confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
===رهایی از استبداد=== | ===رهایی از استبداد=== | ||
كواكبى رهايى از استبداد را در گرو آگاهى مردم از حقوق اساسى ودانش سياسى مىداند. همچنين آشنايى با حقوق متقابل مردم وحكومت، مساوات، عدالت، آزادى، شيوه سلطنت و اداره مملكت،وظايف دولت، حفظ امنيت عموم و قدرت قانون، چگونگى عدالت درقضاوت، نگاهبانى از دين و نژاد و لغت، عادات و آداب و سنن ملى ازروى حكمت، تقسيم كار و برقرارى ماليات، شكل وضع قوانين وتفكيك قواى مملكت، گسترش علوم و معارف، زراعت و صنعت وتجارت، عمران و آبادى مملكت را ضرورى مىشمارد. | |||
كواكبى اين مباحث را بگونهاى پرسشى مطرح مىسازد وبگونهاى تلويحى گاه بدان پاسخ مىگويد، اما در برخى از موضوعاتجوابى روشن ارائه نمىكند. از جمله با آنكه معتقد استبه آميختگىدين و سياست، ولى در پايان گويا تحتتاثير واقعيتهاى موجود،موضعى ديگر اختيار مىكند و از اين كه حكومت در امور دينى دخالتكند واهمه دارد. او حفظ دين را وظيفه سلطنت مىشمارد، اما دخالتسلطنت را در امر دين به صواب نمىبيند زيرا كه مىترسد با نام مذهببه زجر و قهر متوسل شوند و حرمت دين دريده شود. | |||
البته اين سخن كواكبى بازتاب فساد و استبداد خلافت عثمانىبوده كه دين وشريعت را پوششى براى ستم به ملت و غارت آنانمىساخته است. | |||
لذا مجددا به مبحث تفريق در ميان قدرتهاى سياسى و دينى وآموزشى مىپردازد و مىنويسد: «آيا جمع كردن درميان دو اقتدار يا سهاقتدار در يك نفر روا باشد؟ يا بايد هر وظيفهاى از سياست و دين وتعليم، مخصوص به يك نفر باشد؟ تا بهخوبى بدان قيام نمايد؟ و نبايدهر سه در يك نفر جمع آيد، مبادا اقتدارش قوت گيرد». (21) | |||
ديگر آنكه از ميان بردن استبداد و اصلاح حكومت را بايد ازدستگاه انتظار داشته باشند يا از خردمندان و بزرگان ملت. بهعقيده اوملت تا امور ذيل را درنيابند مستحق آزادى نيستند: | |||
اول - ملتى كه تمامى آنها يا اكثر ايشان دردهاى استبداد را احساسنكنند مستحق آزادى نيند. | |||
دوم - در برابر استبداد به سختى مقاومت نكنند بلكه با آن باملايمت و بهتدريج مبارزه نمايند. | |||
سوم - واجب است پيش از مقاومت استبداد، تامل نمايند تااستبداد را بر چه چيز بدل كنند كه امور مختل نشود |