۸۷۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «بنی اسرائیل» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بنی اسرائیل | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده: گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل.jpg|جایگزین=قوم بنی اسرائیل|بندانگشتی|قوم بنی اسرائیل]] | |||
</div> | |||
بنی اسرائیل، به دوازده فرزند یا قومی گفته میشود که به نام پدر و جدشان اسرائیل ([[یعقوب]]) نامگذاری شدهاند. خداوند در [[قرآن]] ۴۱ بار از آنان یاد کرده است. | |||
اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در [[کنعان]]، به [[مصر]] رفتند و نسل آنها تا زمان [[موسی]] (ع) در [[مصر]] ماندند. پس از وفات [[موسی]] (ع)، یوشع و پس از وی، عصر داوران بنیاسرائیل شروع شد. آنان پادشاه نبودند و فقط به حل اختلافات میپرداختند. سالها بعد، عصر پادشاهان بنیاسرائیل با [[طالوت ]]و سپس [[داود ]]و [[سلیمان ]](ع) آغاز شد. بعد از [[سلیمان ]](ع) فرزندش به پادشاهی رسید اما ده طایفه از بین دوازده طایفه بنیاسرائیل از او پیروی نکردند و فقط دو طایفه [[بنیامین ]]و [[یهودا ]]از او پیروی کردند و در منطقهای به نام [[یهودا ]]در [[اورشلیم]] ساکن شدند و نام [[یهودی]] از همین طایفه ریشه دارد. | |||
در دوران [[سلیمان ]](ع) معبدی برای عبادت ساخته شده بود به نام هیکل [[سلیمان ]]که به سبب اختلاف میان اقوام بنیاسرائیل و اشغال [[اورشلیم]] چند بار تخریب شد. آنها بعد از آنکه [[موسی]] (ع) به طور سینا رفت و مدتی غایب بود به گوسالهپرستی روی آوردند. خداوند در [[قرآن ]]از نعمتها، دستورات و توبیخهای فراوانی که به بنیاسرائیل داده است، نام میبرد. | |||
=تاریخچه= | |||
بنی اسرائیل، به دوازده فرزند یا قومی گفته میشود که به نام پدر و جدشان اسرائیل ([[یعقوب]]) نام گذاری شدهاند.<ref>مهروش، «بنیاسرائیل»، ۱۳۸۳ ش، ج ۱۲. ص ۶۲۹.</ref> | |||
همچنین برخی از فرزندان [[یعقوب]] یا قوم بنیاسرائیل به عنوان [[اسباط]] یاد کردهاند.<ref>اسدی، در مدخل «اسباط»، ج ۳، ص ۱۸.</ref> خداوند در [[قرآن ]]۴۱ بار از آنها یاد کرده است.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۵</ref> این قوم در نگاه عرب پیش از اسلام به دلیل برخورداری از [[کتاب آسمانی]]، مناسک دینی خاص و پیشینه تاریخی، اقلیتی فرهیختهتر دانسته میشدند. با وجود فرهنگ قرآنی صدر اسلام، بنیاسرائیل به منزله گروهی با هویت رقیب قرار گرفتند.<ref>مهروش، «بنیاسرائیل»، ۱۳۸۳ ش، ج ۱۲. ص ۶۲۹.</ref> | |||
اسرائیل و پسرانش به سبب قحطی در [[کنعان]]، به مصر رفتند<ref>پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ۱۳۸۶ ش، ص ۲۶۲.</ref> و نسل آنها تا زمان [[موسی]] (ع) در [[مصر]] ماندند و به رهبری [[موسی]] (ع) از فشار حکومت [[فرعون]] فرار و دوباره به [[کنعان]] بازگشتند. آنها حدود چهل سال در صحرای سینا سرگردان بودند<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.</ref> تا اینکه پس از وفات [[موسی]]، [[یوشع]] جانشین وی شد و بتدریج [[کنعان]] را فتح کرد.<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.</ref> | |||
داوران بنیاسرائیل | |||
پس از [[یوشع]] (ع) شخصیتهای متعددی به رهبری بنی اسرائیل پرداختند که داوران بنی اسرائیل نامیده میشوند. آنان پادشاه نبودند و فقط به حل اختلافات داخلی بنی اسرائیل میپرداختند. آخرین داور بنی اسرائیل سموئیل بود و بعد از ایشان، عصر پادشاهان بنی اسرائیل با [[طالوت ]]و سپس [[داود ]]و [[سلیمان ]](ع) آغاز شد.<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۹۱ و ۹۳.</ref>نقاشی گوستاو دوره نقاش معروف فرانسوی از [[کوروش]]، فتح بابِل و آزادی بنیاسرائیل. | |||
==ریشه یهود== | |||
به گفته عهد عتیق، سالها پس از شروع پادشاهی و پس از رحلت [[سلیمان ]](ع)، فرزندش حکومت را به دست گرفت و چون وی به ستمکاری پرداخت، ده طایفه از طایفههای دوازدهگانه بنی اسرائیل از فرمان او سر باز زدند و تنها دو نوه [[یهودا ]]و [[بنیامین ]]در سرزمینی کوچکی به نام [[یهودا ]]که شامل شهر [[اورشلیم]] ([[قدس]]) میشد برای او باقی ماند. و نام [[یهودی]] از اینجا میآید. ده نوه دیگر حکومت مستقلی به نام اسرائیل به رهبری یکی از سرداران [[سلیمان ]](ع) تشکیل دادند.<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۹۵.</ref> | |||
==هیکل سلیمان== | |||
نام معبدی است که [[سلیمان ]](ع) در مدت هفت سال و نیم آن را بنا کرد. این معبد در [[اورشلیم]] بر کوه موریا بنا شده بود.<ref>حسنزاده آملی، دروس معرفت نفس، ۱۳۸۱ ش، ص ۶۱۵.</ref> بعد از جدایی بنیاسرئیل از یکدیگر، [[بُخْتُالنَّصْر]] پادشاه بابِل این معبد را تخریب میکند و این قوم به اسارت به بابِل برده شدند.<ref>فیض کاشانی، الأصفی فی تفسیرالقرآن، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> مدتی بعد [[ایران]] قدرت یافت و کوروش، بابِل را فتح کرد و به بنی اسرائیل اجازه داد به سرزمین خود برگردند. آنها دوباره معبد را بازسازی کردند ولی بعد از مدتی بین آنها اختلاف ایجاد شد و رومیها که از حضور آنها احساس خطر میکردند، در سال ۷۰ م [[اورشلیم]] را اشغال کردند و معبد [[سلیمان ]](ع) را برای مرتبه دوم خراب کردند و پس از آن بنی اسرائیل به کلی در مناطق مختلف پراکنده شدند.<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۳.</ref> | |||
==کاربرد واژه== | |||
بنیاسرائیل، در لغت به هر کدام از فرزندان [[یعقوب]] (ع) گفته میشود اما کاربرد اصطلاحی آن، یک قوم و ملت است؛ نه فقط فرزندان [[یعقوب]] (ع). زندگی بنی اسرائیل، ویژگیها و نوع برخورد خداوند با آنها و رفتار آنان با پیامبران، حوادث مختلف و متعددی دارد.<ref>هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۵ ش، ج ۶، ص ۲۹۴.</ref> | |||
اگر چه قوم بنیاسرائیل پس از [[یعقوب]] (ع) و فرزندان او به وجود آمدند، ولی آنچه در [[قرآن]] بیشتر به عنوان مخاطب این نام قرار گرفته، پیروان و نسل پس از [[موسی]] (ع) است.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.</ref> در [[قرآن ]]به واژه بنیاسرائیل ۱۲ نقیب نسبت دادهاند که مفسران برای نقیب معانی مختلفی ذکر کردند<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.</ref> از جمله: | |||
رئیسان قوم.<ref>طوسی، التبیان، بیتا، ج ۳، ص ۴۶۵.</ref> | |||
شاهدانی که در برابر آنها خدا یا [[موسی]] (ع) با بنیاسرائیل بیعت کردند.<ref>طوسی، التبیان، بیتا، ج ۳، ص ۴۶۵.</ref> | |||
ضامنانی که خدا یا [[موسی]] (ع) از آنها عهد گرفت.<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ ش، ج ۴، ص ۶۰.</ref> | |||
فرزندان اسرائیل.<ref>العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۸۷.</ref> | |||
==کتب مقدس== | |||
اگرچه ترکیب بنیاسرائیل قرآنی است و این اصطلاح به صورت مرکّب نخستین بار در [[قرآن ]]به کار رفته، اما در [[کتاب مقدس]]، حکایات گوناگونی درباره فرزندان و نوادگان [[یعقوب]] (ع) بیان شده است.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در [[قرآن ]]و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.</ref> در [[کتاب مقدس]] درباره واژه بنیاسرائیل سه معنا مانند نسل اسرائیل ([[یعقوب]])، گروهی از [[مومنان]] که اولاد روحانی [[خدا]] به شمار میآیند و ملک اسرائیل یا قبیلههای دهگانه برای جدایی آنان از [[یهودا]]. اما آنچه از این کاربردها رواج بیشتری دارد و به صورت مطلق از این لفظ فهمیده میشود معنای نخست این اصطلاح است.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.</ref> | |||
ماجرای بنیاسرائیل و پدرشان اسرائیل در عهد عتیق از ماجرای قحطی [[کنعان]] و هجرت [[یعقوب]] (ع) به مصر آغاز میشود و در ادامه به مشکلات پیش روی بنی اسرائیل و و حضور پیامبران متعددی در میان این قوم اشاره کرده است.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ص ۵۶.</ref> | |||
==عید پِسَح== | |||
بعد از قتل و فشار حاکمان مصر به بنیاسرائیل، به ادعای عهد عتیق، [[موسی]] (ع) به دستور [[خداوند]] برای نجات آنها؛ رهبران قوم را جمع کرد و از آنان خواست برای نجات خود به منطقه [[کنعان]] برگردند تا از نعمتهای آن بهرهمند شوند. [[موسی]] و برادرش هارون به [[مصر]] رفتند و با معجزه مشکلاتی را برای فرعون به وجود آوردند که او مجبور شد بنیاسرائیل را آزاد کند. [[یهودیان]] این روز رهایی را به عنوان عید پسح جشن میگیرند.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۶.</ref> | |||
==گوسالهپرستی== | |||
بنابر گزارش [[عهد عتیق]]، [[موسی]] (ع) در برگشت از [[طور سینا]] تأخیر کرد و بنی اسرائیل نزد [[هارون]] (ع) رفتند و از او خواستند که برای آنها خدایی بسازد که گوسالهای از طلا ساختند و آن را عبادت میکردند حضرت [[موسی]] (ع) با مشاهده گوساله پرستی بنیاسرائیل ناراحت شد و لوح سنگی را شکست و دوباره برای دریافت آن چهل روز عبادت کرد، تا آنکه این لوح بار دیگر به او داده شد.<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۹.</ref> [[قرآن ]]این داستان را تقریباً به همینشکل نقل میکند جز اینکه [[هارون]] (ع) را از ساختن بت مبرا دانسته و سازنده گوساله را فردی به نام [[سامری]] معرفی میکند.<ref>توفیقی، ادیان بزرگ، ۱۳۸۹ ش، ص ۸۹.</ref> | |||
==پیامبران== | |||
ازمیان پیامبران بنیاسرائیل [[موسی]] (ع) و عیسی (ع) را [[اولوالعزم]] و صاحب شریعت میگویند. یعنی آزادانه به آنها قوانین و دستوراتی وحی شده که مأمور ابلاغ آن بودهاند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> | |||
گروه دیگر پیامبرانی هستند که از خود شریعتی نداشتهاند، بلکه مأمور تبلیغ شریعت و قوانینی بودهاند که در آن زمان وجود داشته است. برخی [[پیامبران]] بنی اسرائیل از جمله [[یعقوب]]، [[یوسف]]، [[یوشع]]، [[هارون]]، [[داود]]، [[سلیمان]]، [[الیاس]]، [[الیسع]]، [[یونس]]، [[عزیر]]، [[زکریا]] و دیگر [[پیامبران]] از این جملهاند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> | |||
به نقل از برخی احادیث شیعه نخستین پیغمبر بنیاسرائیل [[موسی]] (ع) و آخرین پیغمبرشان [[عیسی]] (ع) بوده است و تمامی پیامبران قوم بنیاسرائیل را ششصد نفر دانستهاند..<ref>صدوق، خصال، بیتا، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref> | |||
==نعمتهای خداوند به بنیاسرائیل== | |||
بنیاسرائیل از اقوامی هستند که [[قرآن ]]در موارد گوناگون به نعمتهایی که از آن برخوردار شدهاند اشاره نموده است.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۵۸.</ref> این نعمتها عبارتند از: | |||
*اعطای حکم (تشخیص خیر و شر)، نبوت و کتاب.<ref>سوره جاثیه، آیه ۱۶.</ref> | |||
*بهرهمندی از روزی طیب.<ref>سوره جاثیه، آیه ۱۶.</ref> | |||
*سایهانداختن ابر برای حفظ بنیاسرائیل از گرمای بیابان.<ref>سوره بقره، آیه ۵۷.</ref> | |||
*برتری بر عالمیان.<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۲.</ref> | |||
*نجات از دشمنان.<ref>سوره طه، آیه ۸۰.</ref> | |||
*ایجاد بهترین مکان برای زندگی.<ref>سوره اسراء، آیه ۱۰۴.</ref> | |||
*نشان دادن معجزات الهی.<ref>سوره یونس، آیه ۹۰.</ref> | |||
*نزول منّ و سلوی.<ref>سوره طه، آیه ۸۰.</ref> | |||
==دستورهای خدا به بنیاسرائیل== | |||
خداوند در [[قرآن ]]در برابر نعمتهایی که به بنی اسرائیل داده است از آنان میخواهد برخی از کارها را به جا بیاورند دستوراتی مانند: | |||
*وفای به عهد.<ref>سوره بقره، آیه ۴۵.</ref> | |||
*ترس از خدا.<ref>سوره بقره، آیه ۴۰.</ref> | |||
*ایمان به [[وحی]].<ref>سوره بقره، آیه ۴۱.</ref> | |||
*عدم خلط [[حق]] و [[باطل]] و کتمان حق.<ref>سوره بقره، آیه ۴۲.</ref> | |||
*اقامه [[نماز]] و ادای [[زکات]].<ref>سوره بقره، آیه ۴۳.</ref> | |||
*عبادت [[خدا]]، احسان به [[والدین]] و دست گیری از [[یتیمان]] و [[بینوایان]].<ref>سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> | |||
*گفتار نیکو.<ref>سوره بقره، آیه ۸۳.</ref> | |||
*پرهیز از زیادهروی.<ref>سوره طه، آیه ۸۱</ref> | |||
==مذمّت بنی اسرائیل== | |||
بنیاسرائیل در آیات متعددی مذمت شدهاند و در این آیات به عذابهایی مانند لعن، کوردلی و رسوایی در [[دنیا]] و [[آخرت]] اشاره و این عذاب را به دلیل گناهان این قوم میداند.<ref>روحی، «سیمای بنیاسرائیل در قرآن و عهدین»، ۱۳۸۴ ش، ص ۶۰.</ref> از جمله: | |||
*گمراهی با وجود آیات فراوان.<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۱.</ref> | |||
*نافرمانی [[پیامبران]].<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref> | |||
*انکار نبوّت [[پیامبر اکرم]] (ص).<ref>سوره شعراء، آیه ۱۹۷</ref> | |||
*عملنکردن به [[کتاب آسمانی]].<ref>سوره بقره، آیه ۸۵</ref> | |||
*[[اسراف]].<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> | |||
*[[شرک]].<ref>سوره مائده، آیه ۷۲.</ref> | |||
*آسیبرسانی به [[پیامبران]] و انکار آنان.<ref>سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> | |||
*تفرقه و اختلاف با وجود نعمتهای الهی.<ref> سوره یونس، آیه ۹۳.</ref> | |||
*[[فساد]] در زمین.<ref> سوره اسراء، آیه ۴.</ref> | |||
*امر دیگران به نیکی و ترک آن.<ref>سوره بقره، آیه ۴۴.</ref> | |||
*]][[گوسالهپرستی]].<ref> سوره بقره، آیه ۵۱.</ref> | |||
*درخواست رؤیت [[خدا]].<ref>سوره بقره، آیه ۵۵.</ref> | |||
*بهانهگیری.<ref>سوره بقره، آیه ۶۱.</ref> | |||
*پولدوستی و فخرفروشی.<ref>سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref> | |||
*خونریزی.<ref>سوره بقره، آیه ۸۴ و ۸۵.</ref> <ref>[http://masirebaz.ir/?p=352 قوم بنی اسرائیل]</ref> | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس|1}} | |||
===منابع:=== | |||
*ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ترجمه فهری، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، بیتا. | |||
*اسدی، علی، مدخل «اسباط»، دائرة المعارف قرآن کریم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۲ ش. | |||
*العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ ق. | |||
*پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، قم، نشر زمزم هدایت، چاپ دوم، ۱۳۸۶ ش. | |||
*توفیقی، حسین، ادیان بزرگ، تهران، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد، چپ سیزدهم، ۱۳۸۹ ش. | |||
*حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، قم، انتشارات الف لام میم، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش. | |||
[[رده: تاریخ یهود]] | |||
[[رده: فرزندان یعقوب نبی]] |