات شریف الرضی، چاپ اول، ص 250 و یعقوب، أحمد حسین؛ کربلاء، الثورة و المأساة، بیروت، الغدیر للطباعة و النشر و التوزیع، 1997، چاپ اول، ص 339.</ref>!
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش