پرش به محتوا

امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۳۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
'''این مدخل در دست ویرایش است'''
'''این مدخل در دست ویرایش است'''


قرآن در آیات متعدد از امانتهایی که خداوند در اختیار بشر نهاده سخن به میان آورده است.
=واژه‌شناسی لغوی=
=واژه‌شناسی لغوی=
امانت ضد خیانت است[۲]. و از "ا ـ م ـ ن" به معنای آرامش، سکون و بر طرف شدن خوف و اضطراب[۳] گرفته شده و به معنای تأمین امنیت حقی از حقوق به وسیله عهد، وصیت و مانند آن[۴] یا به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز می‌دارد[۵]. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به مالی که در نزد دیگری به امانت سپرده شود امانت[۶] و به شخص مورد اعتماد که امانت به او سپرده می‌شود «امین»[۷]گویند[۸].
امانت ضد خیانت است <ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغت‌نامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.</ref>. و به معنای آرامش، سکون و بر طرف شدن خوف و اضطراب <ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن»</ref>. گرفته شده و به معنای تأمین امنیت حقی از حقوق به وسیله عهد، وصیت و مانند آن <ref>الميزان، ج ۹، ص ۵۴.</ref>. یا به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز می‌دارد. این واژه بر اعیان نیز اطلاق شده و به مالی که در نزد دیگری به امانت سپرده شود <ref>مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».</ref>. و به شخص مورد اعتماد که امانت به او سپرده می‌شود «امین» <ref>عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.</ref>.
واژه «امانت»، ضد «خیانت»، مصدر و از ریشه «أمن» به معنای آرامش قلب است. «امین»، به کسی گفته می‌شود که دل، در سپردن چیزی به او احساسِ آرامش کند همچنین به چیزی که سپرده شده نیز «امانت» اطلاق می‌گردد ابن فارس، در معنای «أمَنَ» می‌گوید: همزه و میم و نون، دو اصل [معناییِ] نزدیک به هم دارد: یکی امانت که ضدّ خیانت و به معنای آرامش دل است، و دیگری گواهی دادن.[۹] راغب اصفهانی نیز در تبیین معنای «أمَنَ» آورده است: ریشه «أمن»، آرامشِ خاطر و رفع نگرانی است. امن و امانت و امان، در اصل، مصدر هستند و امان، گاهی اسم حالتی است که انسان در آن حالت، آرام است، و گاهی هم اسم چیزی است که انسان با آن، آرامش می‌یابد.[۱۰][۱۱]
واژه «امانت»، ضد «خیانت»، مصدر و از ریشه «أمن» به معنای آرامش قلب است. «امین»، به کسی گفته می‌شود که دل، در سپردن چیزی به او احساسِ آرامش کند همچنین به چیزی که سپرده شده نیز «امانت» اطلاق می‌گردد ابن فارس، در معنای «أمَنَ» می‌گوید: همزه و میم و نون، دو اصل [معناییِ] نزدیک به هم دارد: یکی امانت که ضدّ خیانت و به معنای آرامش دل است، و دیگری گواهی دادن. راغب اصفهانی نیز در تبیین معنای «أمَنَ» آورده است: ریشه «أمن»، آرامشِ خاطر و رفع نگرانی است. امن و امانت و امان، در اصل، مصدر هستند و امان، گاهی اسم حالتی است که انسان در آن حالت، آرام است، و گاهی هم اسم چیزی است که انسان با آن، آرامش می‌یابد.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، ج۷، ص۳۲۳ و ۳۲۴.</ref>.
=امانت ولایت=
=امانت ولایت=
ولایت امیر مؤمنان و اهل بیت(ع)، امانت سنگینی است که خداوند بر هستی عرضه کرده و انسان آن را پذیرفته است. آیۀ "عرض امانت"، تفسیرهای مختلفی دارد و در برخی روایات، این امانت به ولایت علی(ع) هم تأویل شده است. آیۀ امانت چنین است: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ﴾[۱۲]امام صادق(ع) می‌فرماید مقصود از آن ولایت علی(ع) است: هی ولایة أمیر المؤمنین[۱۳] در آیۀ دیگری که می‌فرماید: ﴿وَآتُواْ النِّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا﴾[۱۴] در روایات متعدّدی آمده که خطاب به امامان است که هرکدام امامت و ودایع امامت همچون کتاب و سلاح و مسؤولیت‌های پیشوایی را به امام بعدی بسپارد.[۱۵] در احادیثی از امام صادق و امام رضا(ع) نقل شده که امانت، همان ولایت است.[۱۶] و حضرت صادق(ع)، امانت را حبّ و ولایت و معرفت محمّد و آل محمد می‌شمارد.[۱۷] ولایت‌پذیری و تحمّل این‌بار عظیم اعتقادی و عملی، ظرفیّت و تعهّدی فراوان می‌طلبد. انسان‌ها نیز برخی امانت‌دار خوبی نبودند و به وظیفۀ خود نسبت به این امانت الهی، عمل نکردند.[۱۸]
ولایت امیر مؤمنان و [[اهل‌بیت]](ع)، امانت سنگینی است که خداوند بر هستی عرضه کرده و انسان آن را پذیرفته است. آیۀ "عرض امانت"، تفسیرهای مختلفی دارد و در برخی روایات، این امانت به ولایت علی(ع) هم تأویل شده است. آیۀ امانت چنین است: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ﴾<ref>سورهٔ احزاب:۷۲</ref>[[امام صادق]](ع) می‌فرماید مقصود از آن ولایت علی(ع) است: هی ولایة أمیر المؤمنین <ref>بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۵ و ۲۸۰</ref> در آیۀ دیگری که می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها وَإِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ أَن تَحكُموا بِالعَدلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمّا يَعِظُكُم بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعًا بَصيرًا»؛  <ref>سورهٔ نساء:58</ref>.
خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما می‌دهد! خداوند، شنوا و بیناست.«خداوند دستور می‌دهد امانت‌ها را به اهلش بسپارید»  در روایات متعدّدی آمده که خطاب به امامان است که هرکدام امامت و ودایع امامت همچون کتاب و سلاح و مسؤولیت‌های پیشوایی را به امام بعدی بسپارد. در احادیثی از امام صادق و [[امام رضا]](ع) نقل شده که امانت، همان ولایت است. و حضرت صادق(ع)، امانت را حبّ و ولایت و معرفت محمّد و آل محمد می‌شمارد.[۱۷] ولایت‌پذیری و تحمّل این‌بار عظیم اعتقادی و عملی، ظرفیّت و تعهّدی فراوان می‌طلبد. انسان‌ها نیز برخی امانت‌دار خوبی نبودند و به وظیفۀ خود نسبت به این امانت الهی، عمل نکردند. <ref>محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۱.</ref>.


==ادای امانت==
==ادای امانت==
قرآن در آیات متعدد از امانتهایی که خداوند در اختیار بشر نهاده سخن به میان آورده است.
در قرآن کریم آمده است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[۱۹] همچنین می‌فرماید: ﴿... فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ﴾[۲۰].
در قرآن کریم آمده است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[۱۹] همچنین می‌فرماید: ﴿... فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ﴾[۲۰].
از پیامبر(ص) نیز روایت است: "مردم در دنیا مانند مهمان‌اند و آنچه در اختیار دارند، مانند امانت است، مسافر، رفتنی است و امانت هم پس گرفتنی"[۲۱][۲۲].
از پیامبر(ص) نیز روایت است: "مردم در دنیا مانند مهمان‌اند و آنچه در اختیار دارند، مانند امانت است، مسافر، رفتنی است و امانت هم پس گرفتنی"[۲۱][۲۲].
خط ۸۳: خط ۸۵:




پانویس
 
1. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
 
2. ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۲۳، «امن»؛ لغت‌نامه، ج ۲، ص ۲۸۴۱.
11. ↑  
3. ↑ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».
12. ↑
4. ↑ الميزان، ج ۹، ص ۵۴.
13. ↑  
5. ↑ التحرير والتنوير، ج ۸، ص ۲۰۳.
14. ↑  
6. ↑ مفردات، ص ۹۰؛ التحقيق، ج ۱، ص ۱۵۰، «امن».
7. ↑ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج‌۱، ص‌۲۲۸.
8. ↑ عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۴۶ - ۵۲۴.
9. ↑ «الهمزة و المیم و النون أصلان متقاربان: أحدهما الأمانة التی ضدّ الخیانة، و معناها سکون القلب، و الآخر التصدیق»؛ معجم مقاییس اللغة: ج ۱، ص ۱۳۳، مادّه «أمن».
10. ↑ «أصل الأمن طمأنینة النفس و زوال الخوف، و الأمن و الأمانة و الأمان فی الأصل مصادر، و یجعل الأمان تارةً اسماً للحالة التی یکون علیها الإنسان فی الأمن، و تارة اسما لما یؤمن علیه الإنسان»؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص ۹۰.
11. ↑ محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، ج۷، ص۳۲۳ و ۳۲۴.
12. ↑ احزاب، آیه ۷۲
13. ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۵ و ۲۸۰
14. ↑ «خداوند دستور می‌دهد امانت‌ها را به اهلش بسپارید» نساء، آیه ۴
15. ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶، معانی الاخبار، ص ۱۰۷
15. ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶، معانی الاخبار، ص ۱۰۷
16. ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶ ح ۱۹ و ۲۰؛ معانی الاخبار، ص ۱۱۰
16. ↑ بحار الأنوار، ج ۲۳ ص ۲۷۶ ح ۱۹ و ۲۰؛ معانی الاخبار، ص ۱۱۰
17. ↑ معانی الأخبار، ص ۱۰۸
17. ↑ معانی الأخبار، ص ۱۰۸
18. ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۱.
18. ↑
19. ↑ «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
19. ↑ «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
20. ↑ «...و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
20. ↑ «...و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
خط ۳۱۱: خط ۳۰۴:
=منابع=
=منابع=


[[رده: آداب معاشرت]]
[[رده:آداب معاشرت]]
[[رده: اخلاق]]
[[رده: اخلاق]]