confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
ائمه اطهار مکرر این کلمه را بکار برده اند و بعضى از اصحاب خود را امر به تفقه کرده اند و یا آنها را فقیه خوانده اند. شاگردان مبرز ائمه اطهار در همان عصرها به عنوان <sub>فقهاء شیعه</sub> شناخته مى شده اند.<ref>مطهری، آشنایى با علوم اسلامى، ج۳، ص۶۸و۶۹</ref> | ائمه اطهار مکرر این کلمه را بکار برده اند و بعضى از اصحاب خود را امر به تفقه کرده اند و یا آنها را فقیه خوانده اند. شاگردان مبرز ائمه اطهار در همان عصرها به عنوان <sub>فقهاء شیعه</sub> شناخته مى شده اند.<ref>مطهری، آشنایى با علوم اسلامى، ج۳، ص۶۸و۶۹</ref> | ||
=فقه سیاسی= | =فقه سیاسی= | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۷: | ||
https://farsi.khamenei.ir › others-note | https://farsi.khamenei.ir › others-note | ||
</ref> | </ref> | ||
=ادله اربعه= | |||
ادلّه اربعه یا <big>دلایل چهارگانه</big> اصطلاحی در علم اصول فقه است که به منابع چهارگانه معتبر فقهی برای استنباط احکام شرعی اطلاق میشود. این منابع عبارتاند از کتاب، سنت، اجماع و عقل. فقیه بر اساس این منابع معتبر، حکم شرعی را استنباط میکند. اعتبار و حجیت این چهار دلیل در مبحث حجج اصول فقه اثبات میشود. | |||
==دلیل== | |||
دلیل در فقه به معنای چیزی است که برای اثبات حکم شرعی بدان استدلال میشود. برای دلیل تقسیماتی ذکر شده است: | |||
دلیل به لحاظ اینکه مدلول آن حکم واقعی یا حکم ظاهری است به دو قسم اجتهادی و فقاهتی تقسیم میشود: | |||
دلیل اجتهادی دلیلی است که بر حکم واقعی دلالت میکند. چون این دلیل موجب ظن به حکم واقعی میشود آن را دلیل اجتهادی نامیدهاند. | |||
دلیل فقاهتی دلیلی است که هنگامی که به حکم واقعی جهل باشد، کاربرد دارد و اثبات کننده حکم ظاهری است. به این دلیل، اصل عملی نیز میگویند. فقیه هنگامی که به دلیل اجتهادی برای کشف حکم شرعی دسترسی ندارد، از دلیل فقاهتی و اصل عملی استفاده میکند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۱، ص ۶؛ شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج ۲، ص ۱۰</ref> | |||
دلیل از جهت نوع دالّ به دو قسم لفظی و لبی تقسیم میشود: | |||
دلیل لبی دلیلی است که از نوع الفاظ نیست مانند اجماع، سیره عقلاء و ... | |||
دلیل لفظی دلیل است که از نوع الفاظ است مانند خبر.<ref>مظفر، اصول الفقه، ج ۱، ص ۱۴۰</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |