confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== معنای اصطلاحی == | == معنای اصطلاحی == | ||
شیعه در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی (علیهالسلام) معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) از طریق نصّ شرعی تعیین میشود و امامت حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نصّ شرعی ثابت شده است<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۳۵. </ref>،<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۶. </ref>. | شیعه در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی(علیهالسلام) معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) از طریق نصّ شرعی تعیین میشود و امامت حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نصّ شرعی ثابت شده است<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۳۵. </ref>،<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۶. </ref>. | ||
اطلاق شیعه بر دوستان و پیروان علی (علیهالسلام) نخست، از طرف پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) صورت گرفته است. این مطلب، در احادیث متعدد وارده از آن حضرت، مطرح شده است. | اطلاق شیعه بر دوستان و پیروان علی (علیهالسلام) نخست، از طرف پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) صورت گرفته است. این مطلب، در احادیث متعدد وارده از آن حضرت، مطرح شده است. چنانکه [[سیوطی]] از [[جابربنعبدالله انصاری]] و [[ابنعباس]] و علی(علیهالسلام) روایت کرده که پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) در تفسیر آیه شریفه: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّه» <ref>سوره بّینة، آیه 7</ref> اشاره به علی (علیهالسلام) کرده و فرموده است: «تو و شیعیانت» روز قیامت، رستگار خواهید بود»<ref>سیوطی، جلالالدین، الدّرّالمنثور، ج۸، ص۵۸۹. </ref>،<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج ۲، ص ۵۷۵۸. </ref>. | ||
== واژه شیعه در قرآن کریم == | == واژه شیعه در قرآن کریم == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== وجه تسمیه == | == وجه تسمیه == | ||
اکثریت شیعه را شیعه امامیه یا | اکثریت شیعه را شیعه امامیه یا اثنیعشریه تشکیل میدهد. ایشان به امامت دوازده [[امام]] پس از [[پیامبر اسلام]]، باور دارند و از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را دوازده نفر میدانند، دوازده امامی نامیده شدهاند. | ||
این مذهب را شیعه جعفری یا شیعه دوازدهامامی یا اثنیعشری نیز مینامند.<br> | این مذهب را شیعه جعفری یا شیعه دوازدهامامی یا اثنیعشری نیز مینامند.<br> | ||
شیعه | شیعه اثنیعشریه بر مسئله امامت تأکید خاصّی داشته و عصمت امام و افضیلت او را بر دیگر افراد امت اسلامی بسیار مهم و اساسی میداند. و از طرفی امامت را پس از سه امام نخست، منحصر در فرزندان [[امام حسین علیه السلام]]میداند. با توجه به این عقاید ویژه درباره امامت شیعه اثنیعشریه به «امامیه» شهرت یافته است. | ||
شیعه | شیعه دوازدهامامی در ابتدای قرن بیست و یکم، بزرگترین شاخه از مذهب شیعه است. امامیه یکی از مشهورترین اصطلاحهای کلامی این مذهب شمرده میشود که برگرفته از «امام» که در لغت به معنای پیشوا و کسی است که از گفتار او پیروی میشود و جمع آن «ائمه» است. حرف یاء در آخر آن، یاء نسبت است به معنای منسوب به امام و چون وصف «فرقه» است مؤنث به کار میرود، یعنی فرقهامامیه و «مقصود گروهی است که پس از رحلت پیامبر اسلام از «امام منصوب از جانب او» پیروی میکنند» | ||
<br> | <br> | ||
[[شیخمفید]] پس از تعریف شیعه به کسانی که به امامت بلافصل علی (علیهالسلام) عقیده دارند، درباره شیعه گفته است: «این عنوان، مخصوص آن دسته از شیعه است که به وجود امام در هر زمان، و وجوب نصّجلّی و عصمت و کمال برای هر امامی معتقد است و امامت را (غیر از سه امام نخست) منحصر در فرزندان امام حسین (علیهالسلام) میداند...»<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۳۸. </ref>. | |||
== امامان شیعه == | == امامان شیعه == | ||
نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه شیعه در احادیثی که از [[پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]] روایت شده، بیان گردیده است آنان عبارتند از: | نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه شیعه در احادیثی که از [[پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله وسلم)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم)]] روایت شده، بیان گردیده است. آنان عبارتند از: | ||
۱ـ [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]]؛ | ۱ـ [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]]؛ | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== تاریخ پیدایش تشیع == | == تاریخ پیدایش تشیع == | ||
گر چه در عصر پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) درباره پارهای از مسایل اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد<ref>امام شرف الدین، النص و الاجتهاد.</ref>، ولی فرقهها و دستهبندیهایی که بعدها پیدا | گر چه در عصر پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) درباره پارهای از مسایل اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد<ref>امام شرف الدین، النص و الاجتهاد.</ref>، ولی فرقهها و دستهبندیهایی که بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت، ولی پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقههای مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم پدید آمد، مربوط به مسئله خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دو دسته تقسیم کرد. | ||
یک دسته معتقد بودند که امامت همانند نبوت منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد و این صفت را جز خداوند کسی نمیداند | یک دسته معتقد بودند که [[امامت]] همانند [[نبوت]] منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد و این صفت را جز خداوند کسی نمیداند بنابراین، راه تعیین امام، نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است و طبق این نصوص، علیبنابیطالب (علیهالسلام) جانشین پیامبر و امام مسلمین است. حضرت علی (علیهالسلام) و [[بنیهاشم]] و گروهی از بزرگانصحابه، اعم از [[مهاجرین وانصار]]، طرفدار این نظریه بودند و این همان عقیده شیعه ـ خصوصاً شیعه امامیه ـ در مسئله امامت است. | ||
و دسته دیگر ـ که در رأس آنها ابوبکر و عمر قرار داشتند ـ بر این عقیده بودند که پیامبر اکرم برای خود جانشین تعیین نکرده است و این کار را به مسلمانان واگذار کرده است. بر این اساس و با توجه به اهمیت مسئله خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت | و دسته دیگر ـ که در رأس آنها [[ابوبکر]] و [[عمر]] قرار داشتند ـ بر این عقیده بودند که پیامبر اکرم برای خود جانشین تعیین نکرده است و این کار را به مسلمانان واگذار کرده است. بر این اساس و با توجه به اهمیت مسئله خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت [[امتاسلامی]]، در یک اقدام شتاب زده - در شرایطی که حضرت علی (علیهالسلام) و عدهای از بزرگان صحابه به تجهیز بدن پیامبر اکرم مشغول بودند ـ عدهای از مهاجران و انصار در سقیفه [[بنیساعده]] گرد آمده و پس از گفتگوهایی که در مورد خلیفه پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) میان آنها مطرح شد، سرانجام با ابوبکر به عنوان خلیفه پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بیعت کردند. | ||
== سکوت علی == | == سکوت علی == | ||
چون شرایط سیاسی و اجتماعی | چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیایاسلام و جهان بهگونهای بود که امام علی (علیهالسلام) و هواداران او برای اثبات عقیده خود و عملی کردن آن به اقدامات عملی و خصمانه دست میزدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی میدید، امام علی (علیهالسلام) مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید و گرچه در مواقع مناسب دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان میکرد، ولی از درگیریهای خصومتآمیز خودداری کرد و در هدایت و پیشبرد جامعهاسلامی از هیچگونه کوشش و تلاشی خودداری نمیکرد و در حل مشکلات، دستگاه خلافت را یاری مینمود. تا آنجا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود، عمر هلاک میشد»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، ج۷،ص۴۲۴. </ref> و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله دشواری که علیبنابیطالب حضور ندارند، باقی مگذار»<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۶،ص۲۴۷. </ref>. | ||
و در حل | |||
== شیعه در زمان پیامبر == | == شیعه در زمان پیامبر == | ||
در هر حال شیعه به عنوان پیروان | در هر حال شیعه به عنوان پیروان علیبنابیطالب و معتقدان به امامت بلافصل او در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) پدید آمد. البته روایاتی نیز یافت میشود که لفظ شیعه در زمان حیات پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بر چهار تن از صحابه اطلاق میشد که عبارت بودند از: [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[ابوذر]] و [[عماریاسر]]<ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ص۱۷۱۸. </ref>،<ref>امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۸۱۹. </ref>. این افراد از جمله کسانی هستند که در مسئله خلافت و امامت؛ علی (علیهالسلام) را خلیفه بلافصل پیامبر میدانستند با این وصف و با توجه به این که نظریه شیعه در مسئله امامت به نصوص کتاب و سنت مستند گردیده است، میتوان گفت: تشیع، در حقیقت، با اسلام همراه بوده است، هر چند به عنوان یک مذهب، پس از رحلت پیامبر موجودیت یافت. | ||
== | == فرقههای شیعه == | ||
چون مکتب شیعه در طول دو قرن و نیم امامت را به طور کامل درک | چون مکتب شیعه در طول دو قرن و نیم امامت را به طور کامل درک نمود، به ناچار حوادث و بحرانهایی بخصوص در باره امامت و [[مهدویت]] بر شیعه وارد شد. به همین دلیل با انحراف افرادی از شیعه امامیه، فرقههای شیعی منحرفی به وجود آمدند که عمده آن عبارتند از: [[کیسانیه]]، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[واقفیه]]. به هرحال این فرقههای، شاخههای انحرافی از عقاید شیعه حقه هستند و حتی با روند تکاملی این فرقهها، لفظ شیعه بر ایشان اطلاق نمیشود و برای استعمال این لفظ حتما باید به مکتب خویش اضافه شوند؛ مانند شیعهاسماعیلی و شیعهزیدی و بقیه فرقههای منحرفه که منقرض شدهاند. | ||
== غلو در شیعه == | == غلو در شیعه == |