۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
بنابراین باید کوشید که صدقه و انفاقی که آناندازه ارزنده است و دارای فوائد بسیاری است، با موانعی توام نگردد که مردود شناخته شود و مورد قبول حضرت احدیت قرار نگیرد، بلکه تا بتواند باید با تلاش بسیار و دقت زیاد، آن را از مال حلال تهیه کرده، خالصانه برای تحصیل خوشنودی خدای بزرگ، در خفا و پنهانی، انفاق نموده تا فوائد مذکور نصیب او گردد. | بنابراین باید کوشید که صدقه و انفاقی که آناندازه ارزنده است و دارای فوائد بسیاری است، با موانعی توام نگردد که مردود شناخته شود و مورد قبول حضرت احدیت قرار نگیرد، بلکه تا بتواند باید با تلاش بسیار و دقت زیاد، آن را از مال حلال تهیه کرده، خالصانه برای تحصیل خوشنودی خدای بزرگ، در خفا و پنهانی، انفاق نموده تا فوائد مذکور نصیب او گردد. | ||
خداوند حالات فُسّاق را که بیان میکند چنین میفرماید: بگو (ای پیغمبر) شما با میل یا اکره انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ زیرا شما ملت فاسقی هستید. «قل انفقوا طوعاً اَوْ کَرهاً لن یُتقَبَّلَ منکم اِنّکُم کُنتُم قوماً فاسقینَ.» <ref>توبه/سوره۹، آیه۵۳. </ref> | خداوند حالات فُسّاق را که بیان میکند چنین میفرماید: بگو (ای پیغمبر) شما با میل یا اکره انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ زیرا شما ملت فاسقی هستید. «قل انفقوا طوعاً اَوْ کَرهاً لن یُتقَبَّلَ منکم اِنّکُم کُنتُم قوماً فاسقینَ.» <ref>توبه/سوره۹، آیه۵۳. </ref> | ||
" | |||
و یا درباره ریاکاران چنین میفرماید: و کسانی که اموال خود را به جهت خودنمایی و دیدن مردم انفاق میکنند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارند (آنان مستکبر و خودستا بوده) و هر که شیطان دوست او باشد (مسلّم از او عمل پذیرفته نخواهد شد) پس شیطان بد همنشینی است. «و الذین ینفقونَ اموالَهُم رئاءَ النّاس و لا یؤمنونَ باللهِ و لا بالیومِ الآخرِو مَنْ یکُن الشَّیطانُ لَهُ قریناًُ فساءَ قریناً.» <ref>نساء/سوره۴، آیه۳۸. </ref> | |||
و در خصوص منتگذارندگان چنین میفرماید: ای کسانی که ایمان دارید! صدقات خود را با منت و آزار باطل مسازید، مانند آنکه مال خود را بجهت دیدن مردم انفاق کند. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتُبطلوا صدَقاتِکم بالمن و الاذی کَالَّذی یُنفِقُ مالَه رئاء النّاس.» <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۳. </ref> | |||
و در موضوع شرائط دیگر چنین میفرماید: ای گروندگان! از پاکیزههای آنچه کسب کردهاید انفاق نمایید و از آنچه ما از برای شما از زمین میرویانیم و از پلید آن اراده انفاق نکنید، در صورتی که خودتان گیرنده آن نیستید، مگر آنکه از آن چشمپوشی کنید، و بدانید که خدا بینیاز پسندیده است. «یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتُم و ممّا اَخرجنا لکم مِنَ الارضِ و لا تیَمَّمُوا الْخبَیثَ منهُ تُنفقونَ و لستُم بآخذیهِ الا اَن تُغمضوا فیه و اعلموا انَّ الله غنیٌ حمیدٌ.» .<ref>بقره/سوره۲، آیه۲۶۷. </ref> | |||
=روشهای نیکو در صدقه از دیدگاه روایات= | |||
نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین آنهاست، در هر باب و در هر موضوع که قرآن وارد شده، روایات هم تذکراتی دارد و بهمین جهت در موضوع صدقات، روشهای پسندیدهای را بیان داشتهاند که بسیار مناسب است ملت مسلمان در انفاقاتشان آنها را مراعات کرده و بکار برند: | |||
== حلال بودن== | |||
یکی از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) گوید: به آن حضرت عرض کردم: من دو آیه از قرآن را امتحان کردم به نتیجه نرسیدهام، حضرت فرمود: کدامند؟ گفتم: این آیه که خدا فرموده: مرا بخوانید من دعای شما را اجابت میکنم. ادعونی اَستَجِب لکم. <ref>مؤمن/سوره۴۰، آیه۶۲. </ref> | |||
ما او را میخوانیم اجابت را نمیبینیم! فرمود: آیا چنین میبینی که خدا خلف وعده میکند؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه است؟ گفتم: نمیدانم، فرمود: من تو را از آن خبر میدهم: هر که خدا را در آنچه به آن فرمان داده فرمان برد، آنگاه او را از جهت و ناحیه دعا بخواند، اجابت خواهد کرد. گفتم: جهت و ناحیه دعا چیست؟ حضرت فرمود: ابتداء میکنی بنام خدا، سپس او را ثنا میگویی و به بزرگی یاد میکنی و نعمتهای او را که بر تو ارزانی داشته یاد مینمایی، سپس او را شکر میکنی، آنگاه بر پیامبر و آل او درود میفرستی، بعد گناهان خود را متذکر میشوی، پس اقرار به آن مینمایی. سپس پرسید: آیه دیگر کدام است؟ گفتم: گفتار خدا: «و ما انفقتُم من شیءٍ فهوَ یخلِفهُ؛ <ref>سبا/سوره۳۴، آیه۳۸. </ref> آنچه انفاق میکنید از چیزی پس خدا آن را عوض میدهد.» و من انفاق میکنم و بدل آن را نمیبینم! | |||
حضرت فرمود: آیا خلف وعده را در او میبینی؟ گفتم: نه فرمود: پس چگونه است؟ گفتم: نمیدانم. حضرت فرمود: اگر یکی از شما مال حلالی را کسب کند و در راه خدا انفاق نماید، هیچ درهمی را انفاق نمیکند، مگر آنکه خدا عوض آن را خواهد داد. «لو انّ احدکُمُ اکتسَبَ المالَ من حلّهِ و انفَقَ فی حقّهِ لَم یَنفق درهماً الا اخلف الله علیه.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۴۶. </ref> | |||
== انفاق بدون منت== | |||
از علی (علیهالسّلام) روایت شده: بهشت بر سه طائفه حرام باشد: منّان (منتگذار) قتّات (سخنچین)، مدمن الخمر (کسی که از خوردن شراب باکی ندارد یا آنکه دائم میخورد). «تحرمُ الجنّة علی ثلاثةٍ، علی المنّانِ، و علی القتّاتِ و علی مدمِنِ الخَمرِ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۴۴. </ref> | |||
== پنهانی صدقه دادن== | |||
شکی نیست در اینکه انفاق در پنهانی برای انسان، سالمتر است تا آشکارا؛ زیرا آدمی باید خود ساخته باشد که بتواند خود را از ریا حفظ کند و از طرفی گرفتن صدقه برای طرف نیز آسانتر میباشد، زیرا در انفاق آشکار، ممکن است شخص بینوا خجالت بکشد. | |||
و شاید بهمین جهت باشد که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: چهار چیز از گنجهای نیکی است: کتمان حاجت، کتمان صدقه، کتمان مرض و کتمان مصیبت. «اربعة من کنوز البرِّ: کتمانُ الحاجة ِ و کتمانُ الصدقهِ و کتمان المرض، و کتمان المصیبةِ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۵. </ref> | |||
و از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده: آنچه را که خدا بر تو واجب کرده، آشکار کردن آن بهتر از پنهان نمودن آنست و آنچه مستحبی است پنهان کردن آن از علنی کردن بهتر است و اگر انسانی زکات مالش را بر گردنش حمل کند و آشکارا تقسیم نماید، این عمل بسیار نیکوست. «کلّما فرضَ علیکَ فاعلانهُ افضل من اسراره و ما کان تطوعاً فاسرارهُ افضلُ من اعلانِهِ، و لو انّ رجلاً حمل زکات مالِه علی عاتقیه فقسّمَها علانیةً، کان ذلک حسناً جمیلاً.» <ref>فیض کاشانی، محمدمحسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۲۹۹. </ref> | |||
== انفاق به بستگان== | |||
انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۳۷. </ref> | |||
از حسین بن علی (علیهماالسّلام) روایت شده که: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که فرمود: به کسی که متکفل امور آنها هستی، ابتداء کن؛ مادرت، پدرت، خواهرت و برادرت، سپس پائینتر بعد پائینتر و فرموده: صدقهای نیست در صورتی که فامیل محتاج باشد. «سمعتُ رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقول: ابدَ بمن تعولُ امّکَ، و اباکَ، و اختَک، و اَخاکَ، ثمَّ اَدناکَ فاَدناکَ و قالَ: لا صدقةَ و ذو رحمٍ محتاجٌ.» <ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اختصاص مفید، ص۲۱۹. </ref> | |||
از موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) روایت شده که: در بنیاسرائیل مرد صالحی بود و زن صالحهای داشت. در خواب دید که به او گفته شد: خداوند در زندگانی برای تو چنین مقرر فرموده که نصف عمر در وسعت و نصف دیگر در تنگی و سختی باشی، اینک اختیار با توست، نصف اول عمر را اختیار میکنی یا نصف آخر را؟ من گفتم: من زن صالحهای دارم که در معاش با هم شریکیم، باید با او مشورت کنم. صبح که شد، جریان خواب را برای زن بیان کرد زن گفت: نصف اول عمر را برگزین و در عافیت بشتاب، زود است که خداوند بر ما رحم کرده و نعمت خود را تمام کند. شب که شد، دوباره طرف را در خواب دید، از او پرسید چه کردی؟ گفت: نصف اول را اختیار کردم. گفت: میل خودت است آنگاه دنیا از هر طرف به او رو آورد، زن او به او گفت: به خویشان و نیازمندان برس، به آنها پیوند کن و نیکی نما و به همسایهات و برادرت فلانی برس. | |||
چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۶۲. </ref> | |||
== انفاق به همسایگان== | |||
خویشاوند و همسایه در آیات و روایات بسیاری، اکیداً مورد سفارش قرار گرفته که اگر دلیلی نبود بر اینکه همسایه ارث نمیبرد، آدمی خیال میکرد همسایه از انسان ارث میبرد. | |||
از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: به من ایمان نیاورده کسی که سیر بخوابد و همسایه مسلمان او گرسنه باشد. <ref>قمی، عباس، سفینة البحار، ج۱، ص۷۰۵. </ref> ابوالفتوح رازی، از آن حضرت نقل کرده: مؤمن نیست کسی که همسایه او از شرش ایمن نباشد. گفتند: یا رسول الله! حق همسایه بر همسایه چیست؟ فرمود: پستترین حق او اینکه اگر قرض بخواهد، به او بدهد و اگر استغاثه کند، به فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد او را احسان کند، هر زمان او را بخواند اجابت نماید، اگر مریض شود عیادتش کند، اگر بمیرد او را تشییع نماید، اگر خیری به او رسد خوشحال شود، اگر مصیبتی به او وارد گردد بد حال شود، خانه خود را بلندتر از خانه او نکند که موجب اذیّت او گردد، و اگر چیزی بخانه آورد بخانه او بفرستد. تا آنکه فرمود: آنچه را که گفتم بشنوید! ادا نمیکند حق او را مگر اندکی و براستی که مرا خداوند نسبت به همسایه سفارش فرموه که من گمان بردم برای او ارث قرار میدهد. <ref>بروجردی، مهدی، اسلام و مستمندان، ص۳۷۱.</ref> | |||
=صدقه در اوقات مخصوص= | |||
از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده: صدقه در روز جمعه، دو چندان خواهد شد. «ولکنّ الصدقة یومَ الجمعةِ تضاعفُ اَضعافاً.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۸۰. </ref> | |||
و نیز فرمود: هر که در ماه مبارک رمضان صدقه دهد، خداوند از او هفتاد نوع از بلا را برطرف سازد. «مَن تصدَّقَ فی شهر رمضانَ بصدقةٍ صرَفَ الله عنه سَبعینَ نوعاً من البلاء.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۷۹. </ref> | |||
ابوحمزه ثمالی گوید: روز جمعهای با علی بن الحسین (علیهماالسّلام) نماز صبح کرده، پس از فراغ از نماز و تسبیح، از مسجد بیرون آمد، من هم با او بودم، کنیز خود را بنام «سکینه» طلبید، فرمود: مبادا سائلی را که در خانه آید، رد سازید، مگر آنکه به او غذا دهید؛ زیرا امروز روز جمعه است. | |||
به حضرت گفتم: چنین نیست که هر که سؤال کند مستحق باشد؟ حضرت فرمود: ای ثابت! (نام ابوحمزه ثمالی است.) میترسم بعضی از آنها مستحق باشد به او چیزی نخورانیده، ردش کنیم، پس بما اهل بیت آنچه را که بر یعقوب و آلش نازل شد فرود آید، آنها را غذا دهید! آنها را غذا دهید! بدرستی که یعقوب هر روز گوسفندی را میکشت، سپس از آن تصدق داده و خود و عیالش از آن میخوردند. شب جمعهای در وقت افطار سائل عبوری، مؤمن، روزهدار، غریب و مستحقی که در نزد خدا منزلتی داشت، به در خانه اش آمد، صدا زد: از زیادی غذای خود به من سائل عبوری غریب گرسنه بدهید! و مکرر همین خواهش را نموده گفتار او را میشنیدند ولی چون نمیشناختند، حرف او را تصدیق ننمودند. چون مایوس شد و شب او را فرا گرفت، گریان برگشت و شکایت گرسنگی خود را به خدای بزرگ نمود شب را به گرسنگی گذرانید و فردا را هم روزه گرفت، گرسنه و شکیبا و ثناگوی خدای بزرگ، و در آن شب یعقوب و آلش سیر خوابیدند و صبح کردند در حالی که از غذای آنها زیاده آمده بود. | |||
حضرت فرمود: خداوند بزرگ به او وحی فرمود: ای یعقوب! بنده مرا خوار ساختی، بنحوی که مستحق غضب من گردیدی و مستوجب ادب من و فرود آمدن عقوبت من بر تو و بر فرزندانت. ای یعقوب! بدرستی که محبوبترین پیمبرانم به سوی من و گرامیترین آنها نزد من کسی است که بیچارگان بندگانم را رحم کند و آنان را به خود نزدیک نموده، غذایشان دهد و پشتیبان و پناهگاه آنها باشد. | |||
ای یعقوب! آیا به «ذمیال» بنده من رحم ننمودی؟ با آنکه در عبادت خود کوشا و از ظاهر دنیا به کم قانع است، او هنگام افطار به در خانهات آمد و شما را ندا کرد، به او غذا ندادید، گریان برگشت و به من شکایت کرد و گرسنه خوابید صبح برای من روزه گرفت و تو با فرزندانت ای یعقوب! سیر خوابیده و صبح کردید در حالی که زیادی غذای شب در نزد شما بود؟! | |||
آیا نمیدانی که عذاب و بلای من به دوستانم سریعتر است تا به دشمنانم؟ و چنین کاری از جهت حسن نظر من به آنها است و استدراج برای دشمنان است آگاه باش! سوگند بعزت خود، هر آینه به تو بلای خود را فرو فرستم و تو و فرزندانت را نشانه تیر مصائب خود قرار دهم و تو را بعقوبت خود میآزارم. پس آماده بلا و خشنود به حکم من بوده و به مصیبتها شکیبا باشید. <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۷۱. </ref> آری، آدمی نمیداند که در رد سائل چه ضررهایی متوجه انسان شده و چه منافعی از دست او میرود که همین داستان و داستانهای دیگر مانند داستان علویه و نصرانی و شیخ بلد و غیر آن، روشنگر آنست و باید چنین قضایایی درس بزرگی باشد برای دیگران و عبرتی برای هر فرد مسلمان. | |||
=رد سائل و نکوهش سؤال در اسلام= | |||
در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» <ref>بقره/سوره۲، آیه۲۷۳. </ref> و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه آنها اطلاع حاصل کند، امکان ندارد گدایی کند و یا اگر سائلی به او مراجعه کرد، او را ناامید سازد و براستی که اگر احتیاج، کسی را مجبور به سؤال کرد و حقیقتاً درمانده و محتاج گردید، وظیفه هر فرد مسلمان است که حاجت او را برطرف سازد، بلکه تا بتواند او را بر خود مقدم دارد و این درس را از مکتب علی (علیهالسّلام) فرا گیرد: | |||
== ایثار امام علی== | |||
ابوسعید خدری نقل کرده: روزی علی (علیهالسّلام) از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) پرسید: آیا نزد تو از غذا چیزی هست که ناشتایی کنیم؟ فاطمه عرضه داشت: نه، دو روز است در نزد من چیزی نبوده و تو را بر خود و فرزندانم مقدم داشتم. علی (علیهالسّلام) بیرون رفت در حالی که به خدای بزرگ توکل کرده و گمان نیک به او داشت. یک دینار قرض گرفت، همینکه اراده کرد برای عیالش چیزی بخرد مقداد بن اسود کندی ـرهـ به او رسید و روز بسیار گرمی بود که زیر تابش آفتاب، آدمی اذیت میشد. حضرت از او پرسید: چه شده که در چنین وقتی از خانه بیرون آمدی؟ عرضه داشت: تقاضامندم مرا واگذار! حضرت فرمود: امکان ندارد. از او ابرام و از حضرت اصرار تا آنکه گفت: صدای گریه عیال را از تنگدستی شنیدم. چشمان علی (علیهالسّلام) پر از آب شد، قضیه خود را هم بیان فرمود و گفت: اینک این یک دینار که من جهت عیالم قرض کردم بگیر! تو را بر خود مقدم داشتم. <ref>شیبانی اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ص۴۴۴. </ref> | |||
== روش برخورد با سوال سائل== | |||
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که خواهش سائل را قطع نکنید! اگر نه این بود که بیچارگان دروغ میگفتند، کسی که آنها را رد کند، رستگار نمیشد. «لاتقطعوا علی السّائل مسئلَتَهُ فلولا اَنّ المساکینَ یکذبوُنَ ما افلحَ من ردَّهُم.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۸. </ref> و نیز فرموده: سائل را به چیز کمی یا با نرمی و رحم دلی رد کنید؛ زیرا سائلی بسوی شما خواهد آمد که نه از انس است و نه از جن، تا ببیند رفتار شما را در آنچه خداوند به شما از فضل و کرمش بخشیده ببیند. «ردّوا السائل ببذلٍ یسیرٍ او بلینٍ و رحمةٍ فانّه یاتیکم من لیس بانسٍ و لا جان لینظر کیفَ صنعَکم فیما خوّلکمُ الله.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۹. </ref> | |||
== توجه سائلین به مساله سوال== | |||
سائلین هم باید متوجه باشند که بشر فقط باید بسوی خدای جهان آفرین و روزیدهنده تمام مخلوقات، دریایی، صحرایی، زمینی، هوایی، موجودات ریز و ذرهبینی و مخلوقات کوه پیکر، دست گدایی دراز کند، و به هیچوجه به مخلوقی که همچون خودش محتاج و درمانده و ضعیف و ناتوانست رو نزند و امیدوار نگردد زیرا که امیدش قطع خواهد شد، و بداند که رسول گرامی اسلام فرمود: هر که «از خلق» بینیاز گردد، خداوند او را بینیاز سازد و هر که طلب خویشتنداری کند، خدا او را خویشتندار سازد و هر که «از خدا» سؤال کند، خدا به او ببخشد، و هر که بر روی خودش در سؤال را باز نماید، خداوند بر او هفتاد در از بیچارگی باز کند که چیزی، کوچکترین در آن را نبندد. «من استغنی اغناهُ الله و مَن استعفَّ اعفَّهُ الله، و من سالَ اعطاهُ الله، و من فتحَ علی نفسِهِ باب َ مسئلةٍ، فتح الله علیه سبعینَ باباً من الفقرِ لایسدُّ ادناها شیءٌ.» <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵۸. </ref> | |||
=پانویس= |