confirmed
۶٬۳۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==موسس فرقه== | ==موسس فرقه== | ||
موسس فرقه، ابوالسرائیه اصفر معروف به ابوالسرایا است که نامش سری بن منصور شیبانی است. وی خود را از نسل هانیبنمسعود شیبانی میدانست و در [[کوفه]] خروج کرده بود و محمدبنابراهیم علوی معروف به" ابنطباطبا" با او همراهی میکرد<ref> | موسس فرقه، ابوالسرائیه اصفر معروف به ابوالسرایا است که نامش سری بن منصور شیبانی است. وی خود را از نسل هانیبنمسعود شیبانی میدانست و در [[کوفه]] خروج کرده بود و محمدبنابراهیم علوی معروف به" ابنطباطبا" با او همراهی میکرد<ref> احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، ''تاریخ یعقوبی''، بیروت، نشر دار صادر، ج۲، ص۴۴۵.</ref>. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
حسین افطس پسر وی علی بن محمد را بفریفت و او را گفت تا پدرش را وادار به قبول خلافت کند و آن قدر او را وسوسه کردند تا محمد بن جعفر راضی شد. مردم مکّه در روز جمعه ششم ربیع الآخر پس از گزاردن نماز جمعه با وی به خلافت بیعت کردند و بیعت آل عباس را از خود برداشتند و او را امیرالمؤمنین خواندند. محمد بن جعفر مرد کارآمدی نبود و شایستگی این کار را نداشت، پس از چندی از خلافت جز اسمی بر او نماند و همه کارها به دست پسرش علی و حسینبنافطس اداره میشد. محمدبنجعفر پس از ماجراهایی ناچار شد خود را از خلافت خلع کند و گفت: خویشتن را از بیعتی که شما با من کرده اید خلع میکنم و حق را به صاحب حق که خلیفه خدا امیرالمؤمنین عبداللّه مأمونبنهارون است میسپارم. | حسین افطس پسر وی علی بن محمد را بفریفت و او را گفت تا پدرش را وادار به قبول خلافت کند و آن قدر او را وسوسه کردند تا محمد بن جعفر راضی شد. مردم مکّه در روز جمعه ششم ربیع الآخر پس از گزاردن نماز جمعه با وی به خلافت بیعت کردند و بیعت آل عباس را از خود برداشتند و او را امیرالمؤمنین خواندند. محمد بن جعفر مرد کارآمدی نبود و شایستگی این کار را نداشت، پس از چندی از خلافت جز اسمی بر او نماند و همه کارها به دست پسرش علی و حسینبنافطس اداره میشد. محمدبنجعفر پس از ماجراهایی ناچار شد خود را از خلافت خلع کند و گفت: خویشتن را از بیعتی که شما با من کرده اید خلع میکنم و حق را به صاحب حق که خلیفه خدا امیرالمؤمنین عبداللّه مأمونبنهارون است میسپارم. | ||
امّا ابراهیمبنموسی بن جعفربنمحمّد که در [[یمن|یمن]] خروج کرده بود، سرانجام از لشکری که مأمون به آن سرزمین فرستاده بود شکست خورد و او را زنجیر شده به عراق بردند و خلیفه به وی امان داد و از گناه او در گذشت.<ref> | امّا ابراهیمبنموسی بن جعفربنمحمّد که در [[یمن|یمن]] خروج کرده بود، سرانجام از لشکری که مأمون به آن سرزمین فرستاده بود شکست خورد و او را زنجیر شده به عراق بردند و خلیفه به وی امان داد و از گناه او در گذشت.<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چاپ دوم، ص 15 با ویرایش صوری و تغییرات اندک در برخی از جملات.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |