۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' (ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبیالقاسم عمر بن محمد بن أبیالحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. | '''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' (ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبیالقاسم عمر بن محمد بن أبیالحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهمترین تألیف اوست. | ||
کتاب انوار التنزیل و اسرار التاویل یا تفسیر بیضاوی مهمترین تألیف اوست. | |||
== معرفی اجمالی بیضاوی == | == معرفی اجمالی بیضاوی == | ||
ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت و جماعت| | ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی میباشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد<ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیدهاند. | ||
بیضاوی سالها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود<ref>الادنه وی، احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم، چاپ اول، 1417ق</ref>. | بیضاوی سالها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود<ref>الادنه وی، احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم، چاپ اول، 1417ق</ref>. | ||
او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب میآمد<ref>زغلول، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، مکتبة فارابی، چاپ دوم، 1425ق</ref>. | او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب میآمد<ref>زغلول، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، مکتبة فارابی، چاپ دوم، 1425ق</ref>. | ||
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانستهاند <ref>نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند<ref>معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق</ref>. | در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانستهاند <ref>نور الدین عتر، علوم القرآن الکریم، ص 89، دمشق، مطبعة الصباح، چاپ ششم، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کردهاند<ref>معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه، چاپ اوّل، 1418ق</ref>. | ||
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلی]]، خواجه نصیر طوسی و صاحب شرایع همعصر بوده است<ref> استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref>. | در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[حسن بن یوسف حلی|علامه حلی]]، خواجه نصیر طوسی و صاحب شرایع همعصر بوده است<ref> استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 317، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، 1383ش</ref>. | ||
او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند<ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهابالدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref>. | او پس از اینکه مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. <ref> ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانستهاند<ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهابالدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref>. | ||
== شخصیت علمی == | == شخصیت علمی == | ||
بیضاوی در خاندانی [[ | بیضاوی در خاندانی [[شافعیه|شافعیمذهب]] در شیراز شهری با سابقهای قدیم در گرایش با کلام اشعری رشد یافت. سلسله آموزش وی نیز از پدر با چند واسطه به [[محمد غزالی|امام غزالی]]، متکلّم بزرگ [[اشعری]] و از طریق او به [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم (صلی الله علیه)]] میرسد. | ||
مرور بر آثار بیضاوی بهخوبی نشان میدهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرامیه|کرّامیه]] و از دیدگاهها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کمشناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهرهگیری از دانش پیشینیان این مکتب، بهویژه تحت تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقلگرایانه به تألیف آثاری در حوزههای متنوع علوم اسلامی پرداخته است. | مرور بر آثار بیضاوی بهخوبی نشان میدهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرامیه|کرّامیه]] و از دیدگاهها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کمشناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهرهگیری از دانش پیشینیان این مکتب، بهویژه تحت تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخر رازی|فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقلگرایانه به تألیف آثاری در حوزههای متنوع علوم اسلامی پرداخته است. | ||
بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و فلسفی به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالعالانوار» بهتفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقلگرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمینرو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها زمینه اصلی در پیدایش آثار متنوّع او بوده، که برخی تحلیلها و مواضع خاصی را برای او نیز ایجاب کرده است. | بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و فلسفی به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالعالانوار» بهتفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقلگرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمینرو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها زمینه اصلی در پیدایش آثار متنوّع او بوده، که برخی تحلیلها و مواضع خاصی را برای او نیز ایجاب کرده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۲: | ||
بیضاویدر حوزههای متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصوی فی درایةالفتوی» جلب توجّه میکند. توجّهبرانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و شهادات است که نظر به عهدهداری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد. | بیضاویدر حوزههای متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصوی فی درایةالفتوی» جلب توجّه میکند. توجّهبرانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و شهادات است که نظر به عهدهداری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد. | ||
آرا، نظرات و اندیشههای بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر بهسزای آن را میتوان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیهنویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاجالوصول» مدّتها در شمار کتابهای آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل سنت]] تدریس میشود. | آرا، نظرات و اندیشههای بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر بهسزای آن را میتوان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیهنویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاجالوصول» مدّتها در شمار کتابهای آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] تدریس میشود. | ||
با نگاهی گذرا به فهرستی که [[حاج خلیفه]] در «کشفالظنون» از شروح و حواشی تفسیر و دیگر آثار بیضاوی ثبت کرده است، میتوان به | با نگاهی گذرا به فهرستی که [[حاج خلیفه]] در «کشفالظنون» از شروح و حواشی تفسیر و دیگر آثار بیضاوی ثبت کرده است، میتوان به گستره رواج اندیشهها و آثار وی پی برد. [[ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی|ابنخلدون]] با نگاهی تاریخی در مبحث اصول و در نام بردن از متکلّمان پردازنده به آثار اصولی، از کتاب منهاج و نیز توجّه فراوان دانشاندوزان بدان یاد کرده است<ref>همان منبع؛ ص 428 ـ 429.</ref>. | ||
== شرحها و تعلیقهای تفسیر بیضاوی == | == شرحها و تعلیقهای تفسیر بیضاوی == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۱: | ||
== آثار علمی بیضاوی == | == آثار علمی بیضاوی == | ||
# | # تفسیر قرآن: «أنوار التنزیل و أسرار التأویل». | ||
# علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسی». | # علم کلام: «الإیضاح»، «طوالع الأنوار»، «مطالع الأنظار» و «شرح فصول خواجه طوسی». | ||
# | # فقه شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوی». | ||
# لغت: «شرح المنتخب». | # لغت: «شرح المنتخب». | ||
# منطق: «شرح المطالع» . | # منطق: «شرح المطالع» . | ||
# | # اصول فقه: «منهج الوصول إلی علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب» . | ||
# | # حدیث: «شرح مصابیح السنّة». | ||
# | # عرفان و تصوّف: «تهذیب الأخلاق». | ||
# تاریخ: «نظام التواریخ». | # تاریخ: «نظام التواریخ». | ||
# کتابشناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» | # کتابشناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» | ||
خط ۸۱: | خط ۷۸: | ||
این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوی اسلامشناسان اروپایی - تفسیر استاندارد قرآن شمرده میشود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسی مدرسهها یا مکتبیها و حوزههای علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصهای موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است<ref>ریچارد بل، در آمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهی، بهاءالدین، ص 252، قم، مرکز ترجمه قرآن، چاپ اول، 1382ش</ref>». | این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوی اسلامشناسان اروپایی - تفسیر استاندارد قرآن شمرده میشود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسی مدرسهها یا مکتبیها و حوزههای علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصهای موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است<ref>ریچارد بل، در آمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهی، بهاءالدین، ص 252، قم، مرکز ترجمه قرآن، چاپ اول، 1382ش</ref>». | ||
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از | به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آنرا برای تدریس در نظر گرفتند<ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 303</ref>. حاشیههای بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است<ref>ر. ک: ایازی، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 162، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1373ش</ref>. | ||
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول | روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آنرا مشخص میکند. سپس به تفسیر آیات میپردازد<ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref>. بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر میکند. | ||
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت|اهلبیت(علیهالسلام)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]]، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]]، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیهالسلام)]] را همانطور که [[شیعه]] میگوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(صلی الله علیه) ایشان را برای مباهله آورد، میداند<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 2، ص 21</ref>. | بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت|اهلبیت(علیهالسلام)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]]، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیهالسلام)]]، [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]]، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین(علیهالسلام)]] را همانطور که [[شیعه]] میگوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(صلی الله علیه) ایشان را برای مباهله آورد، میداند<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج 2، ص 21</ref>. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۷: | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده:محدثان اهل سنت]] | [[رده:محدثان اهل سنت]] | ||
[[رده:ایران]] |