۸۷٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی' به '[[حسن بن علی (مجتبی)') برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== ج ـ عصر اموی == | == ج ـ عصر اموی == | ||
پس از به شهادت رسيدن امام علی(عليهالسلام) در سال چهلم هجری به وسيله [[خوارج]]، کوفيان با [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن بن علی]](عليهما السلام)بيعت میکنند، در حالی که [[معاویة بن ابی سفیان|معاوية بن ابوسفيان]] در [[شام]]، مسند امارت را به خلافت تبديل مینمايد. در واقع سالهای 40 و 41 هجری را میتوان آغاز مقطعی ديگر از تاريخ اسلام، که کاملا مغاير با دوران قبل از آن است، برشمرد. اين دوره، پايان دوران خلافت و آغاز دوران ملوکيّت و سلطنت مآبی است.<ref>ر. ک. : حاتم قادری، تحول مبانی مشروعيت خلافت از آغاز تا فروپاشی عباسيان، (انتشارات بنيان)، ص81و98.</ref> اين تفکيک ماهوی نه تنها منحصر به فِرَق شيعه و خوارج نيست، بلکه در کلام پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله) نيز به وضوح مشاهده میگردد. ايشان میفرمايند: «خلافت پس از من سی سال است و بعد از آن سلطنت خواهد بود». <ref>مسعودی، همان، ج 2، ص 3.</ref> <br> | پس از به شهادت رسيدن امام علی(عليهالسلام) در سال چهلم هجری به وسيله [[خوارج]]، کوفيان با [[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)|حسن بن علی]](عليهما السلام)بيعت میکنند، در حالی که [[معاویة بن ابی سفیان|معاوية بن ابوسفيان]] در [[شام]]، مسند امارت را به خلافت تبديل مینمايد. در واقع سالهای 40 و 41 هجری را میتوان آغاز مقطعی ديگر از تاريخ اسلام، که کاملا مغاير با دوران قبل از آن است، برشمرد. اين دوره، پايان دوران خلافت و آغاز دوران ملوکيّت و سلطنت مآبی است.<ref>ر. ک. : حاتم قادری، تحول مبانی مشروعيت خلافت از آغاز تا فروپاشی عباسيان، (انتشارات بنيان)، ص81و98.</ref> اين تفکيک ماهوی نه تنها منحصر به فِرَق شيعه و خوارج نيست، بلکه در کلام پيامبر اکرم(صلی الله عليه وآله) نيز به وضوح مشاهده میگردد. ايشان میفرمايند: «خلافت پس از من سی سال است و بعد از آن سلطنت خواهد بود». <ref>مسعودی، همان، ج 2، ص 3.</ref> <br> | ||
در برخی از روايات نيز اين سلطنت به دوران گزندگی توصيف شدهاست.<ref>راضی آل ياسين، صلح [[امام حسن مجتبی|امام حسن]] پرشكوهترين نرمش قهرمانانه تاريخ، ترجمه سيد علی خامنهای، (نشر آسيا)، ص 345.</ref> اين تباين ماهيت به حدّی بود که معاويه و غالب جانشينان وی و نيز خلفای بنی عبّاس به صورت گسترده به استعمال عنوان «خليفةالله» تشويق میشدند.<ref>ر. ک. : حاتم قادری، همان، ص 64 ـ 73.</ref> <br> | در برخی از روايات نيز اين سلطنت به دوران گزندگی توصيف شدهاست.<ref>راضی آل ياسين، صلح [[امام حسن مجتبی|امام حسن]] پرشكوهترين نرمش قهرمانانه تاريخ، ترجمه سيد علی خامنهای، (نشر آسيا)، ص 345.</ref> اين تباين ماهيت به حدّی بود که معاويه و غالب جانشينان وی و نيز خلفای بنی عبّاس به صورت گسترده به استعمال عنوان «خليفةالله» تشويق میشدند.<ref>ر. ک. : حاتم قادری، همان، ص 64 ـ 73.</ref> <br> | ||
سال 41 هجری به علّت عقد معاهده صلح ميان حسن بن علی(عليهماالسلام) و [[معاويه|معاوية بن أبی سفيان]] عام الجماعة خوانده شد.<ref>ذهبی، ص 25 و 27 و سيوطی، همان، ص 196.</ref> از أدلّه مهم و عمده دست يازيدن حسن بن علی(عليهما السلام)به صلح با معاوية بن ابی سفيان أوّلا، ادبار عمومی از تداوم منازعات خونين، آشفتگیها و ناامنیهای چندين سالهای است که پيش از کشته شدن خليفه سوم تا پس از قتل خليفه چهارم بر سرزمينهای اسلامی سايه افکنده بود و آخرين و زشتترين آنها قتل و غارتهای وحشيانه سردار امير شام، بسر بن أبی أرطاة، است.<br> | سال 41 هجری به علّت عقد معاهده صلح ميان حسن بن علی(عليهماالسلام) و [[معاويه|معاوية بن أبی سفيان]] عام الجماعة خوانده شد.<ref>ذهبی، ص 25 و 27 و سيوطی، همان، ص 196.</ref> از أدلّه مهم و عمده دست يازيدن حسن بن علی(عليهما السلام)به صلح با معاوية بن ابی سفيان أوّلا، ادبار عمومی از تداوم منازعات خونين، آشفتگیها و ناامنیهای چندين سالهای است که پيش از کشته شدن خليفه سوم تا پس از قتل خليفه چهارم بر سرزمينهای اسلامی سايه افکنده بود و آخرين و زشتترين آنها قتل و غارتهای وحشيانه سردار امير شام، بسر بن أبی أرطاة، است.<br> |