پرش به محتوا

پیش‌نویس:تفسیر تطبیقی آیه مباهله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''موضوع : تفسیرتطبیقی آیه مباهله وعظمت اهلبیت(ع) ''' چکیده: از آنجا که قرآن کریم از منابع اصلی واساسی مسلمانان در استنباط احکام واصول اعتقادی به شمار می رود می بایست برای اثبات فضائل اهلبیت نیز از این منبع بی پایان بهره جست وچون پیرامون آیاتی که...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''موضوع : تفسیرتطبیقی آیه مباهله وعظمت اهلبیت(ع)
== '''موضوع: تفسیرتطبیقی آیه مباهله وعظمت اهلبیت(ع)''' ==
'''
چکیده:  از آنجا که قرآن کریم از منابع اصلی واساسی مسلمانان در استنباط احکام واصول اعتقادی به شمار می رود می بایست برای اثبات فضائل اهلبیت نیز از این منبع بی پایان بهره جست وچون پیرامون آیاتی که به فضائل اهلبیت مربوط می شود دیدگاه متفاوتی از سوی فریقین (شیعه واهلسنت )مطرح شده نیاز به بررسی مقایسه ای دیدگاهای شیعه واهل سنت وجود دارد ویکی از این آیات آیه مباهله می باشد لذا در این رساله نخست  به بررسی تطبیقی آیه مباهله براساس دو منظر شیعی واهل سنت پرداخته شده سپس شبهات مطرح شده در این زمینه مورد نقد وبررسی قرار گرفته است.  
چکیده:  از آنجا که قرآن کریم از منابع اصلی واساسی مسلمانان در استنباط احکام واصول اعتقادی به شمار می رود می بایست برای اثبات فضائل اهلبیت نیز از این منبع بی پایان بهره جست وچون پیرامون آیاتی که به فضائل اهلبیت مربوط می شود دیدگاه متفاوتی از سوی فریقین (شیعه واهلسنت )مطرح شده نیاز به بررسی مقایسه ای دیدگاهای شیعه واهل سنت وجود دارد ویکی از این آیات آیه مباهله می باشد لذا در این رساله نخست  به بررسی تطبیقی آیه مباهله براساس دو منظر شیعی واهل سنت پرداخته شده سپس شبهات مطرح شده در این زمینه مورد نقد وبررسی قرار گرفته است.  
کلید واژه: مباهله، عظمت، قرآن، اهلبیت، شبهات  
کلید واژه: مباهله، عظمت، قرآن، اهلبیت، شبهات  
خط ۶: خط ۵:
   
   


مقدمه:
=== '''مقدمه:''' ===
بدون شک پایه گذار هر مکتبی بیش از هر چیز دغدغه حفظ آرمانها ودست  آوردهای  مکتب خود را دارد به همین منظور پیامبر گرامی اسلام(ص) به امت خویش در مورد کسانی که می توانستند بعد از پیامبر (ص)بالندگی نهضتش را تضمین نمایند سفارش اکید نمودند. ولی با تحقق جریان سقیفه آنهایی که شایستگی لازم برای عهده دار خلافت اسلامی را داشتند به کناری گذاشته شدند ودر جامعه اسلامی مورد بی مهری قرار گرفته علاوه بر محرومیت از حق سیاسی شان شخصیت والای آنان نیز به فراموشی سپرده شدندبنابر این جانشینان راستین پیامبر(ص) برای روشنگری افکار جامعه فضائل وشایستگیهای خود را برای مردم وحاکمان وقت یاد آور می شدند تا علاوه بر ایفای نقش در هدایت گری مردم منزلت شان در اذهان عمومی زنده بمانند وضمائر مستعد به راه حق باز گردند.واین وظیفه در زمان غیبت به عهده عالمان دین گذاشته شده است لذا در این نوشتار به بررسی یکی از خدشه نا پذیر ترین اسناد تاریخ یعنی واقعه مباهله برای تبیین شایستگی اهل بیت (ع) برای خلافت وامامت می پردازیم واز آنجاکه روایات مربوط به مباهله بطور فراوان از طریق عامه وخاصه وارد گردیده نظرات متفاوتی ارائه شده است لذا با استفاده از روش تفسیر تطبیقی دیدگاه طرفین را مورد ارزیابی قرار می دهیم.  
بدون شک پایه گذار هر مکتبی بیش از هر چیز دغدغه حفظ آرمانها ودست  آوردهای  مکتب خود را دارد به همین منظور پیامبر گرامی اسلام(ص) به امت خویش در مورد کسانی که می توانستند بعد از پیامبر (ص)بالندگی نهضتش را تضمین نمایند سفارش اکید نمودند. ولی با تحقق جریان سقیفه آنهایی که شایستگی لازم برای عهده دار خلافت اسلامی را داشتند به کناری گذاشته شدند ودر جامعه اسلامی مورد بی مهری قرار گرفته علاوه بر محرومیت از حق سیاسی شان شخصیت والای آنان نیز به فراموشی سپرده شدندبنابر این جانشینان راستین پیامبر(ص) برای روشنگری افکار جامعه فضائل وشایستگیهای خود را برای مردم وحاکمان وقت یاد آور می شدند تا علاوه بر ایفای نقش در هدایت گری مردم منزلت شان در اذهان عمومی زنده بمانند وضمائر مستعد به راه حق باز گردند.واین وظیفه در زمان غیبت به عهده عالمان دین گذاشته شده است لذا در این نوشتار به بررسی یکی از خدشه نا پذیر ترین اسناد تاریخ یعنی واقعه مباهله برای تبیین شایستگی اهل بیت (ع) برای خلافت وامامت می پردازیم واز آنجاکه روایات مربوط به مباهله بطور فراوان از طریق عامه وخاصه وارد گردیده نظرات متفاوتی ارائه شده است لذا با استفاده از روش تفسیر تطبیقی دیدگاه طرفین را مورد ارزیابی قرار می دهیم.  




===  '''مفهوم شناسی مباهله ''' ===


 
==== ''الف :معنای لغوی مباهله'' ====
مفهوم شناسی مباهله
الف :معنای لغوی مباهله  
مباهله در اصل از ماده بهل بر وزن اهل ، بمعنای رهاکردن و قید وبندرا از چیزی برداشتن است .وبه همین جهت هنگامی که حیوانی را که به حال خود واگذارند وپستان آن را در کیسه قرار ندهند تا نوزاده ش بتوا ند به آزادی شیربنوشد به آن باهل گویند .
مباهله در اصل از ماده بهل بر وزن اهل ، بمعنای رهاکردن و قید وبندرا از چیزی برداشتن است .وبه همین جهت هنگامی که حیوانی را که به حال خود واگذارند وپستان آن را در کیسه قرار ندهند تا نوزاده ش بتوا ند به آزادی شیربنوشد به آن باهل گویند .
ابتهال بمعنای تضرع در دعا وسؤال از خدای متعال وواگذاری کاربه خدا است . (طریحی مجمع البحرین باب بهل )
ابتهال بمعنای تضرع در دعا وسؤال از خدای متعال وواگذاری کاربه خدا است . (طریحی مجمع البحرین باب بهل )
اگرآن را گاهی به معنا ی هلاکت ولعن ودوری از خدا گرفته اند به خاطر این است  که رها کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال می آورد.  
اگرآن را گاهی به معنا ی هلاکت ولعن ودوری از خدا گرفته اند به خاطر این است  که رها کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال می آورد.  
ب: معنای اصطلاحی مباهله  
 
==== '''ب: معنای اصطلاحی مباهله''' ====
مباهله در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفربه یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که باهم گفتگویی درباره یک مساله مهم مذهبی دارند در یک جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع کنند واز او بخواهند که دروغگورا رسوا سازند (مکارم ،نمونه ج 2 ص 678)
مباهله در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفربه یکدیگر است بدین ترتیب که افرادی که باهم گفتگویی درباره یک مساله مهم مذهبی دارند در یک جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع کنند واز او بخواهند که دروغگورا رسوا سازند (مکارم ،نمونه ج 2 ص 678)
صاحب مجمع البیان در این زمینه می نویسد :
صاحب مجمع البیان در این زمینه می نویسد:
ابتهال مصدر باب افتعال و به معنای بریکدیگر نفرین ولعنت کردن وعذاب را برای طرف حق ستیز خواستن است ومباهله ازماده بهل به مفهوم رها ساختن چیزی  است وبه همین تناسب به معنای تضرع ودعا و واگذاری کردن کار به خدا نیز بکاررفته است.
ابتهال مصدر باب افتعال و به معنای بریکدیگر نفرین ولعنت کردن وعذاب را برای طرف حق ستیز خواستن است ومباهله ازماده بهل به مفهوم رها ساختن چیزی  است وبه همین تناسب به معنای تضرع ودعا و واگذاری کردن کار به خدا نیز بکاررفته است.
(طبرسی مجمع البیان ج ‏2، ص: 764)  
(طبرسی مجمع البیان ج ‏2، ص: 764)
شان نزول  
 
===== '''[[شان نزول]]''' =====
علی ابن ابراهیم قمی در شان نزول این آیه(آل عمران61) وآیه قبل از امام صادق روایت کرده است که فرمود :زمانی که نصارا ی نجران بابزرگشان اهتم  عاقب وسید در محضر رسول خدا بودند وقت نماز شان که شد ناقوسشان را به صدا در آوردند  ومشغول نماز شدند اصحاب پیامبر به آن حضرت عرض کردند :ای پیامبر خدا این کار را در مسجد اجازه می دهید ؟پیامبر فرمود رهایشان کنید ؛هنگامی که از نماز فارغ شدند نزد پیامبر ص آمدند وگفتند ما را به چه چیزی دعوت می نمایی حضرت فرمود :به یگانگی خدا ،رسالت من ونیز شهادت به عبد ومخلوق بودن عیسی(ع) چنانکه او هم می خورد ومی آشامید ومحدث می شد آنان گفتند اگر چنین است پس پدرش چه کسی بوده است ؟
علی ابن ابراهیم قمی در شان نزول این آیه(آل عمران61) وآیه قبل از امام صادق روایت کرده است که فرمود :زمانی که نصارا ی نجران بابزرگشان اهتم  عاقب وسید در محضر رسول خدا بودند وقت نماز شان که شد ناقوسشان را به صدا در آوردند  ومشغول نماز شدند اصحاب پیامبر به آن حضرت عرض کردند :ای پیامبر خدا این کار را در مسجد اجازه می دهید ؟پیامبر فرمود رهایشان کنید ؛هنگامی که از نماز فارغ شدند نزد پیامبر ص آمدند وگفتند ما را به چه چیزی دعوت می نمایی حضرت فرمود :به یگانگی خدا ،رسالت من ونیز شهادت به عبد ومخلوق بودن عیسی(ع) چنانکه او هم می خورد ومی آشامید ومحدث می شد آنان گفتند اگر چنین است پس پدرش چه کسی بوده است ؟
وحی نازل شد که پیامبر از آنان راجع به آدم(ع) بپرس آیا او عبد ومخلوق بود که می خورد ومی آشامید وازدواج می کرد پیامبر این سوال را ازآنان پرسید در جواب گفتند بله آدم اینگونه بود حضرت فرمود پدر آدم چه کسی بود ؟ !نصرانیان بهت زده شدند واز جواب باز ماندند خداوند این دو آیه را نازل کرد وبه پیامبرص دستور مباهله با آنان را داد پیامبر ص به آنان فرمود : بامن مباهله می کنید اگر من راستگو بودم لعنت بر شما نازل خواهد شد واگر من دروغگو بودم بر من نازل خواهد گشت.گفتند سخن منصفانه ای است لذاوعده مباهله گذاشته شد.(تفسیر علی ابن ابراهیم قمی ج 1  ص 104)
وحی نازل شد که پیامبر از آنان راجع به آدم(ع) بپرس آیا او عبد ومخلوق بود که می خورد ومی آشامید وازدواج می کرد پیامبر این سوال را ازآنان پرسید در جواب گفتند بله آدم اینگونه بود حضرت فرمود پدر آدم چه کسی بود ؟ !نصرانیان بهت زده شدند واز جواب باز ماندند خداوند این دو آیه را نازل کرد وبه پیامبرص دستور مباهله با آنان را داد پیامبر ص به آنان فرمود: بامن مباهله می کنید اگر من راستگو بودم لعنت بر شما نازل خواهد شد واگر من دروغگو بودم بر من نازل خواهد گشت.گفتند سخن منصفانه ای است لذاوعده مباهله گذاشته شد.(تفسیر علی ابن ابراهیم قمی ج 1  ص 104)
داستان مباهله  
 
===== '''داستان مباهله''' =====
هنگامی که کار به مباهله کشیده شد آنان برای مشورت وتدبیر بیشتر یک شب از پیامبر گرامی اسلام (ص) مهلت خواستند وچون به مشورت نشستند بلند پایه ترین چهره مذهبی آنان گفت :فردا نیک بنگرید اگرمحمد با سروصدا وانبوه یاران آمد ؛ نترسید ومباهله کنید اما اگر خود و خاندانش آمدندبپرهیزید که گرفتارخواهید شد
هنگامی که کار به مباهله کشیده شد آنان برای مشورت وتدبیر بیشتر یک شب از پیامبر گرامی اسلام (ص) مهلت خواستند وچون به مشورت نشستند بلند پایه ترین چهره مذهبی آنان گفت :فردا نیک بنگرید اگرمحمد با سروصدا وانبوه یاران آمد ؛ نترسید ومباهله کنید اما اگر خود و خاندانش آمدندبپرهیزید که گرفتارخواهید شد
با فرا رسیدن بامداد  روز موعود نجرانیان مشاهده کردند که پیامبر دست امیر  مومنان را گرفته پیشا پیش آن حضرت دو نور دیده اش حسن و حسین ع وپشت سر شان دخت ارجمندش به میعاد گاه رهسپار رند مسیحیان که عضو عالی رتبه مذهبی شان در جلو  و برگزیدگانشان از پی او بودند به پیامبر عرض کردند ما راضی شدیم وما را از مباهله معاف بدار لذا رسول خدا با آنان مصالحه کردند که جزیه بپردازند وآنها نیز پزیرفتند وبرگشتند.(تفسیر صافی  ج‏1، ص: 343)
با فرا رسیدن بامداد  روز موعود نجرانیان مشاهده کردند که پیامبر دست امیر  مومنان را گرفته پیشا پیش آن حضرت دو نور دیده اش حسن و حسین ع وپشت سر شان دخت ارجمندش به میعاد گاه رهسپار رند مسیحیان که عضو عالی رتبه مذهبی شان در جلو  و برگزیدگانشان از پی او بودند به پیامبر عرض کردند ما راضی شدیم وما را از مباهله معاف بدار لذا رسول خدا با آنان مصالحه کردند که جزیه بپردازند وآنها نیز پزیرفتند وبرگشتند.(تفسیر صافی  ج‏1، ص: 343)
همراهان پیامبر در صحنه مباهله  
 
==== '''همراهان پیامبر در صحنه مباهله''' ====
بحث در مورد اینکه پیامبر گرامی اسلام وقتی کار با مسیحیان به مباهله کشیده شد چه کسانی را همراه خود برای مباهله برده اند وچه کسانی صلاحیت و شایستگی این را داشتند که در صحنه مباهله حاضرشوند، بسیار مهم و سرنوشت ساز خواهد بود چرا که چهره های همراهان پیامبرچنان نورانی بود و آنان چنان هیبت وشکوه داشتند که اسقف مسیحی بادیدن چهره های نورانی آنان گفت :  
بحث در مورد اینکه پیامبر گرامی اسلام وقتی کار با مسیحیان به مباهله کشیده شد چه کسانی را همراه خود برای مباهله برده اند وچه کسانی صلاحیت و شایستگی این را داشتند که در صحنه مباهله حاضرشوند، بسیار مهم و سرنوشت ساز خواهد بود چرا که چهره های همراهان پیامبرچنان نورانی بود و آنان چنان هیبت وشکوه داشتند که اسقف مسیحی بادیدن چهره های نورانی آنان گفت :  
من چهرهایی بسیار پرمعنویت وباشکوهی را می بینم که اگر از آفریدگار هستی بخواهد کوهارا ازجا برکند چنین خواهدشد.
''"من چهرهایی بسیار پرمعنویت وباشکوهی را می بینم که اگر از آفریدگار هستی بخواهد کوهارا ازجا برکند چنین خواهدشد''.
از قراین وشواهد مسلم تاریخی روشن می شود که همراهان پیامبر گرامی اسلام(ص) جزء چهار نفر نبودند.واین فضیلت بزرگ برای آنان رقم خورد.به اتفاق همه علماءاسلام اعم از عامه وخاصه کسانی که با پیامبر در صحنه مباهله حاضر شدند عبارت بودند از علی ابن ابی طالب ،فاطمه زهرا، حسن وحسین(ع) در ذیل به بررسی روایات مباهله در منابع حدیثی،تاریخی وتفسری فریقین می پردازیم وسپس مقایسه دو دیدگاه انجام خواهد شد.
از قراین وشواهد مسلم تاریخی روشن می شود که همراهان پیامبر گرامی اسلام(ص) جزء چهار نفر نبودند.واین فضیلت بزرگ برای آنان رقم خورد.به اتفاق همه علماءاسلام اعم از عامه وخاصه کسانی که با پیامبر در صحنه مباهله حاضر شدند عبارت بودند از ''علی ابن ابی طالب ،فاطمه زهرا، حسن وحسین''(ع) در ذیل به بررسی روایات مباهله در منابع حدیثی،تاریخی وتفسری فریقین می پردازیم وسپس مقایسه دو دیدگاه انجام خواهد شد.
الف: روایات مباهله در منابع تاریخی حدیثی اهل سنت.
الف: روایات مباهله در منابع تاریخی حدیثی اهل سنت.
وقتی به کتابهای تاریخی حدیثی اهل سنت مراجعه می کنیم روشن می گردد که مؤرخین ومحدثین نامدار اهل سنت  روایات مربوط به مباهله را درکتابهای شان آورده اند هر چند تفاوتهایی در نقل دیده می شود واحیانا نقایصی در برخی از جملات روایات مانند حضور امیرالمؤمنین در صحنه مباهله به چشم می خورددر ذیل به سه مورد اشاره می گردد
وقتی به کتابهای تاریخی حدیثی اهل سنت مراجعه می کنیم روشن می گردد که مؤرخین ومحدثین نامدار اهل سنت  روایات مربوط به مباهله را درکتابهای شان آورده اند هر چند تفاوتهایی در نقل دیده می شود واحیانا نقایصی در برخی از جملات روایات مانند حضور امیرالمؤمنین در صحنه مباهله به چشم می خورددر ذیل به سه مورد اشاره می گردد.
 
1 – مؤرخ معروف اهل سنت ابن اثیر در تاریخ خود می نویسد:مسیحیان نجران عاقب وسید را با تنی چند به نزد پیامبر (ص)فرستادند وآنها خواستند که باآنحضرت(ص) مباهله کنند وپیامبر بیرون آمد در حالی که علی،فاطمه، حسن وحسین (ع) او را همراهی می کردند اهل نجران با دیدند چهره های آنان از مباهله دست کشیدند وصلح کردند (ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،ج2،ص200)
1 – مؤرخ معروف اهل سنت ابن اثیر در تاریخ خود می نویسد:مسیحیان نجران عاقب وسید را با تنی چند به نزد پیامبر (ص)فرستادند وآنها خواستند که باآنحضرت(ص) مباهله کنند وپیامبر بیرون آمد در حالی که علی،فاطمه، حسن وحسین (ع) او را همراهی می کردند اهل نجران با دیدند چهره های آنان از مباهله دست کشیدند وصلح کردند (ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،ج2،ص200)
2 – ابو سعید خرگوشی در کتاب خود بنام شرف النبی  هنگامی که به فضیلت اهل بیت (ع)می پردازد با ذکر آیه مباهله در فضیلت آنان از ابن عباس نقل نموده است :مراد از ابنائنا حسن وحسین(ع)نسائنا فاطمه زهراء(س)وانفسنا رسول اکرم (ص) وعلی ابن ابی طالب(ع)است.(خرگوشی،ابوسعید،شرف النبی،ص261)
2 – ابو سعید خرگوشی در کتاب خود بنام شرف النبی  هنگامی که به فضیلت اهل بیت (ع)می پردازد با ذکر آیه مباهله در فضیلت آنان از ابن عباس نقل نموده است :مراد از ابنائنا حسن وحسین(ع)نسائنا فاطمه زهراء(س)وانفسنا رسول اکرم (ص) وعلی ابن ابی طالب(ع)است.(خرگوشی،ابوسعید،شرف النبی،ص261)
3 -  سومین روایتی که به آن اشاره می شود در واقع معروف ترین روایتی است دراکثرکتابهای تاریخی حدیثی اهل سنت آمده است وسلسه سند روایت به ابن ابی وقاص می رسدواولین کسی که آن را نقل نموده احمد ابن حنبل است در مسندش وپس از وی دیگران در کتابهای خود آن را آورده اند.حاکم نیشابوری در المستدرک در مبحث فضائل اهلبیت آورده است (حاکم نیشابوری«م405ق»،المستدرک علی الصحیحین،ج4،ص 132)ما این روایت را از صحیح مسلم که بصورت کامل تری نقل نموده می آوریم: ازعامر ابن سعدروایتی نقل نموده اند که می گوید:از پدرم (سعدابن ابی وقاص) شنیدم که می گفت معاویه به من گفت :تورا چه شده است که ابوتراب علی ابن ابی طالب(ع) را دشنام نمی دهی؟ سعد گفت:من سه فضیلت را از او به خاطر دارم که رسول خدا درباره وی فرموده است:هرگزاورا دشنام نخواهم داد چنانکه من یکی از این سه فضیلت را می داشتم از شتران سرخ مو برایم محبوبتر بود.
3 -  سومین روایتی که به آن اشاره می شود در واقع معروف ترین روایتی است دراکثرکتابهای تاریخی حدیثی اهل سنت آمده است وسلسه سند روایت به ابن ابی وقاص می رسدواولین کسی که آن را نقل نموده احمد ابن حنبل است در مسندش وپس از وی دیگران در کتابهای خود آن را آورده اند.حاکم نیشابوری در المستدرک در مبحث فضائل اهلبیت آورده است (حاکم نیشابوری«م405ق»،المستدرک علی الصحیحین،ج4،ص 132)ما این روایت را از صحیح مسلم که بصورت کامل تری نقل نموده می آوریم: ازعامر ابن سعدروایتی نقل نموده اند که می گوید:از پدرم (سعدابن ابی وقاص) شنیدم که می گفت معاویه به من گفت :تورا چه شده است که ابوتراب علی ابن ابی طالب(ع) را دشنام نمی دهی؟ سعد گفت:من سه فضیلت را از او به خاطر دارم که رسول خدا درباره وی فرموده است:هرگزاورا دشنام نخواهم داد چنانکه من یکی از این سه فضیلت را می داشتم از شتران سرخ مو برایم محبوبتر بود.
یکی ازآن فضیلتها انکه گفت هنگامی که آیه مباهله نازل شد پیامبرص علی فاطمه وحسن وحسین رافراخواند وفرمود:خدایا اینان اهل من هستند.(مسلم،صحیح مسلم«م261 ق، ص1006ح6220)  
یکی ازآن فضیلتها انکه گفت هنگامی که آیه مباهله نازل شد پیامبرص علی فاطمه وحسن وحسین رافراخواند وفرمود:خدایا اینان اهل من هستند.(مسلم،صحیح مسلم«م261 ق، ص1006ح6220)  
confirmed
۱۶۱

ویرایش