confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
=دوران اسماعیلیان نزاری= | =دوران اسماعیلیان نزاری= | ||
اسماعیلیان نزاری چون با قدرت نظامی | اسماعیلیان نزاری چون با قدرت نظامی غیرمتمرکز و برتر سلجوقیان مواجه بودند، برای ستیز با دشمن قدرتمند، روشهایی متناسب با اوضاع و احوال آن زمان در پیش گرفتند، از جمله دشمنان مهم خود را در مناطق گوناگون بهقتل رساندند و طولی نکشید که بیشتر قتلهای سیاسی مهم، حداقل در سرزمینهای مرکزی دنیای اسلام، به فدائیان نزاری که داوطلبانه این مأموریتها را انجام میدادند، نسبت داده شد. این قتلها، خواه بهدست فدائیان صورت گرفته بود یا غیر آنها، نقش مهمی در شکلگیری نظرهای ضداسماعیلی در جامعه مسلمانان داشت. مؤلفانمسلمان آن دوره که درباره اسماعیلیان نزاری مطلب مینوشتند، گاهی آنها را [[باطنیه]] یا [[تعلیمیه]] مینامیدند. | ||
== اسامی نزاریان در نزد دیگران == | == اسامی نزاریان در نزد دیگران == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در برخی دیگر از منابع آمده است: | در برخی دیگر از منابع آمده است: | ||
اسماعیلیه از قرن سوم هجری قمری عادت به استعمال این گیاه داشتند. در قرن پنجم هجری چنان که از اخبار صلیبیون معلوم میشود، حشاشین که همان اسماعیلیه باشند برای این که دست به ترور و آدمکشی زده و از خود بیخود شوند از این گیاه اهریمنی استفاده میکردند، از این جهت کلمهAssassin در زبانهای اروپای جنوبی به معنای اسماعیلیان حشیش کش به کار میرفت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 160</ref>مقریزی از یک دانشمند ایرانی نقل میکند که استعمال حشیش در قرن ششم هجری توسط شیخی | اسماعیلیه از قرن سوم هجری قمری عادت به استعمال این گیاه داشتند. در قرن پنجم هجری چنان که از اخبار صلیبیون معلوم میشود، حشاشین که همان اسماعیلیه باشند برای این که دست به ترور و آدمکشی زده و از خود بیخود شوند از این گیاه اهریمنی استفاده میکردند، از این جهت کلمهAssassin در زبانهای اروپای جنوبی به معنای اسماعیلیان حشیش کش به کار میرفت. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 160</ref>مقریزی از یک دانشمند ایرانی نقل میکند که استعمال حشیش در قرن ششم هجری توسط شیخی بهنام حیدر اسماعیلی به مصر راه یافت. ظاهرا تخم این گیاه در زمان خسرو پرویز از هند به ایران و عراق و یمن برده شد. | ||
مقریزی ادامه میدهد:استعمال حشیش در مصر در میان طبقه توانگر و | مقریزی ادامه میدهد:استعمال حشیش در مصر در میان طبقه توانگر و سرمایهدار قاهره شیوع پیدا کرد، بهطوری که امیر سودون شیخونی در سال 780 آن را در مصر ممنوع و جرایمی برای استعمال کنندگان تعیین کرد. بعدها استعمال آن شایع گشت و مردی اسماعیلی نسخهای نوشت که میتوان حشیش را با عسل آمیخت و آن را بهکار برد. او نام آن دارو را عقده (آمیخته و ممزوج) نام نهاد. شیره و عصاره حشیش را چرس خوانند و آن را اسرار مینامند و به فارسی برگبنگ و به عربی ورقالخیال میخوانند و بعضی از مصنفان آن را سبز یا سبزه یا گیاه اخضر خوانند و عصاره آن را بنگاب گویند. بهعقیده نگارنده، حشاشین (چنانکه در پیش گفته شده است)، از اینجهت به اسماعیلیه اطلاق میگردد که آنان بعضی از اوقات حشیش استعمال میکردند تا از خود بیخود شده و دشمن خود را بهقتل رسانند و نهادن نامAssassin بر آنها درست نیست، زیرا این کلمه از واژه اساس عربی میآید و چون اسماعیلیه در مذهب خود اساس دین را اعتقاد به امام زنده و اطاعت از دستورهای او میدانستند، از اینجهت ایشان را اساسیه یا اهلالاساس خوانند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 161</ref> <ref>سید حسن امین، دائرة المعارف اسلامیه ج 7، ص 440- 444.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |