پرش به محتوا

جوالیقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵↵' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''جوالیقیه‏''' پیروان هشام بن سالم جوالیقی هستند که از موالی کوفه و جزء اصحاب [[امام جعفر صادق|امام جعفر صادق (ع)]] و [[امام کاظم|امام موسی کاظم (ع)]] بوده است.
'''جوالیقیه‏''' پیروان هشام‌بن‌سالم جوالیقی هستند که از موالی‌کوفه و جزء اصحاب [[امام جعفر‌صادق|امام جعفر‌صادق (ع)]] و [[امام کاظم|امام موسی‌کاظم (ع)]] بوده است.


== شرح حال هشام ==
== شرح حال هشام ==
ابومحمد (یا ابوالحکم) هشام بن سالم جوالیقی کوفی جعفی اصالتاً از اهالی جوزجان که منطقه‌ای در نواحی بلخ خراسان بوده می‌باشد. برخی از منابع وی را از جمله اسرا به حساب آورده‌اند، ولی با توجه به این که فتح جوزجان در سال 33 هجری قمری بوده، ظاهراً پدر یا اجداد وی از اسرا بوده‌اند. به وی آرایی در باب تجسیم نسبت داده شده است. هشام بن سالم تا سال 183 هجری قمری زنده بوده است. وی از فقها و روات ثقه شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بوده است و از زمره محدثین بزرگ به حساب می‌آمد و علاوه بر فقه در علم کلام نیز صاحب‌نظر بود.
ابومحمد (یا ابوالحکم) هشام‌بن‌سالم جوالیقی‌کوفی‌جعفی اصالتاً از اهالی جوزجان (منطقه‌ای در نواحی بلخ‌خراسان) بوده است. برخی از منابع، وی را از جمله اسرا به‌حساب آورده‌اند، ولی با توجه به اینکه جوزجان در سال 33 هجری قمری فتح شده، ظاهراً پدر یا اجداد وی از اسرا بوده‌اند.هشام‌بن‌سالم تا سال 183 هجری‌قمری زنده و در آن زمان از فقها و روات ثقه‌شیعه و از اصحاب امام‌صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بوده است و از زمره محدثین‌بزرگ به‌حساب می‌آمد و علاوه بر فقه، در علم‌کلام نیز صاحب‌نظر بود.<ref>احمد امین، اعیان الشیعه، ج 10، ص266</ref> <ref>نجاشی احمد بن علی، رجال النجاشی، ص 434</ref> <ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 270</ref> <ref>شوشتری محمد تقی، قاموس الرجال، ج10، ص 559</ref> <ref>خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 297</ref> <ref>سبحانی جعفر، موسوعه طبقات الفقهاء ج2، ص 602</ref>
<ref>احمد امین، اعیان الشیعه، ج 10، ص266</ref> <ref>نجاشی احمد بن علی، رجال النجاشی، ص 434</ref> <ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 270</ref> <ref>شوشتری محمد تقی، قاموس الرجال، ج10، ص 559</ref> <ref>خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 297</ref> <ref>سبحانی جعفر، موسوعه طبقات الفقهاء ج2، ص 602</ref>


== انتساب آرای نادرست ==
== انتساب آرای نادرست ==
اشخاصی چون اشعری و شهرستانی با استناد به منابع اهل سنت، عقایدی را به هشام نسبت داده‌اند که صحیح نیست. عقایدی از این قبیل که هشام می‏‌پنداشت خداوند چهره انسانی دارد و نیم‌تنه بالای او میان‌تهی و نیم‌تنه پایین او میان‌پُر است و او دارای مویی سیاه است و در دلش دانش و حکمت جاری است. او پرتوی درخشان است دارای گوشت و خون و حواس نیست و عقل آن را ادراک نمی‌کند.<ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 144</ref>
اشخاصی چون اشعری و شهرستانی با استناد به منابع اهل‌سنت، عقایدی را به‌هشام نسبت داده‌اند که صحیح نیست. عقایدی از این قبیل که هشام می‏‌پنداشت خداوند چهره‌انسانی دارد و نیم‌تنه بالای او میان‌تهی و نیم‌تنه پایین او میان‌پُر است و او دارای مویی سیاه است و در دلش دانش و حکمت جاری است. او پرتوی درخشان است. دارای گوشت و خون و حواس نیست و عقل آن را ادراک نمی‌کند.<ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 144</ref>


== اعتقادات ==
== عقاید‌جوالیقیه ==
جوالیقیه در پیروی از هشام معتقد بودند که امام بعد از جعفر بن محمد (ع) پسرش موسی بن جعفر (ع) است و جعفر بن محمد در نزد جمهور شیعه به امامت موسی پسرش «نص» کرد. همچنین می‌گفتند که عقد «متعه» را به شرط پرداختن مزد زن جایز است <ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 144</ref><ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد زاهد بن حسن الکوثری، چاپ قاهره، سال 1948، ص 139</ref><ref>الحمیری ابو سعید نشوان، الحور العین، چاپ مصر، سال 1948 میلادی، ص 149، 162، 258.</ref><ref>فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین، به اهمتما علی سامی النشار، چاپ قاهره، ص 64، 65.</ref>.
جوالیقیه در پیروی از هشام معتقد بودند که امام بعد از جعفر‌بن‌محمد(ع) فرزندش موسی‌بن‌جعفر (ع) است و جعفر‌بن‌محمد در نزد جمهور‌شیعه به امامت موسی پسرش «نص» کرد. همچنین می‌گفتند که عقد‌«متعه» را به شرط پرداختن مزد زن جایز است. <ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 144</ref><ref>بغدادی ابومنصور، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمد‌زاهد‌بن حسن‌الکوثری، چاپ قاهره، سال 1948، ص 139</ref><ref>الحمیری ابو سعید نشوان، الحور العین، چاپ مصر، سال 1948 میلادی، ص 149، 162، 258.</ref><ref>فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین، به اهمتما علی سامی النشار، چاپ قاهره، ص 64، 65.</ref>.


== نقل حدیث از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام ==
== نقل حدیث از امام‌صادق و امام‌کاظم علیهما‌السلام ==
هشام در طول زندگی خود از امام صادق <ref>شیخ طوسی، رجال، ص 345</ref> <ref>کشی، ص۱۱۹</ref> و امام کاظم علیهماالسلام <ref>نجاشی، رجال، ص۴۳۴.</ref>احادیث فراوانی نقل کرده است. نام هشام در سند حدود ۶۶۳ حدیث در کتاب‌های روایی شیعه نقل شده است.
هشام در طول زندگی خود از امام‌صادق <ref>شیخ‌طوسی، رجال، ص 345</ref> <ref>کشی، ص۱۱۹</ref> و امام کاظم‌علیهماالسلام <ref>نجاشی، رجال، ص۴۳۴.</ref>احادیث فراوانی نقل کرده است. نام هشام در سند حدود ۶۶۳ حدیث در کتاب‌های روایی شیعه نقل شده است.
<ref>خوئی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 قمری و 1369 شمسی، ج۱۹، ص۳۰۱.</ref> وی از راویانی چون ابوبصیر، ابو‌حمزه ثُمالی، ابو‌خالد کابلی، ابن ابی‌یعفور، ابان بن تَغْلِب، ابان بن عثمان و زراره <ref>کشی محمد بن عمر، رجال الکشی، (اختیار معرفه الرجال) مصحح طوسی محمد بن الحسن، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، سال 1409 قمری، ص۱۳۳</ref> حدیث نقل کرده است.  
<ref>خوئی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 قمری و 1369 شمسی، ج۱۹، ص۳۰۱.</ref> وی از راویانی چون ابوبصیر، ابو‌حمزه ثُمالی، ابو‌خالد کابلی، ابن ابی‌یعفور، ابان بن تَغْلِب، ابان بن عثمان و زراره <ref>کشی محمد بن عمر، رجال الکشی، (اختیار معرفه الرجال) مصحح طوسی محمد بن الحسن، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، سال 1409 قمری، ص۱۳۳</ref> حدیث نقل کرده است.  
راویانی چون ابن ابی عُمَیر <ref>کشی محمد بن عمر، رجال الکشی، (اختیار معرفه الرجال) مصحح، طوسی محمد بن الحسن، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، سال 1409 قمری، ص 119، 133 </ref> ابن محبوب، ابن مسکان، بَزَنطی، حماد بن عثمان و صفوان بن یحیی از او روایت نقل کرده‌اند.<ref>خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 قمری و 1369 شمسی، ج 19، ص 303</ref>
راویانی چون ابن ابی عُمَیر <ref>کشی محمد بن عمر، رجال الکشی، (اختیار معرفه الرجال) مصحح، طوسی محمد بن الحسن، مشهد، نشر دانشگاه مشهد، سال 1409 قمری، ص 119، 133 </ref> ابن محبوب، ابن مسکان، بَزَنطی، حماد بن عثمان و صفوان بن یحیی از او روایت نقل کرده‌اند.<ref>خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 قمری و 1369 شمسی، ج 19، ص 303</ref>
confirmed
۵٬۹۲۲

ویرایش