confirmed
۶٬۳۳۳
ویرایش
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
3) غلام احمد قادیانى در مورد مبعوث بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف، ادعاهاى گوناگونى را مطرح کرده است. ابتدا بدون ادعاى نبوت یا ولایت مدعى شد که از جانب خداوند به او الهام مىشود. پس از مدتى قائل شد که خداوند هر صد سال یک بار کسى را برمىانگیزد تا دین این ملت را تجدید کند <ref>روحانى خزائن،همان، ص 60ـ59.</ref>. | 3) غلام احمد قادیانى در مورد مبعوث بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف، ادعاهاى گوناگونى را مطرح کرده است. ابتدا بدون ادعاى نبوت یا ولایت مدعى شد که از جانب خداوند به او الهام مىشود. پس از مدتى قائل شد که خداوند هر صد سال یک بار کسى را برمىانگیزد تا دین این ملت را تجدید کند <ref>روحانى خزائن،همان، ص 60ـ59.</ref>. | ||
سپس مدعى شد همچنان که سلسله نبوت بر پیامبر اسلام خاتمه یافت سلسله ولایت نیز بر وى خاتمه یافته است، وى خود را خاتم اولیا معرفى نمود و این که هیچ ولى اى بعد از او نیست، مگر آن که بر عهد او باشد. <ref>همان، | سپس مدعى شد همچنان که سلسله نبوت بر پیامبر اسلام خاتمه یافت سلسله ولایت نیز بر وى خاتمه یافته است، وى خود را خاتم اولیا معرفى نمود و این که هیچ ولى اى بعد از او نیست، مگر آن که بر عهد او باشد. <ref>همان، ج 6، ص69. </ref>. | ||
وى معتقد است همچون سلسلههاى خلافت بنى اسرائیل، در اسلام هم خلافت خواهد بود. از آن جا که خداوند او را از نام خلیفههاى قبلى آگاه نکرده است نام آنها را نمىداند و اجمالاً به آنها ایمان دارد<ref>همان، ج 6، ص 76.</ref>. | وى معتقد است همچون سلسلههاى خلافت بنى اسرائیل، در اسلام هم خلافت خواهد بود. از آن جا که خداوند او را از نام خلیفههاى قبلى آگاه نکرده است نام آنها را نمىداند و اجمالاً به آنها ایمان دارد<ref>همان، ج 6، ص 76.</ref>. | ||
تا این مرحله، او خود را نبى نمىدانست، اما خود را محدث و کلیم اللّه مىشمرد <ref>همان، ج 5، ص387.</ref>. پس از چندى مدعى شد فرشته وحى بر او نازل مىشود و زمان نزول وحى بر او به اندازه زمان نزول وحى بر رسول خداست<ref>همان، | تا این مرحله، او خود را نبى نمىدانست، اما خود را محدث و کلیم اللّه مىشمرد <ref>همان، ج 5، ص387.</ref>. پس از چندى مدعى شد فرشته وحى بر او نازل مىشود و زمان نزول وحى بر او به اندازه زمان نزول وحى بر رسول خداست<ref>همان، ج 18، ص 202 .</ref>. | ||
او در آخرین مرحله ادعاى خود، معتقد شد که عنایات الهى اقتضا کرده نبى یا محدثى را مبعوث کند که به دین الهى خدمت کند. آن هم در وقت ضرورت که همه جا را فساد و تباهى فراگرفته است. او خود را نبى مبعوث دانست <ref>همان، ج 14، ص 468. </ref>. | او در آخرین مرحله ادعاى خود، معتقد شد که عنایات الهى اقتضا کرده نبى یا محدثى را مبعوث کند که به دین الهى خدمت کند. آن هم در وقت ضرورت که همه جا را فساد و تباهى فراگرفته است. او خود را نبى مبعوث دانست <ref>همان، ج 14، ص 468. </ref>. |