۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
از جمله افرادی که در تحکیم بخشی پایههای قدرت [[عباسیان]] در [[عراق]] نقشی موثر داشت، حفص بنسلیمان معروف به «ابوسلمه خلال» بود. وی گرایش شیعی داشت و در ابتدا تصمیم داشت خلافت را به اولاد [[علی بن ابی طالب]] برگرداند | از جمله افرادی که در تحکیم بخشی پایههای قدرت [[عباسیان]] در [[عراق]] نقشی موثر داشت، حفص بنسلیمان معروف به «ابوسلمه خلال» بود. وی گرایش شیعی داشت و در ابتدا تصمیم داشت خلافت را به اولاد [[علی بن ابیطالب|علی بن ابی طالب]] (علیهالسّلام) برگرداند<ref> دینوری ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج 2، ص 162.</ref>. اما در این امر بین فرزندان عباس و فرزندان امام علی (علیهالسّلام) مردد بود. به همین دلیل دو نامه نوشت که خطاب یکی به عبداللهبنحسنبنحسن (علیهالسّلام) و خطاب دیگری به [[جعفر بن محمد (صادق) | ||
<ref> دینوری ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج 2، ص 162.</ref>اما در این امر بین فرزندان عباس و فرزندان امام علی | |جعفر بن محمد (علیهالسّلام)]] بود تا با آنها بیعت کند<ref>مسعودی علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص 268.</ref>. امام صادق (علیهالسّلام) با درایت خویش میدانست که ابوسلمه از شیعیان علوی استواری نیست، به همین دلیل در حضور پیک نامه ابوسلمه را سوازند و به آورنده نامه گفت که ابوسلمه شیعه شخص دیگری است، اما عبدالله بنحسن بدون دقت نظر پیام وی را پذیرفت و همین امر باعث بدبینی عباسیان و کشته شدن عبدالله و فرزندانش شد<ref>مسعودی علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص 268.</ref> و پیشبینی امام صادق (علیهالسّلام) به واقعیت پیوست؛ زیرا هنوز پیک ابوسلمه به کوفه نرسیده بود که ابوسلمه با ابوعباس بیعت کرد و نیروهای خود را در اختیار وی گذاشت<ref>مسعوی علی بن حسین، اثبات الوصیه، ص 268.</ref>. اما تزلزل ابوسلمه باعث شد تا ابنعباس به او بدبین شده سر انجام با نظر [[ابومسلم خراسانی|ابومسلم خراسانی]] او را به قتل رساند<ref>دینوری ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج 2، ص 165.</ref>. | ||
]] بود تا با آنها بیعت کند | |||
<ref>مسعودی علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص 268.</ref>امام صادق | |||
== اعتقادات == | == اعتقادات == | ||
بسلمیه معتقدند که [[امامت]] پس از حسنین و [[محمد بن حنفیه|محمد بن حنفیه]] به ابوهاشم و [[ابوالعباس سفاح]] میرسد. آنان امامت را حق ابوسلمه حفص بنسلیمان خلال وزیر و صاحب و مؤسس خلافت عباسی میدانستند و حتی هاشم بنی حکیم مقنع صاحب ماه نخشب، ابوسلمه را خدا میدانست و میگفت: | بسلمیه معتقدند که [[امامت]] پس از حسنین و [[محمد بن حنفیه|محمد بن حنفیه]] به ابوهاشم و [[ابوالعباس سفاح]] میرسد. آنان امامت را حق ابوسلمه حفص بنسلیمان خلال وزیر و صاحب و مؤسس خلافت عباسی میدانستند و حتی هاشم بنی حکیم مقنع صاحب ماه نخشب، ابوسلمه را خدا میدانست و میگفت:بعد از ابوسلمه روح خدا در او «حلول» کرده است<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 102 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>. | ||
بعد از ابوسلمه روح خدا در او «حلول» کرده است | |||
== پانویس == | == پانویس == |