پرش به محتوا

ابوالحسن اشعری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۷۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


==مبانی کلامی==
==مبانی کلامی==
'''شناخت ضروری و اکتسابی'''
ابوالحسن اشعری شناخت را به دو نوع ضروری و اکتسابی تقسیم می کند. شناخت اکتسابی شناختی است که از راه تفکر و استدلال عقلی تحصیل شود و شناخت ضروری تمام شناخت هایی است که از مسیر غیر نظری به دست بیاید چه آن شناخت حسی باشد  یا از راه علم به بدیهیات به دست آید و یا به وسیله اخبار قابل اعتماد به دست آید.<ref>ابن فورک، ص۱۳، ۱۵، ۱۷</ref>اشعری معتقد است که تلاش برای شناخت خداوند بر انسان واجب است. و اما  شناختی که موجب تعبد شود منوط به معرفت اکتسابی است و معرفت اکتسابی از مسیر استدلال عقلی به دست می آید در نتیجه باید گفت که شناخت خدا تقلیدی نیست.<ref>اشعری، رسالة فی استحسان الخوض فی علم الکلام، ص۲؛ ابن فورک، ص۱۵، ۲۵۱-۲۵۲؛ نسفی، ج۱ ص۲۸–۲۹</ref>


'''شناخت ضروری و اکتسابی'''
'''شناخت ضروری و اکتسابی'''
خط ۳۲: خط ۲۸:
حسن و قبح شرعی اختراع اشعری در برابر حسن و قبح عقلی است که مورد قبول همگان است. این نظریه بر مبنای تفاوتی است که این متکلم میان احکام نظری و احکام عقلی قایل می شود اشعری قلمرو عقل را صرفا به احکام نظری محدود می کند به همین جهت عقل قادر نیست تا در باره نیک و بد کارها حکمی بدهد در نتیجه نمی توان با عقل به حکم وجوب یا حرمت رسید و فقظ شرع است که می توان این موضوع را تشخیص دهد.<ref>ابن فورک، ص۳۲، ۲۸۵ – ۲۸۶؛ شهرستانی نهایةالاقدام، ص۳۷۱</ref>
حسن و قبح شرعی اختراع اشعری در برابر حسن و قبح عقلی است که مورد قبول همگان است. این نظریه بر مبنای تفاوتی است که این متکلم میان احکام نظری و احکام عقلی قایل می شود اشعری قلمرو عقل را صرفا به احکام نظری محدود می کند به همین جهت عقل قادر نیست تا در باره نیک و بد کارها حکمی بدهد در نتیجه نمی توان با عقل به حکم وجوب یا حرمت رسید و فقظ شرع است که می توان این موضوع را تشخیص دهد.<ref>ابن فورک، ص۳۲، ۲۸۵ – ۲۸۶؛ شهرستانی نهایةالاقدام، ص۳۷۱</ref>


==شناخت از راه اخبار مورد اعتماد==
'''شناخت از راه اخبار مورد اعتماد'''


اشاعره معتقدند معرفتی که از راه موثق به دست آید مثلا ناشی از دریافت های حسی باشد معرفتی ضروری است. داده های حسی جای شکی برای انسان باقی نمی گذارد به گونه ای که می تواند منشا استدلال باشد بر همین مبنا آن چه از اخبار معتبر نصیب انسان می شود می  تواند در حکم شناخت حسی باشد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۷</ref> در حالی که پیامبر صلوات الله علیه خبر داده است که اگر در دعوت او و نشانه‌هایش اندیشه نکنند دچار عذاب الهی خواهند شد، زیرا با شناختی که انسان‌ها از راستگویی حضرت دارند، اندیشه کردن در نشانه‌های پیامبری او بر آنان واجب می‌ شود و نتیجه این تعقل، ایمان به غیب و تسلیم بی‌ چون و چرا در برابر احکام شرع خواهد بود.<ref>ابن فورک، ص۲۳، ۲۸۵</ref> بنا بر این، تکلیف انسان در دیدگاه اشعری، این‌ گونه آغاز می‌شود.  
اشاعره معتقدند معرفتی که از راه موثق به دست آید مثلا ناشی از دریافت های حسی باشد معرفتی ضروری است. داده های حسی جای شکی برای انسان باقی نمی گذارد به گونه ای که می تواند منشا استدلال باشد بر همین مبنا آن چه از اخبار معتبر نصیب انسان می شود می  تواند در حکم شناخت حسی باشد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۷</ref> در حالی که پیامبر صلوات الله علیه خبر داده است که اگر در دعوت او و نشانه‌هایش اندیشه نکنند دچار عذاب الهی خواهند شد، زیرا با شناختی که انسان‌ها از راستگویی حضرت دارند، اندیشه کردن در نشانه‌های پیامبری او بر آنان واجب می‌ شود و نتیجه این تعقل، ایمان به غیب و تسلیم بی‌ چون و چرا در برابر احکام شرع خواهد بود.<ref>ابن فورک، ص۲۳، ۲۸۵</ref> بنا بر این، تکلیف انسان در دیدگاه اشعری، این‌ گونه آغاز می‌شود.  
   
   
==استدلال از شاهد به غایب==
'''استدلال از شاهد به غایب'''


از نظر ابوالحسن اشعری، استدلال عقلی در عقاید دینی، مانند «‌استدلال از شاهد به غایب‌» است. یعنی انسان در فرایند استدلال عقلی، احکام مربوط به امور محسوس و این‌جهانی را به موارد مشابهی در جهان ناشناخته سریان می‌دهد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۶</ref>
از نظر ابوالحسن اشعری، استدلال عقلی در عقاید دینی، مانند «‌استدلال از شاهد به غایب‌» است. یعنی انسان در فرایند استدلال عقلی، احکام مربوط به امور محسوس و این‌جهانی را به موارد مشابهی در جهان ناشناخته سریان می‌دهد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۶</ref>
confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش