۸۷٬۷۶۰
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
}} | }} | ||
'''عبداﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی''' یا '''ابومحمد جبلی''' معروف به '''ابن قُتیبهٔ دینِوَری''' از نویسندگان، تاریخنگار و دانشمندان بزرگ عصر عباسی است که کتابهای متعددی تألیف کرده است. وی در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ قمری از دنیا رفت. اگرچه وی معاصر با [[محدثان]] بزرگی از [[اهل سنت]] بود، ولی شهرتش مدیون روایتگری و حدیثنگاری نیست؛ بلکه بیشتر شهرت او به خاطر کتابهای فراوانی است که در علوم مختلف نوشته است. | '''عبداﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی''' یا '''ابومحمد جبلی''' معروف به '''ابن قُتیبهٔ دینِوَری''' از نویسندگان، تاریخنگار و دانشمندان بزرگ عصر عباسی است که کتابهای متعددی تألیف کرده است. وی در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ قمری از دنیا رفت. اگرچه وی معاصر با [[محدّث|محدثان]] بزرگی از [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] بود، ولی شهرتش مدیون روایتگری و حدیثنگاری نیست؛ بلکه بیشتر شهرت او به خاطر کتابهای فراوانی است که در علوم مختلف نوشته است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
=== المعارف === | === المعارف === | ||
این کتاب در واقع یک دائرة المعارف تاریخی در عصر خود محسوب میشود و در آن از سرگذشت [[رجال]] قرن اول تا نیمه اول قرن سوم [[سال قمری|هجری]]، که هر کدام به نحوی در حیات سیاسی و علمی آن ایام مؤثّر بودهاند، سخن رفته است. در این کتاب از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[صحابه|اصحابش]] و از خلفا، اشراف، فرماندهان بزرگ، رهبران قیامها، [[تابعین|تابعان]]، [[محدثان]]، [[فقها]]، راویان اشعار و... یاد شده است. | این کتاب در واقع یک دائرة المعارف تاریخی در عصر خود محسوب میشود و در آن از سرگذشت [[رجال]] قرن اول تا نیمه اول قرن سوم [[سال قمری|هجری]]، که هر کدام به نحوی در حیات سیاسی و علمی آن ایام مؤثّر بودهاند، سخن رفته است. در این کتاب از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[صحابه|اصحابش]] و از خلفا، اشراف، فرماندهان بزرگ، رهبران قیامها، [[تابعین|تابعان]]، [[محدّث|محدثان]]، [[فقیه|فقها]]، راویان اشعار و... یاد شده است. | ||
ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آنرا این گونه بیان میکند: | ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آنرا این گونه بیان میکند: | ||
«دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بیاطلاعاند و گذشتگان خود را نمیشناسند؛ از [[قریش]] کسانی بودند که نمیدانستند چه نسبتی با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمیشناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب میکردند، مانند مردی که خود را از نسل [[ابوذر]] میدانست، درحالیکه نسل او منقرض شده بود<ref>المعارف، ص 2.</ref>». | «دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بیاطلاعاند و گذشتگان خود را نمیشناسند؛ از [[قریش]] کسانی بودند که نمیدانستند چه نسبتی با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمیشناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب میکردند، مانند مردی که خود را از نسل [[ابوذر]] میدانست، درحالیکه نسل او منقرض شده بود<ref>المعارف، ص 2.</ref>». | ||
بدینگونه او بهسان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از [[تورات]] استفاده نموده و از داستان [[آدم]] و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند [[ادریس]]، [[نوح]] و [[حضرت عیسی|عیسی(علیهالسلام)]] یاد کرده است. | بدینگونه او بهسان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از [[تورات]] استفاده نموده و از داستان [[آدم]] و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند [[حضرت ادریس|ادریس]]، [[حضرت نوح|نوح]] و [[حضرت عیسی|عیسی (علیهالسلام)]] یاد کرده است. | ||
آنگاه از انساب عرب و از تیره عدنان، قبیله قریش و سپس از قبایل یمنی (حمیر و کهلان) یاد کرده، به دنبال آن به بحث درباره [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)]] پرداخته است و سپس از [[اصحاب]] و [[تابعین]] و پادشاهان و موارد زیادی دیگری درباره اعراب جاهلی و [[دین]] و آئین آنها. | آنگاه از انساب عرب و از تیره عدنان، قبیله قریش و سپس از قبایل یمنی (حمیر و کهلان) یاد کرده، به دنبال آن به بحث درباره [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]] پرداخته است و سپس از [[صحابه|اصحاب]] و [[تابعین]] و پادشاهان و موارد زیادی دیگری درباره اعراب جاهلی و [[دین]] و آئین آنها. | ||
تمام موارد فوق هر چند به اختصار آمده، اما با توجه به شخصیت نویسنده و قدمت اثر، این تألیف، کتابی ارزشمند به شمار میآید. | تمام موارد فوق هر چند به اختصار آمده، اما با توجه به شخصیت نویسنده و قدمت اثر، این تألیف، کتابی ارزشمند به شمار میآید. | ||