۸۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مهاجرت گلشنی به مصر و تأسیس تکیه در قاهره موجب شد گروههایی از مریدان شیخ که در میان آنان صاحبمنصبان، دولتیان، مصنفین و شعرا نیز بودند، رحل اقامت در قاهره بیفکنند. بدین ترتیب مریدانی از شیخ، از شهرهایی همچون ینیجهواردار، ادرنه، بورسا، گلیبولو، خیرهبولو، حلب و کفه[8] به مصر مهاجرت کردند. [9] | مهاجرت گلشنی به مصر و تأسیس تکیه در قاهره موجب شد گروههایی از مریدان شیخ که در میان آنان صاحبمنصبان، دولتیان، مصنفین و شعرا نیز بودند، رحل اقامت در قاهره بیفکنند. بدین ترتیب مریدانی از شیخ، از شهرهایی همچون ینیجهواردار، ادرنه، بورسا، گلیبولو، خیرهبولو، حلب و کفه[8] به مصر مهاجرت کردند. [9] | ||
گلشنی مدتی را بر اثر دسیسه علمای مصر در زندان به سر میبرد. سلطان دیوانی از شیوخ مولویه طی سیر و سیاحت خود به مصر آمده گلشنی را از محبس رها میسازد. [10] علت محبوس شدن گلشنی آن بود که وی ملامتیمشرب بود. رفتارهای به ظاهر مغایر شرع گلشنی و اطرافیانش توجه اهل مدرسه را به خود جلب کرد، آنگونه که شیخ محمد پسر پچویزاده قاضی دوران گلشنی که به دشمنی با صوفیه نیز مشهور بود، چنین فتوا داد که هرکس از وی پیروی کند، بیدین است؛ و تهدید کرد که درباره هرکس چنین حکمی صادر کند دیگر نظر خود را بازپس نخواهد گرفت. [11] | گلشنی مدتی را بر اثر دسیسه برخی از علمای مصر در زندان به سر میبرد. سلطان دیوانی از شیوخ مولویه طی سیر و سیاحت خود به مصر آمده گلشنی را از محبس رها میسازد. [10] علت محبوس شدن گلشنی آن بود که وی ملامتیمشرب بود. رفتارهای به ظاهر مغایر شرع گلشنی و اطرافیانش توجه اهل مدرسه را به خود جلب کرد، آنگونه که شیخ محمد پسر پچویزاده قاضی دوران گلشنی که به دشمنی با صوفیه نیز مشهور بود، چنین فتوا داد که هرکس از وی پیروی کند، بیدین است؛ و تهدید کرد که درباره هرکس چنین حکمی صادر کند دیگر نظر خود را بازپس نخواهد گرفت. [11] | ||
=در گذشت= | =در گذشت= |
ویرایش