confirmed
۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[پیغمبر' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | |||
| عنوان = | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس = | |||
| عقیده = | |||
}} | |||
'''احمدیه''' یا قادیانیه فرقه ای تجدیدنظرطلب در عقاید و احکام اسلامی و منسوب به غلام احمد قادیانی است. | '''احمدیه''' یا قادیانیه فرقه ای تجدیدنظرطلب در عقاید و احکام اسلامی و منسوب به غلام احمد قادیانی است. | ||
== موسس == | == موسس == | ||
موسس این فرقه [[غلام احمد قادیانی]] است. غلام احمد در سال 1839م در روستایی به نام قادیان از شهرستان گرداس پور پنجاب از ایالتهای [[هند]] متولّد شد و در سال 1908م در شهر لاهور در [[پاکستان]] از دنیا رفت و جسد او به قادیان منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.<ref>روحانی خزائن، حقیقة الوحی، ج22، ص703.</ref> | موسس این فرقه [[غلام احمد قادیانی]] است. غلام احمد در سال 1839م در روستایی به نام قادیان از شهرستان گرداس پور پنجاب از ایالتهای [[هند]] متولّد شد و در سال 1908م در شهر لاهور در [[پاکستان]] از دنیا رفت و جسد او به قادیان منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.<ref>روحانی خزائن، حقیقة الوحی، ج22، ص703.</ref> | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
نوشتهاند: خاندان غلام احمد از بازماندگان امیر برلاس عموی امیر تیمور گورگانی هستند. هنگامی که امیر تیمور ایالت کش را که در تحت حکومت عمویش بود به تصرف خویش در آورد این خاندان به [[خراسان]] مهاجرت کردند و تا اواخر قرن دهم هجری یا 16 میلادی در خراسان بسر میبردند. در این قرن آن سرزمین را ترک کرده وارد هندوستان شدند. رئیس این خانواده که هادی بیک نام داشت دهکده ای به نام اسلامپور (اسلام شهر) بنا نهاد. اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان [[مغول]] هند مقام و منزلتی یافتند، این خاندان در شهرستان قادیان واقع در ناحیه گورداسپور در پنجاب اقامت گزیدند. پدر غلام احمد، میرزا غلام مرتضی نام داشت. غلام احمد در حدود سال 1255 ه (1839 م) در قادیان متولد شد، ظاهرا حرفه پدرش طبابت بود. غلام احمد پس از تحصیلات اسلامی به جای آن که حرفه پدر را دنبال کند و حکیم (طبیب) گردد وارد خدمت دولت انگلیس شد و از سال 1860 تا 1865 در شهر سیالکوت مشغول کار بود، از آن پس از خدمت دولتی کناره گرفت و در زادگاه خود قادیان گوشهگیری اختیار کرد و در حدود چهل سالگی (1880 م) کتاب مذهبی خود را که «براهین احمدیه» نام دارد منتشر کرد که با حسن استقبال مردم روبرو شد. در حدود پنجاه سالگی به دعوت بشارت خود پرداخت و دعوی کرد که از جانب خدا به او [[وحی]] میرسد و اجازه دارد بیعت بپذیرد. در سال 1904 که خود را [[مسیح|مسیح]] و [[حجت بن حسن (مهدی)]] و [[تاراکریشنا|تاراکریشنا]] خواند. وی میگفت که حضرت مسیح را به دار نیاویختند، بلکه او از دست دشمنان گریخته و به هند سفر کرد و در [[کشمیر|کشمیر]] اقامت نمود و به تعلیم [[انجیل|انجیل]] پرداخت و پس از صد و بیست سال عمر در گذشت و در «سریناگر» به خاک سپرده شد و مرقد او امروز به قبر یوذاسف مشهور است. غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت و پیروان او شخصی را به نام مولوی نورالدین به جانشینی او برگزیدند و پس از چندی پسر بیست و پنج سالهاش میرزا بشیرالدین محمود احمد را بعنوان خلیفه المسیح الثانی انتخاب کردند. وی چهل سال خلافت کرد و نظام نوینی بدان مذهب داد. | نوشتهاند: خاندان غلام احمد از بازماندگان امیر برلاس عموی امیر تیمور گورگانی هستند. هنگامی که امیر تیمور ایالت کش را که در تحت حکومت عمویش بود به تصرف خویش در آورد این خاندان به [[خراسان]] مهاجرت کردند و تا اواخر قرن دهم هجری یا 16 میلادی در خراسان بسر میبردند. در این قرن آن سرزمین را ترک کرده وارد هندوستان شدند. رئیس این خانواده که هادی بیک نام داشت دهکده ای به نام اسلامپور (اسلام شهر) بنا نهاد. اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان [[مغول]] هند مقام و منزلتی یافتند، این خاندان در شهرستان قادیان واقع در ناحیه گورداسپور در پنجاب اقامت گزیدند. پدر غلام احمد، میرزا غلام مرتضی نام داشت. غلام احمد در حدود سال 1255 ه (1839 م) در قادیان متولد شد، ظاهرا حرفه پدرش طبابت بود. غلام احمد پس از تحصیلات اسلامی به جای آن که حرفه پدر را دنبال کند و حکیم (طبیب) گردد وارد خدمت دولت انگلیس شد و از سال 1860 تا 1865 در شهر سیالکوت مشغول کار بود، از آن پس از خدمت دولتی کناره گرفت و در زادگاه خود قادیان گوشهگیری اختیار کرد و در حدود چهل سالگی (1880 م) کتاب مذهبی خود را که «براهین احمدیه» نام دارد منتشر کرد که با حسن استقبال مردم روبرو شد. در حدود پنجاه سالگی به دعوت بشارت خود پرداخت و دعوی کرد که از جانب خدا به او [[وحی]] میرسد و اجازه دارد بیعت بپذیرد. در سال 1904 که خود را [[مسیح|مسیح]] و [[حجت بن حسن (مهدی)]] و [[تاراکریشنا|تاراکریشنا]] خواند. وی میگفت که حضرت مسیح را به دار نیاویختند، بلکه او از دست دشمنان گریخته و به هند سفر کرد و در [[کشمیر|کشمیر]] اقامت نمود و به تعلیم [[انجیل|انجیل]] پرداخت و پس از صد و بیست سال عمر در گذشت و در «سریناگر» به خاک سپرده شد و مرقد او امروز به قبر یوذاسف مشهور است. غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت و پیروان او شخصی را به نام مولوی نورالدین به جانشینی او برگزیدند و پس از چندی پسر بیست و پنج سالهاش میرزا بشیرالدین محمود احمد را بعنوان خلیفه المسیح الثانی انتخاب کردند. وی چهل سال خلافت کرد و نظام نوینی بدان مذهب داد. | ||
خط ۲۱: | خط ۳۴: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |