۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ سید محمد رضا سعیدی را به سید محمدرضا سعیدی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = شهید آیتالله سعیدی | |||
| تصویر = سعیدی شهید.jpg | |||
| نام = سید محمد رضا سعیدی | |||
| | | نامهای دیگر = | ||
| سال تولد = ۱۳۰۸ ش | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = مشهد | |||
| سال درگذشت = ۱۳۴۹ ش | |||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
| | | محل درگذشت = تهران | ||
| | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی | آیتاللهالعظمی بروجردی| امام خمینی| حاج شیخ کاظم دامغانی}} | ||
| شاگردان = | |||
| | | دین = | ||
|تاریخ | | مذهب = شیعه | ||
| | | آثار = {{فهرست جعبه افقی | اتحاد در اسلام| آزادی زن| کار در اسلام}} | ||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
|اتحاد در | |||
| | |||
| | |||
'''سید محمدرضا سعیدی''' در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» [[مشهد]] متولد شد و پس از پایان تحصیلات در مشهد و [[قم]] و کسب مقامات علمی، به فعالیتهای تبلیغی و انقلابی پرداخت و از یاران انقلابی نزدیک [[امام خمینی]] (ره) گشت. از این رو تحت تعقیب [[ساواک]] قرار گرفت و پس از شکنجههای بسیار در زندان در شب ۲۱ خرداد در سن ۴۱ سالگی به مقام [[شهادت]] نائل آمد<ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص۵۹</ref>. | '''سید محمدرضا سعیدی''' در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» [[مشهد]] متولد شد و پس از پایان تحصیلات در مشهد و [[قم]] و کسب مقامات علمی، به فعالیتهای تبلیغی و انقلابی پرداخت و از یاران انقلابی نزدیک [[امام خمینی]] (ره) گشت. از این رو تحت تعقیب [[ساواک]] قرار گرفت و پس از شکنجههای بسیار در زندان در شب ۲۱ خرداد در سن ۴۱ سالگی به مقام [[شهادت]] نائل آمد<ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص۵۹</ref>. | ||
=زندگی اجمالی= | == زندگی اجمالی == | ||
سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» مشهد متولد گردید. ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزشهای پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب [[اهل بیت]] آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «[[میرزای شیرازی]]» (تحریم کننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۴۸ و ۴۹</ref>.سید محمد سعیدی تولیت [[حرم حضرت معصومه]] و سید محسن سعیدی نماینده مردم ایلام در [[مجلس خبرگان رهبری]] از فرزندان او هستند. همچنین [[سید احمد خاتمی]] نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت [[تهران]]، داماد اوست. | سید محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۰۸هـ. ش. در «نوغان» مشهد متولد گردید. ایشان در کودکی مادر خویش را از دست داد و تحت آموزشهای پدرش «سید احمد» که از روحانیون و وعاظ منطقه بود، از همان کودکی با معارف اسلامی، مجالس سخنرانی و مکتب [[اهل بیت]] آشنایی یافت. در سن ۲۱ سالگی با «خدیجه طباطبایی شیرازی» از نوادگان مرحوم «[[میرزای شیرازی]]» (تحریم کننده استعمال تنباکو) ازدواج نمود. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر و چهار دختر بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۴۸ و ۴۹</ref>.سید محمد سعیدی تولیت [[حرم حضرت معصومه]] و سید محسن سعیدی نماینده مردم ایلام در [[مجلس خبرگان رهبری]] از فرزندان او هستند. همچنین [[سید احمد خاتمی]] نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت [[تهران]]، داماد اوست. | ||
=فعالیت علمی= | == فعالیت علمی == | ||
پدرش، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامۀ تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژهای در حوزۀ علمیۀ مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام شد<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش</ref>. | پدرش، روحانی بود و دروس مقدماتی را به فرزندش آموخت و برای ادامۀ تحصیلات دینی به مشهد رفت. آن انسان باتقوا، در زمانی اندک به جایگاه علمی ویژهای در حوزۀ علمیۀ مشهد رسید و به زهد و پرهیزگاری شهرت یافت. وی، سپس برای دستیابی به مدارج بالاتر در علم دین به قم عزیمت کرد. وی پس از مدتی، یکی از شاگردان مشهور امام شد<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۶، نشر معروف، قم، دوم، ۱۳۸۲ ش</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۳۲: | ||
== تبلیغ == | == تبلیغ == | ||
پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم [[کویت]] برای تبلیغ [[اسلام]]، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیتالله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود [[امام]] (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصف ناپذیر از شاه و خانوادهاش انتقاد میکرد و از شکنجه و زندان رژیم نمیهراسید. همچنین در دفاع از [[خمینی کبیر]] هماهنگی مواضع علمای [[شیعه]] با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود. آیتالله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،<ref>حائری، علی و همکاران، روز شمار شمسی، ص۹۵، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، اول، قم، ۸۲، ۱۳۸۲ش</ref>. کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیتالله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید. | پس از آن ماجرا، گروهی از ایرانیان مقیم [[کویت]] برای تبلیغ [[اسلام]]، خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی شدند. این ماموریت و رسالت به آیتالله سعیدی واگذار شد. او با الهام از استاد خود [[امام]] (قدس سره) بیش از پیش در ترویج معارف اسلام کوشید. وی با شهامتی وصف ناپذیر از شاه و خانوادهاش انتقاد میکرد و از شکنجه و زندان رژیم نمیهراسید. همچنین در دفاع از [[خمینی کبیر]] هماهنگی مواضع علمای [[شیعه]] با امام راحل بسیار کوشید و برای اعتلای اسلام، خروشید و در راه قیام امام خمینی از هیچ کوششی فروگذار نبود. آیتالله سعیدی، در کنار مبارزه، از تبلیغ عمومی، تشکیل کلاس برای بانوان،<ref>حائری، علی و همکاران، روز شمار شمسی، ص۹۵، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، اول، قم، ۸۲، ۱۳۸۲ش</ref>. کمک به فقیران، غافل نشد. تلاش بسیار و شجاعت آیتالله سعیدی، سبب شد که رژیم شاه، از حضور وی به ستوه آید. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و... در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد. ایشان صاحب حاشیه بر عروة الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۵۴</ref>.برخی از جزوات ایشان عبارت است از: [[اتحاد]] در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ [[آزادی]] زن؛ کار در اسلام؛ رساله [[امر به معروف و نهی از منکر]] امام و... <ref>همان، ص،56</ref>. | عمده آثار ایشان اعم از سخنرانی، جزوه و... در حملات ساواک از بین رفته یا سوزانده شد. ایشان صاحب حاشیه بر عروة الوثقی و چند اثر فقهی و تقریرات بودند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۵۴</ref>.برخی از جزوات ایشان عبارت است از: [[اتحاد]] در اسلام؛ آیا دین سبب عقب ماندگی است؟؛ [[آزادی]] زن؛ کار در اسلام؛ رساله [[امر به معروف و نهی از منکر]] امام و... <ref>همان، ص،56</ref>. | ||
=خصوصیات اخلاقی= | == خصوصیات اخلاقی == | ||
[[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهل بیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیف گرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و [[فروتنی]]، تاکید بر آموزش احکام، (به گونهای که در وصیتنامه ایشان آمده است که در عوض فاتحهخوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشادهرویی و خوشخلقی، شوخطبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار میآید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۵۶ـ۷۳</ref>. | [[ایمان]] عمیق به [[خدا]] و [[اهل بیت]]، اخلاص، شجاعت و شهامت، تکلیف گرایی، نظم در امور، صبر و مقاومت، تواضع و [[فروتنی]]، تاکید بر آموزش احکام، (به گونهای که در وصیتنامه ایشان آمده است که در عوض فاتحهخوانی برای من یک مساله یاد گرفته و به آن عمل کنید) <ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، صص۶۲۱ و ۶۲۲</ref>.گشادهرویی و خوشخلقی، شوخطبعی، نوگرایی و دوری از تعصب، توجه به جوانان و بانوان، جدیت و خستگی ناپذیری، خدمات اجتماعی و دستگیری از مستمندان از جمله خصوصیات اخلاقی ایشان به شمار میآید<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۵۶ـ۷۳</ref>. | ||
ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامیدارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها... اسارتها... غارتگریها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>. | ایشان درباره صبر معتقد بودند: مجموعه اسارتها و بردگیها و ذلتهایی که امت اسلامیدارد، در پرتو تحریف واژه صبر است. صبر در جامعه اسلامی آنجاها به کار برده نمیشود که در مقابل بردگیها... اسارتها... غارتگریها، صبر کردن... صبر، مقاومت کردن در برابر طاغوت زمان... است<ref>همان، ص،63</ref>. | ||
=گوشههای از زندگانی= | == گوشههای از زندگانی == | ||
شهید سعید، آیتالله سید محمدرضا سعیدی، گام به گام و با پیروی از استاد خود حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و همزمان، اندوختههایش را به کار میبست. وی، با مشاهدۀ نابسامانیهای ناشی از استبداد و اختناق رضاخانی، فشار شدید حکومت بر مردم و حوزههای علمیه به مبارزه روی آورد. همچنین وجود محرومیتها، او را بر آن داشت که یاور محرومان و دردمندان باشد. | شهید سعید، آیتالله سید محمدرضا سعیدی، گام به گام و با پیروی از استاد خود حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و همزمان، اندوختههایش را به کار میبست. وی، با مشاهدۀ نابسامانیهای ناشی از استبداد و اختناق رضاخانی، فشار شدید حکومت بر مردم و حوزههای علمیه به مبارزه روی آورد. همچنین وجود محرومیتها، او را بر آن داشت که یاور محرومان و دردمندان باشد. | ||
خط ۷۱: | خط ۴۹: | ||
آیتالله سعیدی، بسیار شجاع بود و بی پرده، علیه شاه سخن میگفت. همین امر، سبب شد، جاسوسان ساواک با حضور دائم در مسجد مذکور، گزارش تمام رخدادها را تسلیم مقامات کنند. در ۲۹ اردیبهشت سال ۴۵. یکی از ماموران ساواک با مراجعه به منزل آیتالله سعیدی، به او هشدار داد مراقب گفتار و رفتار خود باشد؛ اما ایشان، پاسخ داد: «من مستقل هستم و از کسی پیروی نمیکنم... آیتالله خمینی یک روحانی واقعی، شریف، پاک، صحیح العمل، و قابل احترام است..» وقتی مزدوران شاه، دیدند او از تهدید آنها نمیترسد، او را در هشتم مرداد ۱۳۴۵ به اتهام «اقدام علیه امنیت داخلی مملکت» دستگیر کردند. پس از مدتی او، آزاد شد؛ ولی نه تنها از فعالیتهای خود نکاست؛ بلکه بر شدت آنها افزود. در نتیجه آن رادمرد، ممنوع المنبر شد<ref>سعیدی، سید محمدرضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ر»</ref>.از آن پس وی نتوانست به منبر برود؛ ولی در هر حال و به هر شکل ممکن سخنرانی میکرد. | آیتالله سعیدی، بسیار شجاع بود و بی پرده، علیه شاه سخن میگفت. همین امر، سبب شد، جاسوسان ساواک با حضور دائم در مسجد مذکور، گزارش تمام رخدادها را تسلیم مقامات کنند. در ۲۹ اردیبهشت سال ۴۵. یکی از ماموران ساواک با مراجعه به منزل آیتالله سعیدی، به او هشدار داد مراقب گفتار و رفتار خود باشد؛ اما ایشان، پاسخ داد: «من مستقل هستم و از کسی پیروی نمیکنم... آیتالله خمینی یک روحانی واقعی، شریف، پاک، صحیح العمل، و قابل احترام است..» وقتی مزدوران شاه، دیدند او از تهدید آنها نمیترسد، او را در هشتم مرداد ۱۳۴۵ به اتهام «اقدام علیه امنیت داخلی مملکت» دستگیر کردند. پس از مدتی او، آزاد شد؛ ولی نه تنها از فعالیتهای خود نکاست؛ بلکه بر شدت آنها افزود. در نتیجه آن رادمرد، ممنوع المنبر شد<ref>سعیدی، سید محمدرضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ر»</ref>.از آن پس وی نتوانست به منبر برود؛ ولی در هر حال و به هر شکل ممکن سخنرانی میکرد. | ||
=ارادت به امام خمینی= | == ارادت به امام خمینی == | ||
با فرارسیدن سال ۱۳۴۱ و شکل گیری نهضت روحانیت، ایشان به همراه بسیاری دیگر از روحانیان، به گرد شمع وجود حضرت امام «قدس سره» پروانه وار به گردش در آمدند و در راه نیل به اهداف متعالی آن پیشوای بزرگ، از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. | با فرارسیدن سال ۱۳۴۱ و شکل گیری نهضت روحانیت، ایشان به همراه بسیاری دیگر از روحانیان، به گرد شمع وجود حضرت امام «قدس سره» پروانه وار به گردش در آمدند و در راه نیل به اهداف متعالی آن پیشوای بزرگ، از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. | ||
خط ۷۹: | خط ۵۶: | ||
نهضت امام خمینی «قدس سره» راه پر مخاطرهای در پیش داشت و امام مصمم بود که، تا پای جان از اسلام عزیز دفاع کند و از هیچ مانعی ترس و بیم به خود راه ندهد. آیتالله سعیدی از تصمیم و اراده ی راسخ امام «قدس سره» و قدرت عجیب و عظمت ایشان و توکل آن بزرگوار، نیرویی تازه گرفت و راه سراسر رنج ومبارزه و خطر را با میل و اشتیاق پیمود. | نهضت امام خمینی «قدس سره» راه پر مخاطرهای در پیش داشت و امام مصمم بود که، تا پای جان از اسلام عزیز دفاع کند و از هیچ مانعی ترس و بیم به خود راه ندهد. آیتالله سعیدی از تصمیم و اراده ی راسخ امام «قدس سره» و قدرت عجیب و عظمت ایشان و توکل آن بزرگوار، نیرویی تازه گرفت و راه سراسر رنج ومبارزه و خطر را با میل و اشتیاق پیمود. | ||
=ملاقات با امام خمینی= | == ملاقات با امام خمینی == | ||
وی درباره دمیده شدن این روح امید و مبارزه در خود، ملاقاتی را که با امام «قدس سره» داشته است را مؤثر دانسته و عامل اصلی معرفی میکند. و چنین میگوید: | وی درباره دمیده شدن این روح امید و مبارزه در خود، ملاقاتی را که با امام «قدس سره» داشته است را مؤثر دانسته و عامل اصلی معرفی میکند. و چنین میگوید: | ||
«هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام رفتم، میخواستم با ایشان مذاکره کنم، امام آماده نماز بودند، وقتی منظورم را فهمید، اندکی نماز را به تاخیر انداخت. به عرض رساندم: آقا! طبق برداشتی که من کردهام، از این به بعد شما در مبارزات خود، یاوران کمتری خواهید داشت.» | «هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام رفتم، میخواستم با ایشان مذاکره کنم، امام آماده نماز بودند، وقتی منظورم را فهمید، اندکی نماز را به تاخیر انداخت. به عرض رساندم: آقا! طبق برداشتی که من کردهام، از این به بعد شما در مبارزات خود، یاوران کمتری خواهید داشت.» | ||
خط ۹۲: | خط ۶۸: | ||
افزون بر فعالیتهایی که در مسجد داشت، برای گروهی از بانوان در منزل خویش، جلساتی تشکیل داد و به تدریس جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و نیز، عروة الوثقی پرداخت که این تلاشها سبب شد، شاگردان او پس از مدتی با طی دورههای معارف اسلامی، به عنوان مبلّغه اسلامی، جلسات زنانه تشکیل دهند و به معرفی اسلام همّت گمارند. | افزون بر فعالیتهایی که در مسجد داشت، برای گروهی از بانوان در منزل خویش، جلساتی تشکیل داد و به تدریس جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و نیز، عروة الوثقی پرداخت که این تلاشها سبب شد، شاگردان او پس از مدتی با طی دورههای معارف اسلامی، به عنوان مبلّغه اسلامی، جلسات زنانه تشکیل دهند و به معرفی اسلام همّت گمارند. | ||
=پیشبرد نهضت امام خمینی= | == پیشبرد نهضت امام خمینی == | ||
نقش وی در پیشبرد نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) هیچگاه از خاطر نمیرود. وی یکی از بارزترین و نامدارترین یاران حضرت خمینی کبیر (قدس سره) بود. وی به شدت به رهبر کبیر انقلاب، عشق میورزید؛<ref>سید محمد سعیدی و حسن ابراهیم زاده، شهید سعیدی، فریادی در سکوت، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۲ش</ref>. برای مثال وقتی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حضرت امام، دستگیر و زندانی شد، آیتالله سعیدی برای تبلیغ به [[کویت]] رفته بود. وی از طریق رادیو، از این موضوع و سایر اخبار این واقعه، آگاه شد. او با هماهنگی سایر علمای حاضر در کویت، مانند [[آیتالله سید عباس بهری]]، به مراجع مقیم نجف، نامه نگاشت و آنان را از خطری مطلع کردند که جان امام را تهدید میکرد. وی به این کار، بسنده نکرد و با آنکه از حضور ماموران امنیتی شاه آگاه بود، در حسینیۀ «فحیعل» به منبر رفت و دستگاه شاه را به باد انتقاد گرفت. سخنرانی آن روز وی، ایرانیان مقیم کویت و حتی نیروهای اطلاعاتی شاه را به شگفتی واداشت<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۷</ref>. | نقش وی در پیشبرد نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) هیچگاه از خاطر نمیرود. وی یکی از بارزترین و نامدارترین یاران حضرت خمینی کبیر (قدس سره) بود. وی به شدت به رهبر کبیر انقلاب، عشق میورزید؛<ref>سید محمد سعیدی و حسن ابراهیم زاده، شهید سعیدی، فریادی در سکوت، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۲ش</ref>. برای مثال وقتی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حضرت امام، دستگیر و زندانی شد، آیتالله سعیدی برای تبلیغ به [[کویت]] رفته بود. وی از طریق رادیو، از این موضوع و سایر اخبار این واقعه، آگاه شد. او با هماهنگی سایر علمای حاضر در کویت، مانند [[آیتالله سید عباس بهری]]، به مراجع مقیم نجف، نامه نگاشت و آنان را از خطری مطلع کردند که جان امام را تهدید میکرد. وی به این کار، بسنده نکرد و با آنکه از حضور ماموران امنیتی شاه آگاه بود، در حسینیۀ «فحیعل» به منبر رفت و دستگاه شاه را به باد انتقاد گرفت. سخنرانی آن روز وی، ایرانیان مقیم کویت و حتی نیروهای اطلاعاتی شاه را به شگفتی واداشت<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۷</ref>. | ||
همچنین اعلامیههایی که پایان آنها، امضای آیتالله سعیدی هم به چشم میخورد، رژیم را به وحشت و انفعال کشاند. این در حالی بود که امام در نجف بود؛ اما این امر سبب نشد که او از فعالیت خود بکاهد. او نامهای همراه دیگر یاران امام به امیر عباس هویدا نوشت و تاکید کرد: «شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی از [[ترکیه]] به [[عراق]] میشود، میتوانید احساسات افروختۀ این ملت را خاموش کنید.»<ref>سعیدی، سید محمد رضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ح»</ref>. | همچنین اعلامیههایی که پایان آنها، امضای آیتالله سعیدی هم به چشم میخورد، رژیم را به وحشت و انفعال کشاند. این در حالی بود که امام در نجف بود؛ اما این امر سبب نشد که او از فعالیت خود بکاهد. او نامهای همراه دیگر یاران امام به امیر عباس هویدا نوشت و تاکید کرد: «شما خیال نکنید با انتقال حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی از [[ترکیه]] به [[عراق]] میشود، میتوانید احساسات افروختۀ این ملت را خاموش کنید.»<ref>سعیدی، سید محمد رضا، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، مقدمه، صفحه «ح»</ref>. | ||
=فعالیتهای سیاسی= | == فعالیتهای سیاسی == | ||
شهید سعیدی در یکی از بازجوییهای ساواک منبع اصلی دیدگاههای خود را [[اسلام]] و انگیزه اصلیاش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام میکند. ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بیعفتی در جامعه و نابودکننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه میداند. روحانیون را هم از حافظان و مروجان دین دانسته که همواره در مقابل ظلم میایستند. جداییانداختن بین مردم و روحانیت را نیز از توطئههای دشمنان میدانست تا جایی که برای رسیدن به اهداف خود عدهای را به لباس روحانیتدرآوردهاند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص ۸۷ـ۹۷</ref>. | شهید سعیدی در یکی از بازجوییهای ساواک منبع اصلی دیدگاههای خود را [[اسلام]] و انگیزه اصلیاش برای مبارزه با رژیم شاه را ترویج دین و احکام الهی اعلام میکند. ایشان رژیم شاه را رژیمی ظالم، مروج فساد و بیعفتی در جامعه و نابودکننده اسلام و مظاهر دینی در جامعه میداند. روحانیون را هم از حافظان و مروجان دین دانسته که همواره در مقابل ظلم میایستند. جداییانداختن بین مردم و روحانیت را نیز از توطئههای دشمنان میدانست تا جایی که برای رسیدن به اهداف خود عدهای را به لباس روحانیتدرآوردهاند<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص ۸۷ـ۹۷</ref>. | ||
== مبارزات دهه ۱۳۳۰== | === مبارزات دهه ۱۳۳۰=== | ||
فعالیتهای تبلیغی و سیاسی و ظلمستیزانه شهید سعیدی را در دو مقطع زمانی قبل از سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. و بعد از آن میتوان مورد بررسی قرار داد. به عنوان نمونه ایشان در زمان حیات «آیتالله بروجردی» برای تبلیغ به آبادان رفت که به دلیل حضور انگلیسیها و آمریکاییها به لحاظ امنیتی برای رژیم مهم بود و در آنجا از شاه و خانواده وی که رژیم نسبت به آن حساسیت داشت، انتقاد نمود. | فعالیتهای تبلیغی و سیاسی و ظلمستیزانه شهید سعیدی را در دو مقطع زمانی قبل از سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. و بعد از آن میتوان مورد بررسی قرار داد. به عنوان نمونه ایشان در زمان حیات «آیتالله بروجردی» برای تبلیغ به آبادان رفت که به دلیل حضور انگلیسیها و آمریکاییها به لحاظ امنیتی برای رژیم مهم بود و در آنجا از شاه و خانواده وی که رژیم نسبت به آن حساسیت داشت، انتقاد نمود. | ||
پس از رحلت آیتالله بروجردی ایشان یکی از افرادی بود که در طرح مرجعیت امام نقش مهمی ایفا نمودند. وی همچنین از اولین روحانیونی است که مبارزات علیه رژیم را به تبعیت از امام در سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. آغاز نمود؛ مخالفت با «لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی» که در نهایت به پیروزی انجامید؛ مخالفت با «انقلاب سفید» که منجر به قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ش. گردید؛ مخالفت با لایحه مصونیت قضایی مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) که به تبعید ایشان منجر گردید را میتوان از اقدامات ایشان دانست. در بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ش. که سه حرکت تاریخی ضد رژیمِ امام انجام شده بود، در بین سه گروه روحانیون عدهای خود را از سیاست کنار کشیدند؛ برخی با شیوه و اندیشه خاص خود به سیاست روی آوردند و دسته سوم در کنار امام مبارزات خود را در زمینه فکری و فرهنگی و مبارزات سیاسی آغاز نمودند. سید محمدرضا سعیدی نیز در زمره این گروه بود<ref>همان، صص۳۲ـ۳۴</ref>. | پس از رحلت آیتالله بروجردی ایشان یکی از افرادی بود که در طرح مرجعیت امام نقش مهمی ایفا نمودند. وی همچنین از اولین روحانیونی است که مبارزات علیه رژیم را به تبعیت از امام در سال ۳۸ـ۱۳۳۷ش. آغاز نمود؛ مخالفت با «لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی» که در نهایت به پیروزی انجامید؛ مخالفت با «انقلاب سفید» که منجر به قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ش. گردید؛ مخالفت با لایحه مصونیت قضایی مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) که به تبعید ایشان منجر گردید را میتوان از اقدامات ایشان دانست. در بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ش. که سه حرکت تاریخی ضد رژیمِ امام انجام شده بود، در بین سه گروه روحانیون عدهای خود را از سیاست کنار کشیدند؛ برخی با شیوه و اندیشه خاص خود به سیاست روی آوردند و دسته سوم در کنار امام مبارزات خود را در زمینه فکری و فرهنگی و مبارزات سیاسی آغاز نمودند. سید محمدرضا سعیدی نیز در زمره این گروه بود<ref>همان، صص۳۲ـ۳۴</ref>. | ||
== مبارزات دهه ۱۳۴۰== | === مبارزات دهه ۱۳۴۰=== | ||
در دهه ۱۳۴۰ش. علاوه بر جریان نامبرده، گروههای مختلف ملی؛ ملی ـ مذهبی؛ مارکسیستی و مذهبی (در گرایشهای مختلف، حزب ملل اسلامی، مجاهدین خلق، جمیت مؤتلفه اسلامی). جزو جریانات مخالف در کشور به شمار میرفتند. وجه مشترک همه نیروها، شرایط سخت ایجاد شده از سوی رژیم بعد از قیام ۱۵ خرداد بود، به طوری که یک منبر و یک سخنرانی موجب چندین ماه زندانی شدن بود؛ اما فضای سرکوب و اختناق موجب تعطیلی مبارزات نگردید<ref>همان، ص،41</ref>. | در دهه ۱۳۴۰ش. علاوه بر جریان نامبرده، گروههای مختلف ملی؛ ملی ـ مذهبی؛ مارکسیستی و مذهبی (در گرایشهای مختلف، حزب ملل اسلامی، مجاهدین خلق، جمیت مؤتلفه اسلامی). جزو جریانات مخالف در کشور به شمار میرفتند. وجه مشترک همه نیروها، شرایط سخت ایجاد شده از سوی رژیم بعد از قیام ۱۵ خرداد بود، به طوری که یک منبر و یک سخنرانی موجب چندین ماه زندانی شدن بود؛ اما فضای سرکوب و اختناق موجب تعطیلی مبارزات نگردید<ref>همان، ص،41</ref>. | ||
=== مبارزات پس از قیام ۱۵ خرداد === | === مبارزات پس از قیام ۱۵ خرداد === | ||
در زمان حادثه ۱۵ خرداد ایشان که به منظور تبلیغ ایام [[محرم]] در «کویت» به سر میبردند، پس از اطلاع از ماجرا سخنرانی کوبندهای ایراد نمودند<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۳۱۰</ref>.نقش مبارزاتی ایشان پس از تبعید امام، کسب تکلیف از امام در رفتن به نجف و نهایتاً ماندن ایشان در [[ایران]] و دفاع از امام با توجه به حساسیتها و سختگیریهای رژیم بارز میگردد. ایشان امام را به عنوان مرجع و جانشین [[حجت بن حسن (مهدی)]] (عجّلاللهفرجهالشریف)، رهبری شجاع و ادامه دهنده راه [[انبیا]] و ائمه معرفی نموده و خواستار لغو تبعید و بازگشت ایشان به ایران بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۱۰۴ـ۱۰۷</ref>. | در زمان حادثه ۱۵ خرداد ایشان که به منظور تبلیغ ایام [[محرم]] در «کویت» به سر میبردند، پس از اطلاع از ماجرا سخنرانی کوبندهای ایراد نمودند<ref>دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۳۱۰</ref>.نقش مبارزاتی ایشان پس از تبعید امام، کسب تکلیف از امام در رفتن به نجف و نهایتاً ماندن ایشان در [[ایران]] و دفاع از امام با توجه به حساسیتها و سختگیریهای رژیم بارز میگردد. ایشان امام را به عنوان مرجع و جانشین [[حجت بن حسن (مهدی)]] (عجّلاللهفرجهالشریف)، رهبری شجاع و ادامه دهنده راه [[انبیا]] و ائمه معرفی نموده و خواستار لغو تبعید و بازگشت ایشان به ایران بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، صص۱۰۴ـ۱۰۷</ref>. | ||
=علاقه امام و شهید سعیدی= | == علاقه امام و شهید سعیدی == | ||
شهید سعیدی با همه ارادت خود به امام در یکی از بازجوییهای خود اذعان میکند که از هیچ کس تبعیت نمیکند؛ بلکه مقام امام را شایسته تمجید میداند. «... من شخصی هستم مستقل و از کسی تبعیت نمیکنم و تحت تاثیر هم قرار نمیگیرم. البته آدمی ماجراجو و آشوب طلب نمیباشم، ولی معتقدم که آیت اله خمینی یک روحانی واقعی و شریف و پاک و صحیح العمل و قابل احترام میباشد و از مقام و شخصیت ایشان باید در هر محفل و مجلسی تقدیر و تمجید نمود...»<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۷</ref>. | شهید سعیدی با همه ارادت خود به امام در یکی از بازجوییهای خود اذعان میکند که از هیچ کس تبعیت نمیکند؛ بلکه مقام امام را شایسته تمجید میداند. «... من شخصی هستم مستقل و از کسی تبعیت نمیکنم و تحت تاثیر هم قرار نمیگیرم. البته آدمی ماجراجو و آشوب طلب نمیباشم، ولی معتقدم که آیت اله خمینی یک روحانی واقعی و شریف و پاک و صحیح العمل و قابل احترام میباشد و از مقام و شخصیت ایشان باید در هر محفل و مجلسی تقدیر و تمجید نمود...»<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۷</ref>. | ||
درباره رهبری جامعه نیز معتقد بودند، هر مجتهدی که لیاقت تقلید دارد، این طور نیست که لیاقت رهبری داشته باشد. تنها فقیه سیاستمدار است که به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد. از نظر ایشان مصداق چنین مقام تنها در امام خمینی (رحمةاللهعلیه) بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۹۶</ref>. | درباره رهبری جامعه نیز معتقد بودند، هر مجتهدی که لیاقت تقلید دارد، این طور نیست که لیاقت رهبری داشته باشد. تنها فقیه سیاستمدار است که به زمان خودش عالم بوده و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسد. از نظر ایشان مصداق چنین مقام تنها در امام خمینی (رحمةاللهعلیه) بود<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۹۶</ref>. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۹۵: | ||
ایشان سرانجام در سال ۱۳۴۴ش. به دعوت اهالی منطقه غیاثی در جنوب [[تهران]] به این شهر نقل مکان کرده، فعالیت خود را در مسجد [[موسی بن جعفر (کاظم)]] (علیهالسّلام) را ادامه میدهد<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۴۹</ref>.امام (رحمةاللهعلیه) در نامهای به ایشان میفرمایند: «از اینکه به تهران تشریف بردهاید از جهتی خوشوقت شدم؛ چون مرکز از هر جا بیشتر احتیاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.»<ref>موسوی خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۲۲، ص۶۵</ref>. | ایشان سرانجام در سال ۱۳۴۴ش. به دعوت اهالی منطقه غیاثی در جنوب [[تهران]] به این شهر نقل مکان کرده، فعالیت خود را در مسجد [[موسی بن جعفر (کاظم)]] (علیهالسّلام) را ادامه میدهد<ref>رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش. ، ص۴۹</ref>.امام (رحمةاللهعلیه) در نامهای به ایشان میفرمایند: «از اینکه به تهران تشریف بردهاید از جهتی خوشوقت شدم؛ چون مرکز از هر جا بیشتر احتیاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.»<ref>موسوی خمینی، روحالله، صحیفه نور، ج۲۲، ص۶۵</ref>. | ||
=اقدامات دوران مبارزه= | == اقدامات دوران مبارزه == | ||
- مبارزه با [[نفاق]] و نگرانی از اختلافها و تفرقهاندازیهای مقدس نماهای مخالف <ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص۴۰</ref>. | - مبارزه با [[نفاق]] و نگرانی از اختلافها و تفرقهاندازیهای مقدس نماهای مخالف <ref>لبیکی، مصطفی، تندیس استقامت (ویژهنامه شهید آیتالله محمدرضا سعیدی)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲، ص۴۰</ref>. | ||
- استفتای ایشان و عدهای دیگر از روحانیون از مراجع در شدت بخشیدن به مبارزات، با توجه به محدودیتهای رژیم در راه تبلیغ روحانیون<ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، ص۳۶</ref>. | - استفتای ایشان و عدهای دیگر از روحانیون از مراجع در شدت بخشیدن به مبارزات، با توجه به محدودیتهای رژیم در راه تبلیغ روحانیون<ref>روحانی (زیارتی)، سید حمید، نهضت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۴، ج۲، ص۳۶</ref>. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۰۸: | ||
- همچنین شهید سعیدی در سال ۱۳۴۶ش. به صورت مخفیانه به [[نجف]] رفته و با امام دیدار میکند. تحول در شیوه مبارزه مبتنی بر تشکیلاتی کردن آن احتمالاً از دستاوردهای دیدار با امام است، به گونهای که ساواک از فعالیتهای وی با عنوان تلاش برای تشکیل حزب «خمینیسم» یاد میکند<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۱۱۷</ref>. | - همچنین شهید سعیدی در سال ۱۳۴۶ش. به صورت مخفیانه به [[نجف]] رفته و با امام دیدار میکند. تحول در شیوه مبارزه مبتنی بر تشکیلاتی کردن آن احتمالاً از دستاوردهای دیدار با امام است، به گونهای که ساواک از فعالیتهای وی با عنوان تلاش برای تشکیل حزب «خمینیسم» یاد میکند<ref>گردآوری وزارت اطلاعات، یاران امام به روایت اسند ساواک (شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۶، ج۱، ص۱۱۷</ref>. | ||
=فعالیت اجتماعی فرهنگی= | == فعالیت اجتماعی فرهنگی == | ||
از فعالیتهای چشمگیر مرحوم سعیدی، ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام «قدس سره» از کتاب [[تحریر الوسیله]] و چاپ و نشر آن در میان جوانان بود. | از فعالیتهای چشمگیر مرحوم سعیدی، ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام «قدس سره» از کتاب [[تحریر الوسیله]] و چاپ و نشر آن در میان جوانان بود. | ||
همچنین نوارهای امام «قدس سره» را با زحمت فراوان تهیه و تکثیر میکرد و هم او بود که جزوههای درسی امام را در نجف، تحت عنوان «ولایت فقیه» چاپ و تکثیر کرد. | همچنین نوارهای امام «قدس سره» را با زحمت فراوان تهیه و تکثیر میکرد و هم او بود که جزوههای درسی امام را در نجف، تحت عنوان «ولایت فقیه» چاپ و تکثیر کرد. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۱۶: | ||
در این میان آیتالله سعیدی دست به فعالیتهای شدید زد و با انتشار اعلامیهای به زبان عربی، خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به اعتراض و مخالفت نمود. | در این میان آیتالله سعیدی دست به فعالیتهای شدید زد و با انتشار اعلامیهای به زبان عربی، خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به اعتراض و مخالفت نمود. | ||
=اعلامیه فریاد= | == اعلامیه فریاد == | ||
در پی هجوم سرمایهداران غرب به سوی ایران، حوزه علمیه قم طی اعلامیه در اردیبهشت ماه ۱۳۴۹ ضمن محکوم کردن این حرکت غرب و مشی وطن فروشانه دستگاه سلطنتی به افشاگری علیه این جنایت بزرگ دست زد. سعیدی که میدید پس از این اطلاعیه سکوتی مرگبار سراسر محافل مذهبی و روشنفکری را فراگرفته است و سکون مرز پویش و رویش انقلابی درهم نوردیده است. جنایتی بزرگتر از کاپیتولاسیون و قراردادی استعماری تر از شب کو در شرف تکوین است. قلم بدست گرفت و قبل از اینکه شیشه عمر سکوت را بشکند با خون خود بار دیگر این جمله را امضاء کرد «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف خذینی». | در پی هجوم سرمایهداران غرب به سوی ایران، حوزه علمیه قم طی اعلامیه در اردیبهشت ماه ۱۳۴۹ ضمن محکوم کردن این حرکت غرب و مشی وطن فروشانه دستگاه سلطنتی به افشاگری علیه این جنایت بزرگ دست زد. سعیدی که میدید پس از این اطلاعیه سکوتی مرگبار سراسر محافل مذهبی و روشنفکری را فراگرفته است و سکون مرز پویش و رویش انقلابی درهم نوردیده است. جنایتی بزرگتر از کاپیتولاسیون و قراردادی استعماری تر از شب کو در شرف تکوین است. قلم بدست گرفت و قبل از اینکه شیشه عمر سکوت را بشکند با خون خود بار دیگر این جمله را امضاء کرد «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف خذینی». | ||
حضرت آیة الله اعظم الله اجورنا و اجورک | حضرت آیة الله اعظم الله اجورنا و اجورک | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۲۷: | ||
خود میدانید که موضوع سرمایهگذاری صهیونیستهای آمریکایی در [[ایران]] از تأسیس سینما در قم (که برای جلوگیری از آن چه سر و صدایی به راه انداختید) برای اسلام و مسلمین خطرناکتر است. امروز روز فریاد و اعتراض است صدای خود را با اعتراض بلند کنید، داد بزنید، فریاد کنید، یک پارچه و متحد علیه این قرارداد خائنانه مبارزه نمائید تا در پیشگاه خدا و پیشینیان بزرگ خود چون مرحوم [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] و مرحوم شیرازی و نیز نسل آینده روسفید و سربلند باشید «یوم تبیض وجوه و تسود وجوه». | خود میدانید که موضوع سرمایهگذاری صهیونیستهای آمریکایی در [[ایران]] از تأسیس سینما در قم (که برای جلوگیری از آن چه سر و صدایی به راه انداختید) برای اسلام و مسلمین خطرناکتر است. امروز روز فریاد و اعتراض است صدای خود را با اعتراض بلند کنید، داد بزنید، فریاد کنید، یک پارچه و متحد علیه این قرارداد خائنانه مبارزه نمائید تا در پیشگاه خدا و پیشینیان بزرگ خود چون مرحوم [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] و مرحوم شیرازی و نیز نسل آینده روسفید و سربلند باشید «یوم تبیض وجوه و تسود وجوه». | ||
=دستگیری پس از اعلامیه= | == دستگیری پس از اعلامیه == | ||
اعلامیه و نامه تند سعیدی خطاب به علمای شهرهای ایران رژیم منحوس پهلوی را به وحشت انداخت دستگاه اطلاعاتی رژیم بخوبی به این موضوع پی برد که اگر دیر بجنبد سعیدی علما را به دادن فتوی علیه این قرارداد راضی میکند از اینرو با بسیج نیروها خود را مهیای یک اقدام سفاکانه کرد. | اعلامیه و نامه تند سعیدی خطاب به علمای شهرهای ایران رژیم منحوس پهلوی را به وحشت انداخت دستگاه اطلاعاتی رژیم بخوبی به این موضوع پی برد که اگر دیر بجنبد سعیدی علما را به دادن فتوی علیه این قرارداد راضی میکند از اینرو با بسیج نیروها خود را مهیای یک اقدام سفاکانه کرد. | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۴۴: | ||
جلادان مسیر آمدن را بار دیگر طی میکنند و سکوتی مرموز راهرو زندان را فرا میگیرد با روشن شدن برق زندانیان از سلولها بیرون میریزند و به سوی سلول سعیدی میروند و با پیکر بی جان سعیدی در حالی که عمامه سیاه او به دور گردنش پیچیده شده بود روبرو میگردند، بغض زندانیان میترکد، فریاد باز هم فریاد. | جلادان مسیر آمدن را بار دیگر طی میکنند و سکوتی مرموز راهرو زندان را فرا میگیرد با روشن شدن برق زندانیان از سلولها بیرون میریزند و به سوی سلول سعیدی میروند و با پیکر بی جان سعیدی در حالی که عمامه سیاه او به دور گردنش پیچیده شده بود روبرو میگردند، بغض زندانیان میترکد، فریاد باز هم فریاد. | ||
=شهادت= | == شهادت == | ||
آیتالله سعیدی، با وجود سختگیریهای شدید ماموران امنیتی، با عبور از راههای مخفی، از ایران به نجف رفت و در آنجا، برای بهتر شناساندن امام به علما و مدرسان حوزۀ علمیه، بسیار کوشید. سپس به ایران بازگشت و در تفرش به فعالیتهای خود ادامه داد. بر اثر آزارهای ساواک، وی آنجا را به قصد قم، ترک کرد و سپس با دعوت مردم تهران، مسجد امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را در محلۀ دولاب، سنگر خویش قرار داد. وی آن مسجد را پایگاه مبارزاتی چون [[آیتالله امامیکاشانی]] وآیتالله [[هاشمی رفسنجانی]] قرار داد تا در کنار یکدیگر بر اندیشههای غیرالهی بتازند<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۸</ref>. | آیتالله سعیدی، با وجود سختگیریهای شدید ماموران امنیتی، با عبور از راههای مخفی، از ایران به نجف رفت و در آنجا، برای بهتر شناساندن امام به علما و مدرسان حوزۀ علمیه، بسیار کوشید. سپس به ایران بازگشت و در تفرش به فعالیتهای خود ادامه داد. بر اثر آزارهای ساواک، وی آنجا را به قصد قم، ترک کرد و سپس با دعوت مردم تهران، مسجد امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را در محلۀ دولاب، سنگر خویش قرار داد. وی آن مسجد را پایگاه مبارزاتی چون [[آیتالله امامیکاشانی]] وآیتالله [[هاشمی رفسنجانی]] قرار داد تا در کنار یکدیگر بر اندیشههای غیرالهی بتازند<ref>جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۲، ص۷۳۸</ref>. | ||
سرانجام، ماموران ساواک که از فعالیتهای آن مبارز خستگیناپذیر، به ستوه آمده بودند، ایشان را دستگیر کردند. او در زندان قزل قلعه، در سلولی انفرادی زندانی شد. مدت ۱۰ روز، به شدیدترین وجهی شکنجه شد<ref>حائری، علی و همکاران، روزشمار شمسی، ص۹۵</ref>. در نهایت، ساواک دستور گرفت با اجرای قتل آیتالله سعیدی، دیگر مبارزان را بترساند و از این گونه اعمال برحذر بدارد. سرانجام ماموران ساواک، در سلول انفرادی با پیچیدن عمامه دور گردن ایشان جان آن مبارز نستوه را از قفس تن آزاد کردند. | سرانجام، ماموران ساواک که از فعالیتهای آن مبارز خستگیناپذیر، به ستوه آمده بودند، ایشان را دستگیر کردند. او در زندان قزل قلعه، در سلولی انفرادی زندانی شد. مدت ۱۰ روز، به شدیدترین وجهی شکنجه شد<ref>حائری، علی و همکاران، روزشمار شمسی، ص۹۵</ref>. در نهایت، ساواک دستور گرفت با اجرای قتل آیتالله سعیدی، دیگر مبارزان را بترساند و از این گونه اعمال برحذر بدارد. سرانجام ماموران ساواک، در سلول انفرادی با پیچیدن عمامه دور گردن ایشان جان آن مبارز نستوه را از قفس تن آزاد کردند. | ||
=پیام امام خمینی درباره شهید سعیدی= | == پیام امام خمینی درباره شهید سعیدی == | ||
خبر شهادت سعیدی از مرزها گذشت و متن تسلیت نامه فضلا و محصلین حوزه علمیه به [[امام خمینی]] (ره) رسید و امام راحل را در سوگ این یار و شاگرد وفادار خود نشاند، طلاب و شاگردان انقلابی امام بر آن شدند تا نام و خاطره او را زنده نگه دارند. | خبر شهادت سعیدی از مرزها گذشت و متن تسلیت نامه فضلا و محصلین حوزه علمیه به [[امام خمینی]] (ره) رسید و امام راحل را در سوگ این یار و شاگرد وفادار خود نشاند، طلاب و شاگردان انقلابی امام بر آن شدند تا نام و خاطره او را زنده نگه دارند. | ||
فاتحه سعیدی به طولانیترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است. | فاتحه سعیدی به طولانیترین فاتحه در نجف اشرف مبدل شد. امام مخارج فاتحه سعیدی را بر عهده گرفت و چهل شب خود صاحب عزای سعیدی شد و پیامی را برای فضلا و محصلین حوزه علمیه فرستاد که در پایان آن آمده است. | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۵۵: | ||
من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت میدهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر علیهالسلام» به سخن مینشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمیگراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت. | من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموما و خصوصا به ملت ایران تعزیت میدهم از خداوند متعال رفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مینمایم. سفاکان و کوردلان که تحمل این همه عظمت و بزرگی را نداشتند چندین شب برق «مسجد عمران» مسجدی که در آن امام و یارانش در سوگ سعیدی نشسته بودند همانند شبی که سعیدی در مسجد «امام موسی بن جعفر علیهالسلام» به سخن مینشست و شبی که در زندان «قزل قلعه» به معراج رفت خاموش کردند. غافل از اینکه نور سعیدی هرگز با خاموش شدن برق به خاموشی نمیگراید، مردی که سکوت را زیر دستان فریاد خفه کرد و مرگ را زیر گامهای شهادت کشت. | ||
=پیام شهید درباره ی حضرت امام خمینی قدس سره= | == پیام شهید درباره ی حضرت امام خمینی قدس سره == | ||
آیتالله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی «قدس سره» داشت و درباره امام گفته بود:«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»«حضرت امام شبیهترین عالمان نسبت به ولی الله، امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) و آباء طاهرینش میباشد.»«مرا بگیرید و به بند و حبس کشید، تا آن وقت از من سلب مسؤولیت شود، چه اگر آزاد باشم، فریاد میزنم، حقایق را میگویم و افشاگری میکنم. من این لباس را پوشیدهام و از بیتالمال امرار معاش میکنم، که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم.... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چارهای ندارم.» | آیتالله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی «قدس سره» داشت و درباره امام گفته بود:«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»«حضرت امام شبیهترین عالمان نسبت به ولی الله، امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) و آباء طاهرینش میباشد.»«مرا بگیرید و به بند و حبس کشید، تا آن وقت از من سلب مسؤولیت شود، چه اگر آزاد باشم، فریاد میزنم، حقایق را میگویم و افشاگری میکنم. من این لباس را پوشیدهام و از بیتالمال امرار معاش میکنم، که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم.... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چارهای ندارم.» | ||