پرش به محتوا

زید بن حارثه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۶: خط ۴۶:


== ازدواج زید بر زینب بنت جَحش ==
== ازدواج زید بر زینب بنت جَحش ==
وقتی زید به سن ازدواج رسید، رسول خدا (صلی الله علیه) به سبب علاقه فراوان به او، زینب بنت جَحش را که عمه زاده آن حضرت و دختر اُمَیمَه بنت [[عبدالمطلب]] بود به عقد وی درآورد. زینب نخست گمان کرد رسول خدا (صلی الله علیه) او را برای خودش خواست‌گاری می‌کند. پس خوش حال شد، ولی وقتی فهمید او را برای زیدبن بن حارثه خواست‌گاری کرده است، پشیمان شد. او به پیامبر گفت: «این ازدواج برخلاف شئون خانوادگی ماست». به این ترتیب، حاضر نشد با زید ازدواج کند. برادرش «عبدالله» نیز با این کار به شدت مخالفت کرد، ولی طولی نکشید که آیه‌ای نازل شد و این کردار زینب را سرزنش کرد. خداوند هشدار داد که آنان نمی‌توانند هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را لازم می‌دانند، با آن مخالفت کنند.
وقتی زید به سن ازدواج رسید، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سبب علاقه فراوان به او، زینب بنت جَحش را که عمه زاده آن حضرت و دختر اُمَیمَه بنت [[عبدالمطلب]] بود به عقد وی درآورد. زینب نخست گمان کرد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را برای خودش خواست‌گاری می‌کند. پس خوش حال شد، ولی وقتی فهمید او را برای زیدبن بن حارثه خواست‌گاری کرده است، پشیمان شد. او به پیامبر گفت: «این ازدواج برخلاف شئون خانوادگی ماست». به این ترتیب، حاضر نشد با زید ازدواج کند. برادرش «عبدالله» نیز با این کار به شدت مخالفت کرد، ولی طولی نکشید که آیه‌ای نازل شد و این کردار زینب را سرزنش کرد. خداوند هشدار داد که آنان نمی‌توانند هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را لازم می‌دانند، با آن مخالفت کنند.
{{متن قرآن |وَ ما کانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مؤمنَه اِذا قَضَی اللهُ وَ رَسُولُهُ أمراً أن یَکونَ لَهُمُ الخِیرَهُ مِن أمرِهِم وَ مَن یَعصِ اللهَ وَ رَسولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً |سوره = احزاب |آیه = 36 }}؛ «هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد، هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم می‌دانند، اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشد، و هرکس خدا و رسولش را نافرمانی کند به گمراهی گرفتار شده است».
{{متن قرآن |وَ ما کانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مؤمنَه اِذا قَضَی اللهُ وَ رَسُولُهُ أمراً أن یَکونَ لَهُمُ الخِیرَهُ مِن أمرِهِم وَ مَن یَعصِ اللهَ وَ رَسولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً |سوره = احزاب |آیه = 36 }}؛ «هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد، هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم می‌دانند، اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشد، و هرکس خدا و رسولش را نافرمانی کند به گمراهی گرفتار شده است».
زینب و برادرش، عبدالله، وقتی این مسئله را شنیدند، از کرده خود پشیمان، و در برابر فرمان خدا تسلیم شدند. بدین ترتیب، زینب به ازدواج با زید رضایت داد.
زینب و برادرش، عبدالله، وقتی این مسئله را شنیدند، از کرده خود پشیمان، و در برابر فرمان خدا تسلیم شدند. بدین ترتیب، زینب به ازدواج با زید رضایت داد.
ولی زینب پس از ازدواج نیز ناسازگار بود. زید ماجرا را به پیامبر گزارش داد و برای [[طلاق]] اجازه خواست. پیامبر بسیار می‌کوشید که روابط آنان را صمیمی سازد تا این ازدواج پایدار بماند. از این روی، زید را به ادامه زندگی راضی کرد، ولی برای بار سوم زید از پیامبر اجازه خواست که زینب را طلاق دهد. سرانجام معلوم شد که میان آن دو توافق اخلاقی وجود ندارد و با هم سازگار نیستند. بنابراین [[جبرئیل]] نازل شد و نخست موضوع فرزند خواندگی را ملغی اعلام کرد. آنگاه از پیامبر خواست که در اجرای حکم الهی، از مردم واهمه‌ای نداشته باشد و اجازه بدهد که زید زینب را طلاق دهد. پس از مدتی، زینب که از زنان مهاجر بود، پس از طلاق در اندوه و ماتم فرو رفت.
ولی زینب پس از ازدواج نیز ناسازگار بود. زید ماجرا را به پیامبر گزارش داد و برای [[طلاق]] اجازه خواست. پیامبر بسیار می‌کوشید که روابط آنان را صمیمی سازد تا این ازدواج پایدار بماند. از این روی، زید را به ادامه زندگی راضی کرد، ولی برای بار سوم زید از پیامبر اجازه خواست که زینب را طلاق دهد. سرانجام معلوم شد که میان آن دو توافق اخلاقی وجود ندارد و با هم سازگار نیستند. بنابراین [[جبرئیل]] نازل شد و نخست موضوع فرزند خواندگی را ملغی اعلام کرد. آنگاه از پیامبر خواست که در اجرای حکم الهی، از مردم واهمه‌ای نداشته باشد و اجازه بدهد که زید زینب را طلاق دهد. پس از مدتی، زینب که از زنان مهاجر بود، پس از طلاق در اندوه و ماتم فرو رفت.
طولی نکشید که رسول اکرم (صلی الله علیه) از سوی خداوند مأمور شد، برای از میان بردن کامل سنت غلط جاهلی که ازدواج با زن پسر خوانده را جایز نمی‌دانست، با زینب بنت جحش ازدواج کند. رسول خدا (صلی الله علیه) با این‌که از انتقاد منافقان [[مدینه]] نگران بود، این کار را انجام داد. به این ترتیب، دو حکم [[جاهلیت]] مردود شد: نخست، فرزند خواندگی و [[ارث]] بردن فرزند خوانده از پدر خوانده و دیگری، جایز نبودن ازدواج با همسر فرزند خوانده، پس ا ز طلاق وی<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه ی موسوی همدانی، ج16، ص322.</ref>.
طولی نکشید که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از سوی خداوند مأمور شد، برای از میان بردن کامل سنت غلط جاهلی که ازدواج با زن پسر خوانده را جایز نمی‌دانست، با زینب بنت جحش ازدواج کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با این‌که از انتقاد منافقان [[مدینه]] نگران بود، این کار را انجام داد. به این ترتیب، دو حکم [[جاهلیت]] مردود شد: نخست، فرزند خواندگی و [[ارث]] بردن فرزند خوانده از پدر خوانده و دیگری، جایز نبودن ازدواج با همسر فرزند خوانده، پس ا ز طلاق وی<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه ی موسوی همدانی، ج16، ص322.</ref>.


== همسر و فرزند زیدبن حارثه ==
== همسر و فرزند زیدبن حارثه ==
confirmed
۳۸٬۰۸۰

ویرایش