۸۷٬۷۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[پیامبر اسلام' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=== 1ـ هزاره اول، اسلام یک دین جهانیساز === | === 1ـ هزاره اول، اسلام یک دین جهانیساز === | ||
مقاله اول به هزاره اول اسلام نگاهی گذرا دارد و به طور تقریبی اولین هزاره پس از درگذشت [[ | مقاله اول به هزاره اول اسلام نگاهی گذرا دارد و به طور تقریبی اولین هزاره پس از درگذشت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)(ص)|پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)]] (از 632 میلادی) را به منظور یافتن نقاط عطف تاریخی بررسی میکند. نویسنده سقوط کمونیسم را در ابتدای دهه 1990م به عنوان مبدأ و آغاز روند جهانی شدن در مناسبات مدرن جهانی تلقی میکند و معتقد است جهانی شدن معانی متعددی دارد. وی مقصود خود را از جهانی شدن در این مقاله انگیزه و کشش میان انسانها برای رسیدن بلکه فراتر رفتن از پیوندهای فامیلی و خویشاوندی بیان میکند. به عقیده وی مقصود از جهانی شدن افزایش و تقویت این پیوندها از راه تعامل با سایر ابنای بشر و گفتوگو درباره بایدها و نبایدهای موجود فرهنگی است.<br> | ||
بر اساس این تعبیر از جهانی شدن، نویسنده اسلام را در هزاره اول خود نماینده و دارای پرقدرتترین موتور و ابزار لازم برای جهانی شدن معرفی میکند. به عقیده وی اسلام در این دوران میدان درگیریهای شدید جهانی شدن بود. این هزاره عصری طلایی برای مسلمانان بود؛ عصری که تا به آن روز آن را تجربه نکرده بودند. در هزاره اول مسلمانان با قدرتها و ضعفهای خود وارد دنیای مدرن شدند. او اعتقاد دارد وضعیت پیچیده و دشوار امروز دنیای اسلام ناشی از همین نقاط قوت و ضعف هزاره اول است.<br> | بر اساس این تعبیر از جهانی شدن، نویسنده اسلام را در هزاره اول خود نماینده و دارای پرقدرتترین موتور و ابزار لازم برای جهانی شدن معرفی میکند. به عقیده وی اسلام در این دوران میدان درگیریهای شدید جهانی شدن بود. این هزاره عصری طلایی برای مسلمانان بود؛ عصری که تا به آن روز آن را تجربه نکرده بودند. در هزاره اول مسلمانان با قدرتها و ضعفهای خود وارد دنیای مدرن شدند. او اعتقاد دارد وضعیت پیچیده و دشوار امروز دنیای اسلام ناشی از همین نقاط قوت و ضعف هزاره اول است.<br> | ||