|
|
خط ۶۲: |
خط ۶۲: |
|
| |
|
| == تبریز پس از قیام== | | == تبریز پس از قیام== |
| با تاریک شدن هوا و فرا رسیدن شب به مرور جوّ متشنج شهر به آرامی گرایید و شهر از معترضین خالی میشد. از ساعت 23:00 تا 02:00 بامدادِ روز بعد، مسئولین امنیت داخلی در سطح شهر پراکنده شده و به برآورد خسارات وارده به بانکها و مؤسسات دولتی پرداختند. آن طور که از گزارشهای مربوط به وقایع تبریز بر میآید، بخش وسیعی از اموال و اماکن دولتی و بعضاً شخصی و وابسته به نظام، در ضمن اعتراضات خیابانی آسیب دیدند. هرچند چنین به نظر میرسد که معترضین و طراحان قیام عمومی، اهداف مشخص و از پیش تعیین شدهای را که تماماً با رژیم و عمال آن بستگی داشت دنبال میکردند، اما طبیعتاً در این میان عدهای سودجو و خودسر وجود داشتند که از شرایط موجود به نفع خویش بهرهبرداری میکردند. به غیر از طیف مذکور، عوامل رژیم و مأمورین امنیتی نیز برای بهرهبرداریهای سیاسی و سندسازی علیه معترضین، در صفوف مردم رخنه کرده، به تخریب اموال عمومی میپرداختند. | | با تاریک شدن هوا و فرا رسیدن شب به مرور جو متشنج شهر به آرامی گرایید و شهر از معترضین خالی شد. روز بعد یعنی سیام بهمنماه، همچنان اغتشاشات و درگیریهای پراکندهای در گوشه و کنار شهر در جریان بود. انقلابیون پیرو روحانیت، طبعاً بر اساس اعلامیه جدید روحانیت مبارز تبریز عمل نمودند و تظاهرات سراسری در شهر تبریز را عجالتاً پایان بخشیدند، اما سایر مخالفینِ وابسته به گروههای معارض مختلف و برخی از دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان و البته افراد خودسر یا اشخاص سودجو و منفعتطلبی که از تداوم جو متشنج شهر سود میبردند، روز بعد از چهلم شهدای قم، همچنان به پیگیری اهداف شوم خود مبادرت ورزیدند. |
| | | دیری نپایید که شاه جهت رسیدگی مستقیم به حوادث تبریز و کسب اخبار موثق از رویدادهای این شهر، هیئتی بلندپایه از معتمدین خویش را تعیین و بدان شهر گسیل نمود. هیئت اعزامی از تهران، رسماً کار خود را از اول اسفند ماه 1356 آغاز و پس از گذشت شش روز، در 6 اسفند ماه 1356 به پایان رساند. |
| به غیر از اموال و اماکنی که در صبح روز 29 بهمن ماه، در سطح شهر تبریز مورد آسیب قرار گرفت، فهرستی از خسارات وارده از بعد از ظهر این روز در گزارشهای سازمان امنیت مندرج است که از تشدید درگیریهای خیابانی، بعد از حضور نیروهای غیر بومی ارتش در سطح شهر حکایت میکند. چنین به نظر میرسد که تودههای خشمگین مردم تبریز، بدین وسیله نهایت خشم و انزجار خود را نسبت به روش خصمانه و دشمنانه حکومت ابراز میدارند. استفاده از تانک و نفربر در خیابانها و معابر شهری و شلیک گاز اشکآور و تیر هوایی و بعضاً شلیک مستقیم به جانب معترضین، تصویری همچون نبرد نیروهای نظامی یک کشور، علیه نیروهایی بیگانه به دست میداد! و طبعاً تظاهرکنندگان تبریزی، قوای سرکوبگر دستگاه حاکمه را در هیئت نیروهایی اشغالگر و غاصب و به دور از ریشهها و مشترکات میهنی و مذهبی مشاهده میکردند. از این جهت، صحنهی درگیریها در عصر روز حادثه، تفاوتی ماهوی با مناقشات داخلی در ابتدای روز داشت. از ساواک در باب حوادث این روز و خسارات وارده به اموال و اماکن شهر تبریز، از بعد از ظهر روز 29 بهمن ماه، گزارشهای سراسری و فراوانی گزارش شده است .
| |
| | |
| با اندکی غور و مداقه در موارد فوقالذکر، میتوان مسیر صحیح اعتراضات تظاهراتکنندگان را، از نوع خسارات وارده دریافت و در این شیوهی بدیع از مبارزه، سَره را از ناسَره تشخیص داد. خساراتی همچون آتشسوزی یا شکستن شیشههای ساختمانها و وسائلی از قبیل هتل شاه عباس (به سبب اقامت دائم خارجیان شاغل در کارخانهی ماشین سازی تبریز)، انجمن فرهنگی ایران و آمریکا (به دلیل تبلیغات وسیع فرهنگ غربی)، بانک بازرگانی (به علت مشارکت و مراودات مالی نامشروع)، دفتر حزب رستاخیز (به سبب ایفای نقش بازوی استبداد و سرکوب رژیم پهلوی)، سینماها (به علت اکران فیلمهای مستهجن و خلاف شرع و عرف)، فروشگاههای بزرگ (به دلیل تأثیرات مخرب آن در بازار سنتی) و خودروها و وسایل مربوط به شهربانی (به علت تقابل و رویارویی مستقیم با تظاهرکنندگان)، در امتداد اهداف و مبارزات مردمی جریان داشت. اما حوادثی مانند دزدی از مغازهی مشروبفروشی، غارت تعاونی شهر و روستا، به آتش کشیدن ساختمان و خودروهای جنب کلانتری بازار، و تخریب پارکومترها، کیوسکهای تلفن عمومی و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، به وضوح با خواست و ارادهی انقلابیون نامربوط و حتی در تعارض آشکار قرار داشت. چنین به نظر میرسید که اقدامات وسیعی جهت تخریب وجهه و چهره حقیقی معترضین و انقلابیون از سوی حکومت در جریان بود و تلاش میشد تا انقلابیون تبریز، در هیئت آشوب طلبان و خرابکارانی جلوه نمایند که اندیشهای جز تخریب و نابودی آثار و نشانههای پیشرفت و توسعه اجتماعی یا سودایی جز غارت و چپاول اموال و اماکن دولتی، عمومی یا حتی خصوصی در سر نمیپرورانند. با این وجود، این تلاشها و تبلیغاتی که به سرعت در مطبوعات و سایر دستگاههای زیر مجموعهی نظام صورت پذیرفت، ره به جایی نبرد، و عکسالعمل مردم دیگر بلاد ایران در برابر این موضعگیریها، برگزاری مراسم چهلم دیگری، این بار برای شهدای شهر تبریز بود!
| |
| | |
| روز بعد یعنی سیام بهمنماه، همچنان اغتشاشات و درگیریهای پراکندهای در گوشه و کنار شهر در جریان بود. انقلابیون پیرو روحانیت، طبعاً بر اساس اعلامیهی جدید روحانیت مبارز تبریز عمل نمودند و تظاهرات سراسری در شهر تبریز را عجالتاً پایان بخشیدند، اما سایر مخالفینِ وابسته به گروههای معارض مختلف و برخی از دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان و البته افراد خودسر یا اشخاص سودجو و منفعتطلبی که از تداوم جو متشنج شهر سود میبردند، روز بعد از چهلم شهدای قم، همچنان به پیگیری اهداف شوم خود مبادرت ورزیدند. | |
| | |
| با وجود اینکه شهربانی و پلیس به شغل عادی خویش، اعم از امور انتظامی و راهنمایی و رانندگی بازگردانده شدند، اما وظیفه کنترل و حفظ امنیت شهر همچنان بر عهدهی ارتش باقی ماند. این موضوع نشان از هراس حکومت از مردم انقلابی تبریز داشت و چنان به نظر میرسید که دستگاه حاکم، از کمترین میزان هواداران و حامیان حقیقی در این شهر برخوردار است. هر چند که دولت وقت به زودی با برگزاری همایشی، زیر چتر حزب رستاخیز، تلاش نمود با گردآوری پیروان و حامیانی از اطراف و اکناف شهر تبریز و استان آذربایجان یا حتی با یاری گرفتن از امکانات پایتخت، اقتدار و نفوذ ظاهری خود را در اذهان داخلی و رسانههای خارجی احیا و بازسازی نماید، اما تقریباً همه میدانستند که این همایش، تنها نمایشی تبلیغاتی و پوششی بر شکست اخیر دستگاه حاکمه است. با این وجود، حکومت به خوبی از ابعاد فاجعه و خطرات احتمالی ناشی از این قیام مردمی باخبر بود. در گزارشی از سفارت آمریکا در تهران، نگرانیهای رژیم، در باب چگونگی کنترل شهر تبریز به روشنی مشخص است: «نیروهای ارتشی که در حال حاضر در تبریز استقرار یافتهاند، عمدتاً متشکل از سربازان کُرد کرمانشاهی بوده که به زبان تُرکی تکلم نمیکنند و بنا به گفته کنسول مترینکو، [این سربازان] معتقدند که در حال دفاع از تبریز در مقابل کمونیستها میباشند. در تهران شایعات پراکندهای راجع به تحریک پلیس در تبریز در حال مطرح شدن است، لیکن تا آن جا که ما میتوانیم بگوییم، این مطالب هیچگونه پایه و اساسی ندارند. کنسولگری تبریز خاطرنشان میسازد که کلیهی نیروهای پلیس تبریز از ساکنان محلی بوده و نمیخواهند به خصوص علیه بومیان تُرک زبان، دست به خشونت بزنند.»
| |
| | |
| دیری نپایید که شاه جهت رسیدگی مستقیم به حوادث تبریز و کسب اخبار موثق از رویدادهای این شهر، هیئتی بلندپایه از معتمدین خویش را تعیین و بدان شهر گسیل نمود. هیئت اعزامی از تهران، رسماً کار خود را از اول اسفند ماه 1356 آغاز و پس از گذشت شش روز، در 6 اسفند ماه 1356 به پایان رساند. | |
| | |
| به غیر از هیئت فوق، تیمهای دیگری نیز در نهان عازم تبریز شده، به پیگیری اطلاعات مورد نظر خود پرداختند. این تیمهای مخفی عبارت بودند از گروهی از بازپرسهای ویژه و تیم غیرنظامی بازرسی شاهنشاهی که شامل برخی از نمایندههای مجلس نیز میشدند. هیئت رسیدگی به وقایع تبریز، پس از شش روز تحقیق و بررسی، عاقبت آماری از حادثه تهیه کردند که با آن چه منابع غیروابسته ارائه میدادند، اختلافات فاحش و تفاوت کلی داشت.
| |
| | |
| مطبوعات و خبرگزاریهای رسمی نیز در آماری نزدیک به آمار هیئت مذکور، از 6 کشته و 125 زخمی در حوادث شهر تبریز خبر دادند، که مطابق با نظر قریب به اتفاق مطلعین، آگاهان سیاسی و شاهدان عینی، این آمارها بسیار دور از واقعیت و کمتر از آن چه در واقع امر اتفاق افتاده بود، اعلام شده بود.[63] از طرف دیگر، مخالفین دولت، تعداد شهدا را حتی تا 300 نفر ذکر میکردند و زخمیهای روز حادثه را، بسیار بیش از تعداد اعلام شده، قلمداد میکردند.[64] تعداد بازداشتیها و دستگیر شدگان نیز مطابق اعلام روزنامه کیهان 262 نفر و طبق روزنامه اطلاعات 450 نفر ذکر شد. اما رادیو لندن این تعداد را 650 تن ذکر نمود، که با آمارهای پیشین اختلاف زیادی دارد. این آمارهای ضد و نقیض که از جانب نهادهای مختلفِ داخلیِ نظام اعلام و ابلاغ شده است، نشان از نوعی آشفتگی و ناهماهنگی میان بخشهای مختلف دستگاه حاکمه دارد. مترینکو در این زمینه مینویسد: «منابع رسمی، میزان تلفات روز حادثه را 6 کشته و 125 زخمی که چندین نفر از مجروحین، افراد پلیس و مقامات امنیتی ذکر شدهاند، تخمین زدهاند. اما سایر منابع، ارقام بیشتری ارائه میدهند. طبق گزارش، تنها در یک بیمارستان، بیش از 150 نفر معالجه شدهاند، و یک ناظر خارجی که آپارتمان وی مشرف بر منطقهی شدیداً آسیبدیده بازار است، مدعی است که هفت کامیون کوچک در روز حادثه، اجساد کشته شدگان را بارگیری کردهاند. آمار غیررسمی تعداد کشته شدگان را 200 تن برآورد میکند، ولی به دلیل تمایل دولت به کم جلوه دادن چنین ارقامی، و نیز عکسالعمل طبیعی مردم، یعنی اغراق در این زمینه، آگاهی از تعداد واقعی تلفات، تقریباً غیر ممکن میباشد.»
| |
| | |
| از طرف دیگر، سفارتخانه ایالات متحده در تهران نیز ضمن گزارشی به وزارت خارجه این کشور، تلاش میکند شرح دقیقی از وقایع تبریز و آمار و اخباری نزدیک به حقیقت ارائه کند: «دولت ایران، بر عدد کشته شدگان شورشها که 9 نفر اعلام شده تأکید دارد. لیکن اکثر منابع آگاهتر، تعداد کشته شدگان را چیزی در حدود 100 تا 300 نفر میدانند. مطبوعات محلی، تعداد دستگیر شدگان را بین 260 تا 450 نفر اعلام میدارند و خاطرنشان میسازند که بیشتر این افراد، مردانی هستند که بین 15 تا 30 سال سِن دارند. بنا به گفتهی یک منبع بسیار محرمانه پارلمانی، دولت ایران معتقد است که بیش از 60000 نفر در تظاهرات شرکت داشتند و جمعیت در 4 تا 6 نقطه، به طور جداگانه سازماندهی شده بودند.»
| |
| | |
| آن چه درباره پایگاه اصلی معترضین و پیوندهای ایشان گفته شده نیز جالب توجه و حائز اهمیت است. گزارشهای ابتدایی سازمان امنیت، غالباً معترضین و تظاهرات کنندگان را به عنوان دستهای از اراذل و اوباش قلمداد میکند و هدف ایشان را بر هم زدن نظم عمومی و خرابکاری بر میشمارد. به طور مثال، در این قبیل گزارشها از واژههایی نظیر «اخلالگران»، «متعصبین»، «افراد ناباب و مخرب»، «عناصر فرصتطلب»، «مردم قشری» و ... استفاده شده که دلالت بر اعمال و منافع فردی دارد. لکن به مرور در گزارشها و اخبار بعدی از مطبوعات و رسانهها، قیام مردم تبریز که از آغاز کار به وضوح در حمایت از شهدای قم و حضرت امام برگزار و در نهایت نیز به خواست و خواهش روحانیت پایان پذیرفت به گروههای مرتجع و متعصب مذهبی یا دستههای چریک کمونیستی و وابسته به خارج و حتی گروههای غیر ایرانیِ وارداتی نسبت داده شد و تلاش شد تا بدین حربه، مخالفین و معارضین رژیم، سرکوب و از سر راه برداشته شوند. در این قبیل گزارشها، از واژگانی مانند «افراطیون مذهبی»، «روحانیون افراطی»، «روحانیون و بازاریان متعصب مذهبی»، «طلاب و وعاظ اخلالگر»، «عناصر کمونیست»، «گروههای خرابکار»، «مارکسیستهای اسلامی»، «وابستگان به گروههای مخرب»، «دانشجویان اخلالگر» و ... بهرهگیری شده، که پیشاپیش گویای نوع راهبرد در جریان مسیر تحقیقات و نتایج نهایی آن است.
| |
| | |
| این بار نیز – متأسفانه - گزارش سفارتخانه ایالات متحده، از گزارشها و نتایج حاصله از تحقیقات دولت ایران استوارتر و به حقیقت نزدیکتر است. هرچند که، با نگاهی خصمانه نسبت به بانیان قیام ملی به رشتهی تحریر درآمده و از کینهتوزی و غرضورزی خالی نیست. میکلوس، کنسول سفارت آمریکا در تهران در بخشی از گزارش خود آورده است: «یک روزنامهنگار محلی و یک روزنامهنگار خارجیِ دیگر در اینجا [ایران]، توجه روزافزون پرسنل دیپلماتیک شوروی را نسبت به مسائل مذهبی خاطرنشان ساختهاند و آن را با دخالت احتمالی روسها در ماجرای تبریز، به طور مخفیانه یا از طریق عمال نفوذی لیبی، مرتبط دانستهاند. سفارت [امریکا] هیچ نشانی، تکرار میکنم، هیچ نشانی برای تأیید این نظریه در دست ندارد و تنها چیزی که در مورد حادثه تبریز میتوانیم بگوییم، این است که، این واقعه تجلّی احساسات مذهبی بوده است. ما این احتمال را، که شورشیان توسط افراد معدودی که در خارج تعلیم دیدهاند، رهبری شدهاند، رد نمیکنیم، ولی تا زمانی که شواهد مستدلتری در مقایسه با آن چه تا کنون دریافت شده (اکثر بیانیههای دولت ایران غیر مستند بوده است)، مشاهده نکردهایم، ما نیز با نظر اکثر ناظران بیطرف که معتقدند آشوبها عمدتاً نتیجه فعالیت روستاییان تُرک و خشنی است که در زمینههای مذهبی کار کرده و مخالف با روند تغییرات مدرنیزه شدن و سمبلهای این نوع زندگی در تبریز میباشند، موافقیم.»
| |
|
| |
|
| ==نتایج قیام تبریز== | | ==نتایج قیام تبریز== |