|
|
خط ۲۷: |
خط ۲۷: |
| ==محتوای کتاب== | | ==محتوای کتاب== |
|
| |
|
| مجموعه ارزشمند ده جلدی التمهید پیرامون مسائل مختلف علوم قرآنی، تفسیر و معرفی تفاسیر و مفسّران نوشته شده است و هر کدام از مجلدات این کتاب تقریبا اختصاص به یک مبحث دارد.جلد اول: مقدمه: در بيان اهميت موضوع علوم قرآن و معرفى كتابهايى كه از قرن اول تاكنون تاليف شده است، | | مجموعه ارزشمند ده جلدی التمهید پیرامون مسائل مختلف علوم قرآنی، تفسیر و معرفی تفاسیر و مفسّران نوشته شده است و هر کدام از مجلدات این کتاب تقریبا اختصاص به یک مبحث دارد. |
| فصل اول: وحى و قرآن كه در آن پيرامون وحى از نظر لغوى، اصطلاحى و اقسام وحى بحث مینمايد،
| | |
| فصل دوم: نزول قرآن شامل مباحث مربوط به ترتيب سورهها، شناخت سورههاى مكى و مدنى و...،
| | |
| فصل سوم: شناخت اسباب نزول،
| | |
| فصل چهارم: تاريخ قرآن.
| |
|
| |
|
| جلد دوم: فصل اول: قرائت و قاريان قرآن و عوامل ايجاد اختلاف در قرائت،
| |
| فصل دوم: بحث پيرامون مساله متواتر بودن قرائتها، ادله قائلين به تواتر و...،
| |
| فصل سوم: شرح حديث «سبعة احرف»،
| |
| فصل چهارم: قرائتها بين صحيح و شاذ و ملاك قبول قرائتها و...،
| |
| فصل پنجم: طبقات قاريان و معرفى قاريان مشهور سه قرن اول هجرت،
| |
| فصل ششم: ناسخ و منسوخ در قرآن شامل تعريف نسخ، اقسام آن و...،
| |
| فصل هفتم: ذكر آياتى كه منسوخ بودن آنها به دليل قطعى ثبت شده است.
| |
|
| |
|
| جلد سوم: فصل اول: محكم و متشابه در قرآن، قرآن و متشابه، دليل وجود متشابه و...،
| |
| فصل چهارم: معرفى اجمالى آراء و نظر گروههاى مختلف اسلامى پيرامون متشابهات قرآن،
| |
| فصل پنجم: معرفى نمونههايى از متشابهات قرآن.
| |
|
| |
|
| جلد چهارم: فصل اول: اعجاز در قرآن
| |
| فصل دوم: دلايل اعجاز
| |
| فصل سوم: آراء و نظرات پيرامون اعجاز قرآن
| |
| فصل چهارم: قول به صرفه
| |
| فصل پنجم: مناقشه در قول به صرفه
| |
| فصل ششم: بيان شواهدى از بزرگان عرب ( مخالفين اسلام) كه اعتراف به معجزه بودن قرآن داشتند
| |
|
| |
|
| جلد پنجم: اين مجلد شامل يك باب است كه در آن پيرامون اعجاز بيانى و در پايان آن به عنوان خاتمه پيرامون فصاحت قرآن در كفه ترازو بحث مینمايد. باب اول شامل 10 فصل است كه فهرست آن به شرح ذيل است: | | جلد پنجم: اين مجلد شامل يك باب است كه در آن پيرامون اعجاز بيانى و در پايان آن به عنوان خاتمه پيرامون فصاحت قرآن در كفه ترازو بحث مینمايد. باب اول شامل 10 فصل است كه فهرست آن به شرح ذيل است: |
خط ۹۲: |
خط ۷۵: |
| | | |
|
| |
|
| '''در جلد اوّل این کتاب'''، مؤلف پس از بیان مقدمهای، نخست بحث «وحی و قرآن» را مطرح میکند و پس از بیان معانی وحی در قرآن: اشاره پنهانی، هدایت غریزی، الهام (سروش غیبی، وسوسههای شیطانی) و وحی ارسالی، اقسام وحی رسالی: وحی مستقیم، خلق صوت (مانند وحی بر حضرت موسی (ع) در کوه طور و بر پیامبر اسلام (ص) در شب معراج) و القای وحی بهوسیله فرشته وحی را شرح میدهد. سپس بحث «نزول قرآن» را مطرح میکند و آغاز نزول قرآن را در 27 ماه رجب، ولی نزول قرآن به عنوان کتاب آسمانی را با سه تأخیر دانسته و از آن با عبارتی به عنوان «فترت نزول» تعبیر کرده و از اینرو سه سال اوّل را فترت نزول قرآن، و مدّت نزول قرآن را بیست سال میداند. آیت الله معرفت در پاسخ به این سوال که چگونه نزول قرآن در شب قدر انجام گرفته است در حالی قرآن در مدّت بیست سال، نجومایعنی قطعه قطعه و در مناسبتهای مختلف و پیشامدهای گوناگون نازل شده است؟، نظرات مفسّران و قرآن پژوهان را در پنج دیدگاه خلاصه میکند:1. آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است،2. در شب قدر هر سال آن مقدار که از قرآن در طول سال نیاز بوده به طور یکجا در شب قدر آن سال نازل و سپس به شکل تدریجی در طول آن سال نازل میشد (دیدگاه ابن جریح)، 3. نزول در شأن و فضلیلت ماه مبارک رمضان، 4. نزول بیشتر آیات قرآن در ماه مبارک رمضان (دیدگاه سیّد قطب)، 5. قرآن دو نزول دفعی و تدریجی داشته که بر اساس دیدگاه روایات اهل سنّت قرآن در آسمان اول نازل شد و سپس در جایگاهی به نام بیت العزه قرار گرفت و مطابق روایات شیعه قرآن از عرش بر آسمان چهارمفرود و در بیت المعمور نهاده شد. که برخی از بزرگان شیعه،از جمله فیض کاشانی: بیت المعور را قلب پیامبر (ص) دانسته، ابوعبدالله زنجانی از نزول دفعی به روح و اهداف کلی قرآن تعبیر کرده، علامه طباطبایی نزول دفعی را وجود باطنی قرآنی که دارای حقیقت واحدی بوده که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده و منظور از نزول تدریجی را وجود ظاهری و تفصیلی قرآن که در قالب الفاظ در موقعیتها مختلف و پیشامدهای گونان با فاصله زمانی نازل شده است. ایشان پس از بیان این نظرات دیدگاه اوّل را ترجیح میدهد. همچنین آیت الله معرفت، در بیان تفاوت بین شأن نزول، نزول آیه یا آیاتی از قرآن به مناسبت پرسش، حادثه و جریانی در گذشته، حال و آینده، و اسباب نزول، نزول آیه یا آیاتی از قرآن به مناسبت پرسش، حادثه و جریانی در حال، شأن نزول را عام و سبب نزول را خاص میداند.
| | ===جلد اوّل=== |
| | مؤلف پس از بیان مقدمهای، نخست بحث «وحی و قرآن» را بیان کرده و پس از بیان معانی وحی در قرآن: اشاره پنهانی، هدایت غریزی، الهام (سروش غیبی، وسوسههای شیطانی) و وحی ارسالی، اقسام وحی رسالی: وحی مستقیم، خلق صوت (مانند وحی بر حضرت موسی (ع) در کوه طور و بر پیامبر اسلام (ص) در شب معراج) و القای وحی بهوسیله فرشته وحی را شرح میدهد. سپس بحث «نزول قرآن» را مطرح میکند. |
| | |
| | === جلد دوّم=== |
| | معرفت در این جلد، ابتداء، بحث قرائت و قاريان قرآن و عوامل ايجاد اختلاف در قرائت، را مطرح کرده و سپس مساله متواتر بودن قرائتها، ادله قائلين به تواتر، شرح حديث سبعة احرف، قرائتها بين صحيح و شاذ و ملاك قبول قرائتها، طبقات قاريان و معرفى قاريان مشهور سه قرن اول هجرت، ناسخ و منسوخ در قرآن شامل تعريف نسخ، اقسام آن و ذكر آياتى كه منسوخ بودن آنها به دليل قطعى ثبت شده است را بیان میکند. |
| | |
| | ===جلد سوم=== |
| | نویسنده در این جلد، نخست، محكم و متشابه در قرآن، قرآن و متشابه، دليل وجود متشابه، را شرح داده و سپس به معرفى اجمالى آراء و نظر گروههاى مختلف اسلامى پيرامون متشابهات قرآن و معرفى نمونههايى از متشابهات قرآن میپردازد. |
| | |
|
| |
|
| '''در جلد دوّم این کتاب'''، مؤلف، نخست بحث قرائت مطرح می کندو در تعریف آن می نویسد: «قرائت همان تلاوت و خوانـدن قرآن کریم است و اصـطلاحا به گونهای از تلاوت قرآن اطلاق میشود که دارای ویژگیهای خاصـی
| | ===جلد چهارم=== |
| است.بـدین معنا که هرگاه تلاوت قرآن به گونهای باشـد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی ازقراء معروف،
| | مؤلف در این جلد، ابتداء، اعجاز در قرآن را بیان کرده و سپس دلايل اعجاز، آراء و نظرات پيرامون اعجاز قرآن، قول به صرفه، مناقشه در قول به صرفه، بيان شواهدى از بزرگان عرب ( مخالفين اسلام) كه اعتراف به معجزه بودن قرآن داشتند، را مطرح میکند. |
| بر پایه و اصول مضـبوطی که در علم قرائت شرط شده، استوار باشد،قرائت قرآن تحقق یافته است.البته قرآن داراي نص واحدي است
| |
| و اختلاف میان قراء بر سر به دست آوردن و رسیدن به آن نص واحد است». و سپس به عوامل اختلاف قرائت: ابتدایی بودن خط، بی نقطه بودن حروف، خالی بودن از علایم و حرکات، نبودن الف در کلمات، اشاره میکند.
| |