پرش به محتوا

نظریه کسب: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
میر سید شریف کسب را به معنای عرفی اش که جلب منفعت و دفع ضرر است تفسیر می کند تا فقط شامل افعال بشر شود نه خدا. <ref>مير سيد شريف، التعريفات، ص 79</ref>   
میر سید شریف کسب را به معنای عرفی اش که جلب منفعت و دفع ضرر است تفسیر می کند تا فقط شامل افعال بشر شود نه خدا. <ref>مير سيد شريف، التعريفات، ص 79</ref>   


'''ملا علی قوشجی(782-853 ش)''' نیز در تفسیر کسب برای انسان در افعال اختیاری اش، سهم ناچیزی به نام کسبِ بدون قدرت موثر قایل است و می نویسد که مراد از کسب مقارنت با قدرت و اراده شخص است بدون آن که آن قدرت و اراده تاثیر یا مدخلی در وجود فعل داشته باشد، مگر آن که فعل محلی برای کسب باشد با این حساب، فعل فقط از طرف خدا صادر و انسان محل پذیرش فعل خدا می شود. البته باید دانست که از نگاه قوشجی آن چیزی که برای انسان موجب مسئولیت می شود، عمل دارای صفت است که هم زمان با اراده و فعل اختیاریِ تابع آن، خلق می شود.  
'''ملا علی قوشجی(782-853 ش)''' در تفسیر کسب برای انسان در افعال اختیاری اش، سهم ناچیزی به نام کسبِ بدون قدرت موثر قایل است و می نویسد که مراد از کسب مقارنت با قدرت و اراده شخص است بدون آن که آن قدرت و اراده تاثیر یا مدخلی در وجود فعل داشته باشد، مگر آن که فعل محلی برای کسب باشد با این حساب، فعل فقط از طرف خدا صادر و انسان محل پذیرش فعل خدا می شود.<ref>سبحانی جعفر، بحوث في الملل و النحل، جلد 9 ،ص 50</ref>البته باید دانست که از نگاه قوشجی آن چیزی که برای انسان موجب مسئولیت می شود، عمل دارای صفت است که هم زمان با اراده و فعل اختیاریِ تابع آن، خلق می شود.<ref>همان</ref>


'''عبد الوهاب شعرانی(898- 973)''' از کسب تفسیر شهودی ارایه می کند به گونه ای که او را از دیگر اشاعره متمایز می کند. وی می گوید کسب از مسایل دقیق اصولی و نیز پیچیده ای است که حل آن جز به شهود عرفانی و مشی صوفیانه امکان پذیر نیست. مفاد ادعای وی این است که هر چند از نظر عقلی و منطقی در تفسیر خلق  افعال عباد تابع تفسیر اشعری هستیم؛ اما در مقام شهود نمی توانیم تاثیر فاعلیت اختیاری انسان را انکار کنیم. پس در این جهت با اشعری هم سو نیستیم. شعرانی در اثبات ادعای خود به قاعده کشف ملتزم می شود و معتقد است که فاعلیت اختیاری انسان از نظر ما با دلیل کشفی ثابت است اما این کشف با عبارت گویا قابل تبیین نیست.  
'''عبد الوهاب شعرانی(898- 973)'''از کسب تفسیر شهودی ارایه می کند به گونه ای که او را از دیگر اشاعره متمایز می کند. وی می گوید کسب از مسایل دقیق اصولی و نیز پیچیده ای است که حل آن جز به شهود عرفانی و مشی صوفیانه امکان پذیر نیست.<ref>شعرانی عبد الوهاب،الیواقیت و الجواهر، ج 1، ص 251</ref> مفاد ادعای وی این است که هر چند از نظر عقلی و منطقی در تفسیر خلق  افعال عباد تابع تفسیر اشعری هستیم؛ اما در مقام شهود نمی توانیم تاثیر فاعلیت اختیاری انسان را انکار کنیم. پس در این جهت با اشعری هم سو نیستیم. شعرانی در اثبات ادعای خود به قاعده کشف ملتزم می شود و معتقد است که فاعلیت اختیاری انسان از نظر ما با دلیل کشفی ثابت است اما این کشف با عبارت گویا قابل تبیین نیست.<ref>همان، ص 252</ref>


''' محمد عبده(1266-1323ق)'''در تفسیر کسب  می گوید که عقل سلیم همراه با حواس( پنج گانه) شهادت می دهد که انسان متوجه موجودیت خود باشد در حالی که این فهم و توجه به هیچ دلیلی نیاز و به هیچ ارشادی احتیاج ندارد، زیرا کاملا فطری است که انسان متوجه اعمال اختیاری اش می شود و آن را با عقلش می سنجد و با اراده اش تقدیر می کند و سپس آن فعلی را که با عقلش سنجیده و با اراده اش مقدر کرده است را با قدرتی که در وجودش است به فعلیت می رساند. عبده اضافه می کند که البته کسی که این حقیقت و بداهت عقلی  را انکار کند، در واقع وجود خودش را انکار کرده است. در نظریه عبده از تفسیر جبر و اختیار، نکات قابل توجهی وجود دارد. 1. ایشان بیان می کند که عبد دارای قدرت و اراده است که این دو بیهوده آفریده نشده است. 2. وجود این دو صفت، به این دلیل است که مناط تکلیف و ثواب و عذاب باشد، زیرا بدون داشتن قدرت و اراده، وجود تکالیف امری عبث است و منجر به جبر می شود. 3. عبده انتساب افعال به عباد را حقیقی می داند و معتقد است که عباد با داشتن قدرت و اراده، فاعل واقعی افعال خود خواهند بود.( و البته قدرت و اراده در وجود انسان می بایست به طور واقعی باشد و گرنه با فرض قدرت و اراده مجازی هیچ فعلی صادر نخواهد شد.)  
''' محمد عبده(1266-1323ق)'''در تفسیر کسب  می گوید که عقل سلیم همراه با حواس( پنج گانه) شهادت می دهد که انسان متوجه موجودیت خود باشد در حالی که این فهم و توجه به هیچ دلیلی نیاز و به هیچ ارشادی احتیاج ندارد، زیرا کاملا فطری است که انسان متوجه اعمال اختیاری اش می شود و آن را با عقلش می سنجد و با اراده اش تقدیر می کند و سپس آن فعلی را که با عقلش سنجیده و با اراده اش مقدر کرده است را با قدرتی که در وجودش است به فعلیت می رساند. عبده اضافه می کند که البته کسی که این حقیقت و بداهت عقلی  را انکار کند، در واقع وجود خودش را انکار کرده است.<ref>عبده محمد، رساله التوحید، جلد اول، ص 31</ref>در نظریه عبده از تفسیر جبر و اختیار، نکات قابل توجهی وجود دارد. 1. ایشان بیان می کند که عبد دارای قدرت و اراده است که این دو بیهوده آفریده نشده است. 2. وجود این دو صفت، به این دلیل است که مناط تکلیف و ثواب و عذاب باشد، زیرا بدون داشتن قدرت و اراده، وجود تکالیف امری عبث است و منجر به جبر می شود. 3. عبده انتساب افعال به عباد را حقیقی می داند و معتقد است که عباد با داشتن قدرت و اراده، فاعل واقعی افعال خود خواهند بود.( و البته قدرت و اراده در وجود انسان می بایست به طور واقعی باشد و گرنه با فرض قدرت و اراده مجازی هیچ فعلی صادر نخواهد شد.)  
 
'''عبد العظیم زرقانی(1367-1948 م)''' در تفسیر کسب و برای رسیدن به وجه جامع میان جبر و اختیار، هر دو دسته از آیات قرآن را بررسی کرده است که از یک سو به دفاع از فاعلیت مطلق الهی یعنی توحید در خالقیت نظر دارد و از سوی دیگر، انسان را فاعل افعال خود می داند و سر انجام به این نتیجه می رسد که اگر به هر یک از این دو گروه از آیات متمایل شویم، تفسیر کاملی به دست نمی  آوریم و حقیقت در این میان پنهان می شود، پس سزاوار است که راه وسط میان این دو آیات را در نظر بگیریم و پیش برویم. وی در تفسیر خلق افعال عباد، ابتدا به آیاتی که خلق را فقط به خدا نسبت می دهد اشاره می کند و می نویسد: در قرآن و روایات نصوص فراوانی وجود دارد مبنی بر این که مطابق آیات قرآن، خدای متعال خالق هر چیزی است. بازگشت هر چیزی به سوی اوست. هدایت و ضلالت در دست اوست.خدا خالق هر چیزی است و آیا جز خدا خالق دیگری هم هست! خدا شما و آن چه را می سازید خلق کرده است!...  و نیز پیامبر صلوات الله علیه فرمود: هرگاه به تو چيزي برسد، نگو اگر من چنين مي کردم، چنان  مي شد، ولي بگو خدا مقدر کرده بود و آنچه را بخواهد انجام مي دهد.<ref>زرقانی عبد العظیم، مناهل العرفان، ج 1  ص 506</ref> 


==خلاصه تعاریف نظریه کسب از دیدگاه ماتریدیه==
==خلاصه تعاریف نظریه کسب از دیدگاه ماتریدیه==
خط ۸۵: خط ۸۷:
به طور خلاصه در توصیف نظریات این سه تن که اختلاف نظرشان در لایه بندی طیف وسیع اشعریان در موضع کسب نقش مهمی داشت باید گفت:ضرار عقیده دارد، استطاعت یا قدرت آدمی برای اکتساب هر فعل را پیش از انجام اکتساب هر فعل از بدو تولد به انسان ارزانی شده است.اما نجار استطاعت یا قدر کسب فعل در آدمی را همزمان با آفرینش فعل می دانست بعلاوه ، ضرار قدرت کسب آدمی را به آثار تولد یافته فعل تعمیمم می داد ولی نجار فعل آفریده کسب را به آثار تولد یافته گسترش نداد.
به طور خلاصه در توصیف نظریات این سه تن که اختلاف نظرشان در لایه بندی طیف وسیع اشعریان در موضع کسب نقش مهمی داشت باید گفت:ضرار عقیده دارد، استطاعت یا قدرت آدمی برای اکتساب هر فعل را پیش از انجام اکتساب هر فعل از بدو تولد به انسان ارزانی شده است.اما نجار استطاعت یا قدر کسب فعل در آدمی را همزمان با آفرینش فعل می دانست بعلاوه ، ضرار قدرت کسب آدمی را به آثار تولد یافته فعل تعمیمم می داد ولی نجار فعل آفریده کسب را به آثار تولد یافته گسترش نداد.
ضرار آدمی را حقیقتا" کسب کننده و فاعل می دانست ولی نجارآدمی را از آن جهت که خدا فعل و کسب او را آفریده کسب کننده و فاعل حقیقی نمی دانست و مثال خریدار کوزه (کسب کننده)و سازنده کوزه(کوزه گر)را در توجیه تفاوت فاعلیت انسان و خدا ذکر می کرد ، اما روشن است دو تفاوت اخیر از نتایج اساسی نخستین میان آن دو در باب استطاعت همزمان یا قبل از فعل حاصل شده است.( فلسفه علم کلام –هری اوسترین ولفسن-ترجمه احمد آرام  -صص 722-724).
ضرار آدمی را حقیقتا" کسب کننده و فاعل می دانست ولی نجارآدمی را از آن جهت که خدا فعل و کسب او را آفریده کسب کننده و فاعل حقیقی نمی دانست و مثال خریدار کوزه (کسب کننده)و سازنده کوزه(کوزه گر)را در توجیه تفاوت فاعلیت انسان و خدا ذکر می کرد ، اما روشن است دو تفاوت اخیر از نتایج اساسی نخستین میان آن دو در باب استطاعت همزمان یا قبل از فعل حاصل شده است.( فلسفه علم کلام –هری اوسترین ولفسن-ترجمه احمد آرام  -صص 722-724).
==پانویس==
confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش