confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== واژهشناسی انسان == | == واژهشناسی انسان == | ||
انسان اصلش از «إِنْسيان» است، زيرا لغت شناسان عربی، مصغّر آن را «اُنيسيانْ» دانستهاند. «يای» آخر در تصغير بر وجود آن در اصل، دلالت میكند و به سبب كثرت استعمال حذف شده است | انسان اصلش از «إِنْسيان» است، زيرا لغت شناسان عربی، مصغّر آن را «اُنيسيانْ» دانستهاند. «يای» آخر در تصغير بر وجود آن در اصل، دلالت میكند و به سبب كثرت استعمال حذف شده است<ref>لسان العرب، ج1، ص231؛ مجمع البحرين، ج1، ص121</ref>. در وجه تسميه انسان به اين نام گفته شده است: با توجه به اينكه انسان اصلش «انسيان» بوده و آن هم از «نسيان» است و انسان چون با خدای خود عهدی بست و فراموش كرد، بدين نام ناميده شد<ref>تاج العروس، ج4، ص102؛ لسان العرب، ج1، ص232ـ231</ref>. | ||
يا بدان جهت انسان ناميده شد كه میتواند بين خود و ساير مخلوقات اُنس و الفت برقرار كند | يا بدان جهت انسان ناميده شد كه میتواند بين خود و ساير مخلوقات اُنس و الفت برقرار كند<ref>تفسير صدرالمتألهين، ج2، ص301</ref>. اصطلاحات انسان، بشر و آدم هر سه تقريباً بر افراد انسان صدق میكند لكن به لحاظی با هم فرق دارند، در بين اهل لغت كلمه انسان و بشر عَلَمْ برای نوع انسان بكار رفته است لكن اكثر اهل لغت واژه «آدم» را عَلَمْ برای شخص گرفتهاند. برخی هم آن را مثل انسان و بشر برای «نوع» بكار بردهاند. | ||
در قرآن هر كجا كلمه بشر بكار رفته منظور جسم ظاهری، پوست و بدن انسان است و هر كجا كلمه «انسان» بكار رفته است مراد باطن، كمالات و استعدادهای درونی او است | در قرآن هر كجا كلمه بشر بكار رفته منظور جسم ظاهری، پوست و بدن انسان است و هر كجا كلمه «انسان» بكار رفته است مراد باطن، كمالات و استعدادهای درونی او است<ref>قاموس قرآن، ص38 و 132 و 192</ref>. كلمه «انسان» در قرآن شصت و پنج بار و كلمه «بشر» سی و پنج بار و كلمه آدم بيست و پنج بار بكار رفته است. | ||
== تعریف انسان == | == تعریف انسان == |