پرش به محتوا

دعبل خزاعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تحقیر آمیز' به 'تحقیر‌آمیز')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = دعبل بن علی خزایی
| عنوان = دعبل بن علی خزایی
| تصویر = بارگیری (2).jpg
| تصویر = آرامگاه دعبل خزاعی.jpg
| نام = دعبل بن علی خزایی
| نام = دعبل بن علی خزایی
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  
خط ۱۹: خط ۱۹:
}}
}}


'''دِعْبِل بْن عَلی خُزاعی''' (۱۴۸-۲۴۶ق) شاعر [[شیعه]] در قرن دوم و سوم هجری قمری است. او از اصحاب [[امام کاظم]](ع) و [[امام رضا]](ع) بود و محضر [[امام جواد]](ع) را نیز درک کرده است. او در زمان حضور [[امام رضا]](ع) در مرو به حضور ایشان رسید. زمانی که به [[خراسان]] آمد، قصیده تائیه خود را سروده بود و گفته بود که نباید کسی پیش از [[امام رضا]](ع) آن را بشنود.
'''دِعْبِل بْن عَلی خُزاعی''' (۱۴۸-۲۴۶ق) شاعر [[شیعه]] در قرن دوم و سوم هجری قمری است. او از اصحاب [[امام کاظم]]   (علیه‌السلام) و [[امام رضا]]   (علیه‌السلام) بود و محضر [[امام جواد]]   (علیه‌السلام) را نیز درک کرده است. او در زمان حضور [[امام رضا]]   (علیه‌السلام) در مرو به حضور ایشان رسید. زمانی که به [[خراسان]] آمد، قصیده تائیه خود را سروده بود و گفته بود که نباید کسی پیش از [[امام رضا]]   (علیه‌السلام) آن را بشنود.
او در طعن بسیار تندزبان بود. همین امر باعث می‌شد تا همواره در حال گریز و سفر باشد. سرانجام طعن‌هایش بر خلفای عباسی باعث کشته‌ شدنش شد. از جمله کتاب‌های او «الواحدة فی مناقب العرب و مثالبها» و «طبقات الشعراء» است. دعبل از زمره راویان [[حدیث]] نیز به شمار می‌آید.
او در طعن بسیار تندزبان بود. همین امر باعث می‌شد تا همواره در حال گریز و سفر باشد. سرانجام طعن‌هایش بر خلفای عباسی باعث کشته‌ شدنش شد. از جمله کتاب‌های او «الواحدة فی مناقب العرب و مثالبها» و «طبقات الشعراء» است. دعبل از زمره راویان [[حدیث]] نیز به شمار می‌آید.


خط ۴۴: خط ۴۴:


پدر دعبل، علی بن رزین، عمویش، عبدالله، و پسر عمویش، ابوجعفر محمد ابوشیص بن عبدالله، از شاعران بوده‌اند. مرزبانی در «معجم الشعراء» شرح حال پدر دعبل را آورده، و در «البیان و التبیین» و برخی کتب دیگر شرح حال پسر عمویش ذکر شده است. ابوالحسن علی (۱۷۲-۲۸۳ق)، برادر دعبل نیز شاعر بوده و دیوان شعری حدود ۵۰ برگ داشته است. او در سال ۱۹۸ق همراه دعبل به محضر امام رضا(ع) رسید و تا سال ۲۰۰ق در آن جا ماند. رزین، برادر دیگر دعبل نیز شاعر بوده است.
پدر دعبل، علی بن رزین، عمویش، عبدالله، و پسر عمویش، ابوجعفر محمد ابوشیص بن عبدالله، از شاعران بوده‌اند. مرزبانی در «معجم الشعراء» شرح حال پدر دعبل را آورده، و در «البیان و التبیین» و برخی کتب دیگر شرح حال پسر عمویش ذکر شده است. ابوالحسن علی (۱۷۲-۲۸۳ق)، برادر دعبل نیز شاعر بوده و دیوان شعری حدود ۵۰ برگ داشته است. او در سال ۱۹۸ق همراه دعبل به محضر امام رضا   (علیه‌السلام) رسید و تا سال ۲۰۰ق در آن جا ماند. رزین، برادر دیگر دعبل نیز شاعر بوده است.
ابوالحسن علی، برادر دعبل و پسرش حسن (متولد ۲۵۷)، از راویان این خاندان‌اند. حسن از پدرش بسیار روایت کرده و اقامتگاهش واسط و عهده‌دار امور حسبی بوده و کتاب‌هایی به نام «تاریخ الائمة» و «النکاح» داشته است.
ابوالحسن علی، برادر دعبل و پسرش حسن (متولد ۲۵۷)، از راویان این خاندان‌اند. حسن از پدرش بسیار روایت کرده و اقامتگاهش واسط و عهده‌دار امور حسبی بوده و کتاب‌هایی به نام «تاریخ الائمة» و «النکاح» داشته است.
==بدیل بن ورقاء==
==بدیل بن ورقاء==
دعبل، از خاندان رزین است. این خاندان محدثان و شاعرانی داشته است. پیامبر(ص) در روز فتح مکه لبخند به لب، در حق نیای بزرگ آنها، بدیل بن ورقاء، این چنین دعا کرد؛ خداوند جمالت و سیه‌مویت را بیافزاید و تو و فرزندانت را متمتع کند.
دعبل، از خاندان رزین است. این خاندان محدثان و شاعرانی داشته است. پیامبر(ص) در روز فتح مکه لبخند به لب، در حق نیای بزرگ آنها، بدیل بن ورقاء، این چنین دعا کرد؛ خداوند جمالت و سیه‌مویت را بیافزاید و تو و فرزندانت را متمتع کند.
==عبدالله بن بدیل و برادرانش==
==عبدالله بن بدیل و برادرانش==
از بزرگان این خاندان، عبدالله بن بدیل و برادرانش، عبدالرحمن و محمد، فرستادگان پیامبر به یمن بوده‌اند. این سه تن و برادر دیگرشان عثمان، از لشگریان علی(ع) در صفین بوده‌اند. برادر دیگرشان، نافع، در زمان پیامبر(ص) شهید شد.
از بزرگان این خاندان، عبدالله بن بدیل و برادرانش، عبدالرحمن و محمد، فرستادگان پیامبر به یمن بوده‌اند. این سه تن و برادر دیگرشان عثمان، از لشگریان علی   (علیه‌السلام) در صفین بوده‌اند. برادر دیگرشان، نافع، در زمان پیامبر(ص) شهید شد.
معاویه در جنگ صفین پس از به شهادت رسیدن عبدالله گفت: گذشته از مردان خزاعه، اگر زنانشان هم می‌توانستند با من می‌جنگیدند. علی(ع) با شنیدن خبر شهادت عبدالله درباره او گفت: «خدایش رحمت کند! در زندگی‌اش به همراه ما با دشمنانمان جنگید و در مرگش نیز نسبت به ما خیرخواهی کرد».
معاویه در جنگ صفین پس از به شهادت رسیدن عبدالله گفت: گذشته از مردان خزاعه، اگر زنانشان هم می‌توانستند با من می‌جنگیدند. علی   (علیه‌السلام) با شنیدن خبر شهادت عبدالله درباره او گفت: «خدایش رحمت کند! در زندگی‌اش به همراه ما با دشمنانمان جنگید و در مرگش نیز نسبت به ما خیرخواهی کرد».
==فرزندان==  
==فرزندان==  
او دو فرزند به نام‌های عبدالله و حسین داشت که از حسین دیوانی بر جای مانده که در حدود ۲۰۰ برگ است <ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۱۹.</ref>.
او دو فرزند به نام‌های عبدالله و حسین داشت که از حسین دیوانی بر جای مانده که در حدود ۲۰۰ برگ است <ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۱۹.</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
*محمد بن عبدالملک بن زیات
*محمد بن عبدالملک بن زیات
*ابراهیم بن مهدی
*ابراهیم بن مهدی
*مأمون، خلیفه عباسی به ویژه در قصیده رائیه‌ای که دعبل بعد از شهادت امام رضا(ع) سرود.
*مأمون، خلیفه عباسی به ویژه در قصیده رائیه‌ای که دعبل بعد از شهادت امام رضا   (علیه‌السلام) سرود.
*میمون بن هارون
*میمون بن هارون
*ابوعباد
*ابوعباد
خط ۷۹: خط ۷۹:
*محمد بن قاسم <ref>مهرویهامینی، الغدیر، ج۲، ص۵۲۹.</ref>.
*محمد بن قاسم <ref>مهرویهامینی، الغدیر، ج۲، ص۵۲۹.</ref>.
=نقل حدیث =
=نقل حدیث =
دعبل از اصحاب امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده و محضر امام جواد(ع) را نیز درک کرده است <ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۳۱.</ref>.
دعبل از اصحاب امام کاظم   (علیه‌السلام) و امام رضا   (علیه‌السلام) بوده و محضر امام جواد   (علیه‌السلام) را نیز درک کرده است <ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۳۱.</ref>.
=استادان=
=استادان=
برخی کسانی که دعبل از آنها روایت کرده:
برخی کسانی که دعبل از آنها روایت کرده:
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:


==تائیه دعبل==
==تائیه دعبل==
قصیده تائیه، مشهورترین قصیده دعبل است که درباره تاریخ اهل بیت پیامبر(ص) و ستم‌هایی است که بر آنها رفته است. وی این قصیده را برای نخستین بار برای امام رضا(ع) خواند.
قصیده تائیه، مشهورترین قصیده دعبل است که درباره تاریخ اهل بیت پیامبر(ص) و ستم‌هایی است که بر آنها رفته است. وی این قصیده را برای نخستین بار برای امام رضا (علیه‌السلام) خواند.


علامه امینی، در جلد دوم الغدیر درباره کشته شدن او نوشته:
علامه امینی، در جلد دوم الغدیر درباره کشته شدن او نوشته: