پرش به محتوا

واصل بن عطا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:


== واصل بنیان‌گذار مکتب معتزله ==
== واصل بنیان‌گذار مکتب معتزله ==
اعتزال به معنای کناره‌گیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ى 440</ref>. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق ‌شد که از ورود در جنگ‌ها و منازعات سیاسی دوران [[خلافت]] [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)]] خودداری و به همین دلیل معتزله (سیاسی) نامیده شدند. چنان‌که دینوری کناره‌گیران از [[جنگ جمل]] را با عنوان و قد کانوا اعتزال الحرب یاد کرده<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ص:148.</ref> و نوبختی نیز از این جماعت با نام معتزلة (فسمو المعتزله) نام می‌برد<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ى 440.</ref>. برخی نیز معتزلیان سیاسی را کناره‌گیران از [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیه‌السلام)]] دانسته‌اند<ref>. همان، ص: 4- 5</ref>.
اعتزال به معنای کناره‌گیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ 440</ref>. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق ‌شد که از ورود در جنگ‌ها و منازعات سیاسی دوران [[خلافت]] [[علی بن ابی‌طالب|امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام)]] خودداری و به همین دلیل معتزله (سیاسی) نامیده شدند. چنان‌که دینوری کناره‌گیران از [[جنگ جمل]] را با عنوان و قد کانوا اعتزال الحرب یاد کرده<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ص:148.</ref> و نوبختی نیز از این جماعت با نام معتزلة (فسمو المعتزله) نام می‌برد<ref> لسان‌العرب، جلد 11، صفحه‌ 440.</ref>. برخی نیز معتزلیان سیاسی را کناره‌گیران از [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن(علیه‌السلام)]] دانسته‌اند<ref>. همان، ص: 4- 5</ref>.


مسأله مرتکب کبیره که پس از [[حکمیت|ماجرای حکمیّت]] در سال 37هجری رخ داد<ref> الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش. ص:205 - 206.</ref>، تبعات زیانباری برای جامعه [[مسلمین]] در پی داشت. از یک سو [[خوارج]] جز هم مسلکان خود، تمامی [[امت اسلامی]] را کافر می‌دانستند و ریختن خون آنان را مباح می‌شمردند<ref>تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى (ق 4)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، جلد 3،4،5 البرز، چ 3، 1373،ج‌4،ص:658- 659؛.</ref> و از دیگر سو مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن می‌دانستند<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 137</ref>. هنگامی که از [[حسن بصری]] دراین‌باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند، امّا واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمی‌توان کافر خواند چون او به [[توحید]] اقرار کرده و برخی صفات حمیده را نیز داراست، بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و چون در قیامت انسان‌ها یا اهل شقاوتند و یا سعادت، فاسق اگر بدون [[توبه]] بمیرد، در دوزخ مخلّد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یافت<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 38 - 40</ref>.این اختلاف موجب کناره‌گیری واصل و پیروانش از حسن بصری شد، از این رو [[معتزله]] نامیده شدند<ref>البدءوالتاریخ، ج‌5،ص:142 – 143؛ همان.</ref>.
مسأله مرتکب کبیره که پس از [[حکمیت|ماجرای حکمیّت]] در سال 37هجری رخ داد<ref> الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال‌الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش. ص:205 - 206.</ref>، تبعات زیانباری برای جامعه [[مسلمین]] در پی داشت. از یک سو [[خوارج]] جز هم مسلکان خود، تمامی [[امت اسلامی]] را کافر می‌دانستند و ریختن خون آنان را مباح می‌شمردند<ref>تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى (ق 4)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، جلد 3،4،5 البرز، چ 3، 1373،ج‌4،ص:658- 659؛.</ref> و از دیگر سو مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن می‌دانستند<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 137</ref>. هنگامی که از [[حسن بصری]] دراین‌باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند، امّا واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمی‌توان کافر خواند چون او به [[توحید]] اقرار کرده و برخی صفات حمیده را نیز داراست، بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و چون در قیامت انسان‌ها یا اهل شقاوتند و یا سعادت، فاسق اگر بدون [[توبه]] بمیرد، در دوزخ مخلّد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یافت<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 38 - 40</ref>.این اختلاف موجب کناره‌گیری واصل و پیروانش از حسن بصری شد، از این رو [[معتزله]] نامیده شدند<ref>البدءوالتاریخ، ج‌5،ص:142 – 143؛ همان.</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:
از مهمترین فرقه‌های معتزله می‌توان به [[عبادیّه]]، [[ذمیّه]]، [[مکاسبه]]، [[بصریان]]، [[بغدادیان‌]] اشاره کرد<ref> المقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بى تا. ، ج‌5،ص:142.</ref>.
از مهمترین فرقه‌های معتزله می‌توان به [[عبادیّه]]، [[ذمیّه]]، [[مکاسبه]]، [[بصریان]]، [[بغدادیان‌]] اشاره کرد<ref> المقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بى تا. ، ج‌5،ص:142.</ref>.


== کلیات آموزه‌های واصل که به اصول خمسه ==
==کلیات آموزه‌های واصل که به اصول خمسه==


=== اصل توحید ===
===اصل توحید===
این اصل از بنیادی‌ترین اصول معتزله است. واصل صفات قدیمه‌‌ حق تعالی چون علم، قدرت، و اراده را نفی می‌کرد و اظهار داشت که محال است دو خدای قدیم ازلی وجود داشته باشد و هر کس صفت قدیمه‌ای برای خدا اثبات کند، به وجود دو خدا اعتراف کرده است. واصلیه پس از مطالعه‌ کتب فلسفی به این نتیجه رسیدند که تمام صفات زاید بر ذات را انکار کردند و ذات حق را عالم و قادر دانستند. توحید صفاتی که نخستین بار از سوی واصل بن عطا مطرح شد، بعدها از سوی پیروان وی به پذیرش صفات ذات و انکار صفات زاید بر ذات الهی منجر شد، زیرا به اعتقاد این گروه، صفات زاید بر ذات به تعدد قدیم و تعدد خدایان می‌انجامید<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ص: 40 - 4</ref>. این اندیشه معتزله در برابر اندیشه‌ صفاتیه و مجسمه قرار دارد که صفات ثبوتی را که جنبه‌ جسمانی نیز داشت از قبیل هیأت و وجه به معنای ظاهری آن پنداشتند<ref> آیات 22 و 23 سوره‌ قیامت، آیه‌ 27 سوره الرحمن، آیه‌ 54 سوره اعراف و آیه‌ 3 سوره یونس که بر جنبه‌های جسمانی خداوند اشاره دارد.</ref> و به خداوند نسبت دادند. ازاین رو معتزله اشاره‌ها و تصریحات قرآن را دراین‌باره به عینیت تمام صفات با ذات مقدس پرودگار تأویل کردند<ref>عبد الحمید، رعفان، دراسات فی الفرق و العقائد الاسلامیه، بغداد، مطبعة اسد، بی‌تا، ص: 207.</ref>.
این اصل از بنیادی‌ترین اصول معتزله است. واصل صفات قدیمه‌‌ حق تعالی چون علم، قدرت، و اراده را نفی می‌کرد و اظهار داشت که محال است دو خدای قدیم ازلی وجود داشته باشد و هر کس صفت قدیمه‌ای برای خدا اثبات کند، به وجود دو خدا اعتراف کرده است. واصلیه پس از مطالعه‌ کتب فلسفی به این نتیجه رسیدند که تمام صفات زاید بر ذات را انکار کردند و ذات حق را عالم و قادر دانستند. توحید صفاتی که نخستین بار از سوی واصل بن عطا مطرح شد، بعدها از سوی پیروان وی به پذیرش صفات ذات و انکار صفات زاید بر ذات الهی منجر شد، زیرا به اعتقاد این گروه، صفات زاید بر ذات به تعدد قدیم و تعدد خدایان می‌انجامید<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ص: 40 - 4</ref>. این اندیشه معتزله در برابر اندیشه‌ صفاتیه و مجسمه قرار دارد که صفات ثبوتی را که جنبه‌ جسمانی نیز داشت از قبیل هیأت و وجه به معنای ظاهری آن پنداشتند<ref> آیات 22 و 23 سوره‌ قیامت، آیه‌ 27 سوره الرحمن، آیه‌ 54 سوره اعراف و آیه‌ 3 سوره یونس که بر جنبه‌های جسمانی خداوند اشاره دارد.</ref> و به خداوند نسبت دادند. ازاین رو معتزله اشاره‌ها و تصریحات قرآن را دراین‌باره به عینیت تمام صفات با ذات مقدس پرودگار تأویل کردند<ref>عبد الحمید، رعفان، دراسات فی الفرق و العقائد الاسلامیه، بغداد، مطبعة اسد، بی‌تا، ص: 207.</ref>.


=== اصل عدل ===
===اصل عدل===
به روایت شهرستانی واصل، دراین‌باره معتقد است که پروردگار حکیم و عادل است و روا نیست که شر و ستمی به او نسبت داده شود و یا بر خلاف آن چه که به بندگانش فرمان داده، از آنان بخواهد، سپس به سبب انجام آن، آنان را مجازات نماید. فاعل خیر و شر، [[ایمان]] و [[کفر]]، طاعت و [[گناه|معصیت]] بنده است و محال است وی به کاری فرمان داده شود که وی فاقد توانایی انجام آن باشد. معتزله با طرح و اثبات صفت عدل برای خدای تعالی به نفی اندیشه جبرگرایی و اثبات اختیار برای انسان برخاستند. زیرا جبریه خداوند را فاعل همه‌ افعال بشر دانسته و انسان را فاقد اراده و اختیار می‌دانند<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ص: 41</ref>.
به روایت شهرستانی واصل، دراین‌باره معتقد است که پروردگار حکیم و عادل است و روا نیست که شر و ستمی به او نسبت داده شود و یا بر خلاف آن چه که به بندگانش فرمان داده، از آنان بخواهد، سپس به سبب انجام آن، آنان را مجازات نماید. فاعل خیر و شر، [[ایمان]] و [[کفر]]، طاعت و [[گناه|معصیت]] بنده است و محال است وی به کاری فرمان داده شود که وی فاقد توانایی انجام آن باشد. معتزله با طرح و اثبات صفت عدل برای خدای تعالی به نفی اندیشه جبرگرایی و اثبات اختیار برای انسان برخاستند. زیرا جبریه خداوند را فاعل همه‌ افعال بشر دانسته و انسان را فاقد اراده و اختیار می‌دانند<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ص: 41</ref>.


'''منزلة بین المنزلتین: شرح آن در ضمن معرفی این فرقه آمده است'''
'''منزلة بین المنزلتین: شرح آن در ضمن معرفی این فرقه آمده است'''


=== وعد و وعید ===
===وعد و وعید===
این اصل مهمترین وجه افتراق میان معتزله در برابر دو گروه مرجئه و خوارج است. وعد به معنای پاداش و وعید به معنای تهدید به عقوبت و عذاب است. بر این اساس عدل خداوند ایجاب می‌کند که در سرای باقی نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر دهد. یعنی خدا مرتکب گناهان کبیره را بدون [[توبه]] نمی‌بخشد و در کار وعد و وعید خود صادق است و کلمات وی تغییرپذیر نیست<ref> المسعودی، أبو الحسن على بن الحسین بن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409 ج‌3،ص:222؛ عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، حققه و قدّم له: الدکتور عبد الکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، 1384ق، چاپ اول، صص 609 به بعد</ref>.
این اصل مهمترین وجه افتراق میان معتزله در برابر دو گروه مرجئه و خوارج است. وعد به معنای پاداش و وعید به معنای تهدید به عقوبت و عذاب است. بر این اساس عدل خداوند ایجاب می‌کند که در سرای باقی نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر دهد. یعنی خدا مرتکب گناهان کبیره را بدون [[توبه]] نمی‌بخشد و در کار وعد و وعید خود صادق است و کلمات وی تغییرپذیر نیست<ref> المسعودی، أبو الحسن على بن الحسین بن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409 ج‌3،ص:222؛ عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، حققه و قدّم له: الدکتور عبد الکریم عثمان، قاهره، مکتبة وهبة، 1384ق، چاپ اول، صص 609 به بعد</ref>.


=== امر به معروف و نهی از منکر ===
===امر به معروف و نهی از منکر===
معتزله این اصل و تمام مراتب آن را واجب دانسته و منکر آن را [[کافر]] می‌دانند و وجوب آن را بر اساس کتاب، [[سنت]] و [[اجماع]] اثبات می‌کنند. علاوه بر آن آمر باید معروف و منکر را به درستی شناخته و یقین به وقوع آن کند و نباید بر اساس ظن و گمان عمل کند<ref> عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، قاهره، بی نا، 1965،ص: 141 - 144.</ref>.
معتزله این اصل و تمام مراتب آن را واجب دانسته و منکر آن را [[کافر]] می‌دانند و وجوب آن را بر اساس کتاب، [[سنت]] و [[اجماع]] اثبات می‌کنند. علاوه بر آن آمر باید معروف و منکر را به درستی شناخته و یقین به وقوع آن کند و نباید بر اساس ظن و گمان عمل کند<ref> عبدالجبار بن احمد الهمذانی، شرح الاصول الخمسه، قاهره، بی نا، 1965،ص: 141 - 144.</ref>.


یعنی [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر همه مؤمنان به ترتیب استطاعتشان با شمشیر یا وسایل آسانتر واجب است و مانند [[جهاد]] است و تفاوتی میان جهاد با کافر و فاسق نیست<ref>مروج‌الذهب، ج‌3،ص:222.</ref>.
یعنی [[امر به معروف و نهی از منکر]] بر همه مؤمنان به ترتیب استطاعتشان با شمشیر یا وسایل آسانتر واجب است و مانند [[جهاد]] است و تفاوتی میان جهاد با کافر و فاسق نیست<ref>مروج‌الذهب، ج‌3،ص:222.</ref>.


== درگذشت ==
==درگذشت==
سر انجام در سال ۱۳۱ هجری قمری در [[بصره]] درگذشت<ref>مروج‌الذهب، ج‌4،ص:22؛الأعلام، ج‌8،ص:108.</ref>.
سر انجام در سال ۱۳۱ هجری قمری در [[بصره]] درگذشت<ref>مروج‌الذهب، ج‌4،ص:22؛الأعلام، ج‌8،ص:108.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
==جستارهای وابسته==  
* [[معتزله]]
*[[معتزله]]
* [[محمد حنفیه]]
*[[محمد حنفیه]]
* [[حسن بصری]]
*[[حسن بصری]]
* [[ابن‌خلکان]]
*[[ابن‌خلکان]]


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


== منابع ==
==منابع==  
* [http://pajoohe.ir/%D9%88%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%B7%D8%A7__a-45836.aspx واصل بن عطا دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم] pajoohe.ir
*[http://pajoohe.ir/%D9%88%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%B7%D8%A7__a-45836.aspx واصل بن عطا دانشنامه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم] pajoohe.ir


{{علمای اسلام}}
{{علمای اسلام}}
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش