۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
مناظره امام رضا با عالم زرتشتی | مناظره امام رضا با عالم زرتشتی | ||
مناظره امام رضا (ع) با عمران صابی | مناظره امام رضا (ع) با عمران صابی | ||
مأمون میخواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه | مأمون میخواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اهلبیت علیهمالسلام داشتند و آنان را صاحب علم خاص مثلاً «علم لدنّی» میدانستند، از بین ببرد.<ref>ر. ک: طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۹۶ به بعد</ref> صدوق دراینباره میگوید: مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار میداد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود. اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمیشد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه میشود، ملتزم میگردید.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۲</ref> | ||
این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا علیهالسلام مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی میشوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۲ به نقل از صدوق در عیون اخبار الرضا، اعلمی، ج۱، ص۱۵۲</ref> | این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا علیهالسلام مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی میشوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۴۴۲ به نقل از صدوق در عیون اخبار الرضا، اعلمی، ج۱، ص۱۵۲</ref> | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
=جایگاه نزد اهلسنت= | =جایگاه نزد اهلسنت= | ||
برخی بزرگان [[اهلسنت]] در سخنانی نسب، علم، فضل امام رضا(ع) را ستود<ref>هر. ک: القرشی، حیاة الامام علی بن موسی الرضا، ۱۴۲۹ق</ref> و به زیارت حرم امام رضا (ع) میرفتهاند. ابن حِبّان، محدث | برخی بزرگان [[اهلسنت]] در سخنانی نسب، علم، فضل امام رضا(ع) را ستود<ref>هر. ک: القرشی، حیاة الامام علی بن موسی الرضا، ۱۴۲۹ق</ref> و به زیارت حرم امام رضا (ع) میرفتهاند. ابن حِبّان، محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، گفته است که به زیارت قبر علی بن موسی در مشهد میرفته و با توسل به آن حضرت برخی مشکلاتش برطرف شده است. ع<ref>سقلانی، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۷، ص۳۸۹؛ یافعی، مرآة الجنان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰</ref> همچنین [[ابن حجر عسقلانی]] نقل کرده که ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، فقیه، مفسر و محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، و ابوعلی ثقفی به همراه دیگرانی از اهلسنت به زیارت قبر امام رضا(ع) رفتهاند. راوی این حکایت (که خودش آن را برای ابن حجر نقل کرده است) گفته است: «ابوبکر بن خزیمه چنان به بزرگداشت این بقعه، و فروتنی و زاری نزد آن پرداخت که ما متحیر شدیم.»<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۴۵۷</ref> ابن نجار از جایگاه امام در علم و دین سخن به میان آورده و گفته است: «وی در علم و دین چنان جایگاهی داشت که در بیست و چند سالگی، در [[مسجد النبى|مسجدالنبی]] فتوا میداد.»<ref>عسقلانی، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۷، ص۳۸۸</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |