۸۸٬۱۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسین بن علی' به '[[حسین بن علی (سید الشهدا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' (ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبیالقاسم عمر بن محمد بن أبیالحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در | '''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' (ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبیالقاسم عمر بن محمد بن أبیالحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در شیراز به تحصیل علوم پرداخت. | ||
وی قبل از رفتن به | وی قبل از رفتن به تبریز مدتی در عهد اتابکان فارس در فارس مقام قاضیالقضاتی داشت. بعداً به تبریز رفت و تا پایان عمر در آن شهر به تألیف و تدریس و امر قضاوت مشغول بود. بیضاوی معاصر با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[قطبالدین شیرازی]] و مصاحب و دوست آنان بود. در مورد سال وفات قاضی اختلاف هست. احتمالاً فوت او مابین سالهای ۶۸۲ تا ۶۹۲ هجری قمری بودهاست. | ||
کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهمترین تألیف اوست. | کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهمترین تألیف اوست. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== شخصیت علمی == | == شخصیت علمی == | ||
بیضاوی در خاندانی [[شافعی|شافعیمذهب]] در شیراز شهری با سابقهای قدیم در گرایش با کلام اشعری رشد یافت. | بیضاوی در خاندانی [[شافعی|شافعیمذهب]] در شیراز شهری با سابقهای قدیم در گرایش با کلام اشعری رشد یافت. سلسله آموزش وی نیز از پدر با چند واسطه به [[امام غزالی]]، متکلّم بزرگ [[اشعری]] و از طریق او به [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم(صلی الله علیه)]] میرسد. | ||
مرور بر آثار بیضاوی بهخوبی نشان میدهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[ | مرور بر آثار بیضاوی بهخوبی نشان میدهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرامیه|کرّامیه]] و از دیدگاهها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کمشناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهرهگیری از دانش پیشینیان این مکتب، بهویژه تحت تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقلگرایانه به تألیف آثاری در حوزههای متنوع علوم اسلامی پرداخته است. | ||
بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و | بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و فلسفی به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالعالانوار» بهتفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقلگرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمینرو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها زمینه اصلی در پیدایش آثار متنوّع او بوده، که برخی تحلیلها و مواضع خاصی را برای او نیز ایجاب کرده است. | ||
در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی بهعنوان یک فارسیزبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است. | در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی بهعنوان یک فارسیزبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدثین|محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است. | ||
افزون بر آنکه بیضاوی بهعنوان [[فقیه]] اصولی و [[متکلم|متکلم]] اشعری مطرح است، به علم تصوّف گرایش داشته و با عنوان [[زاهد]] و عابد از او یاد شده است و مدّتی نزد عارف تبریزی، محمّد کجوجانی، به تزکیه و تهذیب نفس پرداخته، و همچنین در مسیر سفر به تبریز، خود را ملزم میدانسته است که نزد شیخ سلسلة [[سهروردیه]] نورالدین عبدالصمد نطنزی حضور یابد، و تألیف کتاب تهذیبالأخلاق در [[تصوّف]]، این گرایش او را بیشتر نمایان ساخته است. | افزون بر آنکه بیضاوی بهعنوان [[فقیه]] اصولی و [[متکلم|متکلم]] اشعری مطرح است، به علم تصوّف گرایش داشته و با عنوان [[زاهد]] و عابد از او یاد شده است و مدّتی نزد عارف تبریزی، محمّد کجوجانی، به تزکیه و تهذیب نفس پرداخته، و همچنین در مسیر سفر به تبریز، خود را ملزم میدانسته است که نزد شیخ سلسلة [[سهروردیه]] نورالدین عبدالصمد نطنزی حضور یابد، و تألیف کتاب تهذیبالأخلاق در [[تصوّف]]، این گرایش او را بیشتر نمایان ساخته است. | ||
بیضاویدر حوزههای متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب | بیضاویدر حوزههای متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصوی فی درایةالفتوی» جلب توجّه میکند. توجّهبرانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و شهادات است که نظر به عهدهداری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد. | ||
آرا، نظرات و اندیشههای بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر بهسزای آن را میتوان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیهنویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاجالوصول» مدّتها در شمار کتابهای آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل سنت]] تدریس میشود. | آرا، نظرات و اندیشههای بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر بهسزای آن را میتوان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیهنویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاجالوصول» مدّتها در شمار کتابهای آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل سنت]] تدریس میشود. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
# به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروفترین و اثرگذارترین کتاب او است. | # به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروفترین و اثرگذارترین کتاب او است. | ||
# این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشری]] نوشته شده است<ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازی و همچنین از تفسیر راغب اصفهانی نیز بهره گرفته و پارهای اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقی را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبی موجز و مختصر آمده است که گاهی چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد<ref>همان، ج 2، ص 431</ref>. | # این تفسیر؛ بر اساس تفسیر «کشّاف» [[زمخشری]] نوشته شده است<ref>معرفت، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430</ref> و از «تفسیر کبیر» فخر رازی و همچنین از تفسیر راغب اصفهانی نیز بهره گرفته و پارهای اقوال و آراء صحابه و تابعان را نیز در آن آورده است. در تفسیر، از خِرَد و اندیشه هم استمداد جسته و نکات جالب و استنباطات دقیقی را در ضمن آنها بیان کرده است و همه اینها با اسلوبی موجز و مختصر آمده است که گاهی چنان دقیق میشود که بدون تأمل، نمیتوان بدان پی برد<ref>همان، ج 2، ص 431</ref>. | ||
بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعی که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانی است که با خود میگفتم کتابی در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آرای بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفی را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است<ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبدالرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref>». | بیضاوی در مقدمه این تفسیر، درباره روش تفسیر و منابعی که بر آنها اعتماد کرده است، میگوید: «دیر زمانی است که با خود میگفتم کتابی در این فنّ (تفسیر) تألیف کنم که دربردارنده برگزیده آرای بزرگان صحابه و تابعان، دانشمندان و مفسران باشد. همچنین نکات مهم و لطایفی را در برگیرد که نتیجه تحقیقات خودم و محققان پیشین است<ref>بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبدالرحمن، ج 1، ص 23، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق</ref>». | ||
در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژههای مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از گمراهی به پایان رسید<ref>همان، ج 5، ص 350</ref>». | در انتهای تفسیر نیز میگوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژههای مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از گمراهی به پایان رسید<ref>همان، ج 5، ص 350</ref>». | ||
خط ۸۴: | خط ۸۳: | ||
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آنرا برای تدریس در نظر گرفتند<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 303</ref>. حاشیههای بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است<ref>ر. ک: ایازی، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 162، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش</ref>. | به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آنرا برای تدریس در نظر گرفتند<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 303</ref>. حاشیههای بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است<ref>ر. ک: ایازی، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 162، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش</ref>. | ||
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد<ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref>. بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر میکند. | روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد<ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref>. بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر میکند. | ||
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت|اهلبیت(علیهالسلام)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]]، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]]، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی | بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت|اهلبیت(علیهالسلام)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]]، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]]، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیهالسلام)]] را همانطور که [[شیعه]] میگوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(صلی الله علیه) ایشان را برای مباهله آورد، میداند<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 2، ص 21</ref>. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
در مورد تاریخ وفات ایشان اختلاف است؛ برخی سال 685 هجری و برخی سال 691 و برخی سال 716 و برخی سال710 هجری را سال وفات ایشان ذکر کردهاند<ref>دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامة دهخدا؛ ج 4، ص 5226، چاپ دوم از دورة جدید، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1377</ref>. | در مورد تاریخ وفات ایشان اختلاف است؛ برخی سال 685 هجری و برخی سال 691 و برخی سال 716 و برخی سال710 هجری را سال وفات ایشان ذکر کردهاند<ref>دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامة دهخدا؛ ج 4، ص 5226، چاپ دوم از دورة جدید، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1377</ref>. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۷: | ||
# [https://www.shia-news.com/fa/news/195426/%D8%A8%DB%8C%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کداماند؟ _شیعه نیوز] | # [https://www.shia-news.com/fa/news/195426/%D8%A8%DB%8C%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کداماند؟ _شیعه نیوز] | ||
# [http://nedaye-islam.blogfa.com/post/34 برگرفته از سایت قاضی عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی - ندای اسلام] | # [http://nedaye-islam.blogfa.com/post/34 برگرفته از سایت قاضی عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی - ندای اسلام] | ||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده:محدثان اهل سنت]] | [[رده:محدثان اهل سنت]] |