پرش به محتوا

نزول قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۹۴: خط ۹۴:


== منشأ پیدایش دو دیدگاه کلی نزول دفعی و تدریجی قرآن ==
== منشأ پیدایش دو دیدگاه کلی نزول دفعی و تدریجی قرآن ==
برخی تصور کرده‌اند که واژه «انزال» از باب افعال به معنای نزول دفعی است و واژه «تنزیل» از باب تفعیل به معنای نزول تدریجی است<ref>صالحى نجف‏آبادى، حدیث‏هاى خیالى در مجمع البیان، نشر کویر، چ دوم، 82، ص 334.</ref> و همچنین روایاتی که در آنها به این تفصیل نزول دفعی و تدریجی آمده باعث پیدایش این دو دیدگاه شده است.
برخی تصور کرده‌اند که واژه «انزال» از باب افعال به معنای نزول دفعی است و واژه «تنزیل» از باب تفعیل به معنای نزول تدریجی است<ref>صالحى نجف ‏آبادى، حدیث ‏هاى خیالى در مجمع البیان، نشر کویر، چ دوم، 82، ص 334.</ref> و همچنین روایاتی که در آنها به این تفصیل نزول دفعی و تدریجی آمده باعث پیدایش این دو دیدگاه شده است.


'''بررسی واژه انزال و تنزیل در لغت و قرآن:'''  
'''بررسی واژه انزال و تنزیل در لغت و قرآن:'''  


در لغت، هر دو واژه از ماده نزول به معنی فرود آمدن است. در کتبِ لغت، معنای دفعی از معانی باب افعال ذکر نشده است<ref> علوم العربیّه، سید هاشم حسینى تهرانى، ج 1، نشر مفید، چ پنجم، ج 66، ص 44.</ref>. در معانی باب تفعیل، از معنای تکثیر و مبالغه نام برده شده است<ref>همان، ص 57.</ref>. لذا انزال و تنزیل هر دو متعدی ماده نزول هستند و فرقی باهم ندارند. استفاده معنی دفعی یا تدریجی از آن دو نیاز به قرینه خاص در هر مورد دارد<ref>صالحى نجف‏آبادى، پیشین، ص 335.</ref>.
در لغت، هر دو واژه از ماده نزول به معنی فرود آمدن است. در کتبِ لغت، معنای دفعی از معانی باب افعال ذکر نشده است<ref> علوم العربیّه، سید هاشم حسینى تهرانى، ج 1، نشر مفید، چ پنجم، ج 66، ص 44.</ref>. در معانی باب تفعیل، از معنای تکثیر و مبالغه نام برده شده است<ref>همان، ص 57.</ref>. لذا انزال و تنزیل هر دو متعدی ماده نزول هستند و فرقی باهم ندارند. استفاده معنی دفعی یا تدریجی از آن دو نیاز به قرینه خاص در هر مورد دارد<ref>صالحى نجف ‏آبادى، پیشین، ص 335.</ref>.


در آیات قرآن کریم نیز این دو واژه در معانی متعددی به کار رفته است: در آیات ذیل «انزال» در معنی تدریج استفاده شده است: «وکَذلِکَ اَنزَلناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ» <ref>حج/16</ref>، «واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً»<ref>بقره / 22</ref> واژه «تنزیل» در معنی نزول دفعی به کار رفته است: «لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً»<ref>فرقان / 32</ref>، «تَنزیلٌ مِن رَبِّ العالَمین»<ref>واقعه / 80</ref>، «ونَزَّلناهُ تَنزیلا»<ref>اسراء / 106</ref>
در آیات قرآن کریم نیز این دو واژه در معانی متعددی به کار رفته است: در آیات ذیل «انزال» در معنی تدریج استفاده شده است: {{متن قرآن |وکَذلِکَ اَنزَلناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ |آیه = حج |آیه = 16 }}، {{متن قرآن|واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً |سوره = بقره |آیه = 22 }} واژه «تنزیل» در معنی نزول دفعی به کار رفته است: {{متن قرآن |لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً |سوره = فرقان |آیه = 32 }}، {{متن قرآن|تَنزیلٌ مِن رَبِّ العالَمین |سوره = واقعه |آیه = 80 }}، {{متن قرآن |ونَزَّلناهُ تَنزیلا |سوره = اسراء |آیه = 106 }}


در آیات دیگر انزال و تنزیل هر دو به یک معنا استعمال شده‌اند و آن معنی واحد، مطلق نزول مورد نظر است: «واَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ» <ref>نحل / 44</ref>، «وقالوا یـاَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ»<ref>حجر / 6</ref>. اگر در این دو آیه، انزلنا را به معنی نزول دفعی و «نزّل» را به معنی نزول تدریجی بگیریم، ترجمه آیه چنین خواهد شد: «ما قرآن را به طور دفعی بر تو نازل کردیم، تا تو قرآن را که به طور تدریجی نازل شده است برای مردم تفسیر کنی.»؛ و حال آن که این ترجمه صحیح نیست.
در آیات دیگر انزال و تنزیل هر دو به یک معنا استعمال شده‌اند و آن معنی واحد، مطلق نزول مورد نظر است: {{متن قرآن |واَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ |سوره = نحل |آیه = 44 }}، {{متن قرآن |وقالوا یـاَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ |سوره = حجر |آیه = 6 }} اگر در این دو آیه، انزلنا را به معنی نزول دفعی و «نزّل» را به معنی نزول تدریجی بگیریم، ترجمه آیه چنین خواهد شد: «ما قرآن را به طور دفعی بر تو نازل کردیم، تا تو قرآن را که به طور تدریجی نازل شده است برای مردم تفسیر کنی.»؛ و حال آن که این ترجمه صحیح نیست.


با توجه به موارد کاربرد مختلف این دو واژه در قرآن و نیز معانی لغوی آن دو، ادعای نزول دفعی در «انزال» بدون دلیل است و اثبات آن در تمامی مواردِ استفاده شده در قرآن، کاری بس مشکل می‌باشد<ref>همان، ص 336.</ref>.
با توجه به موارد کاربرد مختلف این دو واژه در قرآن و نیز معانی لغوی آن دو، ادعای نزول دفعی در «انزال» بدون دلیل است و اثبات آن در تمامی مواردِ استفاده شده در قرآن، کاری بس مشکل می‌باشد<ref>همان، ص 336.</ref>.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
با توجه به بیانات فوق، نمی‌توان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن افرادی مورد خطاب قرار گرفته‌اند، که در هنگام خطاب حضور نداشته‌اند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات از برخی دیگر است. هم چنین در برخی از روایات نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال می‌کردند و آن حضرت می‌فرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخ‏گذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>.
با توجه به بیانات فوق، نمی‌توان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن افرادی مورد خطاب قرار گرفته‌اند، که در هنگام خطاب حضور نداشته‌اند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات از برخی دیگر است. هم چنین در برخی از روایات نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال می‌کردند و آن حضرت می‌فرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخ‏گذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>.


صریح آیه 32 فرقان: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» نزول دفعی آن را رد می‌کند<ref>همان، ص 55.</ref>. بر این اساس روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه کنار گذاشته می‌شوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن می‌گوید: این سخن مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث می‌شوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد<ref>معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.</ref>. زیرا این گونه آیات مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون می‌آید، بگوید: آب قنات [[روز جمعه]] بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم می‌گویند: یعنی شروع خروج آب روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند می‌فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است.
صریح آیه 32 فرقان: {{متن قرآن |وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...|سوره = فرقان |آیه = 32 }} نزول دفعی آن را رد می‌کند. بر این اساس روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه کنار گذاشته می‌شوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن می‌گوید: این سخن مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث می‌شوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد<ref>معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.</ref>. زیرا این گونه آیات مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون می‌آید، بگوید: آب قنات [[روز جمعه]] بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم می‌گویند: یعنی شروع خروج آب روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند می‌فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است.


== دلایل دیدگاه نزول تدریجی ==
== دلایل دیدگاه نزول تدریجی ==
confirmed، مدیران
۳۴٬۲۳۵

ویرایش