۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ازسرگیری جنبش تمدن و تقریب''' عنوان مقالهای از بخش اندیشهای [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] شماره چهارم میباشد که به قلم دکتر [[محمدعلی آذرشب]]<ref>استاد دانشگاه ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.</ref> و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز، 1384 منتشر شده است. | '''ازسرگیری جنبش تمدن و تقریب''' عنوان مقالهای از بخش اندیشهای [[اندیشه تقریب (فصلنامه)|فصلنامه اندیشه تقریب]] شماره چهارم میباشد که به قلم دکتر [[محمد علی آذرشب|محمدعلی آذرشب]]<ref>استاد دانشگاه ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.</ref> و به اهتمام [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]] منتشر شده است. این مقاله در فصل پاییز، 1384 منتشر شده است. | ||
== چکیده == | == چکیده == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۷: | ||
تقریب میان مذاهب اسلامی، هدف همه کسانی است که به عزت، کرامت و سعادت و آقایی امت خود توجه دارند، به آن چشم دوختهاند؛ ولی داشتن آرزوها به تنهایی برای تحقق این هدف بزرگ کافی نیست؛ بلکه باید در جستوجوی ریشههای این پدیده و بررسی اساسی برای آن بود تا کوششها در مسیری که فایدهای ندارد، هدر نرود. <br> | تقریب میان مذاهب اسلامی، هدف همه کسانی است که به عزت، کرامت و سعادت و آقایی امت خود توجه دارند، به آن چشم دوختهاند؛ ولی داشتن آرزوها به تنهایی برای تحقق این هدف بزرگ کافی نیست؛ بلکه باید در جستوجوی ریشههای این پدیده و بررسی اساسی برای آن بود تا کوششها در مسیری که فایدهای ندارد، هدر نرود. <br> | ||
به عقیده ما پدیده کشمکش مذهبی یکی از عوارض بیماری بدخیمی است که جهان اسلام دچار آن شده که در توقف جنبش تمدنی آن تجسم مییابد.<br> | به عقیده ما پدیده کشمکش مذهبی یکی از عوارض بیماری بدخیمی است که جهان اسلام دچار آن شده که در توقف جنبش تمدنی آن تجسم مییابد.<br> | ||
این بیماری، عوارض بسیاری دارد که مهمترین آن از هم گسیختگی و پراکندگی است که به شکلهای گوناگونی ظاهر میشود. گاهی به گونه مذهبی و زمانی به شکل قومیتی و وقتی هم به گونه قبیلهای یا کشوری یا منطقهای و... نمایان میشود. مهم وجود از هم گسیختگی است؛ حال به هر شکلی تحقق یابد؛ از این رو درمان اختلافهای مذهبی بدون توجه به ریشههای این پدیده همانند درمان جوشهای پوستی ناشی از بیماری کبدی با روش پانسمان است؛ در حالی که باید سراغ کبد رفت و آن را درمان کرد. | این بیماری، عوارض بسیاری دارد که مهمترین آن از هم گسیختگی و پراکندگی است که به شکلهای گوناگونی ظاهر میشود. گاهی به گونه مذهبی و زمانی به شکل قومیتی و وقتی هم به گونه قبیلهای یا کشوری یا منطقهای و... نمایان میشود. مهم وجود از هم گسیختگی است؛ حال به هر شکلی تحقق یابد؛ از این رو درمان اختلافهای مذهبی بدون توجه به ریشههای این پدیده همانند درمان جوشهای پوستی ناشی از بیماری کبدی با روش پانسمان است؛ در حالی که باید سراغ کبد رفت و آن را درمان کرد. | ||
== جنبش تمدن == | == جنبش تمدن == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
قابل توجه است که شاعر در ابیات، از واژه «حضاره» یعنی تمدن در برابر «بادیه» استفاده کرده که این تقابل در احادیث اسلامی که مردم را از بدویت پس از هجرت یعنی از انتقال به بدویت پس از هجرت به شهر نهی میکند، وجود دارد، و این نهی در این زمینه شدید و نزدیک به تکفیر بوده است. چون تمدن نیاز به زندگی شهری دارد و نمیتوان آن را فقط در زندگی بادیه نشینی فراهم کرد و نیز مسأله مورد توجه در این ابیات، دوری از زندگی با تمدن را با درگیری با کسی به سبب چپاول او جایز میداند و چنانچه قبیله ثروتمندی را برای حمله به آن نیابند، به قبیله ضعیف یورش میبرند و اگر قبیله ضعیف را نیابند، آنگاه به برادرانشان از قبیله بنی بکر یورش برده، آن را غارت میکردند. مسأله مهم جنگ و درگیری بود. <br> | قابل توجه است که شاعر در ابیات، از واژه «حضاره» یعنی تمدن در برابر «بادیه» استفاده کرده که این تقابل در احادیث اسلامی که مردم را از بدویت پس از هجرت یعنی از انتقال به بدویت پس از هجرت به شهر نهی میکند، وجود دارد، و این نهی در این زمینه شدید و نزدیک به تکفیر بوده است. چون تمدن نیاز به زندگی شهری دارد و نمیتوان آن را فقط در زندگی بادیه نشینی فراهم کرد و نیز مسأله مورد توجه در این ابیات، دوری از زندگی با تمدن را با درگیری با کسی به سبب چپاول او جایز میداند و چنانچه قبیله ثروتمندی را برای حمله به آن نیابند، به قبیله ضعیف یورش میبرند و اگر قبیله ضعیف را نیابند، آنگاه به برادرانشان از قبیله بنی بکر یورش برده، آن را غارت میکردند. مسأله مهم جنگ و درگیری بود. <br> | ||
هنگامی که اسلام پروژه تمدنی خود را به این قبایل در حال نزاع و کشمکش ارائه کرد، هدفهای این قبایل را به رسالت جهانی تبدیل کرده، آنها را در راه هدفهای بزرگ قرار داد، و به همان میزانی که اسلام توانست جنبش تمدن را در جامعه پدید آورد، به چیره شدن بر از هم گسیختگی و کشمکش میان قبایل عرب موفق شد. همه پدیدههای کشمکش که در جامعه اسلامی در ابتدای رسالت یا پس از آن ظاهر شده بود از رسوبات اختلاف قبیلهای سرچشمه میگرفت که مخالف حرکت تمدن بود.<br> | هنگامی که اسلام پروژه تمدنی خود را به این قبایل در حال نزاع و کشمکش ارائه کرد، هدفهای این قبایل را به رسالت جهانی تبدیل کرده، آنها را در راه هدفهای بزرگ قرار داد، و به همان میزانی که اسلام توانست جنبش تمدن را در جامعه پدید آورد، به چیره شدن بر از هم گسیختگی و کشمکش میان قبایل عرب موفق شد. همه پدیدههای کشمکش که در جامعه اسلامی در ابتدای رسالت یا پس از آن ظاهر شده بود از رسوبات اختلاف قبیلهای سرچشمه میگرفت که مخالف حرکت تمدن بود.<br> | ||
با وجود مشکلات، موانع قبیلهای، قومی و سیاسی که برای زندگی اسلامی در دو قرن اول و دوم پدید آمده بود، حرکت تمدنی بزرگی که اسلام در دلهای مردم به وجود آورده بود، همچنان ادامه داشت و در حال گسترش بود و پیوسته منافع خود را داشته، به ایجاد تمدنی انجامید که هیچکس منکر آن نیست و باعث ایجاد جنبش پیشرفت علمی و اجتماعی در زمینههای گستردهای شد. | با وجود مشکلات، موانع قبیلهای، قومی و سیاسی که برای زندگی اسلامی در دو قرن اول و دوم پدید آمده بود، حرکت تمدنی بزرگی که اسلام در دلهای مردم به وجود آورده بود، همچنان ادامه داشت و در حال گسترش بود و پیوسته منافع خود را داشته، به ایجاد تمدنی انجامید که هیچکس منکر آن نیست و باعث ایجاد جنبش پیشرفت علمی و اجتماعی در زمینههای گستردهای شد. | ||
== تقریب در پرتو جنبش تمدنخواهی == | == تقریب در پرتو جنبش تمدنخواهی == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
النظام ابراهیمی بن یسار معتزلی که از مناظره کنندگان اهل بصره در زمان خود بود) گفت: ای وزیر! عشق رقیقتر از سراب و نافذتر از شراب و از گل معطری است که در ظرف شکوه عجین گردیده و ابری سنگین است که بر فراز دلها میبارد و موجب رویش شادی و شعف میگردد و میوه سخن به بار میآورد و قربانی آن همیشه از عشق بیمار و دچار ناآرامی]است[و با زمان رجز خوانی میکند و دارای اندیشهای بلند است و چنانچه شب فرا رسد، دچار بیخوابی و به هنگام فرارسیدن روز نگران میگردد و روزه او گرفتاری و افطار او شکوه است؛ آنگاه نفر ششم و هفتم و هشتم و نهم و دهم و غیره پس از آنها دراینباره سخن گفتند تا این سخن از عشق با واژگان گوناگون و معانی نزدیک و متناسب به هم به درازا کشید، و آنچه گذشت دلیلی بر همین مطلب بود.<ref>مروج الذهب، 1381: 2/379.</ref><br> | النظام ابراهیمی بن یسار معتزلی که از مناظره کنندگان اهل بصره در زمان خود بود) گفت: ای وزیر! عشق رقیقتر از سراب و نافذتر از شراب و از گل معطری است که در ظرف شکوه عجین گردیده و ابری سنگین است که بر فراز دلها میبارد و موجب رویش شادی و شعف میگردد و میوه سخن به بار میآورد و قربانی آن همیشه از عشق بیمار و دچار ناآرامی]است[و با زمان رجز خوانی میکند و دارای اندیشهای بلند است و چنانچه شب فرا رسد، دچار بیخوابی و به هنگام فرارسیدن روز نگران میگردد و روزه او گرفتاری و افطار او شکوه است؛ آنگاه نفر ششم و هفتم و هشتم و نهم و دهم و غیره پس از آنها دراینباره سخن گفتند تا این سخن از عشق با واژگان گوناگون و معانی نزدیک و متناسب به هم به درازا کشید، و آنچه گذشت دلیلی بر همین مطلب بود.<ref>مروج الذهب، 1381: 2/379.</ref><br> | ||
موضوعی که سخن درباره آن بود (عشق) شبیه آن میان یونانیها وجود دارد و پس از آن این موضوع تبلور یافت و به وسیله عارفان ایرانی همچون سنایی و عطار و حافظ و مولوی به اوج خود رسید.<br> | موضوعی که سخن درباره آن بود (عشق) شبیه آن میان یونانیها وجود دارد و پس از آن این موضوع تبلور یافت و به وسیله عارفان ایرانی همچون سنایی و عطار و حافظ و مولوی به اوج خود رسید.<br> | ||
این داستان نشاندهنده دو حقیقت است: نخست گردهمایی صاحبان مذاهب گوناگون در مجلس گفتمان آزاد و دوم اشاره به توان «عشق» بر وحدت بخشیدن به دلها است که درباره آن سخن خواهم گفت. | این داستان نشاندهنده دو حقیقت است: نخست گردهمایی صاحبان مذاهب گوناگون در مجلس گفتمان آزاد و دوم اشاره به توان «عشق» بر وحدت بخشیدن به دلها است که درباره آن سخن خواهم گفت. | ||
== از سرگیری تمدن == | == از سرگیری تمدن == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۴: | ||
وضعیت مناسب را باید همه عناصر تأثیرگذار در جامعه اسلامی همچون مدارس و دانشگاهها و مراکز اطلاع رسانی تصویری و صوتی و نوشتاری و هنرهای زیبا و از همه مهمتر خانواده و به ویژه مادران که نقش بزرگی در تربیت فرهنگی فرزندان دارند و تربیت فرهنگی انرژی جنبش فرهنگی را تشکیل میدهد، فراهم سازند.<br> | وضعیت مناسب را باید همه عناصر تأثیرگذار در جامعه اسلامی همچون مدارس و دانشگاهها و مراکز اطلاع رسانی تصویری و صوتی و نوشتاری و هنرهای زیبا و از همه مهمتر خانواده و به ویژه مادران که نقش بزرگی در تربیت فرهنگی فرزندان دارند و تربیت فرهنگی انرژی جنبش فرهنگی را تشکیل میدهد، فراهم سازند.<br> | ||
ما معتقدیم: مهمترین محورهایی که عناصر تأثیرگذار به سوی آن در حرکتند، عبارت از احیای الگوی والای حق و احیای روحیه عزت و تربیت عرفانی است. | ما معتقدیم: مهمترین محورهایی که عناصر تأثیرگذار به سوی آن در حرکتند، عبارت از احیای الگوی والای حق و احیای روحیه عزت و تربیت عرفانی است. | ||
== الگوهای برتر == | == الگوهای برتر == | ||
هر شخص و گروهی دارای یک الگو و سرمشق والا است. این الگوی والا یا به تعبیر قرآن معبود، باید یا مطلق باشد که خداوند متعالی یکتای بیهمتا است یا سرابی است همچون الگوهای مهمّی که در تاریخ قدیم و معاصر نمایان شده؛ سپس فروپاشیدهاند؛ چون بشر تشنه، آن را آب تصور میکرد؛ ولی هنگامی که به آن نزدیک شد، چیزی را ندید یا اینکه الگو و سرمشق چیزهای پستی هستند همچون هوا و هوسهایی که برخی آن را دنبال میکنند. <br> | هر شخص و گروهی دارای یک الگو و سرمشق والا است. این الگوی والا یا به تعبیر قرآن معبود، باید یا مطلق باشد که خداوند متعالی یکتای بیهمتا است یا سرابی است همچون الگوهای مهمّی که در تاریخ قدیم و معاصر نمایان شده؛ سپس فروپاشیدهاند؛ چون بشر تشنه، آن را آب تصور میکرد؛ ولی هنگامی که به آن نزدیک شد، چیزی را ندید یا اینکه الگو و سرمشق چیزهای پستی هستند همچون هوا و هوسهایی که برخی آن را دنبال میکنند. <br> | ||
خط ۸۲: | خط ۷۹: | ||
ایجاد روح عزت در آدمی از مادر و خانواده آغاز میشود و پس از آن جامعه و ابزارهای اثرگذار و فرهنگ عمومی آن، نقش بعدی را ایفا میکنند. مسأله نخست در عزت، هدایت مردم به عزت واقعی است به طوری که خداوند میفرماید: من کان یرید العزة فلله العزة جمیعاً. کسی که دنبال عزت باشد، همه عزت از آن خدا است، و پرهیز امّت از عزّتهای دروغین است. خداوند میگوید: یبتغون عندهم العزة. آنها عزت را میان خودشان دنبال میکنند.<br> | ایجاد روح عزت در آدمی از مادر و خانواده آغاز میشود و پس از آن جامعه و ابزارهای اثرگذار و فرهنگ عمومی آن، نقش بعدی را ایفا میکنند. مسأله نخست در عزت، هدایت مردم به عزت واقعی است به طوری که خداوند میفرماید: من کان یرید العزة فلله العزة جمیعاً. کسی که دنبال عزت باشد، همه عزت از آن خدا است، و پرهیز امّت از عزّتهای دروغین است. خداوند میگوید: یبتغون عندهم العزة. آنها عزت را میان خودشان دنبال میکنند.<br> | ||
مسأله دیگر، دور نگهداشتن جامعه از مسائلی است که باعث احساس ذلت و سستی و ناتوانی آن میشود؛ از این رو ما باید از هر گونه سخنی که زمینههای تزلزل روحیه گرامی داشتن هویت، شخصیت، فرهنگ، میراث و تاریخ را فراهم آورد، بپرهیزیم و به سوی هر چیزی که باعث تقویت احساس به شرافت انسانی و عظمت و مسؤولیت بزرگ آن در این وجود شود، حرکت کنیم.<br> | مسأله دیگر، دور نگهداشتن جامعه از مسائلی است که باعث احساس ذلت و سستی و ناتوانی آن میشود؛ از این رو ما باید از هر گونه سخنی که زمینههای تزلزل روحیه گرامی داشتن هویت، شخصیت، فرهنگ، میراث و تاریخ را فراهم آورد، بپرهیزیم و به سوی هر چیزی که باعث تقویت احساس به شرافت انسانی و عظمت و مسؤولیت بزرگ آن در این وجود شود، حرکت کنیم.<br> | ||
بسیاری از سخنان تبلیغاتی ما با کمال تأسف باعث تقویت روحیه ذلت، شکست، ناامیدی، و ناتوانی در دلها میشود؛ از این رو باید در تبلیغات و برنامههای درسی و تربیت خانوادگی خود روحیه عزت، شرافت، شخصیت، گرامی داشتن هویت و وابستگی به امت اسلامی را تقویت کنیم که این موضوع مقدمهای لازم و حیاتی برای از سرگیری خیزش و جنبش تمدنی ما خواهد بود. | بسیاری از سخنان تبلیغاتی ما با کمال تأسف باعث تقویت روحیه ذلت، شکست، ناامیدی، و ناتوانی در دلها میشود؛ از این رو باید در تبلیغات و برنامههای درسی و تربیت خانوادگی خود روحیه عزت، شرافت، شخصیت، گرامی داشتن هویت و وابستگی به امت اسلامی را تقویت کنیم که این موضوع مقدمهای لازم و حیاتی برای از سرگیری خیزش و جنبش تمدنی ما خواهد بود. | ||
== عرفان == | == عرفان == | ||
خط ۹۷: | خط ۹۴: | ||
یادآور میشود که «عرفان» اصطلاح معمول و به کارگرفته شده در ایران به جای تصوف است که واژه تصوّف گرفتار تبعات تاریخی ناشی از تأثیرهایی شده که هیچگونه ارتباطی به تمدن اسلامی ما ندارد.<br> | یادآور میشود که «عرفان» اصطلاح معمول و به کارگرفته شده در ایران به جای تصوف است که واژه تصوّف گرفتار تبعات تاریخی ناشی از تأثیرهایی شده که هیچگونه ارتباطی به تمدن اسلامی ما ندارد.<br> | ||
'''مهمترین محورهای عرفان عبارتند از:''' | '''مهمترین محورهای عرفان عبارتند از:''' | ||
*1. تکیه بر جایگاه «انسان» در جهان، و آن چیزی است که روح عزت و شرافت را درون آدمی میآفریند و باعث آن میشود که انسان مأموریت خود را در روی زمین که خلاقیت و ابتکار است، به خوبی درک کند.<br> | *1. تکیه بر جایگاه «انسان» در جهان، و آن چیزی است که روح عزت و شرافت را درون آدمی میآفریند و باعث آن میشود که انسان مأموریت خود را در روی زمین که خلاقیت و ابتکار است، به خوبی درک کند.<br> |