پرش به محتوا

اذان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳: خط ۳:


</div>
</div>
هر دولتی در هر عصر و زمانی برای برانگیختن عواطف و احساسات ملت خود و دعوت آنها به وظایف فردی و اجتماعی از شعارهایی استفاده می‌کند.
'''اذان''' اعلام وقت [[نماز]] و دعوت به آن و همچنین نوعی شعار دین [[اسلام]] است. هر دولتی در هر عصر و زمانی برای برانگیختن عواطف و احساسات ملت خود و دعوت آنها به وظایف فردی و اجتماعی از شعارهایی استفاده می‌کند.
مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن صدای ناموزون ((ناقوس)) پیروان خود را به [[کلیسا]] دعوت می‌کنند، ولی در [[اسلام]] برای این دعوت از شعار ((اذان)) استفاده می‌شود که به مراتب رساتر و موثرتر است.
مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن [[ناقوس]] پیروان خود را به [[کلیسا]] دعوت می‌کنند، ولی در [[اسلام]] برای این دعوت از شعار اذان استفاده می‌شود.
 
جذابیت این شعار اسلامی به قدری است که به قول نویسنده ((تفسیر المنار)): بعضی از [[مسیحیان]] متعصب، هنگامی که اذان اسلامی را می‌شنوند، به عمق و عظمت تإثیر آن در روحیه شنوندگان اعتراف می‌کنند.<ref> تفسیر نمونه، ج 4، ص 437.</ref>
اذان یک دعوت زنده است که ندای آن از سراسر جهان آفرینش به گوش می‌رسد.
 
[[انسان]] از لحظه‌ای که صدای اذان به گوشش می‌رسد گویی نماز را آغاز می‌کند. این ندا زمین و آسمان را به هم پیوند داده و تواضع مخلوق را با عظمت خالق درهم می‌آمیزد.
 
چه شعاری از این رساتر که با نام خدای بزرگ آغاز می‌شود و با گواهی به وحدانیت [[خدا]] و رسالت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]]، اوج می‌گیرد و با دعوت به رستگاری و عمل نیک فرود می‌آید. با کلمه ((الله)) شروع می‌شود و با آن پایان می‌پذیرد.
 
صدای اذان همانند ندای آزادی و نسیم حیات بخش استقلال و عظمت، گوش‌های [[مسلمانان]] راستین را نوازش می‌دهد و بر جان بدخواهان اضطراب می‌افکند. یکی از رمزهای بقای [[اسلام]] است; چنان که ((گلادستون)) ـ یکی از رجال معروف [[انگلستان]] ـ در برابر جمعی از [[مسیحیان]] اظهار داشت: ((تا زمانی که نام محمد صلی الله علیه و آله در مإذنه‌ها بلند است و کعبه پابرجاست و [[قرآن]] رهنما و پیشوای [[مسلمانان]] است، امکان ندارد که پایه‌های سیاست ما در سرزمین‌های اسلامی استوار و برقرار گردد.))<ref>داعی السمإ، عباس محمود عقاد، ص 437 و 438.</ref>


== تشریع اذان ==
== تشریع اذان ==
پس از هجرت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
پس از هجرت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله)]] به [[مدینه]]، [[مهاجران|مهاجر]] و [[انصار]]، کم کم در اطراف ایشان اجتماع کرده و [[حکومت اسلامی]] را برپا نمودند; [[مسجد]] ساختند و نماز جماعت برپا کردند.  
]] صلی الله علیه و آله به [[مدینه]]، [[مهاجران|مهاجر]] و [[انصار]]، کم کم در اطراف [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] صلی الله علیه و آله اجتماع کرده و [[حکومت اسلامی]] را برپا نمودند; [[مسجد]] ساختند و نماز جماعت برپا نمودند.  


روز به روز بر عظمت و شکوه [[دین اسلام]] افزوده شد. بنابراین نیازمند وسیله‌ای شدند تا مردم را هنگام [[نماز]] آگاه سازند. لذا پیشنهادهای مختلفی به [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] صلی الله علیه و آله داده شد، اما ایشان هیچ کدام را نپذیرفت، زیرا بعضی از پیشنهادها رسم [[یهودیان]] بود. به همین خاطر در اولین سال هجرت، اذان به فرمان [[خداوند]] از سوی جبرئیل بر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] صلی الله علیه و آله نازل گردید. <ref>سیره ابن هشام، ج 1، ص 154.</ref>
روز به روز بر عظمت و شکوه [[دین اسلام]] افزوده شد. بنابراین نیازمند وسیله‌ای شدند تا مردم را هنگام [[نماز]] آگاه سازند. لذا پیشنهادهای مختلفی به [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله)]] صلی الله علیه و آله داده شد، اما ایشان هیچ کدام را نپذیرفت، زیرا بعضی از پیشنهادها رسم [[یهودیان]] بود. به همین خاطر در اولین سال هجرت، اذان به فرمان [[خداوند]] از سوی جبرئیل بر ایشان نازل گردید. <ref>سیره ابن هشام، ج 1، ص 154.</ref>
از [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] ‌علیه‌السلام روایت شده: هنگامی که جبرئیل اذان را بر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل کرد، سر مبارک آن حضرت در دامان [[علی بن ابی طالب|علی]] ‌علیه‌السلام بود.  
از [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق‌)]] ‌علیه‌السلام روایت شده: هنگامی که جبرئیل اذان را بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل کرد، سر مبارک آن حضرت در دامان [[علی بن ابی‌طالب|علی]] ‌علیه‌السلام بود.  
پس جبرئیل جملات اذان و اقامه را بیان کرد، وقتی حضرت بیدارشد، فرمود: ای علی! آیا شنیدی؟ گفت: آری! فرمود: آن را از بر کردی؟ گفت: آری! فرمود: [[بلال]] را صدا کن. علی ‌علیه‌السلام نیز [[بلال]] را صدا زد. وقتی آمد:  
پس جبرئیل جملات اذان و اقامه را بیان کرد، وقتی حضرت بیدارشد، فرمود: ای علی! آیا شنیدی؟ گفت: آری! فرمود: آن را از بر کردی؟ گفت: آری! فرمود: [[بلال حبشی|بلال]] را صدا کن. علی ‌علیه‌السلام نیز بلال را صدا زد. وقتی آمد:  


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اذان را به او تعلیم داد<ref>وسایل الشیعه، حر عاملی، ج 4، ص 612.</ref> و دستور داد در اوقات نماز ـ با صدای بلند و رسایی که داشت ـ اذان بگوید و او اولین کسی است که در تاریخ اسلام به مقام مؤذن مفتخر گردید. حال اگر ملت‌های دیگر با نواختن ناقوس‌ها و یا وسایل دیگر، مردم را به معابد دعوت می‌کنند در آیین اسلام، اذان مؤذن رمز اجتماع [[مسلمین]] برای پرستش خدا در مساجد است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اذان را به او تعلیم داد<ref>وسایل الشیعه، حر عاملی، ج 4، ص 612.</ref> و دستور داد در اوقات نماز ـ با صدای بلند و رسایی که داشت ـ اذان بگوید و او اولین کسی است که در تاریخ اسلام به مقام مؤذن مفتخر گردید. حال اگر ملت‌های دیگر با نواختن ناقوس‌ها و یا وسایل دیگر، مردم را به معابد دعوت می‌کنند در آیین اسلام، اذان مؤذن رمز اجتماع [[مسلمین]] برای پرستش خدا در مساجد است.


[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] صلی الله علیه و آله نه تنها الفاظ اذان را به [[بلال]] تعلیم داد، بلکه اوقات آن را هم به وی یاد داد و به مردم گفت: [[بلال]] یک مرد وقت‌شناس است، هر موقع اذان بگوید، نماز بخوانید.<ref>مجله مکتب اسلام، سال 9، شماره 5، ص 20.</ref> لذا هرگاه آهنگ ملکوتی اذان به موقع از سینه پرسوز [[بلال]] به گوش می‌رسید، همچون روحی بود که در کالبد مرده مردم دمیده می‌شد و آنها را زنده می‌کرد.<ref>بحارالانوار، ج 22، ص 245.</ref>
[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله)]]  نه تنها الفاظ اذان را به بلال تعلیم داد، بلکه اوقات آن را هم به وی یاد داد و به مردم گفت: بلال یک مرد وقت‌شناس است، هر موقع اذان بگوید، نماز بخوانید.<ref>مجله مکتب اسلام، سال 9، شماره 5، ص 20.</ref> لذا هرگاه آهنگ ملکوتی اذان به موقع از سینه پرسوز بلال به گوش می‌رسید، همچون روحی بود که در کالبد مرده مردم دمیده می‌شد و آنها را زنده می‌کرد.<ref>بحارالانوار، ج 22، ص 245.</ref>
اگرچه در آن روزگار، کسانی بودند که صوتی دل نشین‌تر و لهجه‌ای فصیح‌تر از [[بلال]] داشتند، اما پاک دلی، ایمان و خلوص [[بلال]] او را تا آن منزلت رفیع بالا برد. از آن پس [[بلال]] همواره همراه پیامبر اکرم بود و اذان می‌گفت.
اگرچه در آن روزگار، کسانی بودند که صوتی دل نشین‌تر و لهجه‌ای فصیح‌تر از بلال داشتند، اما پاک دلی، ایمان و خلوص بلال او را تا آن منزلت رفیع بالا برد. از آن پس بلال همواره همراه پیامبر اکرم بود و اذان می‌گفت.


== جایگاه اذان در تبلیغات ==
== جایگاه اذان در تبلیغات ==
خط ۵۱: خط ۴۱:
مستحب است که بعد از تولد کودک یا پیش از نام‌گذاری او در گوش راستش ((اذان)) و در گوش چپش ((اقامه)) گفته شود، تا به روح بلند او مطالب دل‌نشین القا شده و در نفس او بذر حقایق پاشیده شود و در دوران کودکی و نوجوانی با همان بذرها بزرگ شده و با پاکیزگی کامل، انسانی مهذب به بار آید.
مستحب است که بعد از تولد کودک یا پیش از نام‌گذاری او در گوش راستش ((اذان)) و در گوش چپش ((اقامه)) گفته شود، تا به روح بلند او مطالب دل‌نشین القا شده و در نفس او بذر حقایق پاشیده شود و در دوران کودکی و نوجوانی با همان بذرها بزرگ شده و با پاکیزگی کامل، انسانی مهذب به بار آید.


[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] صلی الله علیه و آله به [[علی بن ابی طالب
[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله)]] به [[علی بن ابی‌طالب|علی بن ابی طالب]] علیه‌السلام فرمود: ((یا علی اذا ولد لک غلام إو جاریه فاذن فی إذنه الیمنی و اقم فی الیسری فانه لایضره الشیطان إبدا;<ref>تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 14.</ref> علی جان هر وقت صاحب پسر یا دختری شدی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بخوان که هرگز شیطان به او زیان نخواهد رساند.))
]] ‌علیه‌السلام فرمود: ((یا علی اذا ولد لک غلام إو جاریه فاذن فی إذنه الیمنی و اقم فی الیسری فانه لایضره الشیطان إبدا;<ref>تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 14.</ref> علی جان هر وقت صاحب پسر یا دختری شدی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بخوان که هرگز شیطان به او زیان نخواهد رساند.))
همچنین مسئله ((صدای زن در اذان)) در برخی از مباحث فقهی مورد توجه قرار گرفته و گفته‌اند: آیا گفتن اذان و اقامه برای زن نیز مستحب است؟ و آیا زن می‌تواند با صدای بلند اذان و اقامه بگوید و مردان نامحرم صدای او را بشنوند، یا فقط می‌تواند در جمع زنان اذان و اقامه بگوید؟
همچنین مسئله ((صدای زن در اذان)) در برخی از مباحث فقهی مورد توجه قرار گرفته و گفته‌اند: آیا گفتن اذان و اقامه برای زن نیز مستحب است؟ و آیا زن می‌تواند با صدای بلند اذان و اقامه بگوید و مردان نامحرم صدای او را بشنوند، یا فقط می‌تواند در جمع زنان اذان و اقامه بگوید؟


خط ۶۲: خط ۵۱:


== اجزای اذان ==
== اجزای اذان ==
اذان دارای هیجده جمله است که بدون کم و زیاد توسط [[جبرئیل]] نازل شد که در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله، [[ابوبکر]] و آغاز [[خلافت]] [[عمر]] به همین شکل گفته می‌شد، ولی اهل تسنن ([[شافعی]]، [[حنبلی]]، [[حنفی]] و [[مالکی]]) اذان را پانزده جمله می‌دانند، یعنی جمله ((حی علی خیر العمل)) جزء اذان نیست. جمله ((لا اله الا الله)) نیز یک بار گفته می‌شود.<ref>الفقه علی المذاهب الخمسه، محمد جواد مغنیه، ص 119.</ref>
اذان دارای هیجده جمله است که بدون کم و زیاد توسط [[جبرئیل]] نازل شد که در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله، ابوبکر و آغاز خلافت عمر به همین شکل گفته می‌شد، ولی اهل تسنن ([[شافعیه|شافعی]]، [[حنبلی]]، [[حنفی]] و [[مذهب مالکی|مالکی]]) اذان را پانزده جمله می‌دانند، یعنی جمله ((حی علی خیر العمل)) جزء اذان نیست. جمله ((لا اله الا الله)) نیز یک بار گفته می‌شود.<ref>الفقه علی المذاهب الخمسه، محمد جواد مغنیه، ص 119.</ref>


طبق روایات شیعه عبارت: ((حی علی خیر العمل)) در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله جزء اذان بود، ولی عمر آن را برداشت و به جای آن ((الصلوه خیر من النوم)) ابداع کرد.  
طبق روایات شیعه عبارت: ((حی علی خیر العمل)) در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله جزء اذان بود، ولی عمر آن را برداشت و به جای آن ((الصلوه خیر من النوم)) ابداع کرد.  
خط ۸۲: خط ۷۱:
6. مسلمانان را به وقت‌شناسی و نظم در کارها دعوت می‌کند.
6. مسلمانان را به وقت‌شناسی و نظم در کارها دعوت می‌کند.


7. دافع [[شیطان]] است; چنان که [[جعفر بن محمد (صادق‌)]] ‌علیه‌السلام فرمود: هرگاه در تنهایی وحشت‌زده شدید و پنداشتید که شیاطین از [[جن]] می‌خواهند سر راه شما را بگیرند، اذان بگویید.<ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، ص 195.</ref>
7. دافع [[شیطان]] است; چنان که [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق‌)]] ‌علیه‌السلام فرمود: هرگاه در تنهایی وحشت‌زده شدید و پنداشتید که شیاطین از [[جن]] می‌خواهند سر راه شما را بگیرند، اذان بگویید.<ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، ص 195.</ref>


8. زمینه را برای تربیت معنوی کودکان آماده می‌کند.
8. زمینه را برای تربیت معنوی کودکان آماده می‌کند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۹

ویرایش