حق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۷۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۱: خط ۷۱:
ظاهرآ تعبیر «بِغَیرِالحقّ» در توصیف برخی افعال انسان‌ها از همین باب است؛ افعالی چون غلوّ در دین، بَغیْ (ظلم)، بیرون راندن مؤمنان از سرزمینشان و فَرَح. <ref>مائدة/سوره ۵، آیه ۷۷.    </ref><ref>اعراف/سوره ۷، آیه ۳۳.    </ref><ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۴۰.    </ref><ref>غافر/سوره ۴۰، آیه ۷۵.    </ref>
ظاهرآ تعبیر «بِغَیرِالحقّ» در توصیف برخی افعال انسان‌ها از همین باب است؛ افعالی چون غلوّ در دین، بَغیْ (ظلم)، بیرون راندن مؤمنان از سرزمینشان و فَرَح. <ref>مائدة/سوره ۵، آیه ۷۷.    </ref><ref>اعراف/سوره ۷، آیه ۳۳.    </ref><ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۴۰.    </ref><ref>غافر/سوره ۴۰، آیه ۷۵.    </ref>
تعبیر «یا اَیها النّاسُ اِنَّما بَغیکُم عَلی اَنفُسِکُم» در آیه ۲۳ [[سوره یونس]]، <ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۲۳.    </ref> و تأکید بر این‌که عذاب قوم مستکبر عاد در آخرت خوار کننده تر از عذاب دنیوی آنهاست، <ref>فصلت/سوره ۴۱، آیه ۱۶.    </ref> دلالتی ضمنی است بر این‌که این گونه اعمال، انسان‌ها را به هدف و غایتی که در پی آن‌اند نمی‌رساند. چون در عالم وجود، حقِ مطلق فقط خداوند است و تنها اوست که به سوی حق هدایت می‌کند<ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۳۲.    </ref><ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۳۵.    </ref> و دستیابی انسان به حقیقت در اندیشه و کردار، جز با پیروی از دین حق میسر نیست. <ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۳۵.    </ref>
تعبیر «یا اَیها النّاسُ اِنَّما بَغیکُم عَلی اَنفُسِکُم» در آیه ۲۳ [[سوره یونس]]، <ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۲۳.    </ref> و تأکید بر این‌که عذاب قوم مستکبر عاد در آخرت خوار کننده تر از عذاب دنیوی آنهاست، <ref>فصلت/سوره ۴۱، آیه ۱۶.    </ref> دلالتی ضمنی است بر این‌که این گونه اعمال، انسان‌ها را به هدف و غایتی که در پی آن‌اند نمی‌رساند. چون در عالم وجود، حقِ مطلق فقط خداوند است و تنها اوست که به سوی حق هدایت می‌کند<ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۳۲.    </ref><ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۳۵.    </ref> و دستیابی انسان به حقیقت در اندیشه و کردار، جز با پیروی از دین حق میسر نیست. <ref>یونس/سوره ۱۰، آیه ۳۵.    </ref>
 
"
=== چیرگی دین حق برسایر ادیان===
=== چیرگی دین حق برسایر ادیان===
دین حق، که همان اسلام است، <ref>توبه/سوره ۹، آیه ۲۹.    </ref><ref>توبه/سوره ۹، آیه ۳۳.    </ref><ref>صف/سوره ۶۱، آیه ۹.    </ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره توبه آیه ۲۹۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره توبه آیه ۳۳۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره صف آیه ۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره توبه آیه ۲۹.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره توبه آیه ۳۳.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره صف آیه ۹.</ref><ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل سوره توبه آیه ۲۹.</ref>[۲۰۸][۲۰۹][۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲] به دلیل موافقت با فطرت و سنّت تکوین، انسان‌ها را در دنیا و آخرت به سعادت می‌رساند [۲۱۳][۲۱۴] و به اراده الهی سرانجام بر همه ادیان چیره می‌گردد. [۲۱۵][۲۱۶]
دین حق، که همان اسلام است، <ref>توبه/سوره ۹، آیه ۲۹.    </ref><ref>توبه/سوره ۹، آیه ۳۳.    </ref><ref>صف/سوره ۶۱، آیه ۹.    </ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره توبه آیه ۲۹۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره توبه آیه ۳۳۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره صف آیه ۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره توبه آیه ۲۹.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره توبه آیه ۳۳.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره صف آیه ۹.</ref><ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل سوره توبه آیه ۲۹.</ref> <ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل سوره توبه آیه ۳۳.</ref> <ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل سوره صف آیه ۹.</ref> <ref>محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره توبه آیه ۲۹، قاهره، چاپ افست تهران.</ref> <ref>محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره توبه آیه ۳۳، قاهره، چاپ افست تهران.</ref><ref>محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، ذیل سوره صف آیه ۹، قاهره، چاپ افست تهران.</ref> به دلیل موافقت با فطرت و سنّت تکوین، انسان‌ها را در دنیا و آخرت به سعادت می‌رساند <ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره توبه آیه ۲۹.</ref><ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره محمد آیه ۲.</ref> و به اراده الهی سرانجام بر همه ادیان چیره می‌گردد. <ref>توبه/سوره ۹، آیه ۳۳.    </ref><ref>صف/سوره ۶۱، آیه ۹.    </ref>
قرآن در آیات متعدد، به تمثیل یا به تصریح، از پیروزی نهایی حق بر باطل خبر می‌دهد [۲۱۷][۲۱۸][۲۱۹] و انسان‌ها را از معارضه با حق، کتمان حق، در هم آمیختن حق و باطل و تکذیب حق بازمی دارد. [۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲]
قرآن در آیات متعدد، به تمثیل یا به تصریح، از پیروزی نهایی حق بر باطل خبر می‌دهد <ref>رعد/سوره ۱۳، آیه ۱۷.    </ref><ref>اِسراء/سوره ۱۷، آیه ۸۱.    </ref><ref>انبیاء/سوره ۲۱، آیه ۱۸.    </ref> و انسان‌ها را از معارضه با حق، کتمان حق، در هم آمیختن حق و باطل و تکذیب حق بازمی دارد. <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۴۲.    </ref><ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۱۴۶.    </ref><ref>انعام/سوره ۶، آیه ۵.    </ref>
چون گاهی حق، مدتی پوشیده می‌ماند [۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷] و مهلت دادن به باطل از سنّت های الهی است [۲۲۸][۲۲۹] و غلبه ظاهری باطل و دشواری التزام به حق ممکن است به یأس و تردید اهل حق بینجامد، [۲۳۰][۲۳۱]
چون گاهی حق، مدتی پوشیده می‌ماند <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۴۲.    </ref><ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۱۴۶.    </ref><ref>آل عمران/سوره ۳، آیه ۷۱.    </ref><ref>یوسف/سوره ۱۲، آیه ۴.    </ref><ref>یوسف/سوره ۱۲، آیه ۱۰۰.    </ref> و مهلت دادن به باطل از سنّت های الهی است <ref>رعد/سوره ۱۳، آیه ۱۷.    </ref><ref>طارق/سوره ۸۶، آیه ۱۷.    </ref> و غلبه ظاهری باطل و دشواری التزام به حق ممکن است به یأس و تردید اهل حق بینجامد، <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۲۱۴.    </ref><ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره انبیاء آیه ۱۸.</ref>
در آیات متعدد، فرمان صبر به پیامبر، با تأکید بر حق بودن وعده های الهی قرین گشته [۲۳۲][۲۳۳][۲۳۴] و تواصی به حق، در کنار تواصی به صبر، از صفات مؤمنان شمرده شده است. [۲۳۵]
در آیات متعدد، فرمان صبر به پیامبر، با تأکید بر حق بودن وعده های الهی قرین گشته <ref>روم/سوره ۳۰، آیه ۶۰.    </ref><ref>غافر/سوره ۴۰، آیه ۵۵.    </ref><ref>غافر/سوره ۴۰، آیه ۷۷.    </ref> و تواصی به حق، در کنار تواصی به صبر، از صفات مؤمنان شمرده شده است. <ref>عصر/سوره ۱۰۳، آیه ۳.    </ref>


=== دلالت حقوقی واژه«حق» درقرآن===
=== دلالت حقوقی واژه«حق» درقرآن===
گذشته از دو حوزه معنایی وجود شناسانه و معرفت شناسانه، واژه «حَق» در قرآن با دو دلالت حقوقی نیز به کار رفته است: یکی به معنای عمل یا تکلیفی که برعهده فرد است و بر انجام دادن آن تأکید شده است، مانند وصیت کردن [۲۳۶] یا رعایت بهره زوجه از سوی زوج در احکام طلاق، [۲۳۷][۲۳۸] و دیگری به معنای نصیب یا بهره ای که متعلق به فرد خاصی است، مانند آیاتی که به دادن حق خویشاوندان، مسکینان و در راه ماندگان امر می‌کند، [۲۳۹][۲۴۰] یا نگاه داشتن بهره ای معین از اموال را برای سائل و محروم، از ویژگی های نمازگزاران و متقین برمی شمارد. [۲۴۱][۲۴۲]
گذشته از دو حوزه معنایی وجود شناسانه و معرفت شناسانه، واژه «حَق» در قرآن با دو دلالت حقوقی نیز به کار رفته است: یکی به معنای عمل یا تکلیفی که برعهده فرد است و بر انجام دادن آن تأکید شده است، مانند وصیت کردن <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۱۸۰.    </ref> یا رعایت بهره زوجه از سوی زوج در احکام طلاق، <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۲۳۶.    </ref><ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۲۴۱.    </ref> و دیگری به معنای نصیب یا بهره ای که متعلق به فرد خاصی است، مانند آیاتی که به دادن حق خویشاوندان، مسکینان و در راه ماندگان امر می‌کند، <ref>اِسراء/سوره ۱۷، آیه ۲۶.    </ref><ref>روم/سوره ۳۰، آیه ۳۸.    </ref> یا نگاه داشتن بهره ای معین از اموال را برای سائل و محروم، از ویژگی های نمازگزاران و متقین برمی شمارد. <ref>ذاریات/سوره ۵۱، آیه ۱۹.    </ref><ref>معارج/سوره ۷۰، آیه ۲۴.    </ref>


=== دلالت واژه«حق» برتأکید درقرآن===
=== دلالت واژه«حق» برتأکید درقرآن===
واژه «حَق» در قرآن در یک ساختار نحوی ویژه ــ مثل: «یتلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ»، [۲۴۳] «اِتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» [۲۴۴] ــ، برای تأکید بر انجام دادن کاری به نحو کامل و شایسته به کار رفته است؛ مانند تلاوت کتاب خدا، رعایت تقوای الهی، شناختن قدر خدا و جهاد. [۲۴۵][۲۴۶][۲۴۷][۲۴۸][۲۴۹][۲۵۰]
واژه «حَق» در قرآن در یک ساختار نحوی ویژه ــ مثل: «یتلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ»، <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۱۲۱.    </ref> «اِتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» <ref>آل عمران/سوره ۳، آیه ۱۰۲.    </ref> ــ، برای تأکید بر انجام دادن کاری به نحو کامل و شایسته به کار رفته است؛ مانند تلاوت کتاب خدا، رعایت تقوای الهی، شناختن قدر خدا و جهاد. <ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۱۲۱.    </ref><ref>آل عمران/سوره ۳، آیه ۱۰۲.    </ref><ref>انعام/سوره ۶، آیه ۹۱.    </ref><ref>حج/سوره ۲۲، آیه ۷۴.    </ref><ref>بقرة/سوره ۲، آیه ۷۸.    </ref><ref>حدید/سوره ۵۷، آیه ۲۷.    </ref>
تعبیر حَقُّ الیقین نیز، که بعدها از مهم ‌ترین اصطلاحات عرفانی شد، دوبار در قرآن به کار رفته است. [۲۵۱][۲۵۲]
تعبیر حَقُّ الیقین نیز، که بعدها از مهم ‌ترین اصطلاحات عرفانی شد، دوبار در قرآن به کار رفته است. <ref>واقعة/سوره ۵۶، آیه ۹۵.    </ref><ref>حاقة/سوره ۶۹، آیه ۵۱.    </ref>
اضافه حق به یقین در این ترکیب، اضافه بیانیه و برای تأکید بر حقانیت قرآن [۲۵۳] و راستی اخبار قیامت و وقوع حتمی آن [۲۵۴] است. [۲۵۵][۲۵۶][۲۵۷][۲۵۸][۲۵۹][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲]
اضافه حق به یقین در این ترکیب، اضافه بیانیه و برای تأکید بر حقانیت قرآن <ref>حاقة/سوره ۶۹، آیه ۵۱.    </ref> و راستی اخبار قیامت و وقوع حتمی آن <ref>واقعة/سوره ۵۶، آیه ۹۵.    </ref> است. <ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره واقعه آیه ۹۵.</ref><ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره حاقه آیه ۵۱.</ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره واقعه آیه ۹۵، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره حاقه آیه ۵۱، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره واقعه آیه ۹۵.</ref><ref>زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل، ذیل سوره حاقه آیه ۵۱.</ref><ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل سوره واقعه آیه ۹۵.</ref><ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل سوره حاقه آیه ۵۱.</ref>


== وجوه استعمال واژه«حق» درحدیث==
== وجوه استعمال واژه«حق» درحدیث==
خط ۹۰: خط ۹۰:


=== آثار و برکات شناخت حق===
=== آثار و برکات شناخت حق===
بنابر روایات، شناخت حق از نشانه های بصیرت و دانایی است. [۲۶۳]
بنابر روایات، شناخت حق از نشانه های بصیرت و دانایی است. <ref>کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۲.    </ref>
همچنین کمال عقل در پیروی از حق و تواضع در برابر آن نهفته است. [۲۶۴][۲۶۵][۲۶۶]
همچنین کمال عقل در پیروی از حق و تواضع در برابر آن نهفته است. <ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۶.    </ref><ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۳۰.    </ref><ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۷.    </ref>
در مقابل، پیروی از هوای نفس، فراموشی آخرت و کثرتِ نزاع جاهلانه، از جمله عواملی است که انسان را از حق باز می‌دارد. [۲۶۷][۲۶۸][۲۶۹][۲۷۰]
در مقابل، پیروی از هوای نفس، فراموشی آخرت و کثرتِ نزاع جاهلانه، از جمله عواملی است که انسان را از حق باز می‌دارد. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۴۲، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۸۴، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، حکمت ۳۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴.    </ref>
طبق حدیثی از پیامبر اکرم، راه معرفت حق، معرفت نفس، راه موافقت با حق، مخالفت با نفس، راه رسیدن به رضایت حق، سخط بر نفس، راه رسیدن به حق، هجرت از نفس، راه طاعت حق، عصیان بر نفس، راه ذکر حق، فراموش کردن نفس و راه قرب به حق و انس با آن، دوری و وحشت از نفس است. [۲۷۱][۲۷۲]
طبق حدیثی از پیامبر اکرم، راه معرفت حق، معرفت نفس، راه موافقت با حق، مخالفت با نفس، راه رسیدن به رضایت حق، سخط بر نفس، راه رسیدن به حق، هجرت از نفس، راه طاعت حق، عصیان بر نفس، راه ذکر حق، فراموش کردن نفس و راه قرب به حق و انس با آن، دوری و وحشت از نفس است. <ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة، ج۱، ص۲۴۶، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳۱۴۰۵/ ۱۹۸۳۱۹۸۵.    </ref><ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۲.    </ref>
همچنین در حدیثی منسوب به علی علیه‌السلام، معروف به «حدیث حقیقت»، امام در پی پرسش مُصرّانه کمیل بن زیاد از چیستی حقیقت، در چند عبارت عرفانی آن را وصف می‌کند.
همچنین در حدیثی منسوب به علی علیه‌السلام، معروف به «حدیث حقیقت»، امام در پی پرسش مُصرّانه کمیل بن زیاد از چیستی حقیقت، در چند عبارت عرفانی آن را وصف می‌کند.


=== لزوم عمل به حق وپایداری برآن===
=== لزوم عمل به حق وپایداری برآن===
در احادیث بر لزوم عمل به حق و پایداری بر آن بسیار تأکید شده است، حتی اگر پیامدهایی سخت، مانند قطعه قطعه شدن یا سوزانده شدن، داشته باشد. [۲۷۳][۲۷۴]
در احادیث بر لزوم عمل به حق و پایداری بر آن بسیار تأکید شده است، حتی اگر پیامدهایی سخت، مانند قطعه قطعه شدن یا سوزانده شدن، داشته باشد. <ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۹۱.    </ref><ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۴۰.    </ref>
علی علیه‌السلام به فرزند خود سفارش می‌کند برای حق به هر دشواری ای وارد شود و شکیبایی ورزیدن در راه حق را نیکوترین خصلت برمی شمارد. [۲۷۵]
علی علیه‌السلام به فرزند خود سفارش می‌کند برای حق به هر دشواری ای وارد شود و شکیبایی ورزیدن در راه حق را نیکوترین خصلت برمی شمارد. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، نامه ۳۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
قرین گشتن سفارش التزام به حق با توصیه به صبر، دشواری پایداری در راه حق را به خوبی نشان می‌دهد. [۲۷۶]
قرین گشتن سفارش التزام به حق با توصیه به صبر، دشواری پایداری در راه حق را به خوبی نشان می‌دهد. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، نامه ۵۳، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
بنابر حدیثی از امام باقر علیه‌السلام، «اِصبِر عَلَی الحَقِّ وَ اِن کان مُرّاً» وصیتِ همه امامان بوده است. [۲۷۷]
بنابر حدیثی از امام باقر علیه‌السلام، «اِصبِر عَلَی الحَقِّ وَ اِن کان مُرّاً» وصیتِ همه امامان بوده است. <ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۹۱.    </ref>
البته به تصریح امام علی علیه‌السلام، حق به رغم سنگینی، گوارا، و باطل در عین سبکی، بد فرجام است و اهل حق مدتی کوتاه در سختی و مدتی طولانی در عافیت و آسایش اند. [۲۷۸][۲۷۹]
البته به تصریح امام علی علیه‌السلام، حق به رغم سنگینی، گوارا، و باطل در عین سبکی، بد فرجام است و اهل حق مدتی کوتاه در سختی و مدتی طولانی در عافیت و آسایش اند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، حکمت ۳۷۶، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵۵.    </ref>
احادیث بسیاری نیز درباره لزوم بازگو کردن حق حتی در مواردی که به ضرر فرد باشد، و همچنین گفتن حق در رضا و غضب، وارد شده است. [۲۸۰][۲۸۱][۲۸۲][۲۸۳]
احادیث بسیاری نیز درباره لزوم بازگو کردن حق حتی در مواردی که به ضرر فرد باشد، و همچنین گفتن حق در رضا و غضب، وارد شده است. <ref>احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۵۵، بشرح جلال الدین‌سیوطی، بیروت ۱۳۴۸/۱۹۳۰.</ref><ref>ابن حِبّان، صحیح ابن حبّان، ج۲، ص۷۹، بترتیب ابن بلبان، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.</ref><ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۲۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.</ref><ref>الاختصاص، (منسوب به) محمد بن محمد مفید، ج۱، ص۳۲، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.    </ref>
براساس حدیث مشهور نبوی، برترین جهاد، گفتن کلام حق در برابر سلطانِ جائر است. [۲۸۴][۲۸۵][۲۸۶]
براساس حدیث مشهور نبوی، برترین جهاد، گفتن کلام حق در برابر سلطانِ جائر است. <ref>ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۹، بیروت، دارصادر.</ref><ref>ابن ماجه، سنن ابن ماجة، ج۲، ص۱۳۳۰، چاپ محمد فؤاد عبد الباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).</ref><ref>علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۵، ص۹۲۳، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.</ref>
برخی از خطبه های حضرت علی علیه‌السلام، بر آمیختگی مداوم حق و باطل و در نتیجه لزوم افشای باطل برای جلوه گر ساختن حق دلالت دارد.
برخی از خطبه های حضرت علی علیه‌السلام، بر آمیختگی مداوم حق و باطل و در نتیجه لزوم افشای باطل برای جلوه گر ساختن حق دلالت دارد.
در کلام علی علیه‌السلام این وضعیت شبهه ناک، جولانگاه شیطان برای استیلا یافتن بر اهل باطل خوانده شده، اما در عین حال بر این نکته تأکید شده است که دوستان خدا به لطف حق و با هدایت نور یقین، نجات می‌یابند. [۲۸۷][۲۸۸][۲۸۹]
در کلام علی علیه‌السلام این وضعیت شبهه ناک، جولانگاه شیطان برای استیلا یافتن بر اهل باطل خوانده شده، اما در عین حال بر این نکته تأکید شده است که دوستان خدا به لطف حق و با هدایت نور یقین، نجات می‌یابند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۳۸، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۵۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۰۴، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>


=== صفات اهل حق در روایات شیعی===
=== صفات اهل حق در روایات شیعی===
از جمله مسائلی که در احادیث شیعی بسیار مورد توجه قرار گرفته، توصیف اهل حق است.
از جمله مسائلی که در احادیث شیعی بسیار مورد توجه قرار گرفته، توصیف اهل حق است.
براساس این روایات، امامان علیهم‌السلام با حق‌اند و حق با آنهاست، امر ایشان حق است و هر قضاوت حقی نزد آنهاست. [۲۹۰][۲۹۱][۲۹۲][۲۹۳]
براساس این روایات، امامان علیهم‌السلام با حق‌اند و حق با آنهاست، امر ایشان حق است و هر قضاوت حقی نزد آنهاست. <ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، ج۱، ص۴۹، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.    </ref><ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۹۹.    </ref><ref>ابن ابی زینب، الغیبة، ج۱، ص۷۷، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲.</ref><ref>ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۷۸، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.    </ref>
علی علیه‌السلام تصریح می‌کند که رایت حق در دست اهل بیت علیهم‌السلام است و تنها راه رستگاری، همراهی با آنان و پیروی از آنان است. [۲۹۴][۲۹۵][۲۹۶]
علی علیه‌السلام تصریح می‌کند که رایت حق در دست اهل بیت علیهم‌السلام است و تنها راه رستگاری، همراهی با آنان و پیروی از آنان است. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۸۷، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۰۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۳۹، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
همچنین نقل شده که دین حق دین همراه با ولایت است [۲۹۷] و روی گردانی از ولایت اهل حق مایه هلاک است. [۲۹۸]
همچنین نقل شده که دین حق دین همراه با ولایت است <ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۲.    </ref> و روی گردانی از ولایت اهل حق مایه هلاک است. <ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۲۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.    </ref>
اگرچه سخن مشهور علی علیه‌السلام («اِعرِف الحَقَ تَعرِف اَهلَهُ») به «حارث بن حوط» در جنگ جمل، [۲۹۹][۳۰۰][۳۰۱][۳۰۲] بر این دلالت دارد که شناختن حق بر شناختن اهلِ آن مقدّم است؛ اما در احادیث متعددی از رسول خدا، که در کتاب های فریقین آمده است، علی علیه‌السلام و عمار یاسر، صراحتاً معیار شناخت حق و اهل آن معرفی شده اند. [۳۰۳][۳۰۴][۳۰۵][۳۰۶]
اگرچه سخن مشهور علی علیه‌السلام («اِعرِف الحَقَ تَعرِف اَهلَهُ») به «حارث بن حوط» در جنگ جمل، <ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۹، چاپ محمد باقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.</ref><ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۱۰.</ref><ref>محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۵، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.    </ref><ref>محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۶۲۶، قم ۱۴۱۴.</ref> بر این دلالت دارد که شناختن حق بر شناختن اهلِ آن مقدّم است؛ اما در احادیث متعددی از رسول خدا، که در کتاب های فریقین آمده است، علی علیه‌السلام و عمار یاسر، صراحتاً معیار شناخت حق و اهل آن معرفی شده اند. <ref>سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۹۶، چاپ حمدی عبد المجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴.</ref><ref>ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۷.</ref><ref>ابن عبد البرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۱۳۹، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.</ref><ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۲۹۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.    </ref>
مضمون این روایات، که به وقوع اختلاف و نبرد میان مسلمانان پس از رحلت پیامبر اشاره دارد، در واقع به مسلمانان کمک می‌کرد که در فضایی که حق و باطل به هم آمیخته بود، حق را از باطل تمییز دهند.
مضمون این روایات، که به وقوع اختلاف و نبرد میان مسلمانان پس از رحلت پیامبر اشاره دارد، در واقع به مسلمانان کمک می‌کرد که در فضایی که حق و باطل به هم آمیخته بود، حق را از باطل تمییز دهند.


=== تقابل دولت حق بادولت باطل در روایات===
=== تقابل دولت حق بادولت باطل در روایات===
در احادیث شیعی به تقابل دولت حق با دولت باطل نیز اشاره شده و مصداق اَتمِّ دولت حق، دولت قائم آل محمد علیه‌السلام دانسته شده است که در آن حق و عدلْ ظاهر، دل ها به هم نزدیک، و حدود الهی اجرا می‌شود و حق به اهلش بازمی گردد. [۳۰۷][۳۰۸][۳۰۹][۳۱۰]
در احادیث شیعی به تقابل دولت حق با دولت باطل نیز اشاره شده و مصداق اَتمِّ دولت حق، دولت قائم آل محمد علیه‌السلام دانسته شده است که در آن حق و عدلْ ظاهر، دل ها به هم نزدیک، و حدود الهی اجرا می‌شود و حق به اهلش بازمی گردد. <ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۳.    </ref><ref>کلینی، الکافی، ج۲، ص ۴۴۷.    </ref><ref>ابن ابی زینب، الغیبة، ج۱، ص۳۳۴، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲.</ref><ref>ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۴۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.</ref>


=== معانی حقوقی واژه«حق» در روایات===
=== معانی حقوقی واژه«حق» در روایات===
واژه «حَق» در بسیاری از احادیث بر معنای حقوقی دلالت دارد. این معنا در ابعاد گوناگون (مانند حق خدا بر انسان، حق اعضا و جوارح و حقوق متقابل انسان‌ها در مناسبات اجتماعی) مطرح می‌شود.
واژه «حَق» در بسیاری از احادیث بر معنای حقوقی دلالت دارد. این معنا در ابعاد گوناگون (مانند حق خدا بر انسان، حق اعضا و جوارح و حقوق متقابل انسان‌ها در مناسبات اجتماعی) مطرح می‌شود.
براساس روایات، منشأ تمامی حقوق، حق خدا بر بندگان است، [۳۱۱][۳۱۲] که از جمله آن‌ها عبادت خالصانه و اطاعت خدا، شریک نگرفتن برای او و تقوای الهی است. [۳۱۳][۳۱۴][۳۱۵][۳۱۶][۳۱۷]
براساس روایات، منشأ تمامی حقوق، حق خدا بر بندگان است، <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، ج۱، ص۲۵۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.    </ref> که از جمله آن‌ها عبادت خالصانه و اطاعت خدا، شریک نگرفتن برای او و تقوای الهی است. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، حکمت ۱۹۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۳، ص۲۱۶، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.</ref><ref>محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، ج۴، ص۱۳۶، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.</ref><ref>ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص ۶۱۸-۶۱۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.    </ref>
اگرچه به گفته علی علیه‌السلام حق خدا بر بندگان، موجب ایجاد حق متقابل برای بنده نمی‌شود، اما در صورت التزام بنده به حقوق الهی، خداوند از سر فضل بر خود لازم کرده است به او پاداشی دو چندان دهد [۳۱۸] و امر دنیا و آخرتش را کفایت و او را از عذاب رها کند. [۳۱۹][۳۲۰][۳۲۱]
اگرچه به گفته علی علیه‌السلام حق خدا بر بندگان، موجب ایجاد حق متقابل برای بنده نمی‌شود، اما در صورت التزام بنده به حقوق الهی، خداوند از سر فضل بر خود لازم کرده است به او پاداشی دو چندان دهد <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref> و امر دنیا و آخرتش را کفایت و او را از عذاب رها کند. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref><ref>محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۳، ص۲۱۶، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.</ref><ref>ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص ۶۱۸-۶۱۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.    </ref>
اما در مناسبات انسان‌ها هر حقی موجب به وجود آمدن حقی برای طرف متقابل می‌شود. [۳۲۲]
اما در مناسبات انسان‌ها هر حقی موجب به وجود آمدن حقی برای طرف متقابل می‌شود. <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref>
از مجموع احادیث چنین برمی آید که صاحبان حقوق بسیارند، از آن جمله‌اند والدین، فرزند، همسر (حقوق خانواده)، همسایه (جار)، مهمان، برادر، و دوست.
از مجموع احادیث چنین برمی آید که صاحبان حقوق بسیارند، از آن جمله‌اند والدین، فرزند، همسر (حقوق خانواده)، همسایه (جار)، مهمان، برادر، و دوست.
صاحبان حقوق فقط انسان‌ها نیستند. براساس روایات، اعضای بدن و فرایض دینی (مانند نماز، حج، روزه و صدقه) نیز بر انسان حق دارند. [۳۲۳][۳۲۴][۳۲۵][۳۲۶][۳۲۷][۳۲۸][۳۲۹]
صاحبان حقوق فقط انسان‌ها نیستند. براساس روایات، اعضای بدن و فرایض دینی (مانند نماز، حج، روزه و صدقه) نیز بر انسان حق دارند. <ref>محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، ج۲، ص۳۱۵، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.</ref><ref>محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، ج۳، ص۲۲۳، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.</ref><ref>محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، ج ۴، ص ۳۳، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.</ref><ref>محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، ج ۴، ص ۳۳۸، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.</ref><ref>احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۴، ص۲۱۱، بشرح جلال الدین‌سیوطی، بیروت ۱۳۴۸/۱۹۳۰.</ref><ref>ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی اللّه علیهم، ج۱، ص۲۵۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.    </ref><ref>ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۶۱۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.    </ref>
مجموعه مفصّل و جامعی از این حقوق در رساله ای کوتاه از امام سجاد علیه‌السلام، به نام «رسالة الحقوق»، آمده است (رسالة الحقوق). مطابق این رساله، منشأ تمامی حقوق، حقی است که خدا بر بندگان دارد.
مجموعه مفصّل و جامعی از این حقوق در رساله ای کوتاه از امام سجاد علیه‌السلام، به نام «رسالة الحقوق»، آمده است (رسالة الحقوق). مطابق این رساله، منشأ تمامی حقوق، حقی است که خدا بر بندگان دارد.


=== بزرگترین حق خدا بربنده===
=== بزرگترین حق خدا بربنده===
بزرگ ‌ترین حق خدا بر بنده، عبادت خالصانه و شرک نورزیدن به اوست. براساس این حق اصلی، در هر نعمتی، حقی بر بندگان واجب شده است، که همه این حقوق اهمیت یکسانی ندارند.
بزرگ ‌ترین حق خدا بر بنده، عبادت خالصانه و شرک نورزیدن به اوست. براساس این حق اصلی، در هر نعمتی، حقی بر بندگان واجب شده است، که همه این حقوق اهمیت یکسانی ندارند.
به تصریح [[امام علی]] علیه‌السلام، [۳۳۰] عظیم ‌ترین حقی که خدا بر انسان‌ها واجب ساخته، حقوق متقابل حاکم و مردم است.
به تصریح [[امام علی]] علیه‌السلام، <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۲۱۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref> عظیم ‌ترین حقی که خدا بر انسان‌ها واجب ساخته، حقوق متقابل حاکم و مردم است.
همچنین بنابر سخن امام علی علیه‌السلام، [۳۳۱] نهایت حق خدا بر بنده، شناختن خدا تنها از طریق قرآن و سنّت رسول اکرم است.
همچنین بنابر سخن امام علی علیه‌السلام، <ref>علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۹۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.</ref> نهایت حق خدا بر بنده، شناختن خدا تنها از طریق قرآن و سنّت رسول اکرم است.


=فهرست منابع=
=فهرست منابع=
خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:


=پانویس=
=پانویس=
"
 
[[رده: عقاید]]
confirmed
۸٬۰۶۲

ویرایش