confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ابومسلم، بیشترین نقش را در برافتادن امویان و برآمدن عباسیان برعهده داشت. افراد زیادی سعی در نابودی دولت اموی داشته و در این راه، سپاهیان زیادی جمعآوری کردند، ولی در نهایت شکست خوردند. | ابومسلم، بیشترین نقش را در برافتادن امویان و برآمدن عباسیان برعهده داشت. افراد زیادی سعی در نابودی دولت اموی داشته و در این راه، سپاهیان زیادی جمعآوری کردند، ولی در نهایت شکست خوردند. | ||
«ابراهیم امام» که یکی از مبارزان بود، ابومسلم را به فرماندهی پیروانش گماشت و در سال 124ق وی را برای گرفتن بیعت به [[خراسان]] گسیل داشت. او چند سالی در آغاز به طور نهانی برای بنیعباس از مردم [[بیعت]] گرفت. در سال 128 ق ابراهیم امام نامههایی به پیروانش در خراسان نگاشت و به موجب آن نامهها، سرزمین خراسان را رسماً تحت فرمان ابومسلم گذاشت و تأکید کرد که وی در امور مربوط به حکومت و بیعت، استقلال تام دارد و ابومسلم | «ابراهیم امام» که یکی از مبارزان بود، ابومسلم را به فرماندهی پیروانش گماشت و در سال 124ق وی را برای گرفتن بیعت به [[خراسان]] گسیل داشت. او چند سالی در آغاز به طور نهانی برای بنیعباس از مردم [[بیعت]] گرفت. در سال 128 ق ابراهیم امام نامههایی به پیروانش در خراسان نگاشت و به موجب آن نامهها، سرزمین خراسان را رسماً تحت فرمان ابومسلم گذاشت و تأکید کرد که وی در امور مربوط به حکومت و بیعت، استقلال تام دارد و ابومسلم همچنان بیعت پنهانی را پی گرفت<ref> الکامل، ج 5، ص 255 – 258</ref>. | ||
او در [[فصاحت]] و [[بلاغت]]، کمنظیر و مسلط به زبانهای فارسی و عربی بود<ref>الوافی بالوفیات، ج 18، ص 271</ref>. از وی پرسیدند چگونه بدین مقام رسیدی پاسخ داد: «کار امروز را به فردا نگذاشتم<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج 1، ص 79</ref>». پس از مرگ ابومسلم یارانش ادعا کردند که وی نمرده است. این گروه به <big>مسلمیه</big> معروفاند و ابومسلم را امام میدانستند<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج 1، ص 79؛ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 19، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372ش</ref>. | او در [[فصاحت]] و [[بلاغت]]، کمنظیر و مسلط به زبانهای فارسی و عربی بود<ref>الوافی بالوفیات، ج 18، ص 271</ref>. از وی پرسیدند چگونه بدین مقام رسیدی پاسخ داد: «کار امروز را به فردا نگذاشتم<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج 1، ص 79</ref>». پس از مرگ ابومسلم یارانش ادعا کردند که وی نمرده است. این گروه به <big>مسلمیه</big> معروفاند و ابومسلم را امام میدانستند<ref>فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج 1، ص 79؛ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 19، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372ش</ref>. |