پرش به محتوا

شلمغانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۱: خط ۱۱:
| عقیده =1.موسس فرقه ادعای نیابت امام زمان(عجل‌الله تعالی فرجه‌ الشریف)  داشت. 2.  مدعی بود که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روح‌القدس می‌نامید.  
| عقیده =1.موسس فرقه ادعای نیابت امام زمان(عجل‌الله تعالی فرجه‌ الشریف)  داشت. 2.  مدعی بود که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روح‌القدس می‌نامید.  
}}
}}
'''شلمغانیه‏'''  شاخه‌ای از فرقۀ [[غلات|غُلاة]] [[شیعه]] و پیروان ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به ابن‌العزاقر بودند. در تکملۀ [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] نام وی ابن‌ابی‌العزاقر آمده است. مسعودی در '''«التنبیه و الاشراف»''' و [[شیخ طوسی]] در کتاب '''«الغیبة»''' آورده‏‌ که نام وی محمد‌بن‌علی‌بن ابی‌العزاقر شلمغانی بوده است. شهفور اسفراینی در '''«التبصیر فی‌الدین»''' از او به‌عنوان ابوالعذافر یاد کرده و ابن حزم نام او را محمد‌بن‌علی‌السلمعان الکاتب نوشته است.<ref>محمد جواد مشکور ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، سال 1372 ش، چ دوم، ص 257، با  ویرایش مختصر.</ref>.  
'''شلمغانیه‏'''  شاخه‌ای از فرقۀ [[غلات|غُلاة]] [[شیعه]] و پیروان ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی معروف به ابن‌العزاقر بودند. در تکملۀ [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] نام وی ابن‌ابی‌العزاقر آمده است. مسعودی در '''«التنبیه و الاشراف»''' و [[شیخ طوسی]] در کتاب '''«الغیبة»''' آورده‏‌ که نام وی محمد‌بن‌علی‌بن ابی‌العزاقر شلمغانی بوده است. شهفور اسفراینی در '''«التبصیر فی‌الدین»''' از او به‌عنوان ابوالعذافر یاد کرده و ابن حزم نام او را محمد‌بن‌علی‌السلمعان الکاتب نوشته است<ref>محمد جواد مشکور ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، سال 1372 ش، چ دوم، ص 257، با  ویرایش مختصر.</ref>.  


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
محمد‌بن‌علی‌بن‌ابی‌العَزاقِر مشهور به شَلمَغانی، متولد روستای شلمغان واقع در حومۀ شهر واسط و یکی از قاریان [[قرآن]] در آن دیار بود<ref>جاسم حسین، ''تاریخ سیاسی غیبت امام زمان''، ص ۲۰۱.</ref>. وی پس از مدتی به بغداد رفت و به دستگاه [[عباسیان]] پیوست و به‌عنوان دبیر (کاتب) به خدمت مشغول شد<ref>یاقوت حموی، ''معجم البلدان''، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. ابن‌ابی‌العَزاقِر از فقهای امامیه بود و آثار فراوانی درباره عقاید و فقه شیعه نوشت. آثار وی تا قبل از آن که از تشیع روی برگرداند، مورد توجه امامیه بود.<ref>شیخ طوسی، ''الغیبة''، ص ۱۵۸ و ۲۲۱.</ref>.
محمد‌بن‌علی‌بن‌ابی‌العَزاقِر مشهور به شَلمَغانی، متولد روستای شلمغان واقع در حومۀ شهر واسط و یکی از قاریان [[قرآن]] در آن دیار بود<ref>جاسم حسین، ''تاریخ سیاسی غیبت امام زمان''، ص ۲۰۱.</ref>. وی پس از مدتی به بغداد رفت و به دستگاه [[عباسیان]] پیوست و به‌عنوان دبیر (کاتب) به خدمت مشغول شد<ref>یاقوت حموی، ''معجم البلدان''، ج ۵، ص ۲۸۸.</ref>. ابن‌ابی‌العَزاقِر از فقهای امامیه بود و آثار فراوانی درباره عقاید و فقه شیعه نوشت. آثار وی تا قبل از آن که از تشیع روی برگرداند، مورد توجه امامیه بود<ref>شیخ طوسی، ''الغیبة''، ص ۱۵۸ و ۲۲۱.</ref>.


== انحراف شلمغانی ==
== انحراف شلمغانی ==
شلمغانی در ابتدا از یاران [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)]] و از محدثان شیعی در دوران غیبت صغرا در بغداد بود و در غیاب [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] سومین نایب خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف)]]، مدتی را به بعضی از امور شیعیان رسیدگی می‌کرد؛ اما گفته‌اند حسادت بر مقام حسین بن روح، وی را بر آن داشت تا از مذهب امامیه فاصله بگیرد. او دستورهای امام دوازدهم را نادیده انگاشت و در پی دیگر گروه‌ها و فرقه‌ها رفت و حتی به دروغ ادعای نیابت امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف)  نمود و ادعا می‌کرد که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روح‌القدس می‌نامید. او سر انجام مورد لعن امام مهدی (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف) قرار گرفت و بعد از مدتی به دستور حاکم عباسی به‌دار آویخته شد.<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''.</ref>
شلمغانی در ابتدا از یاران [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیه‌السّلام)]] و از محدثان شیعی در دوران غیبت صغرا در بغداد بود و در غیاب [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] سومین نایب خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف)]]، مدتی را به بعضی از امور شیعیان رسیدگی می‌کرد؛ اما گفته‌اند حسادت بر مقام حسین بن روح، وی را بر آن داشت تا از مذهب امامیه فاصله بگیرد. او دستورهای امام دوازدهم را نادیده انگاشت و در پی دیگر گروه‌ها و فرقه‌ها رفت و حتی به دروغ ادعای نیابت امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف)  نمود و ادعا می‌کرد که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روح‌القدس می‌نامید. او سر انجام مورد لعن امام مهدی (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف) قرار گرفت و بعد از مدتی به دستور حاکم عباسی به‌دار آویخته شد<ref>محمد جواد مشکور، ''همان''.</ref>. نجاشی در کتاب رجال خود انحراف او را چنین روایت می‌کند:
نجاشی در کتاب رجال خود انحراف او را چنین روایت می‌کند:
 
ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی از پیشروان مذهب امامیه بود، اما حسادتش بر مقام ابوالقاسم حسین بن روح وی را بر آن داشت که مذهب امامیه را ترک کند و در آیین کشیشان در‌آید. این رفتار او موجب شد تا از طرف امام زمان توقیعاتی علیه او صادر شود و سرانجام به امر سلطان (دولت) به دار آویخته شد<ref>''همان''، ص 259.</ref>.همچنین اضافه کرده‌اند که حسین بن روح پیش از زندانی شدن، مدتی پنهان می‏‌زیست و چون اعتمادی کامل به ابن ابی‌العزاقر داشت، او را به نیابت خود برگزید و شلمغانی واسطه بین او و شیعیان شد و توقیعات حضرت مهدی غایب به توسط حسین بن روح به دست شلمغانی صادر می‌‏شد و مردم برای رفع حوایج و حل مشکلات به او رجوع می‌‏کردند. در آن زمان شلمغانی ادعاهای باطلی را ترویج می‌کرد و این‌گونه بود که از مذهب شیعه امامیه اثنی ‏عشریه منحرف شد. حسین بن روح در زندان از انحرافش مطلع شد و از همانجا در ماه ذیحجه سال 312 هجری قمری، توقیعی در لعن ابن ابی‌العزاقر به شیخ ابو‌علی محمد بن همام اسکافی بغدادی که از بزرگان شیعه بود فرستاد و از وی تبری جست.
ابوجعفر محمد بن علی شلمغانی از پیشروان مذهب امامیه بود، اما حسادتش بر مقام ابوالقاسم حسین بن روح وی را بر آن داشت که مذهب امامیه را ترک کند و در آیین کشیشان در‌آید. این رفتار او موجب شد تا از طرف امام زمان توقیعاتی علیه او صادر شود و سرانجام به امر سلطان (دولت) به دار آویخته شد<ref>''همان''، ص 259.</ref>.همچنین اضافه کرده‌اند که حسین بن روح پیش از زندانی شدن، مدتی پنهان می‏‌زیست و چون اعتمادی کامل به ابن ابی‌العزاقر داشت، او را به نیابت خود برگزید و شلمغانی واسطه بین او و شیعیان شد و توقیعات حضرت مهدی غایب به توسط حسین بن روح به دست شلمغانی صادر می‌‏شد و مردم برای رفع حوایج و حل مشکلات به او رجوع می‌‏کردند. در آن زمان شلمغانی ادعاهای باطلی را ترویج می‌کرد و این‌گونه بود که از مذهب شیعه امامیه اثنی ‏عشریه منحرف شد. حسین بن روح در زندان از انحرافش مطلع شد و از همانجا در ماه ذیحجه سال 312 هجری قمری، توقیعی در لعن ابن ابی‌العزاقر به شیخ ابو‌علی محمد بن همام اسکافی بغدادی که از بزرگان شیعه بود فرستاد و از وی تبری جست.
پس از آن ابن ابی‌العزاقر که به سبب دوستی که با محسن پسر ابوالحسن علی بن محمد فرات وزیر المقتدر بالله عباسی داشت، در دستگاه وزارت درآمد و به کتابت و دبیری پرداخت. در این هنگام قرامطه که طایفه‏‌ای از اسماعیلیه بودند بر کاروان حاجیان زده و گروهی را به قتل رساندند.
پس از آن ابن ابی‌العزاقر که به سبب دوستی که با محسن پسر ابوالحسن علی بن محمد فرات وزیر المقتدر بالله عباسی داشت، در دستگاه وزارت درآمد و به کتابت و دبیری پرداخت. در این هنگام قرامطه که طایفه‏‌ای از اسماعیلیه بودند بر کاروان حاجیان زده و گروهی را به قتل رساندند.
خط ۳۶: خط ۳۶:


== آثار ==
== آثار ==
نجاشی در کتاب رجال خود هفده کتاب را به ابن ابی‌العزاقر نسبت داده که از آن جمله‌‏اند: «ماهیة العصمه»، «کتاب الاوصیاء»، «کتاب المعارف»، «کتاب الایضاح»، «کتاب الانوار»، «کتاب التسلیم»، «کتاب البلاء و المشیة» «کتاب نظم القرآن». یکی از کتب او «کتاب العصا» است.<ref>''همان''، ص 261.</ref>.
نجاشی در کتاب رجال خود هفده کتاب را به ابن ابی‌العزاقر نسبت داده که از آن جمله‌‏اند: «ماهیة العصمه»، «کتاب الاوصیاء»، «کتاب المعارف»، «کتاب الایضاح»، «کتاب الانوار»، «کتاب التسلیم»، «کتاب البلاء و المشیة» «کتاب نظم القرآن». یکی از کتب او «کتاب العصا» است<ref>''همان''، ص 261.</ref>.


== سرانجام شلمغانیه ==
== سرانجام شلمغانیه ==