۲۳٬۶۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== دوران ابتدایی == | == دوران ابتدایی == | ||
وی در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همانجا فراگرفت. وی در پنج سالگی به فراگیری [[قرآن]] پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دارالتعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش ''میرزا علی آقای ناظم'' آموخت. در نخستین ماههای سال 1360 قمری، با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتابهای ادبی مانند: '''شرح الفیه''' ''سیوطی''، '''مغنی''' ''ابن هشام''، '''مطوّل''' ''تفتازانی''، '''مقامات''' ''حریری'' و '''شرح نظام''' را نزد مرحوم ''ادیب نیشابوری'' و دیگر استادان فن خواند و '''شرح لمعه''' و '''قوانین''' را از ''سید احمد | وی در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همانجا فراگرفت. وی در پنج سالگی به فراگیری [[قرآن]] پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دارالتعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش ''میرزا علی آقای ناظم'' آموخت. در نخستین ماههای سال 1360 قمری، با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتابهای ادبی مانند: '''شرح الفیه''' ''سیوطی''، '''مغنی''' ''ابن هشام''، '''مطوّل''' ''تفتازانی''، '''مقامات''' ''حریری'' و '''شرح نظام''' را نزد مرحوم ''ادیب نیشابوری'' و دیگر استادان فن خواند و '''شرح لمعه''' و '''قوانین''' را از ''سید احمد مدرس یزدی'' معروف به «نهنگ» فراگرفت. | ||
== سطوح عالی حوزه == | == سطوح عالی حوزه == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== حضور در قم == | == حضور در قم == | ||
ایشان در اواخر سال 1368 قمری، راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس [[قم]] شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[سید حسین بروجردی|آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی]] شرکت نمود و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار ''سید محمد حجت کوهکمرهای'' نیز بهره فراوان بردند. در سالهای اقامت در قم، با ''علامه سیدعلی بهبهانی'' عالم معروف شهر [[اهواز]] که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامههای خود، به رغم دفاع ''سیدبهبهانی'' از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که سیدبهبهانی طی نامهای در 7 [[رجب]] 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست و یک ساله بود نوشت و درآن مهارت علمی وی را با تعبیر'''«عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین»''' ستود و ادامۀ بحث در خصوص موضوع [[قبله]] را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام | ایشان در اواخر سال 1368 قمری، راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس [[قم]] شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار [[سید حسین بروجردی|آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی]] شرکت نمود و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فراگرفتند و افزون بر این، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار ''سید محمد حجت کوهکمرهای'' نیز بهره فراوان بردند. در سالهای اقامت در قم، با ''علامه سیدعلی بهبهانی'' عالم معروف شهر [[اهواز]] که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامههای خود، به رغم دفاع ''سیدبهبهانی'' از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آنجا ادامه یافت که سیدبهبهانی طی نامهای در 7 [[رجب]] 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست و یک ساله بود نوشت و درآن مهارت علمی وی را با تعبیر'''«عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین»''' ستود و ادامۀ بحث در خصوص موضوع [[قبله]] را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرف به زیارت [[علی بن موسی الرضا (علیهالسلام)|علیبنموسیالرضا (علیهالسلام)]] موکول کرد. | ||
== عزیمت به نجف اشرف == | == عزیمت به نجف اشرف == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی == | == تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی == | ||
این در حالی بود که از یک سو، آیتالله | این در حالی بود که از یک سو، [[سید ابوالقاسم خوئی|آیتالله سید ابوالقاسم موسوی خوئی]]، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازهای صادر نفرموده است که یکی از آنها ''آیتالله سیستانی'' و دیگری ''آیتالله میرزا علی فلسفی'' از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی شده، حضرت آیتالله سیستانی است. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشتهای به تاریخ 1380 قمری، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال<ref>علم رجال به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن میپرازد. ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) اهتمام داشته و از آن به مثابهٔ دانشی کمکی برای علم الحدیث و در نتیجه فقه بهره بردهاند. علمای شیعه و سنی آن را وسیلهای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریدهاند و تاکنون این جریان ادامه دارد. | ||
</ref> و حدیث<ref>علم الحدیث، علمی است که به وسیله آن قول و فعل و تقریر معصوم شناخته میشود. | </ref> و حدیث<ref>علم الحدیث، علمی است که به وسیله آن قول و فعل و تقریر معصوم شناخته میشود. | ||
</ref> را گواهی کرده است. | </ref> را گواهی کرده است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در زمینۀ بحثهای اصولی باید به این ویژگیهای حوزه ایشان اشاره کرد: | در زمینۀ بحثهای اصولی باید به این ویژگیهای حوزه ایشان اشاره کرد: | ||
== | == پیشینۀ تاریخی مباحث و آشنایی با ریشههای آن == | ||
چندان که گاه مانند: مسأله «بسیط و مرکب بودن مشتق» باید پسزمینههای آن را در مسائل فلسفی جستوجو کرد، و گاه مانند: بحث «تعادل و تراجیح» باید با چالشهای عقیدتی و سیاسی آشنا بود. استاد در مبحث یادشده چنین تبیین نموده که ماجرای اختلاف احادیث ناشی از کشمکشهای عقیدتی و فکری آن روزگار و شرایط سیاسی حاکم بر دوران زندگانی [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] بوده است؛ از این رو، روشن است که آگاهی از پیشینۀ مباحث، بر زوایای این مسائل پرتو خواهد افکند و ما را با واقعیت دیدگاههای مختلف آشنا خواهد کرد. | چندان که گاه مانند: مسأله «بسیط و مرکب بودن مشتق» باید پسزمینههای آن را در مسائل فلسفی جستوجو کرد، و گاه مانند: بحث «تعادل و تراجیح» باید با چالشهای عقیدتی و سیاسی آشنا بود. استاد در مبحث یادشده چنین تبیین نموده که ماجرای اختلاف احادیث ناشی از کشمکشهای عقیدتی و فکری آن روزگار و شرایط سیاسی حاکم بر دوران زندگانی [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] بوده است؛ از این رو، روشن است که آگاهی از پیشینۀ مباحث، بر زوایای این مسائل پرتو خواهد افکند و ما را با واقعیت دیدگاههای مختلف آشنا خواهد کرد. | ||
== پیوند میان دیدگاههای حوزوی و اندیشههای معاصر == | == پیوند میان دیدگاههای حوزوی و اندیشههای معاصر == | ||
ایشان در بحث خود | ایشان در بحث خود دربارۀ «معنای حرفی» و در بیان فرق میان «معنای حرفی» و «معنای اسمی» و این که آیا این تفاوت ذاتی است یا اعتباری؟ رویکرد صاحب کفایه مبنی بر اعتباری و لحاظی بودن تفاوت را برگزیدهاند، اما بنیاد این گزاره را بریک انگارۀ نوین فلسفی که عبارت از تکثر ادراکی در فعالیت و خلاقیت ذهن آدمی است گذاشتهاند که میگوید: اندیشۀ انسان در آنِ واحد میتواند یک مطلب را به دو شکل تصور کند: یک بار به صورت «استقلالی» و «به وضوح» که از آن تعبیر به «اسم» میشود و یک بار به شکل «آلی» و «در خفا» که آن را «حرف» مینامند. ایشان با ورود به بحث «مشتق» و سخن از کشمکش میان علما در معنای اسم زمان، «زمان» را با نگاه فلسفی نوینی مطرح کردند که عبارت از انتزاع زمان از مکان (= زمکان) همانند انتزاع مفهوم روز و شب از تعاقب نور و ظلمت است. در مبحث «مدلول صیغه و ماده امر» و بحث از«تجرّی» نیز به نظریه برخی از جامعه شناسان مبنی بر تقسیم «طلب» به «فرمایش» و «خواهش» و «پرسش» پرداختند که بسته به حقیقت درخواست «خواهان» و ویژگی وی از جهت «فرادستی»، «برابری» یا «فرودستی» نسبت به طرف مقابل تفاوت میکند. ایشان همچنین معیار مجازات و عنوان سرکشی «عبد» و سرپیچی وی از دستور «مولا» را مبتنی بر تقسیم بندی طبقاتی جوامع کهن بشری دانستهاند که در آن جوامع عناوینی مثل «مولا و عبد» و «فرادست و فرودست» و لایههایی اجتماعی از این دست وجود داشته است؛ بنابراین، به نظر ایشان، دیدگاه یادشده را باید از اندیشههای بازمانده از فرهنگهایی باستانی دانست که با زبان حقوقی مبتنی بر منافع همگانی بشر بیگانه است و با زبان طبقاتی سخن میگویند. | ||
ایشان با ورود به بحث «مشتق» و سخن از کشمکش میان علما در معنای اسم زمان، «زمان» را با نگاه فلسفی نوینی مطرح کردند که عبارت از انتزاع زمان از مکان (= زمکان) همانند انتزاع مفهوم روز و شب از تعاقب نور و ظلمت است. | |||
در مبحث «مدلول صیغه و ماده امر» و بحث از«تجرّی» نیز به نظریه برخی از جامعه شناسان مبنی بر تقسیم «طلب» به «فرمایش» و «خواهش» و «پرسش» پرداختند که بسته به حقیقت درخواست «خواهان» و ویژگی وی از جهت «فرادستی»، «برابری» یا «فرودستی» نسبت به طرف مقابل تفاوت میکند. | |||
ایشان همچنین معیار مجازات و عنوان سرکشی «عبد» و سرپیچی وی از دستور «مولا» را مبتنی بر تقسیم بندی طبقاتی جوامع کهن بشری دانستهاند که در آن جوامع عناوینی مثل «مولا و عبد» و «فرادست و فرودست» و لایههایی اجتماعی از این دست وجود داشته است؛ بنابراین، به نظر ایشان، دیدگاه یادشده را باید از اندیشههای بازمانده از فرهنگهایی باستانی دانست که با زبان حقوقی مبتنی بر منافع همگانی بشر بیگانه است و با زبان طبقاتی سخن میگویند. | |||
== اهتمام به بحثهای اصولی کاربردی در فقه == | == اهتمام به بحثهای اصولی کاربردی در فقه == |