پرش به محتوا

جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اوت ۲۰۲۳
خط ۲۴: خط ۲۴:
'''جاهلیت، جهل به توحید و قانون شریعت یا جهل به علوم تجربی زمانه؟'''
'''جاهلیت، جهل به توحید و قانون شریعت یا جهل به علوم تجربی زمانه؟'''


از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم [[حضرت محمد (ص)|حضرت محمد(صلی الله علیه)]] تا حدود 150 حداكثر 200 سال را دوران جاهلی می‌نامند<ref>رسول جعفریان، سیره ی رسول خدا، قم ،انتشارات موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت، ج 1، ص 153-156 / تاریخ الادب العربی، العصر الجاهلی، ص38.</ref>. قرآن كریم نه تنها اطلاق عنوان جاهلیت بر این دوره را نفی نمی‏كند بلكه با ارائه ی تعابیری این عنوان را مورد تأكید قرار می‏دهد. از جمله آنجا كه می‏فرماید: «یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ»<ref>آل عمران/154</ref> یا در جای دیگری می‌فرماید: «أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»<ref>مائده/50</ref> همین طور: «لاتبرّجن تبرّج الجاهلیة الاولی»<ref>احزاب/33</ref>.
از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اكرم [[حضرت محمد (ص)|حضرت محمد(صلی الله علیه)]] تا حدود 150 حداكثر 200 سال را دوران جاهلی می‌نامند<ref>رسول جعفریان، سیره ی رسول خدا، قم ،انتشارات موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت، ج 1، ص 153-156 / تاریخ الادب العربی، العصر الجاهلی، ص38.</ref>. قرآن كریم نه تنها اطلاق عنوان جاهلیت بر این دوره را نفی نمی‏كند بلكه با ارائه ی تعابیری این عنوان را مورد تأكید قرار می‏دهد. از جمله آنجا كه می‏فرماید: {{متن قرآن |یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ |سوره = آل‌عمران |آیه = 154 }} یا در جای دیگری می‌فرماید: {{متن قرآن |أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ |سوره = مائده |سوره = 50 }} همین طور: {{متن قرآن |لاتبرّجن تبرّج الجاهلیة الاولی |سوره = احزاب |آیه = 33 }}.


با این گونه تعابیر، قرآن كریم تصریح دارد كه در دوران جاهلیت، جهل و باطل حاكمیت داشته است و قرآن با كوتاه‌ترین و رساترین عبارت‌‌ها اوضاع قبل از بعثت را به تصویر می‏كشد. بر این اساس می‌توان گفت از نظر قرآن و روایات، عصر جاهلیت اولی دوران متصل به ظهور اسلام بوده است. چون در آن مقطع زمانی در تمام زمینه‌‌ها به جای حق (لا اله- الا الله)، باطل حاكمیت داشته است، یعنی مردم تابع قوانین ساختگی خود بودند و اشخاص و چیز‌هایی را واسطه و شفیع خود قرارداده و گذران زندگی آنها اغلب از راه چپاول و غارت اموال دیگران تداوم پیدا می‏كرد. افتخار و فضیلت‏‌‌های آنها در خون‌ریزی بیشتر، حمیت و تعصب كوركورانه و پایمال سازی حقوق دیگران خلاصه می‌‏شد. اموری چون قماربازی، شراب خواری، [[زنا]] و بی عفتی و... قبیح به حساب نمی‏‌آمدند.
با این گونه تعابیر، [[قرآن|قرآن كریم]] تصریح دارد كه در دوران جاهلیت، جهل و باطل حاكمیت داشته است و قرآن با كوتاه‌ترین و رساترین عبارت‌‌ها اوضاع قبل از بعثت را به تصویر می‏كشد. بر این اساس می‌توان گفت از نظر قرآن و روایات، عصر جاهلیت اولی دوران متصل به ظهور اسلام بوده است. چون در آن مقطع زمانی در تمام زمینه‌‌ها به جای حق (لا اله- الا الله)، باطل حاكمیت داشته است، یعنی مردم تابع قوانین ساختگی خود بودند و اشخاص و چیز‌هایی را واسطه و شفیع خود قرارداده و گذران زندگی آنها اغلب از راه چپاول و غارت اموال دیگران تداوم پیدا می‏كرد. افتخار و فضیلت‏‌‌های آنها در خون‌ریزی بیشتر، حمیت و تعصب كوركورانه و پایمال سازی حقوق دیگران خلاصه می‌‏شد. اموری چون قماربازی، شراب خواری، [[زنا]] و بی عفتی و... قبیح به حساب نمی‏‌آمدند.


پس در اصل این واقعیت كه اعراب پیش از اسلام در جاهلیت به سر می‌بردند تردیدی وجود ندارد اما بحث بر سر این است كه آیا جاهلیت از ریشه ی جهل و در مقابل علم و دانش تجربی قرار دارد یا به معنای دیگری است؟
پس در اصل این واقعیت كه اعراب پیش از اسلام در جاهلیت به سر می‌بردند تردیدی وجود ندارد اما بحث بر سر این است كه آیا جاهلیت از ریشه جهل و در مقابل علم و دانش تجربی قرار دارد یا به معنای دیگری است؟


به گواهی بسیاری از مورخان تعداد افراد باسواد در مكه و [[مدینه]] از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‏كرد و حتی خواندن و نوشتن مقارن ظهور اسلام در میان [[قریش]] رواج پیدا می‌كرد. [[بلاذری]] می‌نویسد: هنگام ظهور اسلام هفده نفر از قریش می‏توانستند بنویسند<ref> احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، مترجم محمد توکل، تهران، انتشارات نقره، 1367، ص 473؛ نیز: احمد امین، فجر الاسلام، بیروت، انتشارات العصریه، 1385-2006، ص 141</ref>. و نكته ی مهمتر این كه در نقل ابن قتیبه دینوری چنان بر می‏آید كه كتابت در نزد عرب جاهلی عیب به شمار می‏آمد<ref>عبدالله بن مسلم ابن قتیبه، شعر الشعراء، قاهره – مصر، انتشارات موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ص 334.</ref>.
به گواهی بسیاری از مورخان تعداد افراد باسواد در مكه و [[مدینه]] از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‏‌كرد و حتی خواندن و نوشتن مقارن ظهور اسلام در میان [[قریش]] رواج پیدا می‌كرد. [[بلاذری]] می‌نویسد: هنگام ظهور اسلام هفده نفر از قریش می‏توانستند بنویسند<ref> احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، مترجم محمد توکل، تهران، انتشارات نقره، 1367، ص 473؛ نیز: احمد امین، فجر الاسلام، بیروت، انتشارات العصریه، 1385-2006، ص 141</ref>. و نكته ی مهمتر این كه در نقل ابن قتیبه دینوری چنان بر می‏آید كه كتابت در نزد عرب جاهلی عیب به شمار می‏آمد<ref>عبدالله بن مسلم ابن قتیبه، شعر الشعراء، قاهره – مصر، انتشارات موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ص 334.</ref>.


علاوه بر این‌‌ها در قبایل بسیار بزرگ عرب حتی در عصر ظهور اسلام و [[بعثت]] پیامبر خاتم(صلی الله علیه) هم افرادی كه بتوانند بخوانند وجود نداشت تا چه رسد به این كه بتوانند بنویسند و زمانی كه [[پیامبر |پیامبر خاتم(صلی الله علیه)]] نامه‌ای به قبیله ی «بكر بن وائل» نوشت درمیان آن‌‌ها كسی نبود كه بتواند آن نامه را بخواند. آن هم نامه‌ای را كه به زبان عربی نوشته شده بود<ref> جعفر مرتضی عاملی، صحیح من سیرت النبی الاعظم، قم، انتشارات دار الحدیث، 1426، ج1 ص 49</ref> و بالاخره [[جاحظ]] مورخ و نویسنده ی عرب درباره ی مردم این دوره می‌نویسد:آن‌‌ها امّی بودند و قدرت بر نوشتن نداشتند<ref>عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، بیروت انتشارات دار المکتبه الهلال، 1423، جزء 3، ص 15؛نیز: احمد امین، فجر الاسلام، بیروت، انتشارات العصریه، 1385-2006، ص 31.</ref>.
علاوه بر این‌‌ها در قبایل بسیار بزرگ عرب حتی در عصر ظهور اسلام و [[بعثت]] پیامبر خاتم(صلی الله علیه) هم افرادی كه بتوانند بخوانند وجود نداشت تا چه رسد به این كه بتوانند بنویسند و زمانی كه [[پیامبر |پیامبر خاتم(صلی الله علیه)]] نامه‌ای به قبیله ی «بكر بن وائل» نوشت درمیان آن‌‌ها كسی نبود كه بتواند آن نامه را بخواند. آن هم نامه‌ای را كه به زبان عربی نوشته شده بود<ref> جعفر مرتضی عاملی، صحیح من سیرت النبی الاعظم، قم، انتشارات دار الحدیث، 1426، ج1 ص 49</ref> و بالاخره [[جاحظ]] مورخ و نویسنده ی عرب درباره ی مردم این دوره می‌نویسد:آن‌‌ها امّی بودند و قدرت بر نوشتن نداشتند<ref>عمرو بن بحر جاحظ، البیان و التبیین، بیروت انتشارات دار المکتبه الهلال، 1423، جزء 3، ص 15؛نیز: احمد امین، فجر الاسلام، بیروت، انتشارات العصریه، 1385-2006، ص 31.</ref>.
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش