پرش به محتوا

خطای راهبردی در تحلیل سوریه (یادداشت): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸: خط ۸:


== اشغال نظامی عراق ==
== اشغال نظامی عراق ==
یک رخداد دیگر، اشغال نظامی عراق از سوی آمریکا و انگلیس در روزهای آخر سال 1382/ اول بهار 2003 بود. در این ماجرا همه تحلیل‌ها و تصورها این بود که کار جمهوری اسلامی هم تمام است، بنابراین ایران یا همه سیاست‌های داخلی و خارجی خود را تغییر می‌دهد و یا اینکه مانند دولت‌های افغانستان و عراق از بین می‌رود. در آن زمان هنوز «جبهه مقاومت» وجود نداشت و دولت‌هایی در سوریه، سودان و حزب‌الله در لبنان با جمهوری اسلامی همراهی داشتند. جو آن‌قدر غلیظ بود که یکی از معاونان وقت وزارت امور خارجه ایران در اقدامی عجیب، از طریق سفارت سوئیس - به‌عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران - با تقدیم یک فکس به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد «ایران آمادگی دارد همه اختلاف خود با آمریکا را به گونه‌ای که منجر به رضایت ایالات متحده شود، حل کند.» براثر این جو، یک جمع 123 نفری از نمایندگان وقت مجلس ایران، طی بیانیه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب، تغییر اساسی در سیاست‌ خارجی نظام را خواستار شدند! در همان زمان نخست‌وزیر وقت انگلیس، تونی‌بلر در جمع نظامیان انگلیسی مستقر در بصره اعلام کرده بود «آنچه بر افغانستان و عراق گذشت یک پیام آشکار به ایران بود تا سیاست‌های خود را تغییر دهد.» اما برخلاف آنچه تصور و بیان می‌شد صحنه به شکل دیگری رقم خورد و آمریکا سه سال پس از اشغال نظامی عراق به بن‌بست نظامی گرفتار شد و زمزمه خارج شدن از عراق آغاز کرد و جرج بوش در سال 1386/ 2007 ناگزیر شد توافق امنیتی خروج از عراق را با نوری المالکی نخست‌وزیر وقت عراق امضا نموده و دو سال بعد، خروج از این کشور را آغاز نماید. البته پیش از این و آنچه در اولین سالگرد اشغال عراق پیش آمد یعنی تن دادن آمریکا به تشکیل شورای عراقی حکم، اولین نشانه‌های بن‌بست آمریکا را بروز داده بود.  
یک رخداد دیگر، اشغال نظامی [[عراق]] از سوی [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] و [[بریتانیا|انگلیس]] در روزهای آخر سال 1382 ش، برابر با اول بهار 2003 م، بود. در این ماجرا همۀ تحلیل‌ها و تصورها این بود که کار [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] هم تمام است، بنابراین ایران یا همۀ سیاست‌های داخلی و خارجی خود را تغییر می‌دهد و یا اینکه مانند دولت‌های [[افغانستان]] و [[عراق]] از بین می‌رود. در آن زمان هنوز [[محور مقاومت|جبهه مقاومت]] وجود نداشت و دولت‌هایی در [[سوریه]]، [[سودان]] و [[حزب الله لبنان|حزب‌الله لبنان]] با جمهوری اسلامی همراهی داشتند. جو آن‌قدر غلیظ بود که یکی از معاونان وقت وزارت امور خارجه ایران در اقدامی عجیب، از طریق سفارت سوئیس -به‌عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران- با تقدیم یک نمابر  به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد «ایران آمادگی دارد همۀ اختلاف خود با آمریکا را به گونه‌ای که منجر به رضایت ایالات متحده شود، حل کند». براثر این جو، یک جمع 123 نفری از نمایندگان وقت مجلس ایران، طی بیانیه‌ای خطاب به [[سید علی حسینی خامنه‌ای|رهبر معظم انقلاب]]، تغییر اساسی در سیاست‌ خارجی نظام را خواستار شدند! در همان زمان نخست‌وزیر وقت انگلیس، تونی‌بلر در جمع نظامیان انگلیسی مستقر در [[بصره]] اعلام کرده بود «آنچه بر افغانستان و عراق گذشت یک پیام آشکار به ایران بود تا سیاست‌های خود را تغییر دهد». اما برخلاف آنچه تصور و بیان می‌شد صحنه به شکل دیگری رقم خورد و آمریکا سه سال پس از اشغال نظامی عراق به بن‌بست نظامی گرفتار شد و زمزمه خارج شدن از عراق آغاز کرد و جرج بوش در سال 1386/ 2007 ناگزیر شد توافق امنیتی خروج از عراق را با [[نوری مالکی|نوری المالکی]] نخست‌وزیر وقت عراق امضا نموده و دو سال بعد، خروج از این کشور را آغاز نماید. البته پیش از این و آنچه در اولین سالگرد اشغال عراق پیش آمد یعنی تن دادن آمریکا به تشکیل شورای عراقی حکم، اولین نشانه‌های بن‌بست آمریکا را بروز داده بود.  
 
== خیزش‌های عربی ==
با شکست برنامه نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، خیزش‌های عربی شکل گرفت که رژیم‌های سنتی عربی وابسته به آمریکا را هدف قرار داد و منجر به تغییر وضعیت در پنج کشور عربی شد. غربی‌ها درصدد برآمدند با بدل زدن به این خیزش‌ها، مسیر تحولات را برگردانند. از این‌رو گروه‌های تکفیری با نام‌های مختلف شکل گرفتند و با سرعت زیاد منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادند. این گروه‌ها، آشکار و پنهان از سوی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، ترکیه و اکثر دولت‌های عرب حاشیه خلیج‌فارس حمایت می‌شدند اما این پروژه هم چندان دوام نیاورد و تا سال 1397 / 2018 عملاً تحت کنترل درآمد. شکست پروژه گروه‌های تکفیری، سبب تقویت بیشتر جریانات مقاومتی و جبهه مقاومت شد.  
با شکست برنامه نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، خیزش‌های عربی شکل گرفت که رژیم‌های سنتی عربی وابسته به آمریکا را هدف قرار داد و منجر به تغییر وضعیت در پنج کشور عربی شد. غربی‌ها درصدد برآمدند با بدل زدن به این خیزش‌ها، مسیر تحولات را برگردانند. از این‌رو گروه‌های تکفیری با نام‌های مختلف شکل گرفتند و با سرعت زیاد منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادند. این گروه‌ها، آشکار و پنهان از سوی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، ترکیه و اکثر دولت‌های عرب حاشیه خلیج‌فارس حمایت می‌شدند اما این پروژه هم چندان دوام نیاورد و تا سال 1397 / 2018 عملاً تحت کنترل درآمد. شکست پروژه گروه‌های تکفیری، سبب تقویت بیشتر جریانات مقاومتی و جبهه مقاومت شد.  
پس از این تحولات، غربی‌ها پیمان ابراهیم ناظر بر عادی‌سازی  
پس از این تحولات، غربی‌ها پیمان ابراهیم ناظر بر عادی‌سازی