۱۳۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== برکات اخلاقي - فرهنگي بعثت نبوي == == چکيده == در مقاله حاضر نخست سيماي جهان د...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== برکات اخلاقي - فرهنگي بعثت نبوي == | == برکات اخلاقي - فرهنگي بعثت نبوي == | ||
== | |||
چکيده == | == چکيده == == | ||
در مقاله حاضر نخست سيماي جهان در عصر بعثت ترسيم گرديده و آنگاه بهسيماي جهان بعد از بعثت پرداخته شده است. در قسمت اول، فساد حاکم بر جهان،رواج خرافات و عصبيتهاي کور و جنگهاي خونين براساس مستندات تاريخي بيانگرديده و در قسمت دوم آثار و برکات بعثت که به عنوان رستاخيز عظيم در حياتبشريت است تبيين گرديده است. در اين قسمت برخي از اين پيامدها نظير: نهضتتربيتي - اخلاقي - نهضت علمي - فرهنگي و عرفاني، ارائه جهانبيني توحيدي، جهشتکاملي از ديدن به شنيدن، اصلاح بينش متحيرانه نسبت به زن، ترويج فرهنگمشاوره و احترام به افکار عمومي مورد بحث قرار گرفته است. | در مقاله حاضر نخست سيماي جهان در عصر بعثت ترسيم گرديده و آنگاه بهسيماي جهان بعد از بعثت پرداخته شده است. در قسمت اول، فساد حاکم بر جهان،رواج خرافات و عصبيتهاي کور و جنگهاي خونين براساس مستندات تاريخي بيانگرديده و در قسمت دوم آثار و برکات بعثت که به عنوان رستاخيز عظيم در حياتبشريت است تبيين گرديده است. در اين قسمت برخي از اين پيامدها نظير: نهضتتربيتي - اخلاقي - نهضت علمي - فرهنگي و عرفاني، ارائه جهانبيني توحيدي، جهشتکاملي از ديدن به شنيدن، اصلاح بينش متحيرانه نسبت به زن، ترويج فرهنگمشاوره و احترام به افکار عمومي مورد بحث قرار گرفته است. | ||
== | |||
کليد واژه ها == | == کليد واژه ها == == | ||
بعثت، قرآن، پيامبرصلي الله عليه وآله، تمدن، تحوّل، اخلاق، علم. | |||
== برکات اخلاقي و فرهنگي در بعثت نبوي == | == برکات اخلاقي و فرهنگي در بعثت نبوي == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
خدا، محمدصلي الله عليه وآله را فرستاد تا جهانيان را از راه و رسمي که در پيش گرفتهاند بيمدهد و او را امين دستورهاي آسماني خود قرار داد. در آن حال شما اي گروه عرببدترين دين را داشتيد و در بدترين سرزمين زندگي ميکرديد. در بين سنگهايخشن و مارهاي گزنده ميخوابيديد و از آب تيره ميآشاميديد. غذاي خوبي نداشتهو خون يکديگر را ميريختيد. پيوند خويش را از نزديکان بريده و با آنان ستيزهميکرديد. بتها در بين شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3] | خدا، محمدصلي الله عليه وآله را فرستاد تا جهانيان را از راه و رسمي که در پيش گرفتهاند بيمدهد و او را امين دستورهاي آسماني خود قرار داد. در آن حال شما اي گروه عرببدترين دين را داشتيد و در بدترين سرزمين زندگي ميکرديد. در بين سنگهايخشن و مارهاي گزنده ميخوابيديد و از آب تيره ميآشاميديد. غذاي خوبي نداشتهو خون يکديگر را ميريختيد. پيوند خويش را از نزديکان بريده و با آنان ستيزهميکرديد. بتها در بين شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3] | ||
مورخان نيز اوضاع جهان را در عصر بعثت، به شدت بحراني توصيف نموده،جوّ حاکم بر دو قدرت مسلط بر دنيا - ايران و روم - را اينگونه تبيين کردهاند: | مورخان نيز اوضاع جهان را در عصر بعثت، به شدت بحراني توصيف نموده،جوّ حاکم بر دو قدرت مسلط بر دنيا - ايران و روم - را اينگونه تبيين کردهاند: | ||
ابن جرير طبري در تاريخ خود نسبت به نظام استبدادي حاکم بر ايران وفساد گسترده در دستگاه حکومت خسروپرويز - پادشاه ايران - نوشته است: | |||
بخت و اقبال خسروپرويز او را متکبر و مغرور نموده و خودخواهي، استبداد وآزمندي او به نهايت رسيد به چشم طمع به مال و ثروت مردم دوخت. پولهايگزافي را صرف ساختن کاخهاي افسانهاي ميکرد... او هيچگاه از شهوتراني سيرنميشد و علاوه بر هزاران خادم و مغنيّه، هزاران زن در حرمسرا داشت... در جرم وعصيان و فرخ - دستور داد تا همه زندانيان را که تعدادشان سي و شش هزار بودهلاک کند... تبعيض و اختلافات طبقاتي فاحشي در بين طبقات گوناگون مردم رايجبود.[4] | بخت و اقبال خسروپرويز او را متکبر و مغرور نموده و خودخواهي، استبداد وآزمندي او به نهايت رسيد به چشم طمع به مال و ثروت مردم دوخت. پولهايگزافي را صرف ساختن کاخهاي افسانهاي ميکرد... او هيچگاه از شهوتراني سيرنميشد و علاوه بر هزاران خادم و مغنيّه، هزاران زن در حرمسرا داشت... در جرم وعصيان و فرخ - دستور داد تا همه زندانيان را که تعدادشان سي و شش هزار بودهلاک کند... تبعيض و اختلافات طبقاتي فاحشي در بين طبقات گوناگون مردم رايجبود.[4] | ||
مؤلف کتاب ايران در زمان ساسانيان نيز در زمينه مذاهب منحط رائج در بينايرانيان نوشته است: | مؤلف کتاب ايران در زمان ساسانيان نيز در زمينه مذاهب منحط رائج در بينايرانيان نوشته است: | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
در منابع اميد زردشتيان ازدواج با محارم عبادت به شمار رفته و با وعده ثوابو اجر و آثار عالي تشويق شده است از قبيل اين که ازدواج بين خواهر و برادر با فرّايزدي روشن ميشود و ديوان را دور نموده و گناهان کبيره را محو ميکند.[7] | در منابع اميد زردشتيان ازدواج با محارم عبادت به شمار رفته و با وعده ثوابو اجر و آثار عالي تشويق شده است از قبيل اين که ازدواج بين خواهر و برادر با فرّايزدي روشن ميشود و ديوان را دور نموده و گناهان کبيره را محو ميکند.[7] | ||
ايران در عصر بعثت از جهت علوم و فنون نيز از ممالک جهان عقب بود.محققين علت اين انحطاط را نفوذ شديد موبدها و استبداد دستگاه حاکم وانحصاري بودن تحصيلات معرفي کردهاند نه بياستعدادي مردم ايران؛ به دليلبود نظير فنون نظامي، اسلحهسازي، هنرهاي موسيقي و رقص و آواز و معماريو... پيشرفتهاي خوبي داشتهاند.[8] | ايران در عصر بعثت از جهت علوم و فنون نيز از ممالک جهان عقب بود.محققين علت اين انحطاط را نفوذ شديد موبدها و استبداد دستگاه حاکم وانحصاري بودن تحصيلات معرفي کردهاند نه بياستعدادي مردم ايران؛ به دليلبود نظير فنون نظامي، اسلحهسازي، هنرهاي موسيقي و رقص و آواز و معماريو... پيشرفتهاي خوبي داشتهاند.[8] | ||
اوضاع روم: | |||
اوضاع روم: | |||
اروپا در عصر بعثت، در قرون وسطي که اختناق فکري و قتل عامهايمذهبي، تفتيش عقايد و حاکميت مطلق کليسا مشخصههاي اصلي آن راتشکيل ميداد بسر ميبرد. با اين که مسيحيت مذهب رايج اروپائيان بود امابتپرستي در عقايد آنان به شدّت رسوخ کرده بود. | اروپا در عصر بعثت، در قرون وسطي که اختناق فکري و قتل عامهايمذهبي، تفتيش عقايد و حاکميت مطلق کليسا مشخصههاي اصلي آن راتشکيل ميداد بسر ميبرد. با اين که مسيحيت مذهب رايج اروپائيان بود امابتپرستي در عقايد آنان به شدّت رسوخ کرده بود. | ||
مؤلف کتاب تاريخ کليساي قديم مينويسد: | مؤلف کتاب تاريخ کليساي قديم مينويسد: | ||
در قرن چهارم بسياري از بتپرستان داخل کليسا شدند. بعضي براي نفعشخصي يا شهرت به مسيحيت توجه پيدا کردند. اين اشخاص بعضي از موهومات ورسومات و اعتقادات بتپرستي سابق خود را نيز همراه آوردند؛ بجاي پرستشخدايان متعدد به عبادت مريم باکره پرداختند. بجاي زيارت بتخانه، قبور شهدايمسيحي را زيارت کردند. درخت و کوه و چاههايي را که در بتپرستي مقدسميشمردند در مسيحيّت نيز عبادت ميکردند. بعضي معتقد شدند که با داشتنصليب ميتوانند خود را از شرارت ارواح پليد مصون دارند. جلوي در نمازخانهها وزيارتگاههاي مقدسه حيوانات را قرباني ميکردند...[9] | در قرن چهارم بسياري از بتپرستان داخل کليسا شدند. بعضي براي نفعشخصي يا شهرت به مسيحيت توجه پيدا کردند. اين اشخاص بعضي از موهومات ورسومات و اعتقادات بتپرستي سابق خود را نيز همراه آوردند؛ بجاي پرستشخدايان متعدد به عبادت مريم باکره پرداختند. بجاي زيارت بتخانه، قبور شهدايمسيحي را زيارت کردند. درخت و کوه و چاههايي را که در بتپرستي مقدسميشمردند در مسيحيّت نيز عبادت ميکردند. بعضي معتقد شدند که با داشتنصليب ميتوانند خود را از شرارت ارواح پليد مصون دارند. جلوي در نمازخانهها وزيارتگاههاي مقدسه حيوانات را قرباني ميکردند...[9] | ||
از طرفي اوضاع سياسي - اجتماعي روم نيز در اثر جنگهاي داخلي وخارجي و اختلافات مذهبي به حدّي بود که امپراطوري روم را به دو بلوک شرقيو غربي تقسيم کرده بود. نتيجه آن که در عصر بعثت، تحجّر در حوزه سياسي -مذهبي - اجتماعي عمومي بوده و جهان در هرج و مرج و آشفتگي بسر ميبرد. | از طرفي اوضاع سياسي - اجتماعي روم نيز در اثر جنگهاي داخلي وخارجي و اختلافات مذهبي به حدّي بود که امپراطوري روم را به دو بلوک شرقيو غربي تقسيم کرده بود. نتيجه آن که در عصر بعثت، تحجّر در حوزه سياسي -مذهبي - اجتماعي عمومي بوده و جهان در هرج و مرج و آشفتگي بسر ميبرد. | ||
== جهان بعد از بعثت | |||
== جهان بعد از بعثت== | |||
اخلاقي - فرهنگي در جزيرة العرب و سپس در جهان تحقق يافت. افکارمتحجر و خرافي، اديان ورشکسته که زائيده جهالتها بود فروريخت و سيمايجهان تغيير يافت. در اين قسمت برخي از برکات اخلاقي و فرهنگي بعثت راتبيين ميکنيم: | اخلاقي - فرهنگي در جزيرة العرب و سپس در جهان تحقق يافت. افکارمتحجر و خرافي، اديان ورشکسته که زائيده جهالتها بود فروريخت و سيمايجهان تغيير يافت. در اين قسمت برخي از برکات اخلاقي و فرهنگي بعثت راتبيين ميکنيم: | ||
1. نهضت تربيتي - اخلاقي: | 1. نهضت تربيتي - اخلاقي: | ||
خط ۵۵: | خط ۶۳: | ||
و بدينسان جامعهاي بر مبناي اخلاق و ارزشهاي انساني به عنوان برترينالگوي جوامع انساني در جهان شکل گرفت. | و بدينسان جامعهاي بر مبناي اخلاق و ارزشهاي انساني به عنوان برترينالگوي جوامع انساني در جهان شکل گرفت. | ||
2. تحول علمي - فرهنگي - عرفاني: | 2. تحول علمي - فرهنگي - عرفاني: | ||
در طول نهضت و بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله قوانيني براي بشريت تنظيم گرديد کهمواد آن در هر عصري قابل اجرا ميباشد. در اثر بعثت مبارزهاي عميق بر ضدجمود فکري و تعصّبات قبيلگي و نژادي آغاز گرديد که نتيجه آن پيريزيتمدّني باشکوه در زمينههاي علمي - عرفاني در سطح جهان بود. امامخمينيرحمهم الله در اين رابطه فرموده است: | در طول نهضت و بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله قوانيني براي بشريت تنظيم گرديد کهمواد آن در هر عصري قابل اجرا ميباشد. در اثر بعثت مبارزهاي عميق بر ضدجمود فکري و تعصّبات قبيلگي و نژادي آغاز گرديد که نتيجه آن پيريزيتمدّني باشکوه در زمينههاي علمي - عرفاني در سطح جهان بود. امامخمينيرحمهم الله در اين رابطه فرموده است: | ||
«مسأله بعثت يک تحول علمي - عرفاني در عالم ايجاد کرد که آن فلسفههايخشک يوناني را که به دست يونانيها تحقق پيدا کرده يک شهود واقعي براي اربابشهود».[12] | «مسأله بعثت يک تحول علمي - عرفاني در عالم ايجاد کرد که آن فلسفههايخشک يوناني را که به دست يونانيها تحقق پيدا کرده يک شهود واقعي براي اربابشهود».[12] | ||
در تبيين تحول علمي - عرفاني که در اثر بعثت بوقوع پيوست بايد گفت:دستور صريح قرآن به خواندن - که در اولين پيام آسماني به پيامبرصلي الله عليه وآله اعلانگرديد - اقرا باسم ربک الذي خلق... - و تأکيد بر به دست گرفتن قلم و نامگذارييکي از سورههاي قرآن به نام «قلم» و نيز سوگند به آن «ن، والقلم» علم و کتابت، ازارج و منزلت ويژهاي برخوردار گرديد. چون در اثر قلم و کتابت است که روحتمدنها و افکار بشر در گذشته و آينده حفظ ميگردد. از اينرو ميبينيم بهدنبال اين توصيههاي قرآني و هدايتهاي معنوي پيامبرصلي الله عليه وآله که «نوک قلمدانشمندان و نويسندگان حق را بر شمشير مجاهدان و خون شهيدان برترميدانست» اعراب درس ناخوانده به سوي خواندن و نوشتن قيام نموده و پس ازنيم قرن ايران و مناطق ديگر جهان - قسمتهاي مختلف اروپا - نهضت وسيعي را درعرصه علم و فرهنگ آغاز کردند. استاد محمدرضا حکيمي در زمينه ايجاد جوّپژوهشي و شناختي در پرتو بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله نوشته است: | در تبيين تحول علمي - عرفاني که در اثر بعثت بوقوع پيوست بايد گفت:دستور صريح قرآن به خواندن - که در اولين پيام آسماني به پيامبرصلي الله عليه وآله اعلانگرديد - اقرا باسم ربک الذي خلق... - و تأکيد بر به دست گرفتن قلم و نامگذارييکي از سورههاي قرآن به نام «قلم» و نيز سوگند به آن «ن، والقلم» علم و کتابت، ازارج و منزلت ويژهاي برخوردار گرديد. چون در اثر قلم و کتابت است که روحتمدنها و افکار بشر در گذشته و آينده حفظ ميگردد. از اينرو ميبينيم بهدنبال اين توصيههاي قرآني و هدايتهاي معنوي پيامبرصلي الله عليه وآله که «نوک قلمدانشمندان و نويسندگان حق را بر شمشير مجاهدان و خون شهيدان برترميدانست» اعراب درس ناخوانده به سوي خواندن و نوشتن قيام نموده و پس ازنيم قرن ايران و مناطق ديگر جهان - قسمتهاي مختلف اروپا - نهضت وسيعي را درعرصه علم و فرهنگ آغاز کردند. استاد محمدرضا حکيمي در زمينه ايجاد جوّپژوهشي و شناختي در پرتو بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله نوشته است: | ||
هنگامي که انسان از راه تاريخ و کتابها سفر ميکند و به آغاز سالهاي هجريميرود و در ميان صفوف مسلمانان پا مينهد مينگرد که مسجدها، بازارها و حتي درميدانهاي جنگ همواره بحث و گفتگو مطرح است: سؤال از صفات خداست و ازچگونگي فعل خدا در عالم؛ از جبر و تفويض و اختيار؛ از چگونگي روح و بقاي آن، ازفلسفه سياسي و اصل رهبري و امانت؛ از رويش مجدّد اجسام و زنده شدن مردمان - معاد- از تجسّم اعمال؛ از روز بزرگ، روز رسيدگي به کردارها و پاداشها و کيفرها - قيامت-؛ ازابديت و بقاء در سايه رحمت خدايي؛ از احکام شرع و تفصيل قانونهاي الهي از تربيتنفس و اخلاق ديني و دهها و صدها مسأله از اينگونه که همه در سطح اجتهاد و ردّ وقبول مطرح است و اين فضاي علمي صد سال بلکه پنجاه سال پيش از نقل و پديد آمدهبود و اين فضاي علمي و جوّ پژوهشي و شناختي آفريده اسلام و مخلوق قرآن کريمبود.[13] | هنگامي که انسان از راه تاريخ و کتابها سفر ميکند و به آغاز سالهاي هجريميرود و در ميان صفوف مسلمانان پا مينهد مينگرد که مسجدها، بازارها و حتي درميدانهاي جنگ همواره بحث و گفتگو مطرح است: سؤال از صفات خداست و ازچگونگي فعل خدا در عالم؛ از جبر و تفويض و اختيار؛ از چگونگي روح و بقاي آن، ازفلسفه سياسي و اصل رهبري و امانت؛ از رويش مجدّد اجسام و زنده شدن مردمان - معاد- از تجسّم اعمال؛ از روز بزرگ، روز رسيدگي به کردارها و پاداشها و کيفرها - قيامت-؛ ازابديت و بقاء در سايه رحمت خدايي؛ از احکام شرع و تفصيل قانونهاي الهي از تربيتنفس و اخلاق ديني و دهها و صدها مسأله از اينگونه که همه در سطح اجتهاد و ردّ وقبول مطرح است و اين فضاي علمي صد سال بلکه پنجاه سال پيش از نقل و پديد آمدهبود و اين فضاي علمي و جوّ پژوهشي و شناختي آفريده اسلام و مخلوق قرآن کريمبود.[13] | ||
بايد گفت: اين تحوّل شگفت معلول آن بود که در نظام تربيتي اسلام تحصيلعلم لازم و واجب بود چون دعوت مردم به ايمان، در واقع دعوت به تحصيل علمبود. به دليل آن که علم مقدمه ايمان است و از آنجا که علم، امري استغيرمتناهي، از اينرو لزوم تحصيل علم نيز امري مستمر بوده و هيچگاه متوقفنخواهد شد. فيض کاشانيرحمهم الله در تحصيل حديث معروف طلب العلم فريضة عليکل مسلم و مسلمه فرموده است: | بايد گفت: اين تحوّل شگفت معلول آن بود که در نظام تربيتي اسلام تحصيلعلم لازم و واجب بود چون دعوت مردم به ايمان، در واقع دعوت به تحصيل علمبود. به دليل آن که علم مقدمه ايمان است و از آنجا که علم، امري استغيرمتناهي، از اينرو لزوم تحصيل علم نيز امري مستمر بوده و هيچگاه متوقفنخواهد شد. فيض کاشانيرحمهم الله در تحصيل حديث معروف طلب العلم فريضة عليکل مسلم و مسلمه فرموده است: | ||
فکلّما حصل الانسان مرتبة من العلم وجب عليه تحصيل مرتبه أخري فوقها اليمالا نهاية له: | فکلّما حصل الانسان مرتبة من العلم وجب عليه تحصيل مرتبه أخري فوقها اليمالا نهاية له: | ||
انسان به هر مرتبهاي از دانش برسد و آن را به دست آورد واجب است مرتبه بالاتر ازآن را تحصيل کند و اين وجوب تحصيل - تا آدمي زنده است - پايان يافته و نهايتيندارد.[14] | انسان به هر مرتبهاي از دانش برسد و آن را به دست آورد واجب است مرتبه بالاتر ازآن را تحصيل کند و اين وجوب تحصيل - تا آدمي زنده است - پايان يافته و نهايتيندارد.[14] | ||
در پرتو اين معارف عاليه و نيز توصيههاي پيامبرصلي الله عليه وآله و معصومينعليه السلام بهتأليف کتاب نظير: «قيد والعلم بالکتابه» يا «احفظوا بکتبکم فانکم سوفتحتاجون اليها»، دانشمندان بزرگي در جهان اسلام درخشيدند و مدارس وکتابخانههاي عظيمي بنا گرديد؛ به گونهاي که بايد مسلمانان را رهبران علمي دنياخواند؛ ادعاي مذکور آن چنان قطعي است که حتي مورخان بيگانه نيز به اينحقيقت آشکار اذعان کردهاند. جان برنال مؤلف کتاب علم در تاريخ نوشته است: | در پرتو اين معارف عاليه و نيز توصيههاي پيامبرصلي الله عليه وآله و معصومينعليه السلام بهتأليف کتاب نظير: «قيد والعلم بالکتابه» يا «احفظوا بکتبکم فانکم سوفتحتاجون اليها»، دانشمندان بزرگي در جهان اسلام درخشيدند و مدارس وکتابخانههاي عظيمي بنا گرديد؛ به گونهاي که بايد مسلمانان را رهبران علمي دنياخواند؛ ادعاي مذکور آن چنان قطعي است که حتي مورخان بيگانه نيز به اينحقيقت آشکار اذعان کردهاند. جان برنال مؤلف کتاب علم در تاريخ نوشته است: | ||
شميم تازهاي از علم وزيدن گرفتن و آنگاه در پرتو لواي اسلام ترکيبي شکوهمنديافت و از اين طريق بود که علم و فن به اروپاي قرون وسطي راه يافت. پيشرفت علمدر قرون وسطي اگرچه در ابتدا کُند بود ولي فعاليتها و خلاقيتهاي عظيمي راباعث شد و مآلاً به پيدايش علوم جديد منجر گرديد...[15] | شميم تازهاي از علم وزيدن گرفتن و آنگاه در پرتو لواي اسلام ترکيبي شکوهمنديافت و از اين طريق بود که علم و فن به اروپاي قرون وسطي راه يافت. پيشرفت علمدر قرون وسطي اگرچه در ابتدا کُند بود ولي فعاليتها و خلاقيتهاي عظيمي راباعث شد و مآلاً به پيدايش علوم جديد منجر گرديد...[15] | ||
در کتاب اسلام از نظر ولتر آمده است: | در کتاب اسلام از نظر ولتر آمده است: | ||
در دوران توحش و ناداني، پس از سقوط امپراطوري روم مسيحيان همه چيز رامانند هيئت، شيمي، طب، رياضيات و غيره از مسلمانان آموختند و از همان قروناوليه هجري ناگزير شدند براي گرفتن علوم متداوله آن روزگار به سوي آنان رويآوردند. دين اسلام وجود خود را به کشورگشاييها و جوانمرديهاي بنيان گذارانشمديون است؛ در صورتي که مسيحيان به ياري شمشير و تل آتش آيين خود را بهديگران تحميل ميکنند... پروردگارا! کاش همه ملتهاي اروپا ترکان مسلمان راسرمشق قرار ميدادند.[16] | در دوران توحش و ناداني، پس از سقوط امپراطوري روم مسيحيان همه چيز رامانند هيئت، شيمي، طب، رياضيات و غيره از مسلمانان آموختند و از همان قروناوليه هجري ناگزير شدند براي گرفتن علوم متداوله آن روزگار به سوي آنان رويآوردند. دين اسلام وجود خود را به کشورگشاييها و جوانمرديهاي بنيان گذارانشمديون است؛ در صورتي که مسيحيان به ياري شمشير و تل آتش آيين خود را بهديگران تحميل ميکنند... پروردگارا! کاش همه ملتهاي اروپا ترکان مسلمان راسرمشق قرار ميدادند.[16] | ||
نکته جالب در گفتار ولتر آن است که ايشان گفتار نارواي برخي از کشيشان رانسبت به اسلام که ناشي از جهل و تعصّب آنان بود، به شدت مورد انتقاد قرار داده وآنان را افرادي احمق ميداند: | نکته جالب در گفتار ولتر آن است که ايشان گفتار نارواي برخي از کشيشان رانسبت به اسلام که ناشي از جهل و تعصّب آنان بود، به شدت مورد انتقاد قرار داده وآنان را افرادي احمق ميداند: | ||
مبلغان مسيحي، فتوحات اسلام و پيشرفتهاي علمي و معنوي پيروانش راهماره مسکوت ميگذاشتند. زيرا ستون فضايل رقيب موقعيت آنان را متزلزل ميکردو براي بدگويان سلاحي جديد پديد ميآورد. از اينرو بوسوئه اسقف بزرگ پاريس درتاريخ جهانياش محمد و محمديان را فراموش ميکند... من و خانم شاتله از تعصباحمقانه مسيحيان شکست خورده و مورخان بيمايهاي که حقايق را واژگون کرده ونارواييهاي بسياري به محمد نسبت دادهاند سخت بيزار شديم.[17] | مبلغان مسيحي، فتوحات اسلام و پيشرفتهاي علمي و معنوي پيروانش راهماره مسکوت ميگذاشتند. زيرا ستون فضايل رقيب موقعيت آنان را متزلزل ميکردو براي بدگويان سلاحي جديد پديد ميآورد. از اينرو بوسوئه اسقف بزرگ پاريس درتاريخ جهانياش محمد و محمديان را فراموش ميکند... من و خانم شاتله از تعصباحمقانه مسيحيان شکست خورده و مورخان بيمايهاي که حقايق را واژگون کرده ونارواييهاي بسياري به محمد نسبت دادهاند سخت بيزار شديم.[17] | ||
به اين ترتيب نهضت علمي اسلام به برکت بعثت، پايهگذار تمدن عظيم اسلامي درجهان گرديد. | به اين ترتيب نهضت علمي اسلام به برکت بعثت، پايهگذار تمدن عظيم اسلامي درجهان گرديد. | ||
3. ارائه جهانبيني توحيدي | 3. ارائه جهانبيني توحيدي | ||
ارائه جهانبيني توحيدي و سقوط خدايان زر و زور و تزوير از پيامدهاي ديگرميباشد. در آيين شرک، برخي انسانها هستند که مدعي داشتن صفات الهيبوده و خود را فعال ما يشاء و مسؤوليتناپذير در برابر عملکرد خويش ميدانند؛چنانکه کاهنان در عصر بعثت خود را واسطه بين خالق و مخلوق دانسته وکشيشان نيز با همين تفکّر خود را نمايندگان خداوند در زمين معرفي ميکردندبا بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله تمامي اين عقايد شرکآلود فروريخت و توحيدي ناب وخالص به بشريت عرضه گرديد. ارائه اين بينش عميق و بسيط در سطح جهانبرخي از دانشمندان غربي را وادار نموده است که به عظمت آن اعتراف کنند.چنانکه گوستاولبون در تاريخ تمدن اسلام و عرب نوشته است: | ارائه جهانبيني توحيدي و سقوط خدايان زر و زور و تزوير از پيامدهاي ديگرميباشد. در آيين شرک، برخي انسانها هستند که مدعي داشتن صفات الهيبوده و خود را فعال ما يشاء و مسؤوليتناپذير در برابر عملکرد خويش ميدانند؛چنانکه کاهنان در عصر بعثت خود را واسطه بين خالق و مخلوق دانسته وکشيشان نيز با همين تفکّر خود را نمايندگان خداوند در زمين معرفي ميکردندبا بعثت پيامبرصلي الله عليه وآله تمامي اين عقايد شرکآلود فروريخت و توحيدي ناب وخالص به بشريت عرضه گرديد. ارائه اين بينش عميق و بسيط در سطح جهانبرخي از دانشمندان غربي را وادار نموده است که به عظمت آن اعتراف کنند.چنانکه گوستاولبون در تاريخ تمدن اسلام و عرب نوشته است: |
ویرایش