۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جنگ جمل''' اولین جنگ داخلی بین [[مسلمانان]] در زمان حکومت [[علی بن ابی طالب]] (علیهالسلام) بود. این جنگ سال ۳۶ هجری قمری بین سپاهیان امام علی (علیهالسلام) و گروهی که پیمانشکن ([[ناکثین]]) خوانده میشدند، به رهبری [[عایشه]] همسر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و [[طلحه]] و [[زبیر]] در نزدیکی شهر [[بصره]] رخ داد. در نهایت جنگ با پیروزی سپاه امام علی (علیهالسلام) به پایان رسید. | '''جنگ جمل''' اولین جنگ داخلی بین [[مسلمانان]] در زمان حکومت [[علی بن ابیطالب|علی بن ابی طالب]] (علیهالسلام) بود. این جنگ سال ۳۶ هجری قمری بین سپاهیان امام علی (علیهالسلام) و گروهی که پیمانشکن ([[ناکثین]]) خوانده میشدند، به رهبری [[عایشه]] همسر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و [[طلحه]] و [[زبیر]] در نزدیکی شهر [[بصره]] رخ داد. در نهایت جنگ با پیروزی سپاه امام علی (علیهالسلام) به پایان رسید. | ||
پیمانشکنی عدهای از صحابه از جمله طلحه زبیر و عایشه و مخالفت با حکومت امام علی (علیهالسلام) به بهانه خونخواهی قتل [[عثمان]] را از عوامل به وجود آمدن این جنگ شمردهاند. | پیمانشکنی عدهای از صحابه از جمله طلحه زبیر و عایشه و مخالفت با حکومت امام علی (علیهالسلام) به بهانه خونخواهی قتل [[عثمان]] را از عوامل به وجود آمدن این جنگ شمردهاند. | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
===پیمانشکنی طلحه و زبیر=== | ===پیمانشکنی طلحه و زبیر=== | ||
امام علی (علیهالسلام) در ذیحجه ۳۵ در پی اصرار و اتفاقنظر مردم مدینه از [[مهاجران]] و [[انصار]] و بهرغم میل باطنی خود زمام خلافت را به دست گرفت. همه جز عده اندکی که گرایش عثمانی داشتند با حضرت بیعت کردند. عدهای از مخالفان به [[شام]] و [[مکه]] گریختند. | امام علی (علیهالسلام) در ذیحجه ۳۵ در پی اصرار و اتفاقنظر مردم مدینه از [[مهاجران]] و [[انصار]] و بهرغم میل باطنی خود زمام خلافت را به دست گرفت. همه جز عده اندکی که گرایش عثمانی داشتند با حضرت بیعت کردند. عدهای از مخالفان به [[شام]] و [[مکه]] گریختند. | ||
طلحة بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن عوّام دو تن از سرشناسان صحابه که خود از نامزدهای تصدی حکومت بودند به حضرت [[علی بن | طلحة بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن عوّام دو تن از سرشناسان صحابه که خود از نامزدهای تصدی حکومت بودند به حضرت [[علی بن ابیطالب|علی]] (علیهالسلام) دست بیعت دادند. | ||
گفته شده است که طلحه نخستین بیعتکننده بود و چون دستش شَل بود، کسی | گفته شده است که طلحه نخستین بیعتکننده بود و چون دستش شَل بود، کسی آنرا به فال بد گرفت و گفت که این کار به انجام نخواهد رسید.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۷۴۳۵. </ref> | ||
طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۸، ص۳۱۲. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۳.</ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۵.</ref> وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی (علیهالسلام) رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دستکم به فرمانروایی ولایات برسند. آن دو از علی (علیهالسلام) خواستند که امارت و حکومت [[بصره]] و [[کوفه]] (یا [[عراق]] و [[یمن]]) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۱۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۸. </ref> | طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۸، ص۳۱۲. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۳.</ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۵.</ref> وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی (علیهالسلام) رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دستکم به فرمانروایی ولایات برسند. آن دو از علی (علیهالسلام) خواستند که امارت و حکومت [[بصره]] و [[کوفه]] (یا [[عراق]] و [[یمن]]) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۱۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۸. </ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=== حرکت مخالفین به سوی بصره=== | === حرکت مخالفین به سوی بصره=== | ||
مخالفان به پیشنهاد عبداللّه بن عامر توافق کردند که به سوی بصره حرکت کنند (بر خلاف نظر عایشه که میگفت به سوی مدینه بروند)، زیرا توان رویارویی با مردم مدینه را نداشتند، به علاوه، مردم بصره طرفدار طلحه و زبیر بودند و عبداللّه نیز در آنجا یارانی داشت. طلحه و زبیر امیدوار بودند که عایشه بصریان را همچون اهل مکه بر امام علی بشوراند. | مخالفان به پیشنهاد عبداللّه بن عامر توافق کردند که به سوی بصره حرکت کنند (بر خلاف نظر عایشه که میگفت به سوی مدینه بروند)، زیرا توان رویارویی با مردم مدینه را نداشتند، به علاوه، مردم بصره طرفدار طلحه و زبیر بودند و عبداللّه نیز در آنجا یارانی داشت. طلحه و زبیر امیدوار بودند که عایشه بصریان را همچون اهل مکه بر امام علی بشوراند. | ||
آنان لشکریانی مجهز ساختند و منادی اعلام کرد که امّ المؤمنین و طلحه و زبیر به بصره میروند و هرکس خواهان عزت اسلام و جنگ با گناهکاران و | آنان لشکریانی مجهز ساختند و منادی اعلام کرد که امّ المؤمنین و طلحه و زبیر به بصره میروند و هرکس خواهان عزت اسلام و جنگ با گناهکاران و خونخواهی عثمان است به راه بیفتد. سرانجام سپاهی سه هزار نفری آماده حرکت شد که نهصد تن از آنان از مردم مدینه و مکه بودند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۴۹۴۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۴. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۳. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۲.</ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۸.</ref> | ||
معاویه نیز که حکومت شام را در اختیار داشت و مدعی خونخواهی عثمان بود نامهای به زبیر نوشت و به دروغ از او خواست که به شام برود تا وی و مردم آنجا با او بیعت کنند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۳.</ref> | معاویه نیز که حکومت شام را در اختیار داشت و مدعی خونخواهی عثمان بود نامهای به زبیر نوشت و به دروغ از او خواست که به شام برود تا وی و مردم آنجا با او بیعت کنند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۳.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
===وجه تسمیه جنگ=== | ===وجه تسمیه جنگ=== | ||
عایشه بر شتری به نام عسکر سوار شد که یعلی بن امیه | عایشه بر شتری به نام عسکر سوار شد که یعلی بن امیه آنرا هشتاد دینار (و به قولی دویست دینار) خریده و در اختیار وی گذارده بود <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۶۴۵۷. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۰۷. </ref> از اینرو، این جنگ، جمل (شتر نر) نام گرفت. | ||
===مخالفت برخی سران با جنگ=== | ===مخالفت برخی سران با جنگ=== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
به دنبال آن، عبداللّه بن زبیر مردم را بر ضد امام شوراند، که حسن بن علی (علیهالسلام) با سخنانی بلیغ و روشنگرانه پاسخش را داد. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۶. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۵۴۶۷. </ref> | به دنبال آن، عبداللّه بن زبیر مردم را بر ضد امام شوراند، که حسن بن علی (علیهالسلام) با سخنانی بلیغ و روشنگرانه پاسخش را داد. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۶. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۵۴۶۷. </ref> | ||
آنگاه امام، صَعْصَعه بن صوحان و سپس عبداللّه بن عباس را برای گفتگو با طلحه و زبیر و عایشه فرستاد، اما گفتگوها ثمری نداشت و از آن میان عایشه سرسختتر بود. <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۱۶۷. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۷. </ref> | آنگاه امام، صَعْصَعه بن صوحان و سپس عبداللّه بن عباس را برای گفتگو با طلحه و زبیر و عایشه فرستاد، اما گفتگوها ثمری نداشت و از آن میان عایشه سرسختتر بود. <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۱۶۷. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۷. </ref> | ||
در پی بینتیجه ماندن مکاتبه و گفتگو و اصرار شورشیان بر بیعتشکنی و مخالفت و جنگ، امام خطبهای خواند و اتمام حجت کرد و لشکریان خود را آرایش داد و فرماندهان را بر گمارد. اصحاب جمل نیز سپاه خویش را آراستند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۹.</ref><ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۷. </ref><ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۶ ۱۴۷. </ref> <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۸. </ref> <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۱. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۱۷۱. </ref> <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۱۷۳. </ref> <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۱۷۷. </ref> عایشه هم بر شتر ــ که | در پی بینتیجه ماندن مکاتبه و گفتگو و اصرار شورشیان بر بیعتشکنی و مخالفت و جنگ، امام خطبهای خواند و اتمام حجت کرد و لشکریان خود را آرایش داد و فرماندهان را بر گمارد. اصحاب جمل نیز سپاه خویش را آراستند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۹.</ref><ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۷. </ref><ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۶ ۱۴۷. </ref> <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۸. </ref> <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۱. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۱۷۱. </ref> <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۱۷۳. </ref> <ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص۱۷۷. </ref> عایشه هم بر شتر ــ که آنرا با زره پوشانده بودند ــ نشست و پیشاپیش صفوف قرار گرفت. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۹. </ref><ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۷. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۰۷. </ref> | ||
===بیان قوانین جنگ=== | ===بیان قوانین جنگ=== | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
===پیشدن شتر عایشه=== | ===پیشدن شتر عایشه=== | ||
طبری حکایتی عجیب از تعصب شورشیان در تقدیس شتر و هواخواهی عایشه آورده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۲۳. </ref> | طبری حکایتی عجیب از تعصب شورشیان در تقدیس شتر و هواخواهی عایشه آورده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۲۳. </ref> | ||
امام چون مقاومت بصریان را در اطراف شتر دید، دستور داد | امام چون مقاومت بصریان را در اطراف شتر دید، دستور داد آنرا پی کنند، عدهای از یاران زبده امام به شتر حمله کردند و آنرا کشتند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۴۸. </ref><ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۵۰۱۵۱. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۰۰. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۱۹۵. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۳۷۹.</ref> | ||
===پایان جنگ=== | ===پایان جنگ=== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
===شمار کشتهها=== | ===شمار کشتهها=== | ||
شمار کشتههای جنگ جمل را به اختلاف نوشتهاند. | شمار کشتههای جنگ جمل را به اختلاف نوشتهاند. | ||
به روایت ابوخَیثَمَه از وَهْب بن جَریر، در جنگ جمل از سپاه بصره ۲،۵۰۰ تن کشته شدند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۴. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۷.</ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۸.</ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴۵. </ref> در روایات دیگر، شمار کشتههای اصحاب جمل از ۶،۰۰۰ تا ۲۵،۰۰۰ تن <ref>شیبانی عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴۵. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۸۷۴۸۸. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۵ـ۹۶.</ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۳. </ref> ذکر شده و یعقوبی <ref>یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۳. </ref> | به روایت ابوخَیثَمَه از وَهْب بن جَریر، در جنگ جمل از سپاه بصره ۲،۵۰۰ تن کشته شدند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۶۴. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۷۷.</ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۸.</ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴۵. </ref> در روایات دیگر، شمار کشتههای اصحاب جمل از ۶،۰۰۰ تا ۲۵،۰۰۰ تن <ref>شیبانی عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴۵. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۸۷۴۸۸. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۵ـ۹۶.</ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۳. </ref> ذکر شده و یعقوبی <ref>یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۳. </ref> آنرا بیش از ۳۰،۰۰۰ تن نوشته است، که مبالغهآمیز مینماید. | ||
عده شهدای سپاه امام را از ۴۰۰ تا ۵،۰۰۰ تن نوشتهاند. <ref>شیبانی عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۶. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۸۷. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۶.</ref> | عده شهدای سپاه امام را از ۴۰۰ تا ۵،۰۰۰ تن نوشتهاند. <ref>شیبانی عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۱۸۶. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۸۷. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۹۶.</ref> | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
ج: چون خداوند دستور داد که همه ابواب منتهی به مسجد بسته شود حتی باب (درب خانه) پدر عایشه، اما باب من بسته نشد. | ج: چون خداوند دستور داد که همه ابواب منتهی به مسجد بسته شود حتی باب (درب خانه) پدر عایشه، اما باب من بسته نشد. | ||
د: چون در روز خیبر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرچم را بعد از اینکه به دیگران داد | د: چون در روز خیبر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرچم را بعد از اینکه به دیگران داد آنرا به من دادند و من نیز پیروز شدم موجب غمگین شدن آنان گردید و….<ref>مفید، محمد بن نعمان، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصره، ص۲۱۸. </ref> | ||
علاوه بر این، طلحه و زبیر امیدوار بودند که علی (علیهالسّلام) در امور با آنها مشورت نماید چرا که این دو خود را با علی (علیهالسّلام) در رتبه و مقام مساوی میدانستند، آنها امیدوار بودند که با مرگ عثمان، بخشی از حکومت را به دست گیرند، ولی هیچکدام از این امور تحقق نیافت و این سبب شد که خصومت قبلی این دو با امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) آشکار گردد. | علاوه بر این، طلحه و زبیر امیدوار بودند که علی (علیهالسّلام) در امور با آنها مشورت نماید چرا که این دو خود را با علی (علیهالسّلام) در رتبه و مقام مساوی میدانستند، آنها امیدوار بودند که با مرگ عثمان، بخشی از حکومت را به دست گیرند، ولی هیچکدام از این امور تحقق نیافت و این سبب شد که خصومت قبلی این دو با امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) آشکار گردد. |