۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴۱: | خط ۲۴۱: | ||
به کسی که نسلش به خلیفه اول میرسید، « شیخ بکری » میگفتند که صاحب مقام نقیب الاَشراف نیز بود و از وظایف او، بررسی صحت انتساب افراد به پیامبر و صحابه و همچنین نظارت بر امور آنان بود. | به کسی که نسلش به خلیفه اول میرسید، « شیخ بکری » میگفتند که صاحب مقام نقیب الاَشراف نیز بود و از وظایف او، بررسی صحت انتساب افراد به پیامبر و صحابه و همچنین نظارت بر امور آنان بود. | ||
===شیخ عنانیه=== | |||
به کسی که نسلش به خلیفه دوم میرسید، « شیخ عِنانیه » یا « اولاد عِنان » میگفتند. | به کسی که نسلش به خلیفه دوم میرسید، « شیخ عِنانیه » یا « اولاد عِنان » میگفتند. | ||
===شیخ سادات=== | |||
کسی را که نسلش به امام علی علیهالسلام میرسید، « شیخ سادات » مینامیدند و مقام چنین شخصی با شیخ بکری همپایه بود. [۹۸] | کسی را که نسلش به امام علی علیهالسلام میرسید، « شیخ سادات » مینامیدند و مقام چنین شخصی با شیخ بکری همپایه بود. [۹۸] | ||
==طریقههای مهم دوره عثمانی== | |||
طریقههای مهم این دوره در مصر عبارت بودند از: رفاعیه ، قادریه ، احمدیه (با شاخههای بَیّومیه و شعراویه و شَناویه )، و برهانیه. | طریقههای مهم این دوره در مصر عبارت بودند از: رفاعیه ، قادریه ، احمدیه (با شاخههای بَیّومیه و شعراویه و شَناویه )، و برهانیه. | ||
==رابطه سلاطین عثمانی با صوفیه== | |||
سلاطین عثمانی به صوفیه احترام میگذاشتند؛ نزد آنان میرفتند و طلب دعا و شفاعت میکردند و دست آنان را میبوسیدند. [۹۹] | سلاطین عثمانی به صوفیه احترام میگذاشتند؛ نزد آنان میرفتند و طلب دعا و شفاعت میکردند و دست آنان را میبوسیدند. [۹۹] | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۵۸: | ||
==جایگاه مردمی صوفیه== | |||
صوفیه نزد مردم نیز بسیار محترم بودند و مردم فرمان آنان را فوق قانون و حتی شرع میدانستند. | صوفیه نزد مردم نیز بسیار محترم بودند و مردم فرمان آنان را فوق قانون و حتی شرع میدانستند. | ||
عقلای مجانین نیز، که معمولاً برهنه ظاهر میشدند، به نظر مردم برترین صوفیه بودند. [۱۰۲] | عقلای مجانین نیز، که معمولاً برهنه ظاهر میشدند، به نظر مردم برترین صوفیه بودند. [۱۰۲] | ||
خط ۲۶۹: | خط ۲۶۴: | ||
==تقسیم مصر توسط صوفیه== | |||
صوفیه، مصر را بین خود تقسیم کرده بودند؛ هر ولی ( شیخ ) مناطقی را تحت نفوذ خود داشت و در باره امور مردمِ آن منطقه تصمیم میگرفت. | صوفیه، مصر را بین خود تقسیم کرده بودند؛ هر ولی ( شیخ ) مناطقی را تحت نفوذ خود داشت و در باره امور مردمِ آن منطقه تصمیم میگرفت. | ||
مریدان مناطقِ تحت نفوذ آن شیخ نیز دوست نداشتند که مرید شیخ دیگری در محدوده آنان باشد یا نام شیخ دیگری در آنجا برده شود. [۱۰۴] | مریدان مناطقِ تحت نفوذ آن شیخ نیز دوست نداشتند که مرید شیخ دیگری در محدوده آنان باشد یا نام شیخ دیگری در آنجا برده شود. [۱۰۴] | ||
=بحثهای مطرح صوفیه در مصر= | |||
==جایگاه علوم دینی== | |||
یکی از موضوعاتی که صوفیه در مصرِ دوره عثمانی بر سر آن اختلاف نظر داشتند، اهمیت ذکر خداوند و تلاوت قرآن بود؛ مثلاً، برخی ذکر را برای مبتدیان، و خواندن قرآن را برای کاملان مناسب میدانستند، ولی بهطور کلی همه اتفاق نظر داشتند که ذکر و ریاضت نفس از اشتغال به علوم دینی بالاتر است. [۱۰۵] | یکی از موضوعاتی که صوفیه در مصرِ دوره عثمانی بر سر آن اختلاف نظر داشتند، اهمیت ذکر خداوند و تلاوت قرآن بود؛ مثلاً، برخی ذکر را برای مبتدیان، و خواندن قرآن را برای کاملان مناسب میدانستند، ولی بهطور کلی همه اتفاق نظر داشتند که ذکر و ریاضت نفس از اشتغال به علوم دینی بالاتر است. [۱۰۵] |