confirmed، مدیران
۳۷٬۳۰۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
معاویه پیش از مرگ تلاش نمود تا برای یزید از مردم بیعت بگیرد. برخی شهادت امام حسن (ع) توسط معاویه را با همین تصمیم مرتبط دانسته اند. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵</ref> چرا که در مفاد صلح نامه آمده بود یزید حق ندارد برای خود جانشینی تعیین کند. | معاویه پیش از مرگ تلاش نمود تا برای یزید از مردم بیعت بگیرد. برخی شهادت امام حسن (ع) توسط معاویه را با همین تصمیم مرتبط دانسته اند. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵</ref> چرا که در مفاد صلح نامه آمده بود یزید حق ندارد برای خود جانشینی تعیین کند. | ||
معاویه اندکی پس از شهادت [[امام حسن]](ع)<ref>ر.ک:مقاله امام حسن</ref> از اهل شام برای یزید بیعت گرفت <ref>دینوری، | معاویه اندکی پس از شهادت [[امام حسن]](ع)<ref>ر.ک:مقاله امام حسن</ref> از اهل شام برای یزید بیعت گرفت <ref>دینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۹۷</ref> سپس به عاملش مروان بن حکم دستور داد که برای او از مردم [[مدینه]] بیعت بگیرد اما مروان بن حکم حاضر به این کار نشد و معاویه به همین خاطر سعید بن عاص را به جای او گمارد و از او نیز همین را خواست. لیکن او علیرغم تلاشی که نمود، توفیقی در این زمینه نداشت و معاویه ناچار شد خودش شخصا به [[حجاز]] سفر کند و از بزرگان مدینه همچون امام حسین(ع)، عبداللّه بن عباس، عبداللّه بن جعفر، عبداللّه بن عمر، عبداللّه بن زبیر و عبدالرحمن بن ابوبکر برای یزید بیعت بگیرد. | ||
اما آنها حاضر به اینکار نشده همه در برابر این تصمیم او موضع گرفتند.<ref>دینوری، | اما آنها حاضر به اینکار نشده همه در برابر این تصمیم او موضع گرفتند.<ref>دینوری، الإمامةوالسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۴ تا ۲۱۳</ref> مطابق با نقل برخی منابع امام حسین (ع) در جلسه ای که معاویه برای بیعت با حضور این افراد ترتیب داده بود در پاسخ معاویه که از یزید ستایش کرد، برخاسته، زشتیها و مفاسد یزید را برشمرد و به معاویه به خاطر بیعت گرفتن از این و آن براى پسرش یزید، اعتراض کرد. <ref>الغدیر، ج۱ ، ص۲۴۸</ref> | ||
با مرگ معاویه در سال 60 هجری یزید به حکومت رسید یزید پس از رسیدن به حکومت به ولید بن عتبه (امیر وقت مدینه) نامه نوشته بدو فرمان داد تا از آن چند نفری که پدرش او را از آنان برحذر داشته بود، یعنی امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر <ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۷</ref> بیعت بگیرد. و به او تأکید کرد که نباید اجازهی هیچگونه درنگی به آنها بدهد و در صورت سرباز زدن آنها از بیعت، آنان را به قتل برساند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ص 241 و انساب الاشراف، ج 5، ص 299-310</ref> | با مرگ معاویه در سال 60 هجری یزید به حکومت رسید یزید پس از رسیدن به حکومت به ولید بن عتبه (امیر وقت مدینه) نامه نوشته بدو فرمان داد تا از آن چند نفری که پدرش او را از آنان برحذر داشته بود، یعنی امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر <ref>ابن مسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۷</ref> بیعت بگیرد. و به او تأکید کرد که نباید اجازهی هیچگونه درنگی به آنها بدهد و در صورت سرباز زدن آنها از بیعت، آنان را به قتل برساند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ص 241 و انساب الاشراف، ج 5، ص 299-310</ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
یزید بن معاویه از نظر وهابیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است تا حدی که وزارت معارف دولت [[عربستان سعودی]]<ref>ر.ک:مقاله عربستان سعودی</ref> کتابی را به عنوان <big>حقائق عن أمیر المؤمنین یزید بن معاویه</big> به چاپ رسانده و آن را یکی از متون درسی در مدارس رسمی این کشور قرار داده است.<ref> تیجانی، سید محمد، الشیعه هم أهل السنه، اول، ۱۴۲۷ق.، مرکز الأبحاث العقایدیه، قم، ایران. تحقیق وتعلیق : مرکز الأبحاث العقائدیه پاورقى ص ۹۴؛ و أسعد وحید القاسم، حقیقه الشیعه الإثنی عشریه، اول، ۱۴۱۲ق. / ۱۹۹۲ م.، دار الزهراء للطباعه والنشر، قم، ایران، ص۸۲٫</ref> | یزید بن معاویه از نظر وهابیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است تا حدی که وزارت معارف دولت [[عربستان سعودی]]<ref>ر.ک:مقاله عربستان سعودی</ref> کتابی را به عنوان <big>حقائق عن أمیر المؤمنین یزید بن معاویه</big> به چاپ رسانده و آن را یکی از متون درسی در مدارس رسمی این کشور قرار داده است.<ref> تیجانی، سید محمد، الشیعه هم أهل السنه، اول، ۱۴۲۷ق.، مرکز الأبحاث العقایدیه، قم، ایران. تحقیق وتعلیق : مرکز الأبحاث العقائدیه پاورقى ص ۹۴؛ و أسعد وحید القاسم، حقیقه الشیعه الإثنی عشریه، اول، ۱۴۱۲ق. / ۱۹۹۲ م.، دار الزهراء للطباعه والنشر، قم، ایران، ص۸۲٫</ref> | ||
=اذعان علمای [[اهل سنت]] به کفر یزید= | |||
1-[[تفتازانی]] میگوید: | |||
«... حق این است كه رضایت یزید بن معاویه به قتل حسین بن علی(ع) و اشاره او به این قتل و اهانت یزید به اهل بیت نبی اكرم صلی الله علیه و آله از چیزهای است كه به تواتر رسیده است. پس ما برای یزید و ایمان وی ارزشی قائل نمی باشیم. سپس میگوید: «لعنت خدا بر یزید و انصار و اعوان او باد». <ref>شرح العقائد النَسَفِیَّه، ص181</ref> | |||
2-[[ابن خلدون]] نیز قتل امام حسین (ع) را جزء اعمال زشت یزید بن معاویه میشمارد.<ref>المقدمة. ابن خلدون، ص 255 و 254، عند ذكر ولایة العهد</ref> | |||
3-[[ابن مصلح حنبلی]] كه یكی از بزرگان اهل تسنن است نیز یزید بن معاویه را عامل اصلی قتل امام حسین (ع)، سنگباران [[كعبه]] و قتل عام مردم مدینه میداند...» <ref>الفروع، ج3، ص548 باب قتال اهل البغی، انتشارات المنار، سال 1345 ه</ref> | |||
4-[[ابن حزم]] نیز بر قتل امام حسین (ع) به دست یزید بن معاویه تأكید میكند و چنین میگوید: «...قیام یزید بن معاویه لفرض دنیا فقط فلا تأویل له و هو بغی مجرد» <ref>المُحَلّی، ج11، ص98</ref> | |||
5-[[جاحظ]] از علمای اهل سنت كه قتل امام حسین (ع) را به دستور یزید بن معاویه میشمارد و بر كافر بودن یزید بن معاویه و جواز لعن بر او فتوی میدهد، جاحظ میباشد. وی در این باره چنین میگوید: | |||
«...از منكراتی كه یزید انجام داد قتل حسین بن علی و اسارت دختران رسول خدا (ص) و آله و اهانت به سرِ امام حسین (ع) بود و بعد از آن سنگ باران خانة خدا در مكه و اهانت به اهل مدینه و...» | |||
وی سپس میگوید: «...یزید بن معاویه از اهل اسلام خارج است» و «فالفاسق ملعون و من نهی عن شتمه الملعون» فاسق، ملعون است و کسی که از شماتت کردن فاسق، نهی کند، او هم ملعون است. <ref>رسائل الجاحظ، ص298، رساله 11، در تاریخ بنی امیه</ref> | |||
6-[[شیخ محمد عبده]]، قیام امام حسین (ع) را علیه یزید بن معاویه، نمونه قیام عدل بر ظلم میداند و یزید بن معاویه را مردی میشمارد كه با مكر و نیرنگ بر مسلمانان حكومت میكرد و چندین مرتبه او را لعن میكند. | |||
یزید بن معاویه بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز بارها خوشحالی خود را از قتل امام (ع) اظهار میكرد. <ref>تفسیر المنار، ج1، ص367 در تفسیر سوره مباركه مائده، آیه 37، و جلد 12، ص183 و 185</ref> | |||
7-[[سیوطی موّرخ]] و مفسر جهان اسلام در كتاب خویش چنین می نویسد: | |||
«..وقتی حسین بن علی كشته شد، یزید خوشحال شد و حال ابن زیاد پیش او خوب شد ولی بعداً پشیمان شد...». <ref>تاریخ الخلفاء، سیوطی، ج1، ص139 -احوال یزید بن معاویه</ref> | |||
8-[[خوارزمی]] نیز نقل میكند: بعد از شهادت امام حسین (ع)، یزید بن معاویه نسبت به این عمل خوشحال بود و به نعمان بن بشیر گفت: «الحمدالله الذی قتل الحسین». <ref>مقتل خوارزمی، خوارزمی، ج2، ص59</ref> | |||
9-در این باره [[ابن مفلح الحنبلی]] چنین بیان میكند: | |||
«ابن عقیل و ابنجوزی خروج بر امام غیر عادل را به خاطر خروج حسین بن علی بر یزید بن معاویه برای اقامه حق، جایز دانسته اند؛ ... اگر ما اصل خلافت یزید را قبول کنیم، از او اموری ظاهر خواهد شد كه موجب فسخ این بیعت میشود از اهانت به مردم مدینه، سنگ باران مكه، كشتن حسین بن علی(ع) و اهل بیت آن حضرت، اسارت اهل بیت، زدن چوب به دندانهای آن حضرت و حمل كردن سر آن حضرت بر نیزه...» <ref>الفروع، ج3، ص548</ref> | |||
=مرگ یزید= | =مرگ یزید= |