۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آنها' به ' آنها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''احمد بن محمد بن سعید بن عقده'''، معروف به «ابن عقده كوفی». از [[محدثان]] و حافظان مشهور [[مذهب شیعه|شیعه]] ([[زیدی جارودی]]). در سال 249هجری در [[کوفه|كوفه]] متولد شد و در هفتم [[ذی القعده|ذیالقعده]] سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در [[بغداد]] بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یكی از پایگاههای مهم [[شیعیان]]) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. وی از استادان [[شیخ کلینی|كلینی]] است و كلینی در [[كتاب كافی]] بارها از او روایت كرده است. وی با اینكه [[مذهب جارودی]](چهار امامی) داشت مورد احترام علمای [[مذهب شیعه|امامیه]] بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه [[اثناعشری|اثنا عشری]] میدانند. | '''احمد بن محمد بن سعید بن عقده'''، معروف به «ابن عقده كوفی». از [[محدثان]] و حافظان مشهور [[مذهب شیعه|شیعه]] ([[زیدی جارودی]]). در سال 249هجری در [[کوفه|كوفه]] متولد شد و در هفتم [[ذی القعده|ذیالقعده]] سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در [[بغداد]] بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یكی از پایگاههای مهم [[شیعیان]]) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. وی از استادان [[شیخ کلینی|كلینی]] است و كلینی در [[الکافی|كتاب كافی]] بارها از او روایت كرده است. وی با اینكه [[مذهب جارودی]](چهار امامی) داشت مورد احترام علمای [[مذهب شیعه|امامیه]] بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه [[اثناعشری|اثنا عشری]] میدانند. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
احمد بن محمد بن سعید بن عقده، معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه(زیدی جارودی). وی از موالی [[بنیهاشم]] بود و جد اعلای او «عجلان» اهل | احمد بن محمد بن سعید بن عقده، معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه(زیدی جارودی). وی از موالی [[بنیهاشم]] بود و جد اعلای او «عجلان» اهل همدان بوده است. پدرش «محمد عقده» معلم قرآن در كوفه و فردی خوش خط بود كه در ضمن این كار، به حرفه صحافی نیز اشتغال داشت. ظاهراً وی نیز از موقعیت شغلی پدرش استفاده میكرد و اوراق و نوشتههایش را (كه به ششصد بار شتر میرسید) در آنجا صحافی میكرد. فرزند او «ابونعیم محمد بن احمد بن عقده» از راویان و حافظان حدیث بوده و [[تلعكبری]] در زمان حیات پدرش، از او روایت گرفته است. | ||
به گفته [[ذهبی]] وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای [[کوفه|كوفه]]، [[بغداد]] و [[مکه|مكه]] از راویان بیشماری حدیث گرفت به طوری كه یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون كینه [[خلیفه|خلفای]] نخستین را در دل داشت پس او معاند و [[زندیق]] است». | به گفته [[ذهبی]] وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای [[کوفه|كوفه]]، [[بغداد]] و [[مکه|مكه]] از راویان بیشماری حدیث گرفت به طوری كه یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون كینه [[خلیفه|خلفای]] نخستین را در دل داشت پس او معاند و [[زندیق]] است». | ||
[[یافعی]] درباره صاحب شرححال، ضمن اینكه وی را «[[شیعی]]» معرفی كرده است میگوید: «یكی از اركان حدیث و یكی از نشانههای [[خداوند]] در حفظ بود». | [[یافعی]] درباره صاحب شرححال، ضمن اینكه وی را «[[شیعی]]» معرفی كرده است میگوید: «یكی از اركان حدیث و یكی از نشانههای [[خداوند]] در حفظ بود». | ||
[[دارقطنی]] میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است كه اهل كوفه بالاجماع وی را همطراز با «[[عبدالله بن مسعود صحابی]]» قرار دادهاند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آنها را حفظ كرده بود، و درباره 300 هزار حدیث در خصوص | [[دارقطنی]] میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است كه اهل كوفه بالاجماع وی را همطراز با «[[عبدالله بن مسعود صحابی]]» قرار دادهاند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آنها را حفظ كرده بود، و درباره 300 هزار حدیث در خصوص اهلبیت (علیه السلام)، آمادگی گفتگو و مناظره داشت. | ||
وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یكی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت كردهاند و جز اندكی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) كه او را صرفاً به خاطر شیعه بودنش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند. | وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در [[مسجد]] «براثا»(یكی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت كردهاند و جز اندكی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) كه او را صرفاً به خاطر شیعه بودنش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند. |