۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== 2. صوفیه === | === 2. صوفیه === | ||
صوفیه [[الجزایر]] از [[اهل تسنن]] [[الجزایر]] محسوب میشوند در فروع [[مذهب مالکی]] و در اصول مذهب، تابع تفکرات [[اشعری]] هستند و مشی و سلوک برخی از آنان در چهارچوب طریقه [[تیجانیه]] است و مرکز آنها در منطقه عین قاضی واقع شده است و برخی دیگر نیز بر طریقه [[قادریه|قادریّه]] که عمدتاً در مراکش به سر میبرند استوار است و گروهی نیز تابع طریقه [[علویه]] هستند که در غرب [[الجزایر]] ساکن میباشند. | صوفیه [[الجزایر]] از [[اهلسنت و جماعت|اهل تسنن]] [[الجزایر]] محسوب میشوند در فروع [[مذهب مالکی]] و در اصول مذهب، تابع تفکرات [[اشعری]] هستند و مشی و سلوک برخی از آنان در چهارچوب طریقه [[تیجانیه]] است و مرکز آنها در منطقه عین قاضی واقع شده است و برخی دیگر نیز بر طریقه [[قادریه|قادریّه]] که عمدتاً در مراکش به سر میبرند استوار است و گروهی نیز تابع طریقه [[علویه]] هستند که در غرب [[الجزایر]] ساکن میباشند. | ||
گروه اخیر که بهشدت با تفکرات [[سلفیه]] و [[وهابیان]] مخالفاند نوعاً مورد غضب و خشم وهابیان واقعشده و از جانب آنان مورد تهدید قرار میگیرند؛ لذا این گروه نسبت به سایر گروههای دیگر به [[شیعه]] نزدیکترند. رهبر فکری این گروه ادریس از نوادگان [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن مجتبی]] علیهالسلام است و لذا گاهی این گروه را [[ادرسیه]] نیز میخوانند. <ref>ثقفی، سید محمد، جنبش اسلامی در الجزایر: عوامل شکست، درسهایی از مکتب اسلام، تیر 1371، سال 32 – شماره 3 (4 صفحه – از 65 تا 68 | گروه اخیر که بهشدت با تفکرات [[سلفیه]] و [[وهابیان]] مخالفاند نوعاً مورد غضب و خشم وهابیان واقعشده و از جانب آنان مورد تهدید قرار میگیرند؛ لذا این گروه نسبت به سایر گروههای دیگر به [[شیعه]] نزدیکترند. رهبر فکری این گروه ادریس از نوادگان [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن مجتبی]] علیهالسلام است و لذا گاهی این گروه را [[ادرسیه]] نیز میخوانند. <ref>ثقفی، سید محمد، جنبش اسلامی در الجزایر: عوامل شکست، درسهایی از مکتب اسلام، تیر 1371، سال 32 – شماره 3 (4 صفحه – از 65 تا 68 | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
او سپس در [[الجزایر]] انجمن «ستاره شمال [[آفریقا]]» را با هدف تساوی فرهنگ فرانسوی و عربی پایهریزی کرد ولی روانه زندان شد؛ اما نخستین انقلاب پس از این دوران طولانی انفعال نسبی، در سال 1324 ه. ش. (1945 م) از شهر قسطنطنیه یا قسنطنیه (واقع در شمال شرقی [[الجزایر]]) آغاز شد. | او سپس در [[الجزایر]] انجمن «ستاره شمال [[آفریقا]]» را با هدف تساوی فرهنگ فرانسوی و عربی پایهریزی کرد ولی روانه زندان شد؛ اما نخستین انقلاب پس از این دوران طولانی انفعال نسبی، در سال 1324 ه. ش. (1945 م) از شهر قسطنطنیه یا قسنطنیه (واقع در شمال شرقی [[الجزایر]]) آغاز شد. | ||
در این سال که جنگ جهانی دوم در شرف پایان بود مردم [[الجزایر]] که خود را حتیالامکان آماده کسب استقلال کرده بودند قیام کردند، ولی [[فرانسه]] با شدت عمل غیرمنتظره در برابر این قیام ایستاد و 45000 تن از مردم الجزایر را کشت. <ref>جلال یحیی، المغرب الکبیر، دوران معاصر و نقش جنبشهای آزادیبخش در استقلال، الدار القومیة للطباعة و النشر، اسکندریة بخش 3 – 1996 م، ص 1043</ref> | در این سال که جنگ جهانی دوم در شرف پایان بود مردم [[الجزایر]] که خود را حتیالامکان آماده کسب استقلال کرده بودند قیام کردند، ولی [[فرانسه]] با شدت عمل غیرمنتظره در برابر این قیام ایستاد و 45000 تن از مردم الجزایر را کشت. <ref>جلال یحیی، المغرب الکبیر، دوران معاصر و نقش جنبشهای آزادیبخش در استقلال، الدار القومیة للطباعة و النشر، اسکندریة بخش 3 – 1996 م، ص 1043</ref> | ||
سالها پس از قیام «امیر عبدالقادر»، عالِم مذهبی شیخ «[[عبدالحمید بن بادیس]]» به همراه دوستش، [[شیخ بشیر ابراهیمی]] که او نیز روحانی بود تلاش کردند تا با تشکیل «[[ | سالها پس از قیام «امیر عبدالقادر»، عالِم مذهبی شیخ «[[عبدالحمید بن بادیس]]» به همراه دوستش، [[بشیر ابراهیمی|شیخ بشیر ابراهیمی]] که او نیز روحانی بود تلاش کردند تا با تشکیل «[[جمعیت علمای مسلمین الجزایر|جمعیة العلماء المسلمین]]» رهبری قیام ضد استعماری به دوش بکشند، هرچند مشی این دو بهویژه [[عبدالحمید بن بادیس|بنبادیس]] بیشتر بر پایه آگاهیبخشی و فعالیتهای فرهنگی استوار بود اما بهتدریج به حوزههای سیاسی وارد شد بهگونهای برخی از اعضای این گروه با تبعیت از آراء و تفکرات [[ابن تیمیه|ابنتیمیه]] و شاگردان [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] همانند [[رشید رضا|محمد رشید رضا]] و گروه «انصار اصلاحات در جهان اسلام» به رهبری «شکیب ارسلان»، دست به فعالیتهای مسلحانه در [[الجزایر]] زدند. <ref>حسن سید سلیمان، اسلام سیاسی در [[الجزایر]]، سند چاپ شده در کتاب اسلام در آفریقا (مدثر عبدالرحیم و التیجانی عبدالقادر، موسسه دارالحکمة للطباعة و النشر المحدوده، خرطوم، 1992 م، ص 79 – 82</ref> | ||
این جمعیت درنهایت نیز با گروههای سیاسی و مسلح ضد [[استعمار]] مانند «[[جبهه آزادیبخش ملی]]» ائتلاف نمود و به ابقای نقش برجستهای در جنگ هشتساله (1954 – 1962) علیه [[فرانسه]] پرداخت. | این جمعیت درنهایت نیز با گروههای سیاسی و مسلح ضد [[استعمار]] مانند «[[جبهه آزادیبخش ملی الجزایر|جبهه آزادیبخش ملی]]» ائتلاف نمود و به ابقای نقش برجستهای در جنگ هشتساله (1954 – 1962) علیه [[فرانسه]] پرداخت. | ||
با پیروزی انقلاب 1962 میتوان گفت که مرحله نخست حرکتها و جنبشهای اسلامی به بار نشست اما این پایانی بر جنبشهای اسلامی در این کشور نبود زیرا به دنبال قدرت گرفتن انقلابیون و انحصارطلبی ملیگراها در تسهیم قدرت و محدودیتهای بسیار برای نقشآفرینی جریانهای اسلامگرا، بار دیگر جنبشهای اسلامی شکل گرفتند با این تفاوت که این بار مبارزه برای بیرون راندن [[استعمار]] و به دست آوردن استقلال نبود بلکه تلاش برای جلوگیری از استبداد و حاکم کردن اهداف واقعی انقلاب بود که مهمترین آن را برابری، عدالت اجتماعی و اجرای احکام اسلامی تشکیل میداد. | با پیروزی انقلاب 1962 میتوان گفت که مرحله نخست حرکتها و جنبشهای اسلامی به بار نشست اما این پایانی بر جنبشهای اسلامی در این کشور نبود زیرا به دنبال قدرت گرفتن انقلابیون و انحصارطلبی ملیگراها در تسهیم قدرت و محدودیتهای بسیار برای نقشآفرینی جریانهای اسلامگرا، بار دیگر جنبشهای اسلامی شکل گرفتند با این تفاوت که این بار مبارزه برای بیرون راندن [[استعمار]] و به دست آوردن استقلال نبود بلکه تلاش برای جلوگیری از استبداد و حاکم کردن اهداف واقعی انقلاب بود که مهمترین آن را برابری، عدالت اجتماعی و اجرای احکام اسلامی تشکیل میداد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
«عبدالقادر» نگرشی کاملاً دینی به مبارزه داشت و شعارها و اصول خود را بر اصول مذهبی استوار ساخته بود. او بر این باور بود که دشمنان [[الجزایر]]، خصوصاً فرانسویها کافران حربی هستند و برای مقابله با آنها تنها دو راه بیشتر وجود ندارد یا پیروزی یا شهادت. <ref>امیر عبدالقادر الجزایری، فرهنگنامه علمای مجاهد: http://daneshnameh.irdc.ir/?p=167</ref> | «عبدالقادر» نگرشی کاملاً دینی به مبارزه داشت و شعارها و اصول خود را بر اصول مذهبی استوار ساخته بود. او بر این باور بود که دشمنان [[الجزایر]]، خصوصاً فرانسویها کافران حربی هستند و برای مقابله با آنها تنها دو راه بیشتر وجود ندارد یا پیروزی یا شهادت. <ref>امیر عبدالقادر الجزایری، فرهنگنامه علمای مجاهد: http://daneshnameh.irdc.ir/?p=167</ref> | ||
البته [[عبدالحمید بن بادیس|شیخ عبدالحمیدبن بادیس]]، رهبر [[جمعیت علمای مسلمان الجزایر]] – و دومین رهبر مذهبی ضداستعماری پس از امیر عبدالقادر – ضمن تکیه بر دین مقدس اسلام برای احیای مجدد [[الجزایر]] بر اساس تعالیم وحی و کسب استقلال این کشور سعی کرد نگرش ملیگرایانه را نیز در اقدام خود لحاظ کند.<ref>حسن سید سلیمان؛ پیشین</ref> | البته [[عبدالحمید بن بادیس|شیخ عبدالحمیدبن بادیس]]، رهبر [[جمعیت علمای مسلمین الجزایر|جمعیت علمای مسلمان الجزایر]] – و دومین رهبر مذهبی ضداستعماری پس از امیر عبدالقادر – ضمن تکیه بر دین مقدس اسلام برای احیای مجدد [[الجزایر]] بر اساس تعالیم وحی و کسب استقلال این کشور سعی کرد نگرش ملیگرایانه را نیز در اقدام خود لحاظ کند.<ref>حسن سید سلیمان؛ پیشین</ref> | ||
بن بادیس در مقابل فرانسویها که اشغال صدمین سالگرد [[الجزایر]] را در سال 1930 جشن و [[زبان عربی]] را ملغی اعلام کرده بود، شعار «[[الجزایر]] وطن من، اسلام دین من و عربی زبان من» را مطرح کرد. وی ابتدا اقدام به تأسیس صدها مدرسه آزاد کرد که در آن زبان عربی، علوم دینی و علوم جدید تدریس میشد. | بن بادیس در مقابل فرانسویها که اشغال صدمین سالگرد [[الجزایر]] را در سال 1930 جشن و [[زبان عربی]] را ملغی اعلام کرده بود، شعار «[[الجزایر]] وطن من، اسلام دین من و عربی زبان من» را مطرح کرد. وی ابتدا اقدام به تأسیس صدها مدرسه آزاد کرد که در آن زبان عربی، علوم دینی و علوم جدید تدریس میشد. | ||
(محمد ابراهیم و دیگران؛ [[جبهه نجات اسلامی]] [[الجزایر]]، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، 1385) توجه به سخنان بنبادیس نشان میدهد که وی همزمان هم دغدغه دین دارد و هم برای حفظ زبان عربی که در واقع بخشی از هویت ملی است مبارزه میکند. | (محمد ابراهیم و دیگران؛ [[جبهه نجات اسلامی]] [[الجزایر]]، مؤسسه مطالعات اندیشهسازان نور، 1385) توجه به سخنان بنبادیس نشان میدهد که وی همزمان هم دغدغه دین دارد و هم برای حفظ زبان عربی که در واقع بخشی از هویت ملی است مبارزه میکند. | ||
در واقع برای [[بن بادیس]]، عربیت و [[اسلام]] دو روی سکه [[الجزایر]] مستقل بود. موضعگیریهای سیاسی بنبادیس در سالهای آخر زندگی، به ویژه از 1356 ق به بعد، انعطافناپذیر شد و به مبارزه مسلحانه گرایش یافت؛ بنا به گفته یکی از شاگردانش، بر آن بود که به محض اعلام جنگ ایتالیا به [[فرانسه]]، قیام خود را آغاز کند. <ref>دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 3: 83 – 85</ref> در دوره پیش از انقلاب جریانهای سنتی اسلامی با تأسی از آموزههای دینی و تأثیرپذیری از شخصیتهای متفکر جهان عرب همچون [[حسن البنا|حسنالبنا]]، [[محمد عبده]] و [[رشید رضا]] تمام تلاششان خارج شدن از استبداد و [[استعمار]] بوده است؛ همین موضوع – یعنی حضور پررنگ [[استعمار]] بیگانه که همزمان دین و هویت ملی الجزایریها را نشانه گرفته بود – دلیل اصلی ظهور و بروز جنبشهای اسلامی شد. در همین امتداد هدف اصلی جنبشهای اسلامی مردم [[الجزایر]]، کسب استقلال از طریق مبارزه مسلحانه و جهاد علیه استعمار [[فرانسه]] و حفظ و احیاء دین بود. | در واقع برای [[عبدالحمید بن بادیس|بن بادیس]]، عربیت و [[اسلام]] دو روی سکه [[الجزایر]] مستقل بود. موضعگیریهای سیاسی بنبادیس در سالهای آخر زندگی، به ویژه از 1356 ق به بعد، انعطافناپذیر شد و به مبارزه مسلحانه گرایش یافت؛ بنا به گفته یکی از شاگردانش، بر آن بود که به محض اعلام جنگ ایتالیا به [[فرانسه]]، قیام خود را آغاز کند. <ref>دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 3: 83 – 85</ref> در دوره پیش از انقلاب جریانهای سنتی اسلامی با تأسی از آموزههای دینی و تأثیرپذیری از شخصیتهای متفکر جهان عرب همچون [[حسن البنا|حسنالبنا]]، [[محمد عبده]] و [[رشید رضا]] تمام تلاششان خارج شدن از استبداد و [[استعمار]] بوده است؛ همین موضوع – یعنی حضور پررنگ [[استعمار]] بیگانه که همزمان دین و هویت ملی الجزایریها را نشانه گرفته بود – دلیل اصلی ظهور و بروز جنبشهای اسلامی شد. در همین امتداد هدف اصلی جنبشهای اسلامی مردم [[الجزایر]]، کسب استقلال از طریق مبارزه مسلحانه و جهاد علیه استعمار [[فرانسه]] و حفظ و احیاء دین بود. | ||
این رویکرد را به خوبی میتوان در اعلامیه [[طرابلس]] که اندک زمانی پیش از استقلال [[الجزایر]] صادر شد، مشاهده کرد: «فرهنگ [[الجزایر]]، فرهنگی ملی خواهد بود که براساس [[زبان عربی]] بنا نهاده شده است و دین اسلام از کلیه بدعتها و خرافهگراییهایی که باعث آسیب رساندن به ساحت قدسی آن میگردد، مبری است و این اندیشه الهی در چارچوب فرهنگ و شخصیت متبلور خواهد شد.» <ref>مجله البیان: شماره 23، 48 (پرونده حوادث الجزایر)</ref> | این رویکرد را به خوبی میتوان در اعلامیه [[طرابلس]] که اندک زمانی پیش از استقلال [[الجزایر]] صادر شد، مشاهده کرد: «فرهنگ [[الجزایر]]، فرهنگی ملی خواهد بود که براساس [[زبان عربی]] بنا نهاده شده است و دین اسلام از کلیه بدعتها و خرافهگراییهایی که باعث آسیب رساندن به ساحت قدسی آن میگردد، مبری است و این اندیشه الهی در چارچوب فرهنگ و شخصیت متبلور خواهد شد.» <ref>مجله البیان: شماره 23، 48 (پرونده حوادث الجزایر)</ref> | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
از حیث تأثیر ساختاری و الگوی نهادی نیز، جبهه نجات اسلامی [[الجزایر]] – به عنوان گروهی بسیار بانفوذ در بین مرد که کاملاً حامی [[جمهوری اسلامی ایران]] است شناخته میشود – بارها بر اینکه به دنبال تحقق مدلی چون حکومت جمهوری اسلامی در [[الجزایر]] است تأکید کرده است. <ref>جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی، پیشین</ref> | از حیث تأثیر ساختاری و الگوی نهادی نیز، جبهه نجات اسلامی [[الجزایر]] – به عنوان گروهی بسیار بانفوذ در بین مرد که کاملاً حامی [[جمهوری اسلامی ایران]] است شناخته میشود – بارها بر اینکه به دنبال تحقق مدلی چون حکومت جمهوری اسلامی در [[الجزایر]] است تأکید کرده است. <ref>جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی، پیشین</ref> | ||
«جبهه نجات اسلامی» در سال 1991، اجازه شرکت در انتخابات پارلمان را پیدا کرد که با پیروزی قاطع، نزدیک 70 درصد کرسیهای مجلس را به دست آورد. در پی این پیروزی [[عباس مدنی]]، رهبر این حزب، تصریح کرد که میخواهیم حکومتی اسلامی شبیه به حکومت [[خمینی]] در [[ایران]] را تشکیل دهیم. بعد از این اظهارات که بیشتر شبیه یک عملیات انتحاری بود، بلافاصله ارتش [[الجزایر]] با جماعت همهجانبه [[آمریکا]] و [[اروپا]] کودتا کرد و عباس مدنی و دیگر اعضای این حزب را زندانی کردند. <ref>Ami Ayalon, Middle East Contemporary Survey, Volume 16 of MECS Series, The Moshe Dayan Center, 1995, p 194</ref> | «جبهه نجات اسلامی» در سال 1991، اجازه شرکت در انتخابات پارلمان را پیدا کرد که با پیروزی قاطع، نزدیک 70 درصد کرسیهای مجلس را به دست آورد. در پی این پیروزی [[عباس مدنی]]، رهبر این حزب، تصریح کرد که میخواهیم حکومتی اسلامی شبیه به حکومت [[سید روحالله موسوی خمینی|خمینی]] در [[ایران]] را تشکیل دهیم. بعد از این اظهارات که بیشتر شبیه یک عملیات انتحاری بود، بلافاصله ارتش [[الجزایر]] با جماعت همهجانبه [[آمریکا]] و [[اروپا]] کودتا کرد و عباس مدنی و دیگر اعضای این حزب را زندانی کردند. <ref>Ami Ayalon, Middle East Contemporary Survey, Volume 16 of MECS Series, The Moshe Dayan Center, 1995, p 194</ref> | ||
در همین راستا، برخی از دیگر جریانهای اسلامی الجزایر، پا را از این فراتر گذاشته و خواهان برپایی یک نظام اسلامی برپایه امت واحد مسلمان از [[خلیج فارس]] تا اقیانوس اطلس شدهاند. (مانند رابط الدعوه الاسلامیه در [[الجزایر]]).<ref>حمید احمدی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی در خاورمیانه عربی، مجموعه مقالات پیرامون جهان سوم، سفیر، تهران، 1369، صص 157 – 117</ref> | در همین راستا، برخی از دیگر جریانهای اسلامی الجزایر، پا را از این فراتر گذاشته و خواهان برپایی یک نظام اسلامی برپایه امت واحد مسلمان از [[خلیج فارس]] تا اقیانوس اطلس شدهاند. (مانند رابط الدعوه الاسلامیه در [[الجزایر]]).<ref>حمید احمدی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی در خاورمیانه عربی، مجموعه مقالات پیرامون جهان سوم، سفیر، تهران، 1369، صص 157 – 117</ref> | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
با خروج [[فرانسه]] از [[الجزایر]] و دستیابی به استقلال، ملیگراهایی که در رأس نهضت استقلالطلبانه قرار داشتند به قدرت رسیدند. ابتدا فرحت عباس به عنوان رییسجمهور برگزیده شد و احمدبن بلّا هم نخستوزیر شد. وی اعضای کابینه خود را از میان افسران سابق نهضت مقاومت برگزید. از همین نقطه بود که پروژه اسلامزدایی و حذف اسلامگرایان از عرصه قدرت سیاسی [[الجزایر]] پس از انقلابی خونینی کلید خورد. پس از اندکی بنبلّا به مقام ریاستجمهوری رسید. | با خروج [[فرانسه]] از [[الجزایر]] و دستیابی به استقلال، ملیگراهایی که در رأس نهضت استقلالطلبانه قرار داشتند به قدرت رسیدند. ابتدا فرحت عباس به عنوان رییسجمهور برگزیده شد و احمدبن بلّا هم نخستوزیر شد. وی اعضای کابینه خود را از میان افسران سابق نهضت مقاومت برگزید. از همین نقطه بود که پروژه اسلامزدایی و حذف اسلامگرایان از عرصه قدرت سیاسی [[الجزایر]] پس از انقلابی خونینی کلید خورد. پس از اندکی بنبلّا به مقام ریاستجمهوری رسید. | ||
اینان درصدد بودند تا جامعه نوین [[الجزایر]] را براساس اصول و مبانی سوسیالیسم بنا کنند. [[بن بلا]] از [[سوسیالیسم]] مارکسیستی طرفداری میکرد؛ اما جامعه آرمانی سرهنگ [[هواری بومدین]] که در این زمان نخستوزیر بود، براساس برداشتی دوگانه از سوسیالیسم و اسلام بود. این اختلاف عقیده باعث شد که بومدین در سال 1965 با یک کودتای ناگهانی بن بلّا را از قدرت برکنار و خود در مسند قدرت قرار گیرد. | اینان درصدد بودند تا جامعه نوین [[الجزایر]] را براساس اصول و مبانی سوسیالیسم بنا کنند. [[احمد بن بلا|بن بلا]] از [[سوسیالیسم]] مارکسیستی طرفداری میکرد؛ اما جامعه آرمانی سرهنگ [[بو مدین هواری|هواری بومدین]] که در این زمان نخستوزیر بود، براساس برداشتی دوگانه از سوسیالیسم و اسلام بود. این اختلاف عقیده باعث شد که بومدین در سال 1965 با یک کودتای ناگهانی بن بلّا را از قدرت برکنار و خود در مسند قدرت قرار گیرد. | ||
بومدین تا زمانی که بر سر کار بود با قدرت و اقتدار کامل، یکهتاز میدان سیاست و حاکمیت آن کشور بود. <ref>اوضاع معاصر کشورهای اسلامی، جاسم مرغی، ص 43 – 44</ref> | بومدین تا زمانی که بر سر کار بود با قدرت و اقتدار کامل، یکهتاز میدان سیاست و حاکمیت آن کشور بود. <ref>اوضاع معاصر کشورهای اسلامی، جاسم مرغی، ص 43 – 44</ref> | ||
واقعیت آن است که جنبش اسلامی در [[الجزایر]] بعد از پیروزی، از مسیر اصلی خود منحرف شد و جبهه آزادیبخش ملی – که به عنوان حزب پیروز در جنگ با فرانسویها قدرت را به دست گرفت – در مدت چهاردهه حکومت، آرمانهای اسلامی خود را فراموش کرد و [[الجزایر]] را به سوی برقراری یک حکومت مستبد غیردینی سوق داد. | واقعیت آن است که جنبش اسلامی در [[الجزایر]] بعد از پیروزی، از مسیر اصلی خود منحرف شد و جبهه آزادیبخش ملی – که به عنوان حزب پیروز در جنگ با فرانسویها قدرت را به دست گرفت – در مدت چهاردهه حکومت، آرمانهای اسلامی خود را فراموش کرد و [[الجزایر]] را به سوی برقراری یک حکومت مستبد غیردینی سوق داد. | ||
هنگامی که [[هواری بومدین]] به مقام ریاستجمهوری رسید (1965 – 1978) دولتی مرکب از نخبگان نظامی، حزبی و تکنوکراتها تشکیل داد. | هنگامی که [[بو مدین هواری|هواری بومدین]] به مقام ریاستجمهوری رسید (1965 – 1978) دولتی مرکب از نخبگان نظامی، حزبی و تکنوکراتها تشکیل داد. | ||
ایدئولوژی بومدین ترکیبی از سوسیالیسم، [[ناسیونالیسم]] و اسلام بود. «بومدین» میخواست برای [[الجزایر]] هویتی جدید بسازد تا براساس آن، هم [[فرانسه]] دوستان، هم عرب دوستان و هم اسلامگرایان را خشنود سازد و آن ایجاد الجزایری با اصول عربی و اسلامی و محتوای غیرمذهبی بود. <ref>هرایر دکمجیان، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، مترجم: حمید احمدی، چاپ سوم، انتشارات کیهان، تهران، 1377، ص 369</ref> | ایدئولوژی بومدین ترکیبی از سوسیالیسم، [[ناسیونالیسم]] و اسلام بود. «بومدین» میخواست برای [[الجزایر]] هویتی جدید بسازد تا براساس آن، هم [[فرانسه]] دوستان، هم عرب دوستان و هم اسلامگرایان را خشنود سازد و آن ایجاد الجزایری با اصول عربی و اسلامی و محتوای غیرمذهبی بود. <ref>هرایر دکمجیان، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، مترجم: حمید احمدی، چاپ سوم، انتشارات کیهان، تهران، 1377، ص 369</ref> | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
== مهمترین احزاب و جریانهای سیاسی اسلامگرا == | == مهمترین احزاب و جریانهای سیاسی اسلامگرا == | ||
=== یکم. پیش از انقلاب === | === یکم. پیش از انقلاب === | ||
در این دوره میتوان [[جمعیت علمای | در این دوره میتوان [[جمعیت علمای مسلمین الجزایر|جمعیت علمای مسلمین]] را مهمترین این حرکات دانست. این جنبش در سال 1936 توسط شیخ «[[عبدالحمید بن بادیس]]» در [[الجزیره]] پایتخت [[الجزایر]] تأسیس شد. «بن بادیس» در مقابل فرانسویها که اشغال صدمین سالگرد [[الجزایر]] را در سال 1930 جشن و [[زبان عربی]] را ملغی کرده بود، شعار «[[الجزایر]] وطن من. اسلام دین من و عربی زبان من» را مطرح کرد. | ||
وی روش «[[محمد عبده]]» در [[مصر]] را در محقق ساختن نهضت اسلامی از طریق اصلاحات دینی دنبال نمود و ابتدا اقدام به تأسیس صدها مدرسه آزاد کرد که در آن [[زبان عربی]]، علوم دینی و علوم جدید از قسطنطنیه در شرق تا تلمسان در غرب تدریس میشد. بن بادیس چند روزنامه نیز تأسیس کرد و باشگاههای متعددی ساخت. سرانجام استعمارگران فرانسوی او را به اتهام تبلیغات کمونیستی تبعید کردند. | وی روش «[[محمد عبده]]» در [[مصر]] را در محقق ساختن نهضت اسلامی از طریق اصلاحات دینی دنبال نمود و ابتدا اقدام به تأسیس صدها مدرسه آزاد کرد که در آن [[زبان عربی]]، علوم دینی و علوم جدید از قسطنطنیه در شرق تا تلمسان در غرب تدریس میشد. بن بادیس چند روزنامه نیز تأسیس کرد و باشگاههای متعددی ساخت. سرانجام استعمارگران فرانسوی او را به اتهام تبلیغات کمونیستی تبعید کردند. | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
در این گردهمایی کلیه روشهای مشارکت سیاسی و کیفیت میانجیگری برای خروج کشور از بحرانهای موجود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. انتخابات ریاستجمهوری سال 1999 با حضور 7 کاندیدا برگزار شد، اما این در حالی بود که شیخ «محفوظ نحناح» با توجه به منافع عمومی و نه حزبی، علیرغم محرومیت از انتخابات، به تشکیل ائتلافی با احزاب هم رأی خود پرداخت. <ref>Jean-Noel Ferrié, “La parlementarisation de l’islam politique: la dynamique des modérés”, CERI, novembre-décembre 2006, http://www.ceri-sciencespo.com/cerifr/archive/2006.php</ref> این احزاب عبارت بودند از: جبهه آزادیبخش ملی، تجمع ملی دموکراتیک، جنبش النهضه، جنبش جامعه صلح. | در این گردهمایی کلیه روشهای مشارکت سیاسی و کیفیت میانجیگری برای خروج کشور از بحرانهای موجود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. انتخابات ریاستجمهوری سال 1999 با حضور 7 کاندیدا برگزار شد، اما این در حالی بود که شیخ «محفوظ نحناح» با توجه به منافع عمومی و نه حزبی، علیرغم محرومیت از انتخابات، به تشکیل ائتلافی با احزاب هم رأی خود پرداخت. <ref>Jean-Noel Ferrié, “La parlementarisation de l’islam politique: la dynamique des modérés”, CERI, novembre-décembre 2006, http://www.ceri-sciencespo.com/cerifr/archive/2006.php</ref> این احزاب عبارت بودند از: جبهه آزادیبخش ملی، تجمع ملی دموکراتیک، جنبش النهضه، جنبش جامعه صلح. | ||
در انتخابات 1999 م شیخ «نحناح» - به دلیل هراس از به قدرت رسیدن سکولارها و بازگشت هرج و مرج و خشونت به الجزایر – به حمایت از [[عبدالعزیز بوتفلیقه]] پرداخت. در انتخابات پارلمانی و محلی سال 2002، جنبش جامعه صلح علیرغم فشارهایی که از جانب دیگر احزاب بر آن وارد میشد، موفق به جای دادن 38 نفر از اعضای خود در پارلمان الجزایر، 38 نفر در شورای شهرداریها و در حدود 1200 نفر در شورای محلی شد. در 19 ژوئن 2003 مؤسس جنبش جامعه صلح مبادرت به اتخاذ مواضعی کرد که برگرفته حوادث خونین [[فلسطین]]و [[عراق]]، پس از 11 سپتامبر 2001 بود. در هشتم اوت همان سال سومین گردهمایی جنبش برگزار و «شیخ ابوجره سلطانی» به عنوان جانشین شیخ «نحناح» برگزیده شد. | در انتخابات 1999 م شیخ «نحناح» - به دلیل هراس از به قدرت رسیدن سکولارها و بازگشت هرج و مرج و خشونت به الجزایر – به حمایت از [[عبدالعزیز بوتفلیقه]] پرداخت. در انتخابات پارلمانی و محلی سال 2002، جنبش جامعه صلح علیرغم فشارهایی که از جانب دیگر احزاب بر آن وارد میشد، موفق به جای دادن 38 نفر از اعضای خود در پارلمان الجزایر، 38 نفر در شورای شهرداریها و در حدود 1200 نفر در شورای محلی شد. در 19 ژوئن 2003 مؤسس جنبش جامعه صلح مبادرت به اتخاذ مواضعی کرد که برگرفته حوادث خونین [[فلسطین]] و [[عراق]]، پس از 11 سپتامبر 2001 بود. در هشتم اوت همان سال سومین گردهمایی جنبش برگزار و «شیخ ابوجره سلطانی» به عنوان جانشین شیخ «نحناح» برگزیده شد. | ||
سومین انتخابات ریاستجمهوری دمکراتیک الجزایر در هشتم آوریل 2004 برگزار شد. در این انتخابات مجلس شورای ملی ائتلاف حزبی خود را به ائتلاف برای انتخابات ریاستجمهوری تبدیل کرد که شامل «جبهه آزادیبخش ملی»، «جنبش جامعه صلح» و «تجمع ملی دموکراسی» بود. <ref>Amel Boubekeur, “Les partis islamistes algériens et la démocrativ: vers une professionnalisation politique?”, L’Année du Maghreb, IV | 2008, 219-238</ref> | سومین انتخابات ریاستجمهوری دمکراتیک الجزایر در هشتم آوریل 2004 برگزار شد. در این انتخابات مجلس شورای ملی ائتلاف حزبی خود را به ائتلاف برای انتخابات ریاستجمهوری تبدیل کرد که شامل «جبهه آزادیبخش ملی»، «جنبش جامعه صلح» و «تجمع ملی دموکراسی» بود. <ref>Amel Boubekeur, “Les partis islamistes algériens et la démocrativ: vers une professionnalisation politique?”, L’Année du Maghreb, IV | 2008, 219-238</ref> | ||
خط ۲۶۸: | خط ۲۶۸: | ||
هسته اولیه «جنبش النهضه» با عنوان یک جنبش سری در سال 1974 شکل گرفت و پس از اینکه در [[الجزایر]] فضای باز سیاسی به وجود آمد، به یک انجمن دارای ویژگی فرهنگی و اجتماعی و سپس به یک حزب سیاسی تبدیل شد. <ref> نسخه اینترنتی روزنامه نیویورک تایمز مورخ 12/25/2012: | هسته اولیه «جنبش النهضه» با عنوان یک جنبش سری در سال 1974 شکل گرفت و پس از اینکه در [[الجزایر]] فضای باز سیاسی به وجود آمد، به یک انجمن دارای ویژگی فرهنگی و اجتماعی و سپس به یک حزب سیاسی تبدیل شد. <ref> نسخه اینترنتی روزنامه نیویورک تایمز مورخ 12/25/2012: | ||
http://www.nytimes.com/2012/05/12/ world /Africa/Algerians-skeptical-of-election-results-favoring-party-in-power.html? r = 0 | http://www.nytimes.com/2012/05/12/ world /Africa/Algerians-skeptical-of-election-results-favoring-party-in-power.html? r = 0 | ||
Sur le concept d’échec de l’islam politique voir Olivier Roy, L’échec de I’islam politique, Paris, Seuil, 1992; Gilles Kepel, Jihad, expansion et déclin de l’islamisme, Gallimard, Paris,2000</ref> نخستین رهبر این حزب «لحبیب آدمی» بود که از طرفداران تشکیل حکومت اسلامی است. این حزب از نظر فکری متأثر از [[اخوانالمسلمین]] [[مصر]] است. این حزب در دورههای مختلف گفتگوهای [ملی] و دولت مشارکت داشت. «[[جنبش النهضه]]» همچنین گزینه آشتی ملی را پذیرفت و به خاطر آن مبارزه کرد و در برقراری ثبات در الجزایر سهیم بوده است. | Sur le concept d’échec de l’islam politique voir Olivier Roy, L’échec de I’islam politique, Paris, Seuil, 1992; Gilles Kepel, Jihad, expansion et déclin de l’islamisme, Gallimard, Paris,2000</ref> نخستین رهبر این حزب «لحبیب آدمی» بود که از طرفداران تشکیل حکومت اسلامی است. این حزب از نظر فکری متأثر از [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] [[مصر]] است. این حزب در دورههای مختلف گفتگوهای [ملی] و دولت مشارکت داشت. «[[جنبش النهضه]]» همچنین گزینه آشتی ملی را پذیرفت و به خاطر آن مبارزه کرد و در برقراری ثبات در الجزایر سهیم بوده است. | ||
برنامههای سیاسی النهضه مبتنی بر تکمیل کردن اهداف بیانیه انقلاب آزادیبخش الجزایر در اول نوامبر است. به باور رهبران این حزب این بیانیه تاکنون حاکمیت الجزایر و استقلال آن را محقق کرده است اما این بیانیه خواهان تشکیل یک جمهوری دموکراتیک و اجتماعی دارای حاکمیت در چارچوب احکام و اصول اسلامی است و «جنبش النهضه» - با مرجعیت اسلامی – خود خواهان اسلام است و آن را الگویی در زندگی فردی و اجتماعی میداند که تمامی جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را در نظر دارد. | برنامههای سیاسی النهضه مبتنی بر تکمیل کردن اهداف بیانیه انقلاب آزادیبخش الجزایر در اول نوامبر است. به باور رهبران این حزب این بیانیه تاکنون حاکمیت الجزایر و استقلال آن را محقق کرده است اما این بیانیه خواهان تشکیل یک جمهوری دموکراتیک و اجتماعی دارای حاکمیت در چارچوب احکام و اصول اسلامی است و «جنبش النهضه» - با مرجعیت اسلامی – خود خواهان اسلام است و آن را الگویی در زندگی فردی و اجتماعی میداند که تمامی جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را در نظر دارد. |