فضایل علی بن ابی‌طالب به نقل از ابو بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:
== ممانعت از علی (علیه‌السلام) برای خروج مدینه ==
== ممانعت از علی (علیه‌السلام) برای خروج مدینه ==
شیخ محمّد مخلوف مالکی مصری می‌نویسد: ابوبکر به هنگام اعزام نیرو بیشتر بدان چه علی (علیه‌السلام) اشاره می‌نمود عمل می‌کرد و به‌خاطر حرص و علاقه به بقا حضرتش و بهره‌برداری از نظریه و مشورت با او اجازه نمی‌داد وی به همراه مجاهدان (از حجاز و یا مدینه) خارج گردد<ref>طبقات المالکیة: ج2 ص41 چاپ مصر.</ref>.
شیخ محمّد مخلوف مالکی مصری می‌نویسد: ابوبکر به هنگام اعزام نیرو بیشتر بدان چه علی (علیه‌السلام) اشاره می‌نمود عمل می‌کرد و به‌خاطر حرص و علاقه به بقا حضرتش و بهره‌برداری از نظریه و مشورت با او اجازه نمی‌داد وی به همراه مجاهدان (از حجاز و یا مدینه) خارج گردد<ref>طبقات المالکیة: ج2 ص41 چاپ مصر.</ref>.
== مراجعه به علی (علیه‌السلام) در مسائل سخت ==
ابن درید در کتاب «المجتنی» با ذکر سند از انس بن مالک نقل کرده:
بعد از وفات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله وسلم) مردی یهودی داخل مسجد شد و سراغ وصی پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله وسلم) را گرفت، پس مردم ابوبکر را معرفی کردند. مرد یهودی به نزد او رفت و گفت: می‌خواهم سؤال‌هایی مطرح کنم که جز پیامبر یا وصی‌اش آنها را نمی‌دانند. ابوبکر گفت: هر چه می‌خواهی سؤال کن.
یهودی گفت: به من خبر ده از آن چه برای خدا نیست و از آنچه در نزد خدا یافت نمی‌شود و از آن چه خدا نمی‌داند؟
ابوبکر گفت: ای یهودی، اینها سؤال‌های زنادقه و منکران خدا است و او را طرد کردند.
پس ابن عبّاس که حاضر در مجلس بود، گفت: شما با این مرد یهودی به انصاف عمل نکردید.
ابوبکر گفت: مگر نشنیدی چه می‌گوید؟
ابن عبّاس گفت: اگر جوابی برای او دارید که هیچ، وگرنه وی را به نزد علی (علیه‌السلام) ببرید تا به ‌سؤال‌های او پاسخ دهد، زیرا من خود شنیدم که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله وسلم) درباره علی فرمود: اللهمّ اهد قلبه و ثبّت لسانه؛ خدایا دلش را (بدان چه حق است) رهنمود کن و زبانش را (از خطا و لغزش) بازدار.
پس ابوبکر و حاضران برخاسته به اتّفاق مرد یهودی به سراغ علی (علیه‌السلام) رفتند و اجازه گرفته بر حضرتش وارد شدند، آنگاه ابوبکر گفت: ای ابوالحسن، این مرد یهودی از من سؤال‌های زندیقان را می‌پرسد.
امیرمؤمنان (علیه‌السلام) فرمود: ای یهودی، چه می‌گویی؟
یهودی گفت: من سؤال‌هایی از شما می‌کنم که جز پیامبر یا وصی‌اش آنها را ندانند.
علی (علیه‌السلام )فرمود: بگو.
یهودی همان سه سؤال را مطرح نمود.
امام فرمود: امّا آن چه را که خدا نمی‌داند، مضمون گفتار شما مردم یهود است که می‌گویید: عزیر پسر خدا است و خدا برای خود فرزندی نمی‌شناسد.
و امّا آنچه نزد خدا یافت نمی‌شود، پس آن ظلم به بندگان است که خدا منزّه از آن می‌باشد.
و امّا آنچه برای خدا نیست، شریک است.
آن مرد یهودی با شنیدن این جواب‌ها گفت: أشهد أن لا إله الاّ اللّه وأنّ محمّدا رسول‌الله.
ابوبکر و مسلمانان حاضر در مجلس همه به امیرمؤمنان گفتند: یا مفرّج الکروب؛ ای زداینده افسردگی‌ها و برطرف‌کننده غم و غصه‌ها<ref>( علی بن ابی‌طالب امام العارفین، تألیف احمد بن صدیق غماری: ص99، المجتنی: ص35 چاپ،(الغدیر: 7/179، ملحقات احقاق الحق: ج7 ص73 و74.</ref>
و در روایت ابن حسنویه حنفی موصلی آمده است که در این موقع صدای فریاد مردم بلند شد و ابوبکر گفت:
«یا کاشف الکُرُبات أنت یا علیّ فارج الهمّ».
آنگاه بر بالای منبر رفت و گفت:
«أقیلونی فلست بخیرکم و علیّ فیکم» ؛
مرا به خود واگذارید، زیرا تا علی در میان شماست من بهترین شما نیستم (که کرسی خلافت را اشغال کنم).
چون عمر این مطلب را شنید برخاست و گفت: ای ابوبکر، این چه سخنی بود گفتی؟! ما تو را برای خود برگزیدیم و وی را از منبر به زیر آورد <ref>کتاب «درّ بحر مناقب»: ص76 (ملحقات احقاق الحق: 8/240).</ref>


== جایگزینی علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) به جای ابوبکر برای ابلاغ برائت از مشرکین ==
== جایگزینی علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) به جای ابوبکر برای ابلاغ برائت از مشرکین ==
confirmed
۵۴۷

ویرایش