پرش به محتوا

شمر بن ذی الجوشن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی' به '[[حسن بن علی (مجتبی)')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب =  
| مذهب =  
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |فرماندهی جناح چپ لشکر [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] |از حاملان سرهای شهدای [[کربلا]] نزد [[ابن زیاد]] و [[یزید]] |از یاران [[علی بن ابی طالب|حضرت‌علی‌ (علیه‌السلام)]] در [[جنگ صفین]] |[[شهادت]] علیه [[حجر بن عدی]] |پراکنده کردن مردم از اطراف [[مسلم بن عقیل]] |قطع کردن سخنان [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین‌ (علیه‌السلام)]] در روز [[عاشورا]] |پرتاب تیر به سوی [[زهیر بن قین]] |شهادت نافع بن هلال |نقش داشتن در شهادت امام حسین‌ (علیه‌السلام) |تصمیم به شهادت رساندن [[علی بن الحسین (زین العابدین)(ع)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] و آتش زدن خیمه‌ها |دستور به شهادت رساندن همسر عبدالله بن عمیر کلبی }}
| آثار =
| فعالیت‌ها =
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |فرماندهی جناح چپ لشکر [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمر بن سعد]] |از حاملان سرهای شهدای [[کربلا]] نزد [[ابن زیاد]] و [[یزید]] |از یاران [[علی بن ابی طالب|حضرت‌علی‌ (علیه‌السلام)]] در [[جنگ صفین]] |[[شهادت]] علیه [[حجر بن عدی]] |پراکنده کردن مردم از اطراف [[مسلم بن عقیل]] |قطع کردن سخنان امام حسین‌ (علیه‌السلام)]] در روز [[عاشورا]] |پرتاب تیر به سوی [[زهیر بن قین]] |شهادت نافع بن هلال |نقش داشتن در شهادت امام حسین‌ (علیه‌السلام) |تصمیم به شهادت رساندن امام سجاد (علیه‌السلام) و آتش زدن خیمه‌ها |دستور به شهادت رساندن همسر عبدالله بن عمیر کلبی }}
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
خط ۲۴: خط ۲۴:
با این حال، تاریخ‌‌نگاران شهرت وی را چنین نوشته‌‌اند: ابو السابغه، شرحبیل عامری کلابی، ملقب به شمربن ذی‌الجوشن<ref>تاریخ الصحابه، ص 132؛ تاریخ الکبیر، ج 4، ص 250؛ العقد الفرید، ج 3، ص 306؛ اخبارالطوال، ص 239؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. شهرتِ لقب او به گونه‌‌ای است که کم‌تر تاریخ‌‌نگاری نام او را آورده است و برای معرفی او تنها از لقبش استفاده کرده‌‌اند<ref>اشتقاق، ص 296.</ref>.
با این حال، تاریخ‌‌نگاران شهرت وی را چنین نوشته‌‌اند: ابو السابغه، شرحبیل عامری کلابی، ملقب به شمربن ذی‌الجوشن<ref>تاریخ الصحابه، ص 132؛ تاریخ الکبیر، ج 4، ص 250؛ العقد الفرید، ج 3، ص 306؛ اخبارالطوال، ص 239؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. شهرتِ لقب او به گونه‌‌ای است که کم‌تر تاریخ‌‌نگاری نام او را آورده است و برای معرفی او تنها از لقبش استفاده کرده‌‌اند<ref>اشتقاق، ص 296.</ref>.


پدر او که به دلیل سینه‌ متورم و زره مانندش به «ذی‌‌الجوشن» ملقب شده بود<ref>استیعاب، ج 2، ص 467؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>، از شامیان<ref> الجرح و التعدیل، ج 4، ص 337.</ref> ساکن [[کوفه]] بود<ref> الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. او محضر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الأنبیاء)|حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را درک کرده بود و از [[اصحاب]] آن جناب به شمار می‌‌رفت. [[ابن کثیر]] در «البدایه و النهایه» درباره‌ وی می‌‌نویسد: «ذی‌‌الجوشن از جمله [[صحابی]] بزرگوار و جلیل‌القدر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الأنبیاء)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)]] بود<ref>البدایه و النهایه، ج 8، ص 204.</ref>.»
پدر او که به دلیل سینه‌ متورم و زره مانندش به «ذی‌‌الجوشن» ملقب شده بود<ref>استیعاب، ج 2، ص 467؛ الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>، از شامیان<ref> الجرح و التعدیل، ج 4، ص 337.</ref> ساکن [[کوفه]] بود<ref> الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref>. او محضر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را درک کرده بود و از [[اصحاب]] آن جناب به شمار می‌‌رفت. [[ابن کثیر]] در «البدایه و النهایه» درباره‌ وی می‌‌نویسد: «ذی‌‌الجوشن از جمله [[صحابی]] بزرگوار و جلیل‌القدر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)]] بود<ref>البدایه و النهایه، ج 8، ص 204.</ref>.»


هرچند طبع روان و اشعار نیکوی<ref>الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref> ذی‌‌الجوشن سبب شده است نام وی در ردیف سخن‌پردازان زمانه‌‌اش قرار گیرد، ولی آگاهی بیشتری از او در تاریخ ثبت نشده است.
هرچند طبع روان و اشعار نیکوی<ref>الوافی بالوفیات، ج 16، ص 180.</ref> ذی‌‌الجوشن سبب شده است نام وی در ردیف سخن‌پردازان زمانه‌‌اش قرار گیرد، ولی آگاهی بیشتری از او در تاریخ ثبت نشده است.
خط ۳۷: خط ۳۷:
پایان جنگ صفین، آغاز انحراف گروهی به ظاهر [[مسلمان]] به نام [[خوارج]] بود. هسته‌‌های نخستین این گروه منحرف که به [[خوارج |خوارج نهروان]] و [[مارقین]] معروف بودند، در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برچیده شد، ولی در زمان امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام) با شعار «لا حکم الا لله» به مرحله‌ ظهور رسید. نام بعضی از سران و افرادی که از اعضای این جنبش بودند در مصادر تاریخی به ثبت رسیده است، ولی در هیچ‌یک از این مصادر، نام شمربن ذی‌الجوشن در شمار این افراد دیده نشده است. تنها [[شیخ احمد یاسین|شیخ یاسین]] در کتاب ارزشمند «صلح الحسن (علیه‌السلام)» چنین نگاشته است: سرکردگان خوارج در کوفه عبارت بودند از: عبدالله‌بن وهب الراسبی، شیث‌بن ربعی، عبدالله‌بن الکواء، الاشعث‌بن قیس و شمربن ذی‌الجوشن<ref>صلح الحسن، صص 60 و 70.</ref>.
پایان جنگ صفین، آغاز انحراف گروهی به ظاهر [[مسلمان]] به نام [[خوارج]] بود. هسته‌‌های نخستین این گروه منحرف که به [[خوارج |خوارج نهروان]] و [[مارقین]] معروف بودند، در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برچیده شد، ولی در زمان امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام) با شعار «لا حکم الا لله» به مرحله‌ ظهور رسید. نام بعضی از سران و افرادی که از اعضای این جنبش بودند در مصادر تاریخی به ثبت رسیده است، ولی در هیچ‌یک از این مصادر، نام شمربن ذی‌الجوشن در شمار این افراد دیده نشده است. تنها [[شیخ احمد یاسین|شیخ یاسین]] در کتاب ارزشمند «صلح الحسن (علیه‌السلام)» چنین نگاشته است: سرکردگان خوارج در کوفه عبارت بودند از: عبدالله‌بن وهب الراسبی، شیث‌بن ربعی، عبدالله‌بن الکواء، الاشعث‌بن قیس و شمربن ذی‌الجوشن<ref>صلح الحسن، صص 60 و 70.</ref>.


نویسنده‌ «هدایه الکبری» در روایتی از [[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)|امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)]] چنین نقل می‌‌کند: [[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)|حسن‌بن علی (علیه‌السلام)]] هنگام وفات به برادرش [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین‌ (علیه‌السلام)]] فرمود: «همانا پدرم علی‌ (علیه‌السلام) پس از جنگ صفین در خطبه‌‌ای، خبر [[شهادت]] من و تو را به مردم داد. اشعث‌بن قیس، پدر جعده ـ قاتل [[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)|امام حسن (علیه‌السلام)]] ـ که در مجلس بود، برخاست و گفت: اخباری را می‌‌گویی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم نیز آن را ادعا نکرده است. این علوم را از کجا به دست آورده‌‌ای؟ پدرم پاسخ داد: ای آتش بیار معرکه! همانا پسرت، محمدبن اشعث نیز از قاتلان حسین (علیه‌السلام) است. به خدا سوگند! شمربن ذی‌‌الجوشن و شبث‌بن ربعی و زبیدی و عمروبن حریث نیز از آنان هستند<ref>هدایه الکبری، ص 184.</ref>.»
نویسنده‌ «هدایه الکبری» در روایتی از [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)]] چنین نقل می‌‌کند: [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن‌بن علی (علیه‌السلام)]] هنگام وفات به برادرش امام حسین‌ (علیه‌السلام) فرمود: «همانا پدرم علی‌ (علیه‌السلام) پس از جنگ صفین در خطبه‌‌ای، خبر [[شهادت]] من و تو را به مردم داد. اشعث‌بن قیس، پدر جعده ـ قاتل [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه‌السلام)]] ـ که در مجلس بود، برخاست و گفت: اخباری را می‌‌گویی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم نیز آن را ادعا نکرده است. این علوم را از کجا به دست آورده‌‌ای؟ پدرم پاسخ داد: ای آتش بیار معرکه! همانا پسرت، محمدبن اشعث نیز از قاتلان حسین (علیه‌السلام) است. به خدا سوگند! شمربن ذی‌‌الجوشن و شبث‌بن ربعی و زبیدی و عمروبن حریث نیز از آنان هستند<ref>هدایه الکبری، ص 184.</ref>.»


آن حضرت، در این خطبه، شماری از خوارج را نام برده و شمر را نیز در ردیف آنان آورده است. شاید مقصود ایشان این بوده است که بگوید شما خوارج که ادعای دینداری دارید، کسانی هستید که فرزند دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را خواهید کشت.
آن حضرت، در این خطبه، شماری از خوارج را نام برده و شمر را نیز در ردیف آنان آورده است. شاید مقصود ایشان این بوده است که بگوید شما خوارج که ادعای دینداری دارید، کسانی هستید که فرزند دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را خواهید کشت.
خط ۴۶: خط ۴۶:


== دوران خلافت امام حسن (علیه‌السلام) و معاویه‌ ==
== دوران خلافت امام حسن (علیه‌السلام) و معاویه‌ ==
با شهادت امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام)، شمر را در رکاب امام مجتبی (علیه‌السلام) و در برابر معاویه می‌‌بینیم. این مسأله را به دو گونه می‌‌توان تفسیر کرد. ممکن است او به دلیل روحیه‌ فرصت‌‌طلبی خویش، وضعیت را چنان دیده که با امام حسن (علیه‌السلام) بیعت کند و به لشکر او درآید. هم‌‌چنین ممکن است وی از نیروهای نفوذی ستون پنجم معاویه در لشکر امام (علیه‌السلام) بوده که جز کارشکنی، سودی برای حضرت نداشتند. [[شیخ محمدجواد مغنیه]] از عالمان و مفسران [[شیعه]] اهل [[لبنان]] در قرن چهاردهم ه.ق می‌‌نویسد: «بسیاری از افرادی که در قتل امام حسین (علیه‌السلام) شرکت داشتند، در زمان امام حسن (علیه‌السلام) در رکاب او بودند و پیش از صلح، مایه‌ از هم پاشیدگی لشکر او شدند. از آن جمله، شمربن ذی‌‌الجوشن است<ref> الشیعه و الحاکمون، ص 62.</ref>.»
با شهادت امیرالمؤمنین، علی (علیه‌السلام)، شمر را در رکاب امام مجتبی (علیه‌السلام) و در برابر معاویه می‌‌بینیم. این مسأله را به دو گونه می‌‌توان تفسیر کرد. ممکن است او به دلیل روحیه‌ فرصت‌‌طلبی خویش، وضعیت را چنان دیده که با امام حسن (علیه‌السلام) بیعت کند و به لشکر او درآید. هم‌‌چنین ممکن است وی از نیروهای نفوذی ستون پنجم معاویه در لشکر امام (علیه‌السلام) بوده که جز کارشکنی، سودی برای حضرت نداشتند. [[محمد جواد مغنیه|شیخ محمدجواد مغنیه]] از عالمان و مفسران [[شیعه]] اهل [[لبنان]] در قرن چهاردهم ه.ق می‌‌نویسد: «بسیاری از افرادی که در قتل امام حسین (علیه‌السلام) شرکت داشتند، در زمان امام حسن (علیه‌السلام) در رکاب او بودند و پیش از صلح، مایه‌ از هم پاشیدگی لشکر او شدند. از آن جمله، شمربن ذی‌‌الجوشن است<ref> الشیعه و الحاکمون، ص 62.</ref>.»
یکی دیگر از ‌تلاش‌های سیاسی شمر در این دوران، شرکت در توطئه‌ قتل [[حجر بن عدی|حجربن عدی]] است. شمر از جمله کسانی بود که علیه او شهادت دروغ داد و مقدمات قتل این صحابی بزرگ امیر مؤمنان، علی (علیه‌السلام) را فراهم کرد.
یکی دیگر از ‌تلاش‌های سیاسی شمر در این دوران، شرکت در توطئه‌ قتل [[حجر بن عدی|حجربن عدی]] است. شمر از جمله کسانی بود که علیه او شهادت دروغ داد و مقدمات قتل این صحابی بزرگ امیر مؤمنان، علی (علیه‌السلام) را فراهم کرد.


خط ۵۲: خط ۵۲:
وقتی [[مسلم بن عقیل|مسلم‌بن عقیل]] در سال ۶۰ه.ق از سوی امام حسین (علیه‌السلام) به کوفه رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌بن زیاد]]، حاکم کوفه، مأمور شد مردم را از اطراف مسلم پراکنده سازد. وی در سخنانی مسلم را فتنه‌گر نامید و کوفیان را از سپاه شام ترساند<ref> وقعه الطف، ابومخنف، ص 123 ـ 124</ref>.
وقتی [[مسلم بن عقیل|مسلم‌بن عقیل]] در سال ۶۰ه.ق از سوی امام حسین (علیه‌السلام) به کوفه رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌بن زیاد]]، حاکم کوفه، مأمور شد مردم را از اطراف مسلم پراکنده سازد. وی در سخنانی مسلم را فتنه‌گر نامید و کوفیان را از سپاه شام ترساند<ref> وقعه الطف، ابومخنف، ص 123 ـ 124</ref>.


در عصر روز نهم [[ماه محرم|محرم]] سال ۶۱ه.ق، شمر با چهار هزار سپاهی و نامه تهدیدآمیزی از سوی [[ابن زیاد]] برای [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمربن سعد]] به کربلا رسید. ابن سعد با دیدن نامه خطاب به شمر گفت: کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی.
در عصر روز نهم [[محرم الحرام
|محرم]] سال ۶۱ه.ق، شمر با چهار هزار سپاهی و نامه تهدیدآمیزی از سوی [[ابن زیاد]] برای [[عمر بن سعد بن‌ ابی‌ وقاص|عمربن سعد]] به کربلا رسید. ابن سعد با دیدن نامه خطاب به شمر گفت: کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی.


با این حال، [[عمر سعد]] دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ [[بیعت]] از امام حسین (علیه‌السلام) یا جنگ با او را پذیرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 483؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 414 ـ 415.</ref> و شمر سردار سپاه او گردید.
با این حال، [[عمر سعد]] دستور ابن زیاد مبنی بر اخذ [[بیعت]] از امام حسین (علیه‌السلام) یا جنگ با او را پذیرفت<ref> انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 483؛ تاریخ طبری، ج 5، ص 414 ـ 415.</ref> و شمر سردار سپاه او گردید.
خط ۶۲: خط ۶۳:


== حمله به خیمه ها ==
== حمله به خیمه ها ==
پس از شهادت امام (علیه‌السلام)، به دستور پسر ذی‌الجوشن لشکر کوفه به خیمه‌ها هجوم بردند و دست به غارت خیام امام حسین (علیه‌السلام) زدند<ref>-المحلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیه فی مناقب الائمة الزیدیه، صنعاء، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423، ج1، صص213-214.</ref>. او در خیمه‌ای که [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] در آن در بستر بیماری بود، رفت و با دیدن آن حضرت (علیه‌السلام) خواست که ایشان را به شهادت برساند که برخی مانع این کار شدند<ref>ابن‌سعد، پیشین، خامسه1، ص480 و الطبری، پیشین، ج5، ص454.</ref>. آنگاه شمر دستور داد تا آتش به خیمه‌های [[اهل بیت|اهل‌بیت]] [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الأنبیاء)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] زدند و آنها را سوزاندند<ref>المحلی، پیشین، ص214.</ref>.
پس از شهادت امام (علیه‌السلام)، به دستور پسر ذی‌الجوشن لشکر کوفه به خیمه‌ها هجوم بردند و دست به غارت خیام امام حسین (علیه‌السلام) زدند<ref>-المحلی، حمید بن احمد؛ الحدائق الوردیه فی مناقب الائمة الزیدیه، صنعاء، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423، ج1، صص213-214.</ref>. او در خیمه‌ای که [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] در آن در بستر بیماری بود، رفت و با دیدن آن حضرت (علیه‌السلام) خواست که ایشان را به شهادت برساند که برخی مانع این کار شدند<ref>ابن‌سعد، پیشین، خامسه1، ص480 و الطبری، پیشین، ج5، ص454.</ref>. آنگاه شمر دستور داد تا آتش به خیمه‌های [[اهل بیت|اهل‌بیت]] [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] زدند و آنها را سوزاندند<ref>المحلی، پیشین، ص214.</ref>.


پس از [[عاشورا]]، شمر و تنی چند از سپاهیان کوفه دستور یافتند تا سرهای شهدا را به کوفه، نزد ابن‌زیاد ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص456؛ شیخ مفید، پیشین، ص113 و ابن‌اثیر، پیشین، ج4، ص84.</ref>. همچنین او و همراهانش از سوی ابن‌زیاد مأمور شدند تا اسرای اهل بیت [[اهل بیت |اهل‌بیت (علیه‌السلام)]]<ref>شیخ مفید، پیشین، ص119.</ref> و به نقلی سرهای شهدای کربلا را به شام ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص460 و المحلی، پیشین، ص217.</ref>. شمر پس از ورود به مجلس [[یزید]] در گزارشش به یزید در شرح چگونگی شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش چنین گفت:
پس از [[عاشورا]]، شمر و تنی چند از سپاهیان کوفه دستور یافتند تا سرهای شهدا را به کوفه، نزد ابن‌زیاد ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص456؛ شیخ مفید، پیشین، ص113 و ابن‌اثیر، پیشین، ج4، ص84.</ref>. همچنین او و همراهانش از سوی ابن‌زیاد مأمور شدند تا اسرای اهل بیت [[اهل بیت |اهل‌بیت (علیه‌السلام)]]<ref>شیخ مفید، پیشین، ص119.</ref> و به نقلی سرهای شهدای کربلا را به شام ببرند<ref> الطبری، پیشین، ج5، ص460 و المحلی، پیشین، ص217.</ref>. شمر پس از ورود به مجلس [[یزید]] در گزارشش به یزید در شرح چگونگی شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش چنین گفت:
خط ۸۸: خط ۸۹:


[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:شخصیت‌های تاریخی]]
[[رده:واقعه عاشورا]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۱۸

ویرایش